دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
فیلمنامه به شرط خنده
فیلمنامهی فیلمهای طنز همواره با چالشهایی به نام طنز موقعیت و طنز کلامی روبهرو بوده و طنزنویسان ما متهم هستند که همیشه سادهترین راه را برای خنداندن مخاطب که همان طنز کلامی است برمیگزینند و مرتبهی طنز فاخر را تا حد پرداختن به جملات هجوآمیز پایین میآورند. منتقدانی که طنز کلامی را در رتبهیی بسیار پایینتر از طنز موقعیت میدانند بر این اعتقادند که نویسندگان طنز با تنبلی در خلق موقعیت طنز در فیلمنامه دست به دامان کلام شده و به این ترتیب سطح سلیقهی مخاطب را به سمت پسرفت سوق میدهند، حال آنکه عدهیی از همین نویسندگان معتقدند از معدود راههای خنداندن مخاطب ایرانی مزهپرانیهای کلامی، تعریف کردن جوک و شوخیهای بداههپردازانهی خود بازیگران برای ایجاد موقعیت طنزآمیز است.
● طنز کلامی و موقعیت در سینمای کمدی
ژانر کمدی مانند دیگر ژانرهای سینمایی، بدون کلام و صامت متولد شد. این ژانر در ابتدا مبتنی بر طنز موقعیت بود؛ فیلمهای شبیه به آثار «اسلپاستیک» که پر بودند از زد و خوردهای فیزیکی و آدمهای کمهوش و چلمنی که به خاطر داشتن همین خصیصهها دایم با مشکلات طنزآمیز دست به گریبان بودند و به این شکل اسباب تفریح و خندهی مخاطب کمتوقع آن دوره را فراهم میآوردند، اما با گذشت زمان و تولد صدا و دیالوگ در سینما شوخیهای کلامی در فیلمهای کمدی رواج یافتند تا جایی که در سینمای کمدی امروز نمیتوان فیلمی را بدون مزهپرانیهای شخصیتهای خندهآورش تصور کرد. واقعیت این است که طنز نوع دوم در شکل جدید به مراتب از طنز موقعیت کمدردسرتر است زیرا نه نیازی به ایدههای ابتکاری دارد و نه هزینهی سنگینی را میطلبد، در نتیجه سادهتر و سهلالوصولتر است، اما آیا این سادگی دلیل بر پیشپاافتادگی هم هست؟
این که طنز کلامی در مقابل برادر بزرگتر خود از عمق و غنای کمتری برخوردار است درست! ولی بیان این مطلب که فیلمنامهنویسان ما از نوشتن تصویر و صحنه ناتواناند و از این روست که به کلام رو آوردهاند هم خیلی منصفانه نیست، چرا که نوشتن شوخیهای کلامی که قدرت خنداندن داشته باشند کار سهلی نیست؛ البته باید بپذیریم که نوشتن فیلمنامهی کمدی برای مخاطب ایرانی که به تماشای فیلمهای عبوس سینمای ما عادت کرده و خیلی سخت به خنده میافتد، اصولاً کاری دشوار و پیچیده است. از جهت دیگر نویسندگان فیلمنامههای طنز در ایران با محدودیتهای بسیاری مواجهاند و نشکستن خط قرمزها اولویت اول کارشان محسوب میشود. فیلمنامهی طنز در ایران حساسیتبرانگیز است و اگر در سایر کشورها فیلمسازان با استفاده از ملاحت طنز به راحتی به نقد شرایط اجتماعی و سیاسی کشورشان و بیان صریح و در عین حال ملایم دغدغههایشان میپردازند، در ایران فیلمنامهنویسان موقع نگارش باید تمام حواسشان را جمع کنند تا مبادا به حوزههای حساسیتبرانگیز نزدیک شوند یا تابوشکنی کنند. شوخی با هر شخص حقیقی یا حقوقی میتواند تبعات داشته باشد، مردم ایران علاقهیی ندارند با شغل، موقعیت، قومیت، خلق و خو و یا عاداتشان شوخی شود؛ از این جهت مردم ما در مقایسه با کشورهای دیگر دارای آستانهی تحمل بسیار پایینی هستند. با توجه به شرایط مذکور اگر فیلمنامهیی در ایران بتواند از خوانهای متعدد با سر سلامت بگذرد و به مرحلهی ساخت و پخش برسد، حتی با وجود تأیید وزارت ارشاد و دریافت پروانهی نمایش هم هیچ عجیب و یا دور از ذهن نیست که با قطاری از شکایتنامهها از سوی افراد یا ارگانها روبهرو شود.
● ژانر کمدی در سینمای ایران
برگردیم به بحث اصلی یعنی رواج کمدی کلامی در ایران و چرایی آن؛ علاقهی مردم ایران به طنز کلامی دارای پیشینهی تاریخی است و ریشههای آن را میتوان در نمایشهای سیاهبازی و روحوضی پیگیری کرد. مردم ما به مزهپرانیهای کلامی بیش از طنز موقعیت علاقهمندند (زمان اکران فیلم مارمولک دوستی شهرستانی گفت که صدای مارمولک خیلی زودتر از خود فیلم به شهرشان رسیده!) تا طنز موقعیتی که ایدهی لوس و بدتر از آن اجرای ناموفقی داشته باشد؛ نمونهی بارز، فیلم «قاعدهی بازی» است که به ادعای کارگردانش ادای دینی بوده به کمدی کلاسیک اما در عمل پر شده است از اجراهای نچسب و درنیامدهی ایدههای کهنه و تکراری صحنههایی در حد پرت شدن آقایان در حوض و اصابت کیک به صورت آدمها! دلیل دیگر گرایش سینمای ایران به کمدی کلامی تبحر و تخصص فیلمنامهنویسان فعال در عرصهی طنز در زمینهی شوخیهای کلامی خندهآور است.
نویسندگان فعالی چون «پیمان قاسمخانی»، «فرهاد توحیدی»، «ایرج طهماسب» و ... تأکید بیشتری بر بهکارگیری طنز کلامی دارند و در آثارشان روح طنز را با استفاده از کلام وارد آرایش عناصر روایی فیلمنامه میکنند و تا به امروز کارنامهی موفقی هم داشتهاند؛ آثار موفقی همچون «مارمولک»، «دنیا»، «نان و عشق و موتور ۱۰۰۰» و «زیر درخت هلو». فیلم مارمولک پر است از شوخیهای کلامی بامزه که به واسطهی حضور خیرهکنندهی بازیگر اصلیاش ایدهی اولیهی هیچ کدام از دست رفته محسوب نمیشود. توالی وقوع رویدادها در این فیلم طوری طراحی شده که همانند یک فیلم کمدی ساده همه چیز قابل پیشبینی نباشد.
قاسمخانی قبلاً هم در کارهایی دیگر مانند مجموعهی تلویزیونی «پاورچین» و «شبهای برره» و پس از آنها درام تا حدی معمایی «نقاب» ثابت کرده بود که علاقهمند به پیچشهای داستانی و گرهافکنی در فیلمنامه است و کمدی را چیزکی پیشپاافتاده و دمدستی و عاملی برای بیرون کشیدن پول از جیب تماشاگر نمیداند - اتفاقی که در سالهای اخیر رخ داده و سیل کمدیهای بیمایه و نازل به سینمای ایران هجوم آورده است.
فرهاد توحیدی هم در فیلمهای دنیا و «مرد عوضی» با استفادهی مناسب از عناصر کمیک در روایت داستانهایی ساده و حتی تکراری و با نوشتن گفتوگوهای جذاب، فکرشده و متناسب با حال و هوای طناز فیلم، آنها را به آثاری باارزشتر از کمدیهای سریدوزیشدهی این روزها تبدیل میکند؛ کاری که «ابراهیم وحیدزاده» در دههی ۶۰ و اوایل دههی ۷۰ با نگارش فیلمنامهی فیلمهایش «تحفهها» و «مجسمه» انجام داده بود. از دیگر فیلمهای موفق غیرکلاسیک کمدی میتوان به «مهمان مامان» و «اجارهنشینها» اشاره کرد؛ البته اجارهنشینها را باید به نوعی محصول مشترک طنز موقعیت و کلامی دانست، اتفاقی که در مهمان مامان نمیافتد و فیلم بدون اتکای به اجرای موفق بازیگرانش در ادای گفتوگوهای طنازانهاش بدون شک در خنده گرفتن از مخاطب با مشکل مواجه میشد.
● نیاز مخاطب
نوشتن فیلمنامه برای فیلمهای کمدی نیازمند ذوق و قریحهی خاصی است، شاید چیزی شبیه به آن چه کاریکاتوریستها نیاز دارند؛ در ظاهر بین این دو هنر تفاوتهای عمدهیی هست، اما در عمل لازمهی خلق طنز چه از نوع نوشتاری و چه از نوع تصویرسازیاش داشتن استعدادی ذاتی است. حقیقت این است که همهی ما دارای طبع طنز نیستیم و در نتیجه قادر به خلق لحظات طنزآمیز به اشکال مختلفش هم نخواهیم بود، در حالی که فیلمنامهنویسان طنز با بهرهگیری از این استعداد وجودیشان میتوانند لحظاتی شاد و جذاب بیافرینند.
اگر به جدول فروش فیلمها در سالهای اخیر نگاهی بیندازید، خواهید دید که از ۵ فیلم پرفروش صدر جدول دستِ کم ۳ فیلم متعلق به سینمای کمدی بوده و این استقبال مخاطب سینمارو به معنی آن است که افراد جامعهی ما نیاز به خنده و شاد بودن دارند؛ نیاز به ساعاتی آرامشبخش و مفرح فارغ از تمام مشکلات و درگیریهای زندگی روزمره، اما متأسفانه برخی سینماگران و تهیهکنندگان از این نیاز فطری مخاطب امروز سینما به شکل افراطی در حال بهرهبرداری سودجویانه هستند و با تولید هر بنجل خوشآب و رنگی به نام فیلم کمدی تماشاگر را به سینما میکشانند و به تنها چیزی که فکر نمیکنند هنر سینماست. در همه جای دنیا وقتی گونهیی سینمایی با توفیق و استقبال مردم مواجه میشود، سینماگران به تکاپو میافتند که چگونه و با استفاده از چه تدبیری در راه ارتقای هرچه بیشتر آن گونهی سینمایی گام بردارند تا هم میزان رضایت مخاطب را بالا ببرند و هم گیشهی موفقی داشته باشند؛ در واقع با افزایش کیفیت آثار تولیدیشان، به نوعی فروش آنها را در گیشه هم تضمین میکنند.
این فرمول هوشمندانه منصفانهترین و بهترین راه رسیدن به مقصود است؛ راهی که در آن هم حیات اقتصادی و هم وجههی هنری سینما در نظر گرفته شده و فهم مخاطب دست پایین گرفته نمیشود، ولی سینمای کمدی ایران با سرعتی نجومی در جهت عکس ایدهآل ذکرشده در حال سقوط است، سقوطی که اول از همه به ضرر همانهایی خواهد بود که در حال حاضر از فروش بالای فیلمهای بیمایهشان شاد و کیفور هستند!
محمد طاهری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست