پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جست وجوی سیمای دینی


جست وجوی سیمای دینی

بایدهای فرهنگ سازی اسلامی در رسانه های فراگیر

چند سال است که کارشناسان در حوزه های اجتماعی درباره مسئله حجاب مباحث مختلفی را مطرح می کنند. دراین بین با بررسی همه این گفته ها و نظریات به نقاط مشترکی دست پیدا می کنیم که می توان آن را از مهم ترین نکاتی دانست که همه کارشناسان برآن تاکید دارند. به واقع تمام صاحب نظران براین مسئله تاکید دارند که فرهنگ دینی باید از طریق راهکارهای فرهنگی روز به روز گسترش پیدا کند.

این درحالی است که درباره مسئله حجاب بحث تهاجم فرهنگی هم بسیار مورد توجه است. حال نکته ای که به نوعی هم مورد توجه مسئولین و هم کارشناسان قرار گرفته بحث چگونگی گسترش فرهنگ دینی و به صورت جزئی و به عنوان یکی از زیرشاخه های آن یعنی حجاب توسط ابزارهای گوناگون است.

دراین میان بدون شک درجامعه ایرانی رسانه در شرایط فعلی و درآینده می تواند نقش موثری در گسترش این فرهنگ داشته باشد. به ویژه که رسانه های تصویری همچون سینما و تلویزیون فوق العاده می توانند گام های موثری در این زمینه بردارند. گام هایی که اقناع، شاکله اصلی آنها را تشکیل می دهد.

به نظر می رسد که در مرحله اول برای تبیین صحیح این موضوع باید تصویری از شرایط فعلی که رسانه ملی با آن روبه رو است ارائه داد تا بتوان نگاهی عمیق تر به بحث گسترش فرهنگ حجاب در جامعه توسط رسانه های فراگیر علی الخصوص رسانه ملی داشت. البته باید توجه داشت که منظور از فرهنگ حجاب و عفاف تنها به بحث های ظاهری جامعه محدود نیست، بلکه بحث اصلی به باطن جامعه و به نوعی ایجاد امنیت اخلاقی فراگیر در جامعه بازمی گردد و بحث ظواهر درجامعه یکی از ریز بحث هایی است که در زیر مجموعه کلی قرار دارد.

با درنظر گرفتن این موضوع درحال حاضر رسانه ملی با دو مسئله عمده در بحث گسترش فرهنگ و عفاف و حجاب روبه رو است.

● تهاجم فرهنگی با قدرت نرم رسانه ای

تهاجم فرهنگی از سوی رسانه های غربی به شاکله های فکری هویت اصیل جامعه؛ دراین زمینه و تلاش برای ایجاد فضای غربی دراین بحث و سوق دادن جامعه از طریق سیگنال های تصویری به سمت فرهنگ لاابالی گری و رهایی از قیدوبندهای اجتماعی!

این مسئله این روزها آن قدر مهم شده که بسیاری از کارشناسان بارها درباره آن هشدار داده اند و صراحتا به این مسئله اشاره داشته اند که دنیای غرب تلاش دارد تا به وسیله ابزارهایی مانند شبکه های ماهواره ای، بی قید و بندی رفتاری را در مقابل هویت اسلامی و ایرانی ترویج دهد. نمونه بارز این موضوع را می توان در بیشترین حجم های برنامه های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و غیرفارسی زبان بعینه مشاهده کرد. در تمام این برنامه ها تحت هرعنوانی زنان با بدن های نیمه برهنه و یا بدپوشش به نمایش گذاشته می شوند تا به تدریج مخاطب به این سمت سوق پیدا کند. مصداقی ترین نمونه این مسئله را می توان در کلیپ های تصویری لس آنجلسی دید که در بسیاری از شبکه های فارسی زبان ماهواره ای به صورت شبانه روزی درحال پخش است.

از طرف دیگر باید به این مسئله هم توجه داشت که موج بی قید وبندی کلامی که در برخی شبکه های ماهواره ای به تدریج درحال گسترش است از دیگر خطراتی محسوب می شود که جامعه را تهدید می کند. این مسئله را هم می توان به شکل واضحی در اجرای مجریان برنامه های ماهواره ای دید که گاهی اوقات فوق العاده سخیف صحبت می کنند و هم می توان در کلیپ های موسیقی دید که تحت عنوان «رپ» و «هیپ هاپ» هر روز و هر شب درحال پخش از سوی این شبکه ها است. نکته جالب اینجاست که این شبکه ها به گونه ای این برنامه ها را به نمایش می گذارند که بی بند وباری کلامی آنها بیش از هر قشری، جوانان و نوجوانان را به سمت خود جذب کند که این مسئله می تواند به تدریج در اثر بی تفاوتی به آن مشکل ساز باشد.

اما در این میان و در مقابل این تهدید بالقوه وظیفه رسانه ملی در راستای گسترش فرهنگ بومی عفاف چیست؟

به نظر می رسد که رسانه ملی به دلیل فراگیری گسترده در مرحله اول می تواند نقش یک هشدار دهنده بزرگ را برای جامعه و علی الخصوص خانواده بازی کند. بهترین نمونه این هشدار دهندگی و تاثیر آن را می توان در مستندهایی دید که در رسانه ملی پخش شده است.

