پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
شما هم سوارز درون دارید
آمارها نشان میدهد که حال بسیاری از ما بهتر از لوئیز سوارز اروگوئهای نیست و عصبانیتهایمان تنها به ماندن جای چند دندان روی بدن فرد مقابلمان ختم نمیشود. تنها در ۱۰ ماه از سال ۹۲، ۸۹ هزار و ۵۰۰ ایرانی بهخاطر نزاع به مراکز پزشکی قانونی رفتند؛ نزاعهایی که گاهی از یک نگاه شروع شده و به خشونت کلامی ختم میشوند و گاه پایانشان ضرب و شتم و حتی مرگ است. به بهانه جنجال رسانهای که به دنبال حمله سوارز به بازیکن ایتالیایی ایجاد شد و پس از خواندن آمارهای سرسامآور ضرب و جرح در دعواهای ایرانی، شایعترین رفتارهای ایرانیها در لحظات عصبانیت را با هرایر دانلیان، روانشناس و مشاور در میان گذاشتیم. از نظر او گرچه برخی از روشهای نمایش خشم از ابتلای افراد به بیماریهای روانی خبر میدهد اما برخی دیگرشان تنها یک راه آموخته شده در فرهنگ ما برای نشان دادن عصبانیتهستند.
صدا نمیرسه؟ داد میزنم
وقتی آدمها عصبانیت را تجربه میکنند، احساس میکنند از فرد مقابلشان کیلومترها فاصله دارند و هرقدر برای بیان مواضعشان تلاش کنند، گوش شنوایی پیدا نمیکنند. در چنین شرایطی افراد داد زدن را به عنوان موثرترین راه برای شنیده شدن انتخاب میکنند؛ راهی که هم در آن قدرت پنهان شده و هم احتمال شنیده شدن حرفها را بیشتر میکند. واقعیت این است که داد زدن، گرچه به ظاهر انتقال پیام با صدایی بلندتر است اما نمیتوانیم آن را شکل سالمی از ارتباط برقرار کردن و انتقال پیام بدانیم. شاید گمان کنید چندان هم عصبانی نیستید و از ناسالم بودن شیوه انتقال پیامتان بیخبر باشید اما در پس هر دادی، این پیامهای غیرمنطقی که حق با من است، حرف من درست است و خواسته من باید اجرا شود نهفته است. فحاشی و خشونت کلامی که اغلب با داد هم همراه میشود، آشکارترین روش پرخاشگری است.
فردی که هنگام عصبانیت فریاد میکشد و با کلامش به دیگران حمله میکند، باید از نظر سلامت روانی به شکلی دقیق بررسی شود. نمایش عصبانیت به این سبک هم مثل آسیب زدن به دیگران، میتواند نشانه ابتلا به برخی از اختلالات روانی باشد اما همه کسانی که فحش میدهند و با کلامشان دیگران را متهم میکنند، بیمار روانی نیستند. این روش نشان دادن خشم میتواند در جریان زندگی به فرد آموخته شده باشد و در سطح اجتماعی که او در آن زندگی میکند، رفتاری عادی و پذیرفته شده باشد. فردی که یاد گرفته در زمان عصبانیت فحاشی کند، مشکلی با این موضوع ندارد و حتی طبقه اجتماعی که در آن زندگی میکند هم به او مسئلهساز بودن این رفتار را القا نمیکند.
شلاق کلمات را کنار بگذارید
اگر شما به جای ضربه زدن به جسم فرد مقابل روانش را با حرفهایتان نشانه میگیرید، فراموش نکنید که مغز انسان قابلیت فراموش کردن ندارد و اینکه دیگران با وجود این رفتار به ارتباطشان با شما ادامه میدهند، به معنای فراموش شدن رفتار آزاردهندهتان از سوی آنها نیست. شما با هر حرفی که میزنید و هر رفتاری که نشان میدهید میتوانید پایههای روابطتان را مستحکمتر کنید یا اینکه برعکس تیشهای به ریشه ارتباطتان بزنید.
زورم به تو نمیرسه، خودمو میزنم
کسانی که هنگام عصبانیت به بدن خودشان آسیب میزنند، گروه ویژهای هستند که باید رفتارها و نگرششان توسط روانشناسان به دقت بررسی شود. برخی از این افراد ممکن است از اختلال شخصیتی رنج ببرند و برخی دیگر دچار افسردگیهای شدید یا آسیبهای روانی موقتی باشند. اما ضربه زدن به خود همیشه نشانه ابتلا به بیماریهای روانی نیست. همانطور که در موارد قبل گفتیم، گاهی فرد این شیوه ابراز خشم را یاد گرفته و آن را نه به شکل بیمارگونه بلکه در برخی مواقع و به شکلی خفیف مثل زدن ضربههای خفیف به سر انجام میدهد. چنین فردی در جریان زندگی مشاهده کرده که دیگران با انجام این رفتار به نتیجه مطلوبشان میرسند یا اینکه خودش در دفعاتی که به این راه متوسل شده، به نتیجه مطلوب رسیده و تکرار آن را در پیش گرفته است.
به دنبال جلب ترحم نباشید
اگر با آسیب زدن به خود میخواهید توجه طرف مقابلتان را جلب کنید و برنده دعوا شوید، مراقب عواقب این رفتار باشید. شما با این خودتنبیهگری هم به خود آسیب میزنید و هم ارتباطی بیمارگونه را شکل میدهید. از سوی دیگر، شاید در آغاز این رفتار را تنها نمایشی برای رسیدن به خواستهتان بدانید اما فراموش نکنید این شیوه نمایش خشم میتواند آرام آرام به جزئی از شخصیت شما تبدیل شود و تا سالهای طولانی رهایتان نکند.
میزنم روشن شم!
خشونت بدنی یکی از شایعترین و البته دردسرسازترین شکلهای بروز عصبانیت است. فرد خشونتطلبی که به جای حل مشکل به کتک زدن روی میآورد، از این طریق هم خشمش را از کانالهای جسمی بیرون میریزد و هم با نشان دادن قدرتش، احساس توانمندی، پیروزی و اقتدار میکند. آسیب زدن به دیگران در زمان عصبانیت، همیشه از یک راه اتفاق نمیافتد. گاهی یک سیلی میتواند جایگزین حرف نهایی شود و گاه فرد به دنبال شیوه خارقالعادهتر برای اثبات قدرتش میگردد و به شکلی منحصر به فرد آن را نمایش میدهد. زیدان همیشه آرام وقتی نمیتواند خشمش را از راهی کارساز فروبنشاند با سرش به سر حریف ضربه میزند و او را از پا درمیآورد و سوارز ترجیح میدهد به جای انتخاب روشهای مختلف آسیب زدن به دیگران در زمان عصبانیت روشی منحصر به فرد را انتخاب کند و مهر دندانهایش را روی بدن حریف بگذارد.
اما میان کسانی که این روشها را به صورت غالب استفاده میکنند و کسانی که تنها در برخی موقعیتها فکر کتککاری به سرشان میزند، تفاوت زیادی است. استفاده همیشگی از این نوع خشونت برای نشان دادن عصبانیت، میتواند نشانه اختلال شخصیت باشد یا از مشکلات دیگری مثل افسردگی یا اختلال دوقطبی خبر دهد. از سوی دیگر این افراد ممکن است در جریان تربیت، این راه را آموخته باشند و نیاز به بررسی و درمان جدی برای تغییر رویه داشته باشند. اما کسانی که مثل سوارز تنها در برخی از موقعیتها سراغ این سبک نمایش عصبانیت میروند به مشکل حادی دچار نیستند. آنها دوست دارند خشمشان را در سطحی ابراز کنند و گرچه ممکن است از نظر دیگران سطح نمایش خشمشان بسیار بالا باشد و پرخاشگر تلقی شوند اما خودشان را راضی نمیکند و برای رسیدن به آرامش به شدیدترین راه نمایش خشم، یعنی خشونت جسمی متوسل میشوند.
راهی ماندگار پیدا کنید
اگر شما هم خشمتان را با گلاویز شدن با دیگران فرومینشانید، تنها به پاک شدن صورت مسئله اکتفا میکنید. نمایش خشونت بدنی به حل مشکل اصلی شما کمکی نمیکند و در بهترین شرایط، تنها برای مدت محدودی روی آن سرپوش میگذارد.
شمایی که مثل سوارز بدن فرد مقابلتان را نشانه میگیرید، به جای حل مسئله به دنبال رسیدن به آرامشی موقتی هستید و تنها بهخاطر پایینتر آوردن موقتی سطح تنشی که تجربه میکنید، به دیگران حمله میکنید.
نمیبخشم باهات قهر میکنم
قهر کردن در فرهنگ ما از روشهای اصلی حل مسئله است و از آنجا که به کار بستن این روش در فرهنگ ما ناهنجار تلقی نمیشود، نمیتوانیم آن را بیمارگونه بدانیم. قهر کردن در زمان عصبانیت گرچه رفتاری مخرب است اما اگر عمق و شدت نداشته باشد، از مبتلا بودن فرد به اختلالات روانی خبر نمیدهد. برای با خبر شدن از انگیزه فرد و دلایل به کار بستن این روش، خود فرد باید مورد بررسی دقیق قرار بگیرد اما فارغ از بررسی شخصیت فرد و موقعیتی که در آن قرار گرفته، قهر همیشه به عنوان مخربترین شیوه حل مسئله شناخته میشود.
مهم نیست که فرد با قهر کردن در زمان عصبانیت به نتیجه مطلوبش میرسد یا نه؛ قهر در جریان رابطه هر نتیجهای را به دنبال داشته باشد، باز هم رفتاری مخرب است. پس از چنین نمایشی، مهم نیست که طرف مقابل برای منت کشیدن قدم بردارد یا نه چراکه فردی که قهر کرده، خشمگین است و خشمش را با فاصله گرفتن نشان میدهد و در مطلوب ترین شرایط با عذرخواهی فرد مقابل و تلاشش برای عادی ساختن رابطه روبهرو میشود.
در چنین شرایطی فرد مقابل گرچه برای ترمیم رابطه قدم برداشته اما احساس خشم به او منتقل شده و بیآنکه عصبانیتش را نشان دهد، با نگه داشتن خشم در درونش برای عادی ساختن ظاهری رابطه تلاش میکند. خب، حالا با دو فرد خشمگین روبهرو هستیم؛ کسی که گرچه عذرخواهی میکند اما خشمگین نیست و کسی که گرچه عذرخواهی را میپذیرد اما همچنان عصبانی است.
منتظر انفجار باشید
اگر راه شما برای پایان دادن به خشمتان نشان دادن رفتاری انفعالی و قهر است، باید بدانید با چنین فاصله گرفتنی چیزی از مشکلاتتان کم نمیشود. در این شرایط حتی پس از عادی شدن ظاهری رابطه، مسئلهای حل نشده و خشم پنهان شده در وجود هر دوی شما رشد پیدا میکند تا زمانی به مرحله انفجار برسد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست