چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

ارتباطات میان فرهنگی در جامعه ایران


ارتباطات میان فرهنگی در جامعه ایران

ارتباطات میان فرهنگی هنگامی ظهور می كند كه مردمانی با فرهنگ یا پاره فرهنگ های هویتی متفاوت به ارتباط میان خود بپردازند

ارتباطات‌ میان‌ فرهنگی‌ هنگامی‌ ظهور می‌كند كه‌ مردمانی‌ با فرهنگ‌ یا پاره‌فرهنگ‌های‌ هویتی‌ متفاوت‌ به‌ ارتباط میان‌ خود بپردازند. ( Jandt, ۱۹۹۵,P۴۰۸)

در این‌ میان‌، فرد هنگامی‌نیازمند آگاهی‌ از راز و رمزهای‌ ارتباطات‌ میان‌ فرهنگی‌ می‌شود كه‌ در یك‌ حس ‌فرهنگی‌(Cultural Sense) خود را متمایز از دیگران‌ ببیند. (Jandt, ۱۹۹۵,P۷) و ضمنا در تلاش‌ باشد كه‌ به‌ مشابهت‌ معنی‌ درفراگرد ارتباط دست‌ یابد. ارتباط میان‌ قوم‌ها، نمونه‌ای‌ از چنین‌ ارتباطی‌ است‌. ا

یران‌ ازكشورهایی‌ است‌ كه‌ تنوع‌ اقوام‌ در آن‌ مشهود و بارز است‌. اصولا این‌ دیدگاه‌ مطرح‌ است‌كه‌ براساس‌ شواهد تاریخی‌، در طول‌ پنج‌ هزار سال‌ گذشته‌، ایران‌ هیچ‌گاه‌ مسكن‌ قوم‌واحدی‌ نبوده‌ است‌، بلكه‌ همیشه‌ اقوام‌ گوناگونی‌ در كنار هم‌ در این‌ سرزمین‌ زندگی‌می‌كرده‌اند.

قوم‌(Ethnic) یكی‌ از انواع‌ اساسی‌ پاره‌ فرهنگ‌ها(Sub Culture) محسوب‌ می‌شود (كه‌ در ارتباطات‌ میان‌فرهنگی‌ اصطلاح‌ پاره‌ فرهنگ‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ مناسب‌ نیست‌).

قوم‌ مشابه‌ نژاد(race) است‌، با این‌تفاوت‌ كه‌ قوم‌ در طی‌ زمان‌ تغییر می‌كند، در حالی‌ كه‌ نژاد تقریبا ثابت‌ است‌.( Stavenhagen,۱۹۸۶) گروه‌های‌قومی‌ براساس‌ مشخصه‌ هایی‌ همچون‌ دین‌، زبان‌ و ویژگی‌های‌ جسمی(Physical Features) از یكدیگر متمایزمی‌شوند.( Jandt, ۱۹۹۵, P۱۲) بررسی‌ مشخصه‌های‌ اقوام‌ ایران‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ تقسیم‌ مردم‌ ایران‌ براساس‌زبان‌ و دین‌ صورت‌ گرفته‌ و نژاد نقش‌ چندانی‌ ندارد.

اگر چه‌ ویژگی‌های‌ نژادی‌ در بعضی‌موارد چون‌ تركمن‌ها، هزاره‌ها یا بربرها چشم‌گیر است‌، ولی‌ حتی‌ در این‌ اقوام‌ نیز دین‌ وزبان‌ عامل‌ مهم‌تری‌ است‌ تا نژاد.

در برخی‌ از كشورها، از میان‌ اقوام‌ مختلف‌، قومی‌ بیش‌ترین‌ خاك‌ سرزمین‌ را دراختیار دارد و بر بقیه‌ اقوام‌ مسلط است‌، در حالی‌ كه‌ این‌ دیدگاه‌ مطرح‌ است‌ كه‌ در ایران‌،برخلاف‌ بعضی‌ از كشورهای‌ چند قومی‌، نمی‌توان‌ از اكثریت‌ - اقلیت‌ گفت‌ و گو كرد، زیراهیچ‌ گروهی‌ به‌ تنهایی‌ بر همه‌ گروه‌ها مسلط نیست‌ و بیش‌ترین‌ قسمت‌ خاك‌ را در اختیارندارد.

با وجود تنوع‌ قومی‌ در ایران‌، مذهب‌ شیعه‌ و زبان‌ فارسی‌ به‌ عنوان‌ عامل‌ وحدت‌ملی‌ و همبستگی‌ ملی‌ شناخته‌ شده‌اند. در واقع‌، این‌ نگاه‌ دیرینه‌ و جا افتاده‌ مبتنی‌ برشناخت‌ مذهب‌ و زبان‌ به‌ عنوان‌ عامل‌ وحدت‌ ملی‌، مبحثی‌ است‌ كه‌ تاكنون‌ به‌ طور جدی‌مورد بحث‌ قرار نگرفته‌ است‌، در حالی‌ كه‌ تحولات‌ جهانی‌ شدن‌ به‌ ویژه‌ طی‌ ۲۰ سال‌آینده‌، شرایطی‌ را فراهم‌ خواهد كرد كه‌ قطعا این‌ دیدگاه‌ دیرینه‌ در ایران‌ را زیر سؤال‌خواهد برد.

اگر به‌ پدیده‌ اقوام‌ در ایران‌، نه‌ از پشت‌ پنجره‌ پایتخت‌ و مقر حكومتی‌، بلكه‌ از پشت‌شیشه‌ عینك‌ اقوام‌ نگاه‌ كنیم‌، موضوع‌ روشن‌تر خواهد شد. نخست‌ آن‌ كه‌، هریك‌ از اقوام‌ایرانی‌ از هویت‌ فرهنگی‌ خاصی‌ برخوردارند. فرد ای‌. جاندت‌، در كتاب‌ «ارتباطات‌ میان‌فرهنگی»‌، در مورد هویت‌ فرهنگی‌ می‌نویسد: هرگاه‌ اعضای‌ یك‌ جمعیت‌، به‌ طور آگاهانه‌خود را یك‌ گروه‌ بدانند كه‌ در سلوك‌ با یكدیگر از یك‌ نظام‌ مشترك‌ نماد، معنی‌ و هنجاربرخوردارند، دارای‌ هویت‌ فرهنگی‌ مشترك‌ هستند.

در واقع‌، احساس‌ هویت‌ تركیبی‌ است‌ از همسانی‌ها و تمایزها.( Jandt, ۱۹۹۵, P۸) یك‌ مسلمان‌ اهل‌سنت‌ بلوچ‌ یا یك‌ عرب‌ زبان‌ خوزستان‌ در مواجهه‌ با فارس‌ زبانان‌ شیعه‌ هموطن‌ خود،احساس‌ تمایز و درمواجهه‌ با اعضای‌ قوم‌ خودی‌ احساس‌ همسانی‌ می‌كند و این‌ همان‌احساس‌ قومیت‌ است‌.

به‌ دیدگاه‌ها و شیوه‌های‌ عمل‌ فرهنگی‌ كه‌ اجتماع‌ معینی‌ از مردم‌ را متمایز می‌كنند،قومیت‌ می‌گویند. اعضای‌ گروه‌های‌ قومی‌، از نظر فرهنگی‌ خود را متمایز ازگروه‌بندی‌های‌ دیگر در جامعه‌ می‌دانند ودیگران‌ نیز آنان‌ را همین‌ گونه‌ در نظر می‌گیرند.درجه‌ این‌ احساس‌ همسانی‌ و تفاوت‌، تحت‌ تأثیر نوع‌ دیالكتیك‌ میان‌ فرد و جامعه‌ اوست‌.

هر چه‌ قدر قوم‌ مداری‌ میان‌ اعضای‌ این‌ قوم‌ و یا در میان‌ اعضای‌ اقوام‌ دیگر، به‌ ویژه‌ اقوام‌مسلط، بیش‌تر باشد، احساس‌ تