پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
قرآن و عترت
محبت خداوند شیرازة وجود هستی است و کسی که در طلب این محبت باشد، باید راهی را که پیامبران الهی نشان دادهاند، بپیماید. کاملترین دستورات که شامل علائم و نشانههای پیمودن صحیح این مسیر تا کمال واقعی و تمام است، از سوی خاتم پیغمبران، حضرت محمد(ص) به گوش آدمیان رسیده است.
انسان برای رسیدن به هدف نهایی خلقت، ناگزیر است که به دو ریسمان محکم الهی یعنی قرآن و اهل بیت(ع) بیاویزد. این کلام پیامبر اعظم(ص) به صورت متواتر و صحیح مورد تأیید بزرگان تاریخ است که ایشان فرمودند:«إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ. قَوْلُهُ(ص): إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ.»[۱] یعنی من میان شما دو امانت گرانبها میگذارم که تا وقتی چنگ بدامن آن دو داشته باشید، گمراه نخواهید شد، بعد از من کتاب خدا و خانوادهام آن دو از یک دیگر جدا نمیشوند تا وقتی در حوض کوثر پیش من آیند و این فرمایش دیگر پیغمبر که فرمود: مَثَل اهل بیت من همچون کشتی نوح است، هر که سوار آن شد نجات یافت و هر که کناره گرفت، غرق شد و هر که بر آنها مقدم شود، گمراه است کسی که چنگ بهآنها زند، به مقصود میرسد.
در گفتارهای پیشین درباره مقام و منزلت قرآن و وظایف ما نسبت به آن اندکی دانستیم. اکنون و در مجال پیشرو نیز اندکی در مقام و منزلت اهل بیت(ع) و وظایفمان نسبت به این خانوادة سرتاسر نور میآموزیم؛ چون به فرمایش پیامبر(ص) این دو امانت گرانبار و گرانبها از یکدیگر جدا شدنی نیست و تمسک به هر کدام از آنها جدای دیگری جز گمراهی نیست.
پر واضح است که اهل بیت مفسران و حاملان واقعی قرآناند و با این کلام الهی، راهنمایان و هادیان کامل بشر هستند.
جویندگان راه معرفت و پویندگان مقام قرب خداوند باید بدانند که محبت اهلبیت(ع) مرکب تند سیر و کشتی نجاتی است که دوستداران واقعی آنان را از مهلکههای دنیا و آخرت میرهاند و به سرمنزل مقصود میرساند.
خداوند در قرآن میفرماید:«قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی»[۲] یعنی(ای پیامبر! به مردم) بگو: من از شما بر این(رسالت خود) هیچ مزدی جز مودّت نزدیکانم را نمیخواهم.
در آیه قبل یعنی در آیة ۲۲ سورة شوری میخوانیم که پاداش مؤمنان نیکوکار، باغهای بهشتی و رسیدن به تمام خواستهها و فضل بزرگ پروردگار است. در آیه۲۳ نیز سخن از پاداش کسی است که با هدایت خود صدها میلیون نفر را به این باغها و خواستهها رسانده است، یعنی پیامبر اسلام و تشکر از او. اگر کسی یک شاخه گل را هدیه دهد تشکّر از او لازم و پاداش اقتضای ادب است، حال نجات بشر چه پاداشی خواهد داشت و چگونه باید از پیامبری که برای هدایت و مقصود رساندن بندگان خدا زحمات و مصائب زیادی را دیده و کشیده است، تشکر کرد؟
با نگاهی به قرآن میبینیم که شعار تمام انبیا این بود که ما جز پروردگارمان، پاداشی نمیخواهیم. در سورة شعراء از آیه ۱۰۹ تا ۱۲۷، سخن حضرت نوح، هود، صالح، لوط و شعیب، و در سورة سبأ آیه ۴۷، نیز سخن پیامبر اسلام چنین است: مزد و پاداش من تنها بر خداوند است؛ «إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّهِ»[۳]
البته هیچ شکی نیست که مراد از سخن انبیا این بوده است که ما پاداش مادی نمیخواهیم؛ ولی اطاعت کردن و هدایت شدن شما مورد نظر ما است؛ زیرا همة آنان پس از آن که در سورة شعراء درخواست مزد را منتفی دانستند، به مردم سفارش تقوا و اطاعت از خداوند میکردند؛«فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُونِ»[۴] پس پیامبران پاداش مادی نمیخواهند، ولی مزد معنوی و هدایت مردم را خواستارند، که در حقیقت این مزد به نفع خود مردم است، مانند اینکه استادی به شاگردش بگوید: من از تو مزدی نمیخواهم و پاداش من تنها یک چیز است و آن اینکه تو درس بخوانی که در واقع نفع و منفعت این پاداش برای شاگرد است.
پیامبر اسلام نیز از مردم درخواست مزد مادی نداشت؛ ولی چندین مرتبه از طرف خداوند با کلمه«قُلْ» مأمور شد تا مزد معنوی را که به نفع خود مردم است، از مردم تقاضا کند؛«قُلْ ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ»[۵]، این مزد معنوی نیز در دو تعبیر آمده است. یکبار میفرماید:«إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلًا»[۶] یعنی من هیچ مزدی نمیخواهم جز آنکه هر که خواست راه خدا را انتخاب کند، و یکبار در آیة مورد بحث که میفرماید:«لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی.» بنابراین مزد رسالت دو چیز است: انتخاب راه خدا و مودّت قربی. هر دو تعبیر نیز با کلمه«إِلَّا» مطرح شده است، یعنی مزد من تنها همین مورد است.
با کمی تأمل میفهمیم که باید راه خدا و مودّت اهل بیت(ع) یکی باشد؛ زیرا اگر دوتا باشد، تناقض است، یعنی نمیتوان گفت: من فقط تابستانها مطالعه میکنم و بار دیگر گفت: من فقط زمستانها مطالعه میکنم؛ زیرا محصور باید یک چیز باشد.
پیامبر اسلام از سوی خداوند یکبار مأمور میشود که به مردم بگوید: مزد من تنها انتخاب راه خدا است و بار دیگر مأمور میشود که بگوید: مزد من فقط مودّت قربی است. در واقع باید این دو درخواست یکی باشد. یعنی راه خدا همان مودّت قربی باشد.[۷]
به راستی همین است؛ چون در زیارت جامعه که همان کلام گهربار امام هادی(ع) است، خطاب به اهل بیت میخوانیم:«من احبَّکُم فَقَد اَحبَّ الله»[۸] یعنی آنکه شما را دوست بدارد، همانا خدای را دوست داشته است.
۱ـ الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۸۰.
۲ـ شوری: ۲۳.
۳ـ سبأ : ۴۷.
۴ـ آل عمران: ۵۰ .
۵ـ سبأ : ۴۷.
۶ـ فرقان: ۵۷.
۷ـ تفسیر نور، ج ۱۰، ص ۳۹۳ و ۳۹۴.
۸ـ بحار الانوار، ج ۹۹ ، ص ۱۲۹.
هادی الیاسی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران رژیم صهیونیستی آمریکا روز معلم رهبر انقلاب معلمان بابک زنجانی مجلس شورای اسلامی مجلس خلیج فارس دولت دولت سیزدهم
تهران زلزله آتش سوزی شهرداری تهران پلیس آموزش و پرورش قوه قضاییه سیل بارش باران فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی
قیمت خودرو بازار خودرو خودرو قیمت دلار قیمت طلا دلار بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران تورم قیمت
فیلم سینمایی مسعود اسکویی تلویزیون رضا عطاران سریال سینمای ایران سینما رسانه ملی دفاع مقدس فیلم
دانشگاه علوم پزشکی انتخاب رشته مکزیک
فلسطین غزه جنگ غزه اسرائیل حماس روسیه چین نوار غزه ترکیه عربستان یمن اوکراین
پرسپولیس فوتبال استقلال سپاهان تراکتور باشگاه استقلال لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ لیگ برتر باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی همراه اول دبی اینستاگرام اپل گوگل تبلیغات وزیر ارتباطات ناسا
خواب فشار خون کاهش وزن دیابت بیماری قلبی ویتامین کبد چرب قهوه