دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

عقب مانده از برنامه ها شورای عالی انقلاب فرهنگی, ضعف ها و قوت ها


عقب مانده از برنامه ها شورای عالی انقلاب فرهنگی, ضعف ها و قوت ها

شورای عالی انقلاب فرهنگی همواره به عنوان مرکزیتی برای تعیین سیاست های کلان علمی و فرهنگی کشور و دیده بانی مجهز برای رصد مراکز علمی, عالی و مراکز فرهنگی و همچنین فرهنگ عمومی کشور به حساب می آید

انقلاب پیروز شد. مردم می خواستند همه چیز عوض شود از وضع معیشت و رفاه گرفته تا حاکمان کشور و سیاست های حاکم بر کشور... اما فضای دانشگاه ها هم چنان سنگری شده بود برای تاریخ مصرف گذشته ها و با فضای انقلاب اسلامی مردم همخوانی نداشت، فرهنگ عمومی جامعه هم ضعف هایی داشت و غیره و غیره... این بود که امام خمینی(ره) همان ابتدای امر «ستاد انقلاب فرهنگی» را تأسیس کرد و سپس آن را به «شورای عالی انقلاب فرهنگی» ارتقا داد و مجموعه ای از نخبگان و خبرگان علمی و فرهنگی کشور به همراه عالی ترین مقامات سیاسی کشور را دور هم جمع کرد تا به این وسیله تحول فرهنگی در سطحی وسیع که جامعه و مردم و مراکز آموزشی و تعلیم و تربیت و دانشگاه ها و رسانه ها و مراکز فرهنگی را دربرمی گیرد، تحقق یابد و جریان سازی کند.

شورای عالی انقلاب فرهنگی همواره به عنوان مرکزیتی برای تعیین سیاست های کلان علمی و فرهنگی کشور و دیده بانی مجهز برای رصد مراکز علمی، عالی و مراکز فرهنگی و همچنین فرهنگ عمومی کشور به حساب می آید. این شورا با بهره گیری از دو عامل نخبگان حقیقی و متفکران برجسته و همچنین مقامات ارشد اجرایی و قانونگذار کشور، چشمانی کاملا باز و دستانی پر زور دراختیار دارد تا بدون هیچ گونه دغدغه ای در سطح اجرای مصوبات خود، تنها به پیش برود و تحول آفرینی کند. اما برخلاف سال های اول انقلاب، شورای انقلاب فرهنگی در سال های بعد دستخوش برخی نقاط ضعف و قوت شد و در نتیجه از شتاب اولیه آن کاسته شد. اگرچه به نظر می رسد در یکی دو سال اخیر حرکت هایی برای جان تازه گرفتن این شورا صورت گرفته است اما هم اکنون انتقاداتی به عملکرد این شورا وارد است که برخی از این نقادی ها توسط خود اعضای شورا عنوان می شود که توجه به آنها و تأمل در کاستی ها، با توجه به جایگاه شورای انقلاب فرهنگی در قانون اساسی مهم و ضروری به نظر می رسند. سالگرد تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی به دستور حضرت امام، بهانه مناسبی برای پرداختن به هست و نیست های موجود مرتبط با وظایف این شورا و باید و نبایدهای مورد انتظار از این سازمان فرادولتی است.

● عقبه کارشناسی شورا به نخبگان وصل نیست

اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی طبق قانون اساسی متشکل از اعضای حقیقی و حقوقی است که مستقیماً توسط رهبرمعظم انقلاب انتخاب و منصوب می شوند. کارشناسان معتقدند شورای انقلاب فرهنگی یکی از ابزارهای حکومت اسلامی برای جهت دهی به جریان های فرهنگی، فکری و علمی کشور است که به سبب حضور شخصیت های متفاوت، جایگاهی فراتر از قوای سه گانه داشته و امور مربوط به آن در مسیر آسان تری به نتیجه می رسد.

خانم اعظم ایرانشاهی کارشناس امور فرهنگی در این خصوص می گوید: «ایده حضرت امام برای شورای انقلاب فرهنگی یک ابتکار نو و منحصر به فرد بود و هست، چرا که حضور افرادی مثل رئیس جمهور، وزرای فرهنگ و علوم، نمایندگان سه کمیسیون مجلس و نماینده رهبری در دانشگاه ها از این شورا، محفلی ساخته که مباحث می تواند بعد از طرح و بررسی و کار کارشناسی به صورت مصوبه تصویب و به کلیه دستگاه های اجرایی ابلاغ گردد.»

وی می افزاید: «در این شیوه مراحل دست وپاگیر و بوروکراسی مرسوم در سایر دستگاه ها حذف شده و به دلیل آنکه اشخاص اجرایی هم در آن دخیل هستند، مشکل عدم اجرا و یا سنگ اندازی بدنه اجرا در مسیر تحقق مصوبات خود به خود مرتفع گشته است.»

او در ادامه می گوید: «لذا از حساسیت ویژه ای هم برخوردار شده است و تأثیرگذاری مثبت یا منفی مصوبات آن کاملا ملموس و سرتاسری خواهد بود و به همین دلیل است که معتقدیم هر قدر بر کار کارشناسی شده در این شورا تأکید بیشتری صورت بگیرد، باز هم جای کار وجود دارد.»

یکی از انتقاداتی که بسیاری از صاحبنظران بر عملکرد شورای انقلاب فرهنگی وارد می دانند، عدم ارتباط قوی این شورا با بدنه نخبگان جامعه و محققان دانشگاهی و افراد مستعدی است که در سطح جامعه حضور دارند. این افراد معتقدند ضعیف بودن این حلقه واصله می تواند مصوبات شورا را از مسیر اصلی خارج کرده و سیاست گذاری ها را از فضای واقعی جامعه دور کند.

علی عباسپور عضو شورای انقلاب فرهنگی در این خصوص معتقد است یکی از وظایف اصلی شورا کشف نخبه ها و استعدادها بوده و هست. وی می افزاید: «جایگاه حقوقی شورای انقلاب فرهنگی، جایگاه یک نهاد تصمیم گیر در امور مختلف است و لذا عقبه کارشناسی این شورا در حقیقت مهم ترین و حیاتی ترین بخش آن در تعیین سرنوشت مسائل اساسی است.»

او معتقد است در این مسئله کم کاری های فراوانی صورت گرفته و می گوید: «متأسفانه نتوانسته ایم از طیف گسترده نخبگان علمی و خبرگان فرهنگی به عنوان پشتوانه فکری شورا آن طور که باید استفاده کنیم و حتی این استعدادها را کشف کنیم و به همین خاطر بعضی اوقات طرح هایی که در شورا مطرح می شوند کاملا مشخص است که کار کارشناسی شده روی آنها به شدت در سطح نازلی بوده و یا اصلا صورت نگرفته است.»

رئیس کمیسیون آموزش مجلس می افزاید: «البته کارهایی هم صورت گرفته که نباید نادیده گرفت، ما شاهد ارتباط با تیم های تحقیقاتی دانشگاهی هستیم اما آن حضور گسترده تری که لازمه شورایی با این درجه اهمیت است، محقق نشده و حضور عقبه کارشناسان نمود ندارد.»

● وظایف اصلی در حاشیه

برخی منتقدان معتقدند عملکرد شورای انقلاب فرهنگی در طول این سال ها به طور تدریجی به سمت امور جزئی وغیرکلان پیش رفته و شورا صرفاً حالت یک مجلس پرطمطراق اما بی خاصیت پیدا کرده است. این عده معتقدند شورا با فاصله گرفتن تدریجی از وظایف اصلی خود، وقت و توجه خود را به مسائلی معطوف کرده که در اصطلاح رسانه ای، خبرهای حاشیه ای و خارج از متن نامیده می شوند، لذا نه تنها نقش تحول آفرینی را نباید از چنین شورایی انتظار داشت بلکه بایستی با انحلال آن و یا روش های دیگر، ابتدا در چنین نهادی تحول آفرینی کرد.

رهبر انقلاب سال ۱۳۸۴ در دیدار با اعضای شورای انقلاب فرهنگی با اشاره به جایگاه حساس شورا، انتقاد خود را از شورا این گونه بیان کردند: «شورای عالی انقلاب فرهنگی آن مرکز مهندسی و حراست کننده ای است که مورد نظر ماست. پیشنهاد بدهید این شورا را منحل کنیم و یک شورای دیگر به وجود بیاوریم. ما تصور می کنیم مرکز می تواند این شورا باشد.»

بیان مقام معظم رهبری به وضوح بیانگر این نکته است که علیرغم انتقاد و گلایه ایشان در آن زمان از فعالیت های شورا، جایگاه شورای انقلاب فرهنگی در کشور پایه و مرکز تعیین سیاست های راهبردی و حفاظتی از صیانت جامعه و فرهنگی ملی و بومی کشور است.

در این بین اشاره به نتایج یکی از تحقیقات دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی خالی از لطف نیست. در بخشی از تحقیق سنجش تطبیقی مصوبات شورا با وظایف آن که توسط هیئت بازرسی دبیرخانه شورا تهیه شده، آمده است: «در سال های اخیر ۳۸درصد مصوبات شورای انقلاب فرهنگی منطبق با وظایف این شورا بوده است و ۶۲درصد آنها هیچ ارتباطی با وظایف رسمی شورا نداشته است»!

اردشیر خزایی، استاد دانشگاه معتقد است شورا به وظایف سطح پائین و ابتدایی خود بسنده کرده است و می افزاید: «به نظرم این که شورا جلسه تشکیل بدهد و مثلاً انتخاب وزیر علوم را در تعیین رئیس یک دانشگاه کشور را تأئید کند، که معمولاً هم تأیید می کند، یک خرده کار دم دستی است یا این که با نام گذاری فلان روز با عنوان روز نجوم موافقت کند یا با تشکیل مؤسسات موافقت یا مخالفت کند، همه اینها در برابر بار سنگین و حجیمی که نظام بر دوش این شورا انداخته بی ارزش و ناچیزند اما اگر شما یک جستجویی در اخبار سایت ها و رسانه ها بکنید با موضوع شورای عالی انقلاب فرهنگی، خواهید دید که خروجی این شورا تنها محدود به همین گونه اخبار بوده است.»

این عضو هیئت علمی دانشگاه می افزاید: «در حالی که مثلاً یکی از بنیادی ترین علل شکل گیری شورا، انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها و ایجاد تحول اساسی در محیط های علمی بوده و هست، اما واقعاً الان شورا به چه میزان در دانشگاه های ما مؤثر است؟ اصلاً چقدر با فضای دانشجویی کشور و معضلات فرهنگی آنها ارتباط دارد و چه کاری را برای آن انجام داده است؟»

● عملکرد فعلی با گذشته قابل قیاس نیست

جمعی ازصاحب نظران نیز براین باورند که فعالیت های شورا در یکی دو سال اخیر را می توان مثبت ارزیابی کرد و آن را امیدوارکننده خواند.

محمدحسین صفارهرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برخی انتقادها را به شورای انقلاب فرهنگی وارد و برخی از آنها را به دور از انصاف می داند و می گوید: «قضاوت شخصی مثل بنده که خب بعد از تشکیل دولت نهم در این شورا حضور پیدا کرده ام، در مورد وضع حاضر مبتنی بر شرایط جدید و شنیده ها و گزارش عملکردهایی است که از گذشته وجود دارد. حقیقت امر اینست که در سال های قبل در بخش های مختلف اساسا اعتقاد به شورا در بین مسئولان کشور وجود نداشته است یا حتی بعضا این شورا را مشروع نمی دانستند و در همان حد سمبلیک و فرمایشی می پذیرفتند.»

او می افزاید: «در چنین مقایسه ای اصلا این دو وضع محل قیاس نیست، چرا که معتقدم به لحاظ کارایی و حضور در اثرگذاری فرهنگ کشور در این دوره اقدامات بسیار مؤثری صورت پذیرفته است.»

از او می خواهم به چند نمونه مثال اشاره کند. وزیر در پاسخ می گوید: «مثلا در حوزه کار خود ما تأسیس بنیاد بازی های رایانه ای یکی از اقداماتی بود که در حال حاضر نسل جدید ما به شدت با آن درگیرند و این کار سال ها قبل باید انجام می شد یا پرداختن به بحث مکتب های انحرافی که تلاش می شود در جامعه ما رواج پیدا کند یا موضوع تبیین طرح امنیت اجتماعی در عرصه حجاب و عفاف که همه دستگاه های اجرایی دست به دست هم دادند تا این طرح به نحو احسنت به اجرا دربیاید و غیره و غیره.»

عضو شورای انقلاب فرهنگی خاطرنشان می کند: «البته این را هم باید گفت که شورا ضعیف عمل کرده در تمام بخش ها و وضع فعلی شورا با ایده آل ما هیچ انطباقی ندارد و هنوز از پس وظایف دشوار کلانی که برعهده اش گذاشته شده، برنیامده است اما بنده با برخی قضاوت ها که معتقدند شورا بلااثر و بدون کارایی شده هم مخالفم و آنها را منصفانه نمی دانم.»

● فقدان آئین نامه داخلی

آئین نامه داخلی سازمان ها و نهادها یکی از ابزارهایی است که به هر کاری سازمان دهی و جهت می دهد. یکی از نقاط ضعفی که اهالی فرهنگ و علم به شورای انقلاب فرهنگی وارد می دانند، نداشتن یک آئین نامه صحیح و به روز برای ایجاد انسجام در فعالیت های اعضای شوراست.

عباسپور می گوید: «آئین نامه داخلی شورای انقلاب فرهنگ مدون نیست و می توان گفت که شورا فاقد یک آئین نامه کاربردی است.»

او می افزاید: «این آئین نامه مال سالها پیش است و بسیاری از اعضا از آن بی خبرند. جلسات هر دو هفته یکبار برگزار می شود اما نتیجه دو ساعت و نیم حضور شخصیت ها و نخبگان مفید نیست و این آئین نامه باعث اتلاف وقت حاضران می شود.»

رئیس کمیسیون آموزش می گوید: «به دلیل همین مشکل ما بعضا شاهد پیشنهاد آئین نامه هایی هستیم که مشخص است حتی یک قانون نویس هم از قبل آن را نگاه نکرده و با ادبیاتی کاملا ابتدایی مطرح می شود و به طور طبیعی ثمری هم نخواهد داشت و صرفا بحث و نظر ایجاد می کند.»

صادق مهدی غفرانی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.