یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

كنگره از بحران عدم مقبولیت رنج می برد


كنگره از بحران عدم مقبولیت رنج می برد

مسأله مهمی كه در انتخابات هفتم نوامبر از نگاه بسیاری افراد پنهان مانده تنزل موقعیت نهاد كنگره است

مسأله مهمی كه در انتخابات هفتم نوامبر از نگاه بسیاری افراد پنهان مانده تنزل موقعیت نهاد كنگره است.

برآورد مراكز افكارسنجی آمریكا نشان از آن دارد كه مردم آمریكا، هم به كارآمدی این نهاد در شرایط امروز هم نسبت به جایگاه آن در سلسله مراتب نهادهای حكومتی این كشور دچار تردید شده اند. اغلب شهروندان آمریكایی در پاسخ نظرخواهی ها گفته اند كه پارلمان امروز آمریكا كانون تصمیم گیر و مركز اعمال اقتدار نیست و میزان تأثیرگذاری آن در روند سیاست گذاری ها بیش از هر زمان دیگر كاهش یافته است.

در توضیح دلایل تنزل موقعیت كنگره آمریكا، ناظران این كشور بر دو رشته عوامل تأكید می نهند. دسته نخست عواملی هستند كه از خط مشی جناح حاكم و نوع نگاه آنان به نقش مجلسین سنا و نمایندگان ناشی می شود. به باور اینان، نومحافظه كاران حاكم بر كاخ سفید بیش از همه دولتها اقتدار خود را بر نهاد قانونگذاری آمریكا اعمال كردند.

درست است كه ساختار حكومتی آمریكا، ساختاری پارلمانتاریستی نیست و قانون اساسی در توزیع قدرت، كفه سنگین اختیارات را به ریاست جمهور اعطا كرده است، اما با وجود این، نهاد پارلمان در تاریخ حكمرانی آمریكا، نهادی تابع و تشریفاتی نبوده است.

اتفاقی كه در زمامداری نسل جدید جمهوریخواهان برای كنگره افتاد این بود كه یكدست شدن تركیب جناحی دولت و پارلمان موجب شد كه نقش این نهاد قانونگذاری نه تنها در سایه بماند بلكه در منظر اغلب شهروندان آمریكایی، تصویر یك بازوی پشتیبانی را برای كاخ سفید ایفا كند.

به سخن دیگر، تعامل كنگره و كاخ سفید در حكومت پنج ساله جمهوریخواهان تعاملی متوازن و منطقی نبود. كافی است در پوشه قوانین و مصوبات مجالس سنا و نمایندگان در این پنج سال مرور شود، انبوه لوایح و پیشنهادها دولتمردان كاخ سفید با كمترین چالش از صافی قانونگذاری آمریكا عبور كرده است.

البته برای محافل حزبی، چنین روابطی، امری قابل فهم و شاید مسأله ای طبیعی بوده است. از دید اینان، همسویی كنگره و كاخ سفید نتیجه محتوم یكدست شدن تركیب حزبی مراكز قدرت بود. به عبارتی كنگره به این دلیل از ایفای نقش مستقل یا منتقد در برابر سیاست های كاخ سفید باز ماند كه اكثریت كرسی های آن را رفقای سیاسی و متحدان حزبی بوش در دست گرفتند.

اما در فهرست عوامل درون حكومتی تضعیف نقش كنگره باید سهم ویژه ای برای تاكتیك های رفتاری شخص رئیس جمهور قائل شد. رؤسای جمهور آمریكا به تناسب كاراكتر سیاسی خود، گونه های مختلفی از همكاری را با كنگره تنظیم كرده اند. آنچه در دوره ریاست جمهوری بوش دوم نمایان شد، نگاهی آمرانه به مركز قانونگذاری بوده كه بوش آن را در پوشش شرایط اضطراری جامعه آمریكا پیش برده است. او در این مسیر برای همسو كردن كنگره به طور مستمر به وضعیت امنیتی ویژه آمریكا توسل جسته است و اینكه هر تعلل و مخالفتی از سوی نمایندگان كنگره و سنا در این برهه، چرخه تصمیم گیری كاخ سفید را دچار اختلال خواهد كرد.

اما دومین زمینه تضعیف موقعیت كنگره را خود نمایندگان و صاحبان این خانه در اعمال و رفتار خویش فراهم آوردند وكنگره فعلی آمریكا اگر امروز نام ضعیف ترین دوره را در تاریخ پارلمان های آمریكا یافته است مجلسین ایالات متحده در این دوره از مدیریتی برنامه ریز و خلاق بی بهره مانده است و یا كمیسیون ها و كمیته های تخصصی آن از ارائه طرح و پیشنهادهای اثربخش بازمانده اند، بلكه به خاطر این دلیل غیرمنتظره است كه در این دوره هاله ای از بدنامی و فساد دور نام چهره های سرشناس سنا و نمایندگان را در برگرفته است.

خبرهای مربوط به اختلاس و فساد مالی و اخلاقی مردان كنگره در ۲ سال اخیر چنان دامن گستر بوده كه برخی ناظران از آن آسیبی بزرگ بر دموكراسی این كشور یاد كرده اند. آندرو كوهر، مدیر یك مؤسسه تحقیقاتی در واشنگتن در پژوهشی كه از عملكرد دور اخیر كنگره به عمل آورده، می گوید: دامنه نارضایتی مردم از كنگره در۱۲ سال گذشته بی سابقه است. او ریشه های این بی اعتمادی را به بازیهای باندی، فساد مالی و رسوایی های اخلاقی نسبت می دهد و می گوید: «تصور عمومی این است كه كنگره دستاورد چندانی نداشته است. نارضایتی از اعضای آن بسیار بالا است طوری كه حدود دو سوم از رأی دهندگان از عملكرد كنگره رضایت ندارند. این جو نامساعد در كشور به ضرر حزب حاكم است.»

به هر حال نهاد قانونگذاری آمریكا در حالی برای یك خانه تكانی در هفتم نوامبر مهیا شد كه محققان غربی برای توصیف وضع این نهاد از واژه بحران مقبولیت استفاده می كنند.شاید مقصر و متهم اول تنزل مقبولیت نهاد پارلمان جمهوریخواهان باشند اما سهم بزرگی از تقصیرات متوجه رقیبان دموكرات آنان است؛ دموكراتهایی كه هیچ گامی برای احیای اعتبار و منزلت این نهاد برنداشتند. درست است كه آنها بر صندلی اقلیت مجلس قرار داشتند اما مجال آن را داشتند كه دامن خود را از سودجویی و سوء استفاده جناح اكثریت مبرا كنند.



همچنین مشاهده کنید