یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

شمه ای از داستان های زندگانی شاه سلطان حسین صفوی


شمه ای از داستان های زندگانی شاه سلطان حسین صفوی

او را یعنی شاه سلطان حسین را توحیدخانه ای بود پر از درویشان پاک سیرت و قلندران نیکوسریرت و صوفیان صافی ضمیر که شب و روز به ذکر اسماءالله با افغان و نفیر بوده اند

او را (یعنی شاه سلطان‌حسین را) توحیدخانه‌ای بود پر از درویشان پاک‌سیرت و قلندران نیکوسریرت و صوفیان صافی‌ضمیر که شب و روز به ذکر اسماءالله با افغان و نفیر بوده‌اند.

چون بیست و پنج‌سال از مدت سلطنت آن فخرالسلاطین گذشت... زاهدان بی‌معرفت و خرصالحان بی‌کیاست به‌تدریج در مزاج شریفش و طبع لطیفش رسوخ نمودند و وی را از جادهٔ جهان‌بانی و شاهراه خاقانی بیرون و در طریق مُعَوّجِ گمراهی وی را داخل، و به افسانه‌های باطل بی‌حاصل او را مغرور و مفتون نمودند. امور خرصالحی و زاهدی چنان بالا گرفت و امور عقلیه و کارهای موافق حکمت و تدبیر در امور نیست و نابود گردید.

دیباچهٔ بعضی از مؤلفات جناب علامه‌العلمائی آخوند ملا محمدباقر شیخ‌الاسلام شهیر به مجلسی را چون سلطان جمشیدنشان و اتباعش خواندند که آن جنت آرامگاهی به‌دلایل و براهین آیات قرآنی حکم‌های صریح نموده که سلسلهٔ جلیلیهٔ ملوک صفویه نسلاً بعد نسل بی‌شک به ظهور جناب قائم آل‌محمد خواهد رسید، از این احکام قوی‌دل شدند و تکیه بر این قول نمودند و سررشتهٔ مملکت‌مداری را از دست رها نمودند و طرق متعددهٔ فتنه و سبل معدودهٔ فساد و ابواب افراط و تفریط در امور و ظلم به‌صورت عدل بر روی جهانیان گشودند و در میان خلایق هرج و مرجی زیاده از حد تقریر و تحریر روی داد.

عنوان فایل
شمه‌ای از داستان‌های زندگانی شاه‌سلطان حسین صفوی application/pdf
soltan hosein.pdf
99 KB
دانلود

نوشتهٔ رستم‌الحکماء