شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا

اعاده حیثیت از نمایشنامه های مصرف شده


اعاده حیثیت از نمایشنامه های مصرف شده

مدیران جشنواره با فراموش کردن محورهای آموزشی و تجربی جشنواره تئاتر دانشگاهی تنها به پرستیژ آماری خود در حوزه تولید آثار تازه و در اغلب اوقات بی کیفیت و بی زمینه می اندیشند تا پرداختن به چنین آثاری

یکی از سیاست های خارق العاده جشنواره تئاتر دانشگاهی در سال های اخیر انتشار فهرستی با عنوان «نمایشنامه های تکراری» است. آثاری که در چنین فهرستی قرار می گیرند به شکلی تراژیک از گردونه توجه و روی صحنه آمدن توسط دانشجویان باز می مانند.

این نمایشنامه ها در منظر مدیران جشنواره ای که به دلیل وابستگی اش به نهاد دانشگاه می بایست به شکل بالقوه ارزش های علمی، پژوهشی، خلاقیت های فردی، گروهی و تجربه اندوزی را در حوزه تئاتر مدنظر داشته باشد، مذموم هستند و اجرای مجدد آنها توسط گروه های علاقه مند، کاری عبث برشمرده می شود، تا اینجای کار شاید شما هم با نگاه مدیران جشنواره تئاتر دانشگاهی همراه باشید؛ محدود کردن دایره استفاده از نمایشنامه های پیش تر اجرا شده، نیروی ذهنی دانشجویان را معطوف به ترجمه و نگارش آثار جدید برای روی صحنه بردن خواهد کرد. بماند که در این فهرست نیز همچون دیگر نهارسی که در کشور ما تنها به صرف زنده باد و مرده باد صادر می شود عنصری که خودنمایی می کند اعمال سلیقه های شخصی است و در این میان تر و خشک، قربانی نوعی مصلحت جویی یک طرفه می شوند چرا که ساده ترین راه- حذف کردن- بهترین راه برشمرده می شود.

اما این ظاهر ماجراست. اگر اندکی زاویه دیدمان را تغییر دهیم و این آثار را از منظر ارزش های وجودی هریک در نسبت های «آموزشی» و «الگوهای سالم اجرایی» برای دانشجویان در نظر آوریم با موضوعاتی دیگرگون روبه رو خواهیم شد. جشنواره گرایی آسیبی است که دیگر بیماری تئاتر ما نیست بلکه جزء عادت های پذیرفته شده ای است که مدیر و هنرمند و دانشجو با تن دادن به قواعدش آن را پذیرفته اند.

نبود امکانات اجرایی از پروژکتور گرفته تا وسایل پخش صوت و مهم تر از همه سالن های مناسب اجرا در دانشگاه ها بیش از هر عاملی فعالیت های دانشجویان تئاتر را به سوی جشنواره ها، بالاخص حضور در جشنواره تئاتر دانشگاهی سوق می دهد. کاری در پلاتویی تمرین نمی شود، خوانده نمی شود و یا مورد بحث قرار نمی گیرد مگر به انگیزه حضور در یک جشنواره.

جشنواره که از طریق لیست نمایشنامه های تکراری اش، بسیاری از آثاری که می بایست توسط دانشجویان در دوران تحصیل مورد بازخوانی جدی و اجرا قرار گیرد را بی اعتبار می کند و انرژی و توش و توان فردی و امکانات اجرایی آنها را به سوی تجربه های شتابزده و ناپخته هدایت می کند. تجربه هایی که با بی نیاز دانستن خود از خوانش آثار ارزشمند تنها به حضور و گرفتن جایزه و در نهایت یافتن راهی برای ورود به ساختمان دلفریب تئاتر شهر می اندیشد. از سوی دیگر عدم توجه تهیه کنندگان چنین لیست هایی به امکانات دراماتورژی و بازخوانی در تئاتر، ماحصلی جز قطع ارتباط نسل جدید با آثار نسل های گذشته و نیز عدم درک ظرفیت های اجرایی هر یک این آثار در ساحتی نو ندارد.

در جدیدترین فهرستی که چند هفته ای است همراه با فراخوان یازدهمین جشنواره تئاتر دانشگاهی- اردیبهشت ۸۷ - منتشر شده است کوره حذف داغ تر از همیشه است. علاوه بر تمامی نمایشنامه های محمد چرمشیر، بهرام بیضایی و اکبر رادی که قبل از سال ۸۳ نوشته شده اند، بیش از ۶۰ نمایشنامه که بسیاری از آنها جزء برجسته ترین های تاریخ ادبیات نمایشی جهان هستند به عنوان نمایشنامه های تکراری شناخته شده اند.

آثاری همچون پیک نیک در میدان جنگ (فرناندو آرابال)، عادل ها (آلبرکامو)،آخرین نوار کراپ، در انتظار گودو، پایان بازی(هر سه از ساموئل بکت)، ساحره سوزان(آرتور میلر)، باغ وحش شیشه ای (تنسی ویلیامز)، دوشیزه ژولی (اگوست استریندبرگ)، آوازه خوان طاس (اوژن یونسکو)، مرغ دریایی (آنتوان چخوف)، دایره گچی قفقازی (برتولت برشت)، چه کسی از ویرجینیا وولف می ترسد؟ (ادوارد آلبی)، مهاجران (اسلاومیر مروژک)، عروسی خون (فدریکو گارسیا لورکا)، آه پدر پدر بیچاره... (آرتور کوپیت)، داستان خرس های پاندا، سه شب با مادوکس (ماتئی ویسنی یک)، مرگ و دختر جوان (آریل دورفمان)، عاقبت عشاق سینه چاک (نیل سایمون) و... به عنوان نمایشنامه های «مصرف شده» از امکان بازخوانی و روی صحنه آمدن بازمانده اند.

مدیران جشنواره با فراموش کردن محورهای آموزشی و تجربی جشنواره تئاتر دانشگاهی تنها به پرستیژ آماری خود در حوزه تولید آثار تازه و در اغلب اوقات بی کیفیت و بی زمینه می اندیشند تا پرداختن به چنین آثاری. چه بسا این امکان وجود داشت که به جای حذف این آثار، بخشی را در جشنواره برای نگاه های خلاقانه به چنین آثاری تدارک ببینند و به جای آنکه بودجه جشنواره را در دوره جدید برای مطرح کردن آثار نمایشنامه نویسی جویای نام از طریق اختصاص یک بخش به مرور آثارش خرج کنند، نگاه جدی تری به تئاتر داشته باشند.

جمیع این شرایط سبب می شود همان زاد و رود علمی کژدار و مریزی که در دانشگاه های تئاتری ما جریان داشت بی رمق تر از گذشته شود و جشنواره تئاتر دانشگاهی به سادگی از مسیری که می بایست منحرف شود.

امین عظیمی