پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

عقاید خرافی در میان فوتبالیست ها


عقاید خرافی در میان فوتبالیست ها

داشتن یک یا چند عقیده خرافی میان فوتبالیست ها از گذشته رایج بوده و هم اکنون نیز شایع است

داشتن یک یا چند عقیده خرافی میان فوتبالیست‌ها از گذشته رایج بوده و هم‌اکنون نیز شایع است. آنچه در این میان عجیب به نظر می‌رسد پافشاری مبتلایان به این درد روی یک حرکت یا علامت به زعم آنها خوش‌یمن است. از سلطان پله گرفته تا یوهان کرایف که فکر می‌کرد با نهادن نام ”یوردی“ روی فرزندش، فرشتگان از وی حمایت ویژه‌ای به‌عمل خواهند آورد، این موضوع به‌عنوان یک امر مهم برای فوتبالیست‌ها تلقی می‌شود. آنچه می‌خوانید نگاهی است به عقاید عجیب چند فوتبالیست سرشناس معاصر:

۱. آنجلو دی لیویو (یوونتوس)

او در بین تمام فوتبالیست‌های خرافاتی یک نمونه به‌شمار می‌رفت. بازیکن سابق یوونتوس و فیورنتینا به‌خصوص هنگامی که در ”بیانکونری“ حضور داشت، بارها با توسل به خرافات هوادارانش را به خنده انداخت. هنگامی که یووه ۳ بار پیاپی بین سال‌های ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸ به فینال لیگ قهرمانان رسید، مردم چهره خسته مردی را می‌دیدند که روی دستان و بازوان خود علامت و نوشته‌های عجیب و غریبی حک کرده بود. از وی دلیل این کار پرسیده شد و آنجلو گفت: ”داستان به سال ۱۹۹۶ برمی‌گردد. من با کمک این خالکوبی‌ها نیرو گرفته و با بازی خوبم تیم را به پیروزی در ضربات پنالتی رساندم. تصمیم گرفتم و این کار را در هر مرتبه حضور در فینال تکرار کردم، اما متأسفانه ۲ فینال بعدی را با شکست تمام کردیم“.اگر تصور می‌کنید وی این عادت خود را ترک کرد در اشتباه هستید. او پس از شکست یووه در سومین فینال پیاپی خود روی دستش حک کرد. ”برای سومین بار نشد!“

۲. روی کاستا (میلان)

ستاره نیمکت‌نشین میلان اوج دوران فوتبالش را در فیورنتینا گذارند. او در مقاطعی بازوبند کاپیتانی تیم پرهوادار فلورانس را نیز در اختیار داشت. ”روی“ یک کپی از طرح این بازوبند را همیشه به عنوان مهره شانس در اختیار داشت. مرد پرتغالی اعتقاد داشت اگر بنا به دلایلی بازوبند را گم کند خود و تیمش رو به تباهی خواهند رفت. این مسئله کاملاً درست به نظر می‌رسید! یک بار وی هنگام هدیه دادن پیراهنش به یک هوادار، بازوبند محبوبش که به اشتباه لای پیراهن بود را نیز به آن هوادار هدیه کرد. نتیجه چه شد؟ فیورنتینا چند بازی پیاپی را باخت و کاستا بدترین دوران فوتبالش را سپری کرد. چاره چه بود؟ کاستا از آن طرفدار تقاضا کرد به هر ترتیب ممکن بازوبند را به وی بازگرداند که با بازگشت بازوبند نهایتاً فیورنتینا و کاستا از بحران عجیب و غریب بیرون آمدند!

۳. مایکل اوون (لیورپول)

جوان طلائی لیورپول هنگام حضور در آنفیلد با عنوان ”پسر باد“ خطاب می‌شد اما این خصوصیات تنها هنگامی برای وی اجازه بروز می‌یافت که ابتدا پای راست خود را درون چمن ورزشگاه بگذارد و سپس پای چپ را داخل کند! بله این عادت دیرینه و خرافی وی بود. مایکل هرگز نگفت چه زمانی خوش‌یمن بودن قضیه را باور کرده و معلوم نیست در سنت‌جیمزپارک نیز شاهد این حرکت وی خواهیم بود یا نه. اوون در آن مقطع اعتقاد داشت هر چه نیرو در ساق‌های وی وجود دارد از این حرکت سرچشمه می‌گیرد! به نظر می‌رسد این اعتقاد حداقل در مقطع فعلی برای اوون کارساز نیست!

۴. نونو گومژ (بنفیکا)

فوتبالیست خوش چهره و دورگه پرتغال نمونه کامل یک خرافاتی مدرن بود. کارهای عجیب و غریب وی در یووه ۲۰۰۰ عیان شد. بستن فراوان به گردن و دست تنها بخشی از قضیه بود. او حتی در هنگام گلزنی نیز به یک سمت خاص می‌دوید. همکاری تله‌پاتی گونه با فیگو، از سوی ”نونو“ به‌طور معمول یک علت خاص داشت: این ۲ قبل از آغاز هر دیدار با کلمات عجیبی همدیگر را مورد خطاب قرار می‌دادند. حقیقتاً کارهیا گومژ چیزی نبود که سابقه آن را نزد فوتبالیست‌های قدیمی‌تر سراغ داشته باشیم. ظاهراً سقوط زودهنگام وی نیز ارتباط زیادی با دور انداختن مهره‌های دست و گردنش داشت.

۵. دیوید بکهام (رئال‌مادرید)

مرد بزرگ عرصه حاشیه‌سازی، هنگام حضور در منچستریونایتد آخرین مردی بود که از رختکن پا به چمن جادوئی اولدترافورد می‌گذاشت. این کار دلیل خاص خود را داشت: بکهام وقت زیادی را درون رختکن صرف آرایش موهای بلند خود می‌نمود! پس طبیعی بود آخرین نفری باشد که رختکن را ترک می‌کند. بکهام در کتاب خاطرات خود ادعا کرد هیچ علاقه‌ای به خرافات نداشته، اما تحت‌تأثیر همسرش ویکتوریا و گروه منحل شده ”اسپایس گرلز“ به آرایش خاص مو، تن در داده است. چندی بعد مدل‌های مختلف موی بکهام به بازار عرضه شد و وی وقت کمتری برای بودن جلوی آئینه صرف کرد. به این دلیل ساده، عادت خرافی وی در رئال‌مادرید ترک شد.

۶. لوران بلان (منچستریونایتد)

همگان از علاقه وی برای بوسه زدن بر سر بی‌موی بارتز خبر دارند. فرانسه با این حرکت ۲ تورنمنت بزرگ (جام‌جهانی ۱۹۹۸ و یورو ۲۰۰۰) را فتح کرد! در واقع محال بود خروس‌ها یک دیدار را بدون همکاری ۲ نفره بلان و بارتز آغاز کنند. طبق نظر بارتز بوسه‌ زدن‌های بلان با هماهنگی ۲ نفره انجام پذیر شده بود. چه اینکه، نه بارتز در باشگاه‌های مختلف به بازیکنی اجازه بوسه زدن به سرش را داد و نه بلان غیر از بارتز بر سر دروازه‌بان دیگری بوسه زد! حرکت آنها به‌خصوص در جام‌جهانی ۱۹۹۸ که فرانسه به‌عنوان کشوری با درصد رسوخ بالای عقاید خرافی میزبانش بود، وارد تاریخ شد.

۷. فرانچسکو توتی (رم)

پرنس رم، پایبندی خاصی روی تک اعتقاد خرافی‌اش دارد. توتی قبل از حضور در زمین یقه پیراهنش را به سبک کانتونا بالا می‌آورد. کاپیتان معتقد است با انجام این عمل نیروی خاصی گرفته و توانائی‌هایش ۲۲ برابر می‌شود. کاپیتان عصبی روباه‌های رم که ”مونته‌لا“ را بهترین بازیکن و کاندلا را بهترین دوستش می‌داند با وسواس خاصی در رختکن تیم، یقه خود را برای بالا کشیدن مرتب می‌کند. توتی در زندگی شخصی خود دچار کشمکش‌های زیادی است با این حال تمام مصائب خود را با روحیه قوی به سان آنچه قبل از آغاز هر دیدار انجام می‌دهد از بین می‌برد. بخشی از روحیه و انگیزه وی در زمین فوتبال مرهون یقه طلائی‌اش است!

۸. لباس سفید میلان

یکی از نمونه‌های خرافات جمعی قضیه پیراهن سفید میلان است. آنها سال‌ها اعتقاد داشتند اگر با لباس سفید در فینال لیگ قهرمانان حاضر شوند به‌طور حتم برنده خواهند بود! آنها بدون دلیل چنین ادعائی ندارند. قهرمانی فصول ۱۹۸۹، ۱۹۹۰، ۱۹۹۴ و ۲۰۰۳ همگی هنگامی به‌دست آمد که میلان با پیراهن خوش‌یمن خود مقابل استوابخارست، بنفیکا، بارسلونا و یوونتوس به برتری رسید.”روسونری“ با پیراهن اصلی خود فینال فصل ۱۹۹۳ را به مارسی سفیدپوش واگذار کرد. چه دلیلی محکم‌تر از این نتایج می‌توانست آنها را روی چنین عقیده‌ای پایبند سازد؟ البته شکست در فینال سال ۱۹۹۵ مقال آژاکس و به‌خصوص باخت دردناک فصل پیش مقابل لیورپول نیز با پیراهن سفید به‌دست آمد. آنچه که شاید باعث فراموشی این اعتقاد دیرپا نزد سران میلان شود. علاوه بر چنین موضوعی، باشگاه میلان منشأ مسائل عجیب و غریب دیگری نیز بوده است. از آن جمله، می‌توان به رسم بدیمن پایان سال اشاره کرد. میلان در یک دهه گذشته جزء در یک مورد تمام بازی‌های خانگی پیش از کریسمس خود را با باخت یا مساوی تمام کرده است. فصل پیش و فصل قبل‌تر از آن این امر با باخت در بازی‌های خانگی نمود بیشتری یافت. موضوع چنان مسئولان میلان را حساس کرده که وقتی تیم ۲ فصل پیش بازی مقابل ورونا را در سن‌سیرو با گل دقیقه ۹۶ به سود خود خاتمه داد، گالیانی نایب رئیس تیم از خوشحالی شکسته شدن طلسم شکست در آخرین بازی خانگی فصل؛ دیوانه‌وار در جایگاه ویژه سن‌سیرو می‌دوید! گالیانی اشتباه می‌کرد این طلسم بدیمن شکسته نشد؛ زیرا سال بعد مقابل اودینزه اولین و آخرین باخت بازی‌های خانگی فصل را تجربه کرد. لباس سفید به‌عنوان طلسم خوش‌یمن برای تیم باقی نماند.

دلیل نامعلوم

عقاید خرافی برخی مواقع جالب و خنده‌آور تلقی می‌شود. انگیزه و شکل به‌وجودآمدن چنین مسئله‌ای که زائیده ذهن است به‌طور کامل مشخص نشده است. اینکه چرا تکرار حرکتی که باعث موفقیت شده، توفیق مجدد به‌دست می‌آورد در حیطه بحث نیست. فوتبال به جهت عامه‌پسندی با وجود این مسائل زیباتر به نظر می‌رسد.