جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
آشنایی با شیوه های نقد
در نقد نظری و عملی ـ که کار آنان بهطور کلی بیان قوانین ادبی در ارتباط با اثر و توضیح دادن آثار ادبی و شرح تأثر و کیفیت تأثیر و قضاوت کردن است ـ میتوان بر حسب ارجاع آثار به جهان بیرونی یا خواننده یا نویسنده یا خود اثر ادبی تقسیماتی قائل شد، به شرح زیر:
● نقد محاکاتی (نقد به لحاظ واقعیت)
یعنی بررسی اثر به لحاظ ارجاع به جهان بیرون، یعنی مطابقت هنری آن با جهان واقع. در اینگونه نقد تکیه بر علت مادی ادبیات یعنی محاکات است. در نقد محاکاتی، اثر ادبی را بازتاب و عرضه و نمایش جهان و زندگی بشری میدانند. نخستین محکی که در بررسی اثر ادبی بهکار گرفته میشود چگونگی صدق اثر از این دیدگاه و حقیقت محاکات است. چقدر اثر ادبی در نمایش چیزی که میخواهد منعکس کند موفق است؟
نگاهی به ادبیات فارسی از این دیدگاه بسیار جذاب و سرگرم کننده است. شاعران ما در بازتاب حقیقت چقدر صادق بودهاند و نمایش آنها از امور ـ چه کلی و چه جزئی ـ چه مایه از حقیقت و اصل را به ذهن متبادر میکند؟ سعدی در نمایش پهلوان اردبیلی که به جنگ مغولان رفت و در توجیه شکست خود مسئله قضا و قدر را مطرح کرد، صادق است. پهلوان قرن هفتم که لابد اشعری است مانند پهلوانان شاهنامه نیست که چون فردوسی تفکر معتزلی دارند.
اما همین استاد در نمایش خود از سیرت پادشاهان عصر به دلایلی صادق نیست. محاکات حافظ از صوفیان دوره خود بینظیر است. فرخی و عنصری فقط گوشههایی از جهان بیرونی را ـ در حول و حوش دربار و قصرها و باغهای بزرگان ـ محاکات کردهاند. در تشبیب قصاید آنان معمولاً سخن از بهار و مجالس بزم و باغ و معشوق و میو مطرب است. زندگی معمولی مردمان معمولی از آثار این دوره قابل استنباط نیست. فروغ در محاکات زندگی یک زن تنها بسیار موفق بوده است.
● نقد کاربردی ( نقد به لحاظ خواننده )
نقدی که مطابق مذاق اصحاب اصالت عمل است و تکیه آن بر تأثیر اثر ادبی بر خواننده است و امروزه گاهی به جای آن از اسم کلی Readers`s response theory (نظریه عکسالعمل خواننده) استفاده میکنند.
در این نوع نقد، اثر ادبی، اثری است که به قصد اعمال تأثیرات خاصی بر خواننده نوشته شده اشت. تأثیرات گوناگونی از قبیل لذت هنری و حظ زیبایی شناشانه، تعلیم و تربیت، برانگیختن احساسات... بدینترتیب نقد اخلاقی نوعی نقد کاربردی است.
در این نقد، تمایل بر این است ارزش اثر ادبی بر مبنای موفقیتش در تحقق هدفی که داشته است مورد ارزیابی قرار گیرد. مثلاً اگر هدفش تبلیغ ایده خاصی است، چه میزان در آن موفق بوده است؟ اینگونه نقد از عصر رومیان تا قرن هجدهم بر حوزههای ادبی حاکمیت داشت و در عصر حاضر نیز تحت عنوان نقد بلاغی Rhetorical criticism تجدید حیات کرده است. در نقد اخیر تأکید بر شیوهها و استراتژیهای هنرمندانهای است که بر خواننده تأثیر میگذارد و توجه او را به خود جلب میکند و به اصطلاح خواننده با اثر درگیر میشود.
بنا به گفته لونگینوس۶ ارزش یک اثر ادبی را میتوان با امعان نظر در حالات خواننده یا شنونده ارزیابی کرد. به نظر این منتقد رومی «اثر ادبی بزرگ آن است که نه یک بار بلکه به تکرار خواننده را به هیجان آورد و برانگیزد.» مثلاً گلستان سعدی را میتوان صدها بار خواند هرچند مطلب او در اساس ساده است یا پیرمرد و دریای ارنست همینگوی که در عین سادگی بار معنایی خاصی برای خواننده به ارمغان آورده است.
● نقد بیانگرانه (نقد به لحاظ نویسنده )
در این نقد اثر ادبی را به لحاظ نویسنده بررسی میکنند. منتقد اثر ادبی را به لحاظ صمیمیت و خلوص و اصالت آن در بیان تخیلات و دید فردی هنرمند و وضع ذهنی او بررسی میکند.غالباً در این نوع نقد، بهدنبال مدارک و شواهدی در اثر ادبی هستند که دال بر حالت و طبیعت مخصوص نویسنده باشد. زیرا نویسنده خود را در اثر ادبی به نحوی ـ چه آگاهانه و چه ناآگاهانه ـ افشا میکند.در نقد بیانگرانه منتقد در شکار نویسنده است و بیت به بیت و جمله به جمله او را میجوید. در مورد مولانا که بارها به روزگار خود با شمس در پرده اسرار اشاره کرده است، میتوان با نقد بیانگرانه راهی به دِهی جُست.
● نقد عینی (نقد به لحاظ خود اثر )
اثر ادبی را جدا از نویسنده و خواننده و دنیای واقعی بررسی میکند و اثر ادبی را پدیدهای خود بسنده و مستقل میداند که باید آن را با محکهای درونی و ذاتی خود آن ـ یعنی برآمده از خود اثر ـ از قبیل غموض و ابهام، انسجام متن و ارتباط اجزایش با هم یعنی روابط بین عناصرمتشکلهاش، تمامیت وکمالش بررسی کرد. در حقیقت نقد عینی تا حدودی عکسالعملی است در مقابل روش ادبای سنتی که معمولاً بیش از متن به زندگی نویسنده و آرا و افکار او و اوضاع و احوال اجتماعی دوره او توجه دارند.برای نقد ادبی البته میتوان انواع و اقسام دیگری هم قائل شد، مثلاً نقد متون Textual criticism،هدف این نوع، تشخیص ضبطهای صحیح و رسیدن به متنی است که هر چه بیشتر به اصل ـ آنچه نویسنده یا شاعر پرداخته است ـ نزدیک باشد. و این هدف با سنجیدن و مقابله نسخ مختلف و کهن یا توجه به چاپهای مختلف و امعان نظر در خطاهای کاتب یا مرکز نشر و امثال این امور تحقق میپذیرد.همچنین میتوان نقد ادبی را به لحاظ گرایش به دانشهای گوناگون تقسیم کرد:
نقد تاریخی (Historical criticism )، نقد ترجمه احوال (Biographical )، نقد جامعه شناسانه (Sociological ) که یک شاخه مهم از آن نقد مارکسیستی است،
نقد روانشناسانه ( psychological ) که یک نمونه آن نقد فرویدی است و نقد صور مثالی یا اسطوره گرا
( Archetypal or Myth criticism ) که اثر ادبی را با توجه به مباحث اساطیری و آیینها و مناسک (Ritual) به لحاظ مردمشناسی وفرهنگی بررسی میکند.
نکته دیگر این است که برخی در نقد فقط به یک شیوه نظر دارند و شیوههای دیگر را کارآمد نمیدانند (نقد مطلق یا انحصاری Absolutist criticism) اما کسانی در نقد از همه شیوههای مفید و مناسب بحث استفاده میکنند و در حقیقت نقد آنان التقاطی است. در مباحث جدید نقد ادبی به این روش نقد نسبی (Relativistic criticism) میگویند.
سمیه صادقی مرشت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست