سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

حذف و تحریف آثار مهدویّت در منابع اسلامی


حذف و تحریف آثار مهدویّت در منابع اسلامی

كم نیست مواردی كه جاهلان حقیقت گریز, اسناد و منابع اوّلیّه ی امّت اسلامی را مورد دستبُرد قرار داده اند تا آثار مهدویّت را حذف و یا تحریف كنند

كم نیست مواردی كه جاهلان حقیقت گریز، اسناد و منابع اوّلیّه‏ی امّت اسلامی را مورد دستبُرد قرار داده‏اند تا آثار مهدویّت را حذف و یا تحریف كنند.سیاست حذف و تحریف، تنها به آثار حقّانیّت امیر المؤمنین علیه‏السلام محدود نشد، بلكه آثاری كه پیشوای عدالت گستر گیتی، حضرت مهدی (عج) را نشان می‏داد، نیز مورد دستبرد سیاست حذف و تحریف قرار گرفت.

همان گونه كه می‏دانیم، پس از درگذشت رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نزدیك به دو قرن، از كتابت و تدوین احادیث رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به شدّت منع شد.

بدون شك، اساسی‏ترین هدف این سیاست ـ كه رگه‏های خفیف آن از عصر رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله آغاز و در زمان خلافت ابوبكر تقویت شد و سرانجام در زمان خلافت عمر، به صورت قانون لازم الإجراء و فراگیر در آمد و تا پایان دوران حاكمیّت اُمویان ادامه یافت ـ این بود كه مخالفان اهل بیت، بتوانند با اجرای این سیاست، آثار حقّانیّت اهل بیت رسول خدا علیهم‏السلام و امامان دوازده گانه را كه در تعداد بی‏شماری از احادیث رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله آمده بود، نابود سازند.

آنان گمان می‏كردند كه با تداوم این سیاست، صحابه ـ كه حاملان احادیث رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بوده‏اند ـ خواهند مرد و احادیث پیامبر نیز با آنان در میان خاك‏ها مدفون خواهد شد، امّا غافل از این كه دین حق، صاحبی دارد و خداوند، اجازه نخواهد داد كه كسانی بتوانند دین او و آثار حقّانیّت اهل بیت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را نابود سازند. از این رو، با وجود تلاش همه جانبه و كم‏نظیر برای محو آثار حقّانیّت و فضایل اهل بیت، به خصوص فضایل و آثار حقّانیّت امیرالمؤمنین علیه‏السلام باز انبوهی از این آثار، دور از چشم عوامل حكومت وقت، از زبان صحابه و اهل بیت رسول خدا علیهم‏السلام به نسل‏های بعد انتقال یافت و سرانجام، در عصر تدوین حدیث، تدوین شد و در آثار اولیّه‏ی امّت اسلامی، ثبت و ضبط گردید.

مخالفان اهل بیت علیهم‏السلام آن گاه كه فهمیدند سیاست منع تدوین حدیث، آنان را به اهداف و خواسته‏هایشان نرسانْد، سیاست جعل و تحریف را در پیش گرفتند.

هدف سیاست جدید، این بود كه اوّلاً، به فضایلی كه در مورد اهل بیت علیهم‏السلام وارد شده بود، دستبُرد بزنند و آن را كم كنند و از معنای واقعی آن بیندازند.

ثانیاً، نمونه‏ی آن فضایل را برای دیگران نیز جعل كنند تا فضایل یاد شده، از انحصار اهل بیت رسول خدا علیهم‏السلام بیرون بیاید و جنبه‏ی عمومی به خود گیرد و در نتیجه، از اهمّیّت آن كاسته شود.

در این كه تاكنون دست‏های خیانت، چند بار به اَسناد و مدارك اوّلیّه‏ی امّت اسلامی دستبرد زده‏اند و اَسناد و مداركی را جعل و یا تحریف كرده‏اند، بسیار دشوار است كه بتوان آمار دقیقی ارائه داد، امّا می‏توان حدس زد كه صدها، بلكه هزاران بار، به اَسناد و مدارك ارزنده‏ی امّت اسلامی دست اندازی شده است.

سومین سیاستی كه مخالفان اهل بیت در پیش گرفتند، سیاست حذف بود. عالمان متعصب و سطحی نگر، و احیاناً با حمایت حكومت‏ها، با اصرار و پشتكار، كوشیدند تا آن‏چه را كه از فضائل اهل بیت در منابع اوّلیّه‏ی اهل سنّت، از حدیث و تاریخ و تفسیر و...، ثبت شده بود، حذف كنند. این سیاست، قرن‏ها است كه از سوی عناصر متعصّب و گریزان از حقیقت، ادامه دارد.۱

با پدید آمدن ابزار چاپ و نشر و فراوانیِ نسخه‏های چاپی، امید می‏رفت كه مخالفان آثار اسلامی و احادیث رسول خدا، سرِ عقل آمده و از این اقدام ناپسند خود دست بردارند، امّا متأسّفانه چنین نشد، و به نظر می‏رسد كه مخالفان حقیقت، تصمیم دارند این كج راهه را در عصر گسترش علم و دانش نیز همانند گذشته ادامه دهند.

سیاست حذف و تحریف، تنها به آثار حقّانیّت امیر المؤمنین علیه‏السلام محدود نشد، بلكه آثاری كه حقّانیّت فرزندان معصوم امیرالمؤمنین علیهم‏السلام و از جمله پیشوای عدالت گستر گیتی، حضرت مهدی علیه‏السلام را نشان می‏داد، نیز مورد دستبرد سیاست حذف و تحریف قرار گرفت.

كم نیست مواردی كه جاهلان حقیقت گریز، اسناد و منابع اوّلیّه‏ی امّت اسلامی را مورد دستبُرد قرار داده‏اند تا آثار مهدویّت را حذف و یا تحریف كنند. در این مجال، نظر خوانندگان عزیز را به دو نمونه جلب می‏كنیم:

نمونه‏ی نخست، كتاب فتوحات مكیه اثر مهمّ ابن عربی (۵۶۰ ـ ۶۳۸ هـ) عارف بزرگ اسلامی است. وی، باب سیصد و شصت و شش از كتاب خود را به زندگی حضرت مهدی علیه‏السلام اختصاص داده و به تفصیل، در این زمینه سخن گفته است.

عبدالوهاب شعرانی حنفی (۸۹۸ ـ ۹۷۳)۲ كه خود از دانشمندان محقّق و از بزرگان علمای اهل سنّت به شمار می‏رود،۳ در اثر خود به نام "الیواقیت و الجواهر" كه آن را در اواسط قرن دهم هجری به رشته‏ی تحریر درآورده، مبحث شصت و پنجم كتاب خود را به زندگی حضرت مهدی علیه‏السلام اختصاص داده و در آن، مطلبی را از همان باب فتوحات مكیّهی ابن عربی درباره‏ی ولادت و نام اجدادِ حضرت مهدی علیه‏السلام نقل كرده است. عین عبارت ابن عربی، طبق نقل شعرانی، چنین است:

واعلموا أنّه لابدّ من خروج المهدی علیه‏السلام لكن لایخرج حتّی تمتلئ الأرض جوراً و ظلماً فیملؤها قسطاً و عدلاً. و لو لم‏یكن من الدنیا إلاّ یوم واحد، طوّل الله تعالی ذالك الیوم حتّی یلی ذالك الخلیفهٔ. و هو من عترهٔ رسول الله صلی‏الله‏علیه‏و‏آله من وُلْدِ فاطمهٔ رضی‏الله‏عنه . جَدُّه الحسینُ بن علی بن أبی طالب. و والده حسن العسكری، ابن الإمام علی النقی ـ بالنّون ـ ، ابن محمّد التّقی ـ بالتاء ـ ، ابن الإمام علی الرضا، ابن الإمام موسی الكاظم ، ابن الإمام جعفر الصادق، ابن الإمام محمّد الباقر، ابن الإمام زین العابدین علی، ابن الإمام الحسین، ابن الإمام علی ابن أبی طالب، رضی الله عنه. یواطئ اسمُه اسمَ رسول الله صلی‏الله‏علیه‏و‏آله . یبایعه المسلمون بین الركن و المقام. یشبه رسول الله فی الخَلق ـ بفتح الخاء ـ و ینزل عنه فی الخُلق ـ بضمّها ـ إذْ لایكون أحد مثل رسول الله صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فی أخلاقه، و الله تعالی یقول: "و إنّك لعلی خلق عظیم"۴؛ بدون تردید قیام مهدی علیه‏السلام تحقّق خواهد یافت، لكن مهدی، دست به قیام نمی‏زند تا آن كه جهان پر از ظلم و جور شود، تا پس از آن، با قیام خود، جهان را پر از عدل و داد سازد. و اگر از جهان باقی نماند جز یك روز، ایزد تعالی آن روز را طولانی خواهد كرد تا آن خلیفه فرا رسد.

او، از عترت رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از فرزندان فاطمه علیها‏السلام است. جدّش، حسین بن علی ابن ابی‏طالب و پدرش (امام) حسن عسكری، فرزند امام علی النقی، فرزند (امام) محمد تقی، فرزند امام علی بن موسی الرضا، فرزند امام موسی كاظم، فرزند امام جعفر صادق، فرزند امام محمد باقر، فرزند امام زین العابدین علی بن الحسین، فرزند امام حسین، فرزند امام علی بن ابی طالب است. نام مهدی، همانند نام رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله است. مسلمانان، میان ركن و مقام، با او بیعت خواهند كرد.

مهدی، از نظر صورت ظاهری، شبیه پیامبر است و از نظر خلق و خو و سیرت باطنی، در مرتبه‏ای پایین‏تر از رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله قرار دارد؛ زیرا، در سیرت باطن، كسی همانند رسول خدا نیست. ایزد، در مورد اخلاق رسول خدا می‏گوید: "و تو دارای اخلاق بسیار بزرگوارانه‏ای هستی"۵

همان طور كه ملاحظه می‏كنید، در اواسط قرن دهم هجری كه شعرانی كتاب خود را می‏نوشته، این سند مهم، در كتاب فتوحات مكّیّهی ابن عربی وجود داشته، و او عین عبارت ابن عربی را با دقّت تمام، در كتاب خود نقل كرده است، امّا اكنون اثری از این سند ارزنده در كتاب فتوحات مكّیّه نیست. به نظر می‏رسد دستان امانت! به كتاب فتوحات مكیه دست اندازی نموده و این سند مهم اسلامی را از میان برده‏اند.

به جز شعرانی، عالم دیگری كه مطلب یاد شده را از فتوحات مكّیّه نقل كرده، علاّمه محمّد بن علی الصّبان مصری (متوفی ۱۲۰۶ ه··) است.۶ وی مطلب مورد نظر را در كتاب خود إسعاف الراغبین فی سیرهٔ المصطفی و فضائل أهل بیته الطاهرین، از فتوحات مكّیّه‏ی ابن‏عربی نقل كرده است. عین نقل ابن‏صیّان در اثرش إسعاف الراغبین كه هم اكنون در حاشیه‏ی نور الأبصار شبلنجی به چاپ رسیده، بعد از این، از نظر خوانندگان عزیز می‏گذرد.

ابن صبّان، از عالمان سنّیِ سده‏ی دوازدهم هجری قمری است. اثر او نشان دهنده‏ی آن است كه تا آن زمان، سند مورد نظر، در فتوحات مكّیّهی ابن عربی وجود داشته است.

نمونه‏ی دوم، سنن ابی‏داوود است. این كتاب، یكی از صحاح شش‏گانه‏ی اهل سنّت است. مؤلّف آن، ابوداوود سلیمان بن اشعث سجستانی است. در سال ۲۰۲ متولد شده و در سال ۲۷۵ در گذشته است.۷ وی، كتاب خود را همزمان با تولّد حضرت مهدی علیه‏السلام یا اندكی پس از تولّد ایشان، تألیف كرده است.

در جلد چهارم سنن ابی‏داوود، كتابی وجود دارد به نام "كتاب المهدی" كه احادیث مربوط به امامان دوازده‏گانه و حضرت مهدی علیه‏السلام در این كتاب جمع آوری شده است.

دانشمند بزرگ اهل سنّت، سیوطی، در كتاب خود العرف الوردی فی أخبار المهدی۸ می‏نویسد: "این‏كه ابوداوود، احادیث مربوط به خلفای اثناعشر را در ضمن "كتاب‏المهدی" ذكر كرده، می‏خواهد با این اقدام خود بگوید، مهدی، یكی از خلفای دوازده‏گانه‏ی رسول خدا است.".

به هر حال، اكنون ۱۱۵۰ سال است كه از تألیف سنن ابی‏داوود می‏گذرد، و در تمام این مدّت، كتاب مورد نظر، به نام "كتاب المهدی" شناخته می‏شده است، و هر كس از این كتاب مطلبی نقل كرده، با همین نام نقل كرده است تا این كه اخیراً و در سال ۱۴۰۸ ق. سنن ابی‏داوود در كشور مصر تجدید چاپ شده، و در این چاپ، "كتاب المهدی" به "كتاب الهدی" تغییر نام یافته است.

گرچه در احادیث این كتاب، تغییری حاصل نشده، ولی این احتمال وجود دارد، ناشری كه در این چاپ، نام كتاب را تغییر داده، در چاپ‏های بعد، احادیث این كتاب را نیز حذف كند.

غلام‏حسین زینلی

۱ـ علاقه مندان می‏توانند موارد بیش‏تری از تحریف و حذف در منابع امّت

اسلامی را در الغدیر و دراسات و بحوث فی التاریخ و الاسلام (مقاله‏ی "اعرف الكتب المحرّفه") اثر استاد جعفر مرتضی عاملی، بیابند. دانشمند یاد شده، بیست و هفت مورد از آثار اسلامی را نام برده و موارد تحریف را در هر یك مشخص كرده است. قابل ذكر است، ترجمه‏ی مقاله یاد شده در مجله‏ی معرفت، شماره ۵۲، ص ۸۴ آمده است.

۲ـ الأعلام، زركلی، ج ۴، ص ۱۸۰.

۳ـ عبدالوهاب شعرانی جزء آگاه‏ترین عالمان مسلمان نسبت به كتابهای محیی الدین عربی است.

۴ـ الیواقیت و الجواهر فی بیان عقاید الأكابر، عبدالوهاب شعرانی حنفی، ج ۲، ص ۵۶۲، دار إحیاء التراث العربی، بیروت ـ لبنان.

۵ـ ترجمه از: بهاء الدین خرمشاهی.

۶ـ الأعلام، زركلی، ج ۶، ص ۲۹۷.

۷ـ الأعلام، زركلی، ج ۳، ص ۱۲۲، دارالعلم للملائین، بیروت ـ لبنان، چاپ دهم، ۱۹۹۲ م.

۸ـ این كتاب، اكنون در ضمن جلد دوم "الحاوی الفتاوی" اثر دیگر سیوطی، ص ۲۱۳ به بعد به چاپ رسیده است. و مطلب یاد شده، در صفحه‏ی ۲۴۷ قرار دارد.



همچنین مشاهده کنید