به عنوان مثال هنگامی که اولین قسمت مستند «شوک» درباره شبکه گلدکوئست و یا سایت های مستهجن پخش شد موج قابل توجهی از آگاهی در مردم به وجود آمد و این موج با واکنش های مثبت مردم همراه شد. این درحالی بود که قبل از این هم در رسانه های نوشتاری این مسائل بیان شده بود، اما مانند رسانه ملی موجی در جامعه به وجود نیاورد.

در این زمینه برخی کارشناسان بر این باورند که ریتم و حتی ضرب آهنگ تند در یک برنامه تلویزیونی درباره یک مسئله اجتماعی مانند تهاجم فرهنگی فوق العاده تاثیرگذار است و به همین علت مخاطب خیلی سریع پیام را دریافت می کند و آن را جدی می گیرد.

از طرف دیگر حتی می توان در این زمینه محصولاتی را تولید کرد که پس از بحران های اجتماعی هم به نمایش گذاشته شود تا مخاطب عینا این مسئله را لمس کند که پس از فراگیر شدن برخی معضلات اجتماعی مانند بحث عدم رعایت فرهنگ حجاب و عفاف چه مسائلی در جامعه پیش خواهد آمد. یعنی به تعبیری رسانه با پیش دستی فضای آینده را در اختیار مخاطب خود قرار دهد تا بینش آینده نگر بیننده را بالا ببرد.

● گام دوم: تلاش برای فرهنگ سازی رسانه ای

اما با توجه به بحث اول می توان بحث دوم را چگونگی ارائه فرهنگ عفاف و رسانه در جامعه توسط رسانه ای مانند رسانه ملی دانست. در این بحث به نظر می رسد که رسانه ملی باید از قدرت نرم خود در امر انتقال مفاهیم با شیوه های جذاب به مخاطب استفاده کند.

▪ گفت وگوهای چالشی و ایجاد فضای تبادل نظر برای اقناع: درباره این فرهنگ و باید و نبایدهای آن باید به صورت چالشی در سیمای ملی بحث شود. دراین میان لازم است که رسانه ملی با دعوت از صاحب نظران اعم از روحانیون، جامعه شناسان، روانشناسان و ایجاد فضای گفت وگو میان آنان به اقشار گوناگون به ویژه جوانان لزوم تقویت این فرهنگ را نشان بدهد.

▪ دعوت از خود جوانان: دعوت از مهم ترین قشر جامعه ایران یعنی جوان در امر ترویج فرهنگ عفاف در رسانه ملی فوق العاده تاثیرگذار خواهد بود. چرا که در برخی مواقع این مساله دیده شده که برنامه هایی با این محور تنها با حضور یک یا دو کارشناس به صورت خشک و بدون جذابیت برگزار و روی آنتن برده می شود که این موضوع نه تنها مخاطبان را جذب نمی کند بلکه برخی اوقات سبب فراری شدن آنها هم خواهد شد. در همین راستا نباید از معجزه تاثیرگذاری و مشارکت مستقیم جوانان در بحث ها غافل شد و حتما باید با دعوت از جوانان و برگزاری این برنامه ها به صورت کارگاهی سعی در بالا بردن تاثیرات برنامه داشت.

▪ بحث های متوالی و برنامه های منظم: از دیگر مسائلی که رسانه ملی باید به صورت قابل توجهی آن را مدنظر قرار دهد بحث پی گیری و تداوم برنامه ها در این زمینه هاست. اگر بخواهیم آسیب شناسانه به این مسئله نگاه کنیم باید اعتراف کرد که این موضوع تاکنون وجود نداشته و اگر برنامه ای در این باره هر چند وقت یک بار تهیه شده به صورت دفعه ای و بافاصله بوده که این مسئله به شدت تاثیرات آن را تحت تاثیر قرار داده است.

▪ فاکتور مهم تاثیرگذاری و ارتباط با جوانان: نکته دیگری که باید در برنامه های احتمالی آینده در رسانه ای مانند رسانه ملی مدنظر قرار گیرد این است که بحث درباره فرهنگ عفاف و حجاب باید همراه با جذابیت زیاد برای جوانان باشد. یعنی تولیدکنندگان برنامه معیار جذابیت را یکی از مهم ترین مسائل بدانند. در واقع برنامه های گفت وگو و یا مستند در این باره در درجه اول باید با مخاطب جوان خود ارتباط برقرار کنند. این نکته از آن جهت مهم است که زبان گفتار با نسل جوان زبان اقناعی است و به جز این زبان نمی توان به گونه ای دیگر به صورت موثری پیام به آنها منتقل کرد. به نظر می رسد که رسانه ملی در این زمینه می تواند با استفاده از تاکتیک هایی این مسئله را به تحقق برساند.

در مجموع شاید بتوان یکی از بهترین شیوه های ترویج فرهنگ اخلاقی و دینی در جامعه را شیوه کارگاهی دانست. معمولا آمارها این موضوع را به اثبات رسانده که سیستم کارگاهی مثل برنامه های کارگاه خانواده ها که با حضور کارشناسان و اقشار جامعه تولید می شود فوق العاده تاثیرگذار و با بازخورد بسیار مثبتی همراه بوده است.

رضا فرخی