چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
طب تکمیلی
طب تکمیلی که طب طبیعی, طب جانشین, طب سنتی یا غیر رسمی هم خوانده میشود, انواعی از نظامهای درمانی را در بر میگیرد که نقطهء اشتراکشان اختلاف با طب رسمی است. روشهای درمانی اصلی در طب تکمیلی عبارتند از: طب سوزنی, کایروپراکتیک , مرهمگذاری, گیاه درمانی, هومئوپاتی, خواب درمانی, ماساژ درمانی, ناتوراپاتی و اوستئوپاتی .
در تمام موارد فوق , روشی برای تشخیص بیماری, نظریهای دربارهٔ منشأ , میزان پیشرفت و درمان بیماری, مجموعه ای از معرفت تجربی و یک گروه حرفه ای از طبیبان مجرب وجود دارد. نظریه و طریق عملی معالجه در این روشهای درمانی ممکن است از طب رسمی فاصله بسیاری داشته باشد. مثلاً , طب سوزنی تا حدی بر مقولههای گردش انرژی حیاتی بین/ یانگ استوار است. با اینحال, این روشهای درمانی میتوانند موجودیت خود را, نه در رقابت با طب رسمی, بلکه در کنار آن ادامه دهند. از این رو, ما واژه طب تکمیلی را بیشتر از واژههایی چون طب جانشین, طب طبیعی و طب غیر رسمی برای این روشهای درمانی میپسندیم.
نظریههای مربوط به طب تکمیلی, علی رغم تفاوتهایی چند, بواسطهٔ ویژگیهای معین و مشترکی با یکدیگر پیوند دارند. یکی از عناصر مشترک و مهم این گونه طبها، آن است که همگی آنها بیماران را به خوددرمانی تشویق و ترغیب میکنند. در هومئوپاتی, مقادیر بسیار اندک از گیاهانی که علائم بیماری را به طور مصنوعی بوجود میآورند تجویز میشود و حال آن که در گیاه درمانی مقادیر زیادی از گیاهان دیگر توصیه میشوند تا علائم بیماری را از میان ببرد. با این وجود چه هومئوپاتی و چه گیاه درمانی, به خصوص از آن رو تجویز میشوند که روند بهبودیابی طبیعی را تحریک کنند.
علایم بیماری در طب تکمیلی فاقد آن معنایی هستند که در طب رسمی دارند. اینگـونه علایم, نشانههایی فساد انگیز تلقی نمیشوند که به محض پیدا شدن باید مورد تهاجم قرار گیرند, بلکه چراغهای راهنمایی شمرده میشوند که به وسیله آنها میتوان به وجود ناهماهنگیها, آسیبپذیریها و حالتهای مزاجی بیمار پی برد و با استفاده از همین علایم , نحوهء بهبودیابی او را دنبال کرد.
مثلاً یک متخصص سنتی طب سوزنی, با حساسیت ویژهای رنگ پوست, صدا, زبان, چشمها مواضع درد و تغییرات جریان گردش خون را با گرفتن نبض در نقاط مختلف بدن بیمار میآزماید. او از طریق این اطلاعات میتواند به وجود اختلال در کار دستگاههای داخلی بدن پی ببرد و همچنانکه میکوشد تا این اختلالات را رفع کند, به چگونگی تغییر نشانهها و علایم مرض در جریان درمان, توجه میکند تا بوسیلهٔ آنها از درستی اقدامات خود مطمئن شود.
در طب تکمیلی, با بیمار به مثابهٔ یک فرد برخورد میشود و علاقهٔ چندانی به جنبه های آماری و هنجارهای جمعیتی وجود ندارد, بلکه این خود فرد است که موضوع مطالعهٔ طبیب است . مثلاً ضربان ضعیف نبض ممکن است در یک نوع مزاج امری عادی و در نوعی دیگر علامت یک بیماری باشد. سلامتی عبارت است از حد اعلای کارکرد درست دستگاههای بدن و طول عمر یک فرد. بهعلاوه, از آنجا که تمامیت یک فرد موضوع مرکزی معالجه است و نه صرف بیماری او, بنا بر این هیچگونه دلیل عملی و یا فلسفی مثلاً در جهت جدا پنداری روح و جسم اقامه نمیشود. در نتیجه, شیوه زندگی, وضع فکری, خلق و خو, توان, حالت یا ساختار بدن, همه و همه , به همان اندازه نشانههای جسمی, در تشخیص بیماری حایز اهمیت است.
طب تکمیلی روزگار ما , وارث طب سنتی و طب عامیانه است. مثلاً , گیاه درمانی از جادوگری و درمانهای عامیانه؛ کایروپراکتیک و اوستئوپاتی از شکستهبندی, هومئوپاتی از درمانهای مشابه قدیمی و ناتوروپاتی از سنت طب بقراطی سرچشمه گرفته است.
شگفت این که طب علمی نیز ریشههایش از همین سرچشمهها آب میخورد که از طریق جالینوس که در قرن دوم پس از میلاد میزیست به ما منتقل شده است. لیکن طی ۱۵۰ سال اخیر, طب علمی راه خود را بهکلی جدا کرده و به سمت تعریفی کامل و احتمالاً مبالغه آمیز از اصول تخصصی (برخورد خاص با هر بیماری) گام برداشته است. از نظر طب علمی هر خللی در سلامتی شامل مجموعه ویژهای از علایم است که تحت عنوان بیماری خاصی تعریف می شود و درمان دقیق آن به وضعیت خاص همان بیماری بستگی دارد. و این روش , در تقابل آشکار با روشهای بقراطی طب تکمیلی و طب سنتی است که عدم سلامت را آسیبپذیری حاصل از عدم توازن درونی فرد میدانستند و درمان کامل را فقط از طریق باز گرداندن توازن ـتعادل بین اخلاط چهارگانهـ به کمک قابلیتهای شفایابی خود فرد ممکن میشناختند.
شیوه برخورد تخصصی تنها در قرن گذشته بود که توانست پس از جدالی سخت سلطه خود را برقرار کند. سنتگرایان این پزشکان تازه به دوران رسیده را شیاد مینامیدند و اینان نیز , بنوبه خود, آنان را ساحر و جادوگر معجون ساز میخواندند و به مسخره میگرفتند. این جنگ و جدال با شکلی طنزآمیز پایان گرفت و داروهای جدید از همان گیاهان عطاران به دست آمد. نتایج قابل تأمل آسپرین, دیزیتالیس, کینین و تریاک, سنت گرایان را با اصولشان, اما بدون بیمار تنها گذاشت. نظامهای سنتی طب در سراسر دنیای نو به طور موثری از دور خارج شدند. گرایش به طب سنتی فقط در دههء ۱۹۶۰ و بیشتر به این علت بود که پزشکی نوین پرهزینه است و عوارض جانبی دارد. بهعلاوه روشن شد که بسیاری از حالتهای مزمن مانند کمر درد و تصلبشرایین را, که به شیوه زندگی نسبت داده میشوند, میتوان به روشهای ملایمتر و یکپارچهتر طب تکمیلی واگذار کرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست