یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

تکه هایی از بلوک قدیم


تکه هایی از بلوک قدیم

اگر یکی از ایالت های کوچک بالکان به نام مونته نگرو از صربستان جدا شده و به جمع خانواده ملت هایی بازگردد که آنها را در سال ۱۹۱۸ ترک کرده بود اروپا در سال ۲۰۰۶ شاهد افزوده شدن کشوری جدید به خود خواهد بود

برگزاری یک همه پرسی در ابتدای امسال می تواند استقلال را تا حدی نصیب ایالات سابق یوگسلاوی نماید. البته شادمانی از این امر در پودگوریکا که پایتخت خواهد بود با نارضایتی دنیا روبه رو خواهد شد، زیرا در حال حاضر در شرق اروپا به اندازه کافی شاهد کشورهای کوچک هستیم.

یکی از کشورهایی که تصمیم مونته نگرو را با اشتیاق دنبال خواهد کرد، روسیه است. شاید بخشی از این اشتیاق به این علت است که آسانگیری مونته نگرو در اجرای قوانین باعث به وجود آمدن موقعیت های بزرگی برای تاجران روسی می شود که زندگی در سایر قسمت های اروپای شرقی را بسیار دشوار یافته اند. اما دلیل اصلی این است که روسیه نیز دارای نا -کشورهای محبوبی است که می توانند از جریان مونته نگرو الگو بگیرند. کرملین از تجزیه طلبی زمانی که مربوط به مردم روسیه و تمایل آنان به جدا شدن باشد (مانند مردم چچن) متنفر است، اما وقتی این مسئله برای همسایگان نه چندان دوست داشتنی اش- کشورهای کوچک حامی غرب که قبلاً جزء امپراتوری اش بوده اند- اتفاق می افتد، احساسات متفاوتی از خود بروز می دهد. در منطقه ای که پیشتر تحت سلطه روسیه بود، چهار کشور وجود دارند که توسط این کشور حمایت می شوند و هرکدام از آنها در سال ۲۰۰۶ شاهد اتفاقات جالبی خواهند بود. ترانسدنیستریا کشوری خودخوانده است که دنیا آن را منطقه ای جدا شده از مولداوی می داند. توریست های غربی موقع بازدید از این منطقه آن را شبیه پارکی تفریحی با موضوعیت دوران شوروی می دانند که در آن مجسمه های لنین، پلیس مخفی و شعارهای به ظاهر پرمعنا نیز یافت می شود. غرب در تلاش است تا رژیم خودکامه و فاسد آنجا را سرنگون سازد، و علت اصلی این کار دست داشتن رژیم در قاچاق اسلحه است. جاسوسان غربی در سال ۲۰۰۶ فعالیت های خود را در این منطقه با تشویق تظاهرکنندگان، افزایش خواهند داد. تظاهرکنندگان که به احتمال زیاد حق با آنان است، اعتراض خود را در مورد دستکاری نتایج انتخابات ۱۵ دسامبر اعلام خواهند کرد. غرب نیز تا حدی امیدوار است که اوکراین نظارت خود بر مرزهای مشترک با ترانسدنیستریا را شدیدتر کند. البته تظاهرات و مخالفت های عمده ای در ترانسدنیستریا که ملهم از غرب اند و همچنین دیگر فشارهای خارجی، در برابر حمایت های سیاسی بیش از پیش روسیه به وقوع خواهد پیوست. کرملین آشکارا بر مشروعیت انتخابات تاکید خواهد کرد. البته روسیه در اینجا تنها نخواهد بود. متحدان وفادار کرملین مانند بلاروس و ارمنستان نیز دست به کار خواهند شد. اینگونه که احتمال می رود جزء حقیقی مولداوی تا پایان سال ۲۰۰۶ استحکام بیشتری خواهد یافت و مولداوی نیز مجبور به پذیرش فدراسیونی خواهد شد که در آن ترانسدنیستریا همانند گذشته حضور خواهد داشت، اما با مقبولیتی از سوی خارج. احتمال وقوع چنین نتیجه ای برای ناگورنو- قره باغ که منطقه ای کوچک و ارمنی نشین در آذربایجان است، چندان هم نگران کننده نیست. اما در مورد تقریباً تمام بخش های ارمنستان می تواند سبب نگرانی باشد. معاهده صلحی که قرار است مشکل ناگورنو- قره باغ را از طریق تعویض قلمروها حل کند، سال ها روی میز مذاکره است. جای تعجب نیست اگر روسیه در سال ۲۰۰۶ برای حل این مشکل اقدام کند تا بدین طریق توجه دیگران را از فعالیت هایش در سایر نقاط منحرف نماید.

نخستین هدف ها برای چنین اقدامات روسیه عبارتند از آبخازیا و اوستیای جنوبی که از گرجستان جدا شده اند. در اینجا هدف کرملین الحاق هر دوی این مکان ها به فدراسیون روسیه است که در همسایگی آنان قرار دارد. نیروهای روسیه نیز در هر دو مکان و با نام نیروهای حافظ صلح استقرار پیدا کرده اند (که افراد محلی انگلیسی زبان آنان را به شوخی «منطقه تکه کن» می نامند). در حال حاضر اکثر ساکنان آبخازیا و اوستیا دارای پاسپورت های روسی هستند.

شانس موفقیت روسیه در سال ۲۰۰۶ به واسطه رفتارهای خشن دولت گرجستان- که هنوز امید به بازپس گیری قلمرو از دست رفته خود با توسل به زور را دارد- بیشتر هم خواهد شد. البته این هدف، قطعاً حمایت غرب را کم دارد. اما نقشه های روسیه برای گسترش نفوذ خود به منطقه جنوب کوه های قفقاز با مشکلی بزرگ روبه رو است- امپراتوری او در شمال قفقاز رو به افول است. اگر مناطقی همچون داغستان که یکی از جمهوری های بسیار فقیر روسیه است و مسلمانان تنرو در آن به وفور یافت می شوند، در سال ۲۰۰۶ هدف خشونت قرار گیرد آنگاه سیاست های حاکم بر حاشیه جنوب روسیه نیز تغییر خواهند کرد. برخی از ساکنان صاحب اندیشه آبخازیا عقیده دارند امضای قرارداد صلح با گرجستان بهتر از به سر بردن زیر چتر امنیتی روسیه است که استحکام آن هر لحظه کمتر می شود.

ترجمه میان تیتر: روسیه نخستین نیروی نیروگاه هسته ای تولید برق شناور در جهان را در سال ۲۰۰۶ آغاز خواهد کرد تا بدین وسیله انرژی الکتریکی را به دورترین نقاط شمالی خود برساند. این نیروگاه که تا سال ۲۰۱۱ آماده خواهد شد، نگرانی هایی را در زمینه گسترش هسته ای و همین طور محیط زیست به وجود خواهد آورد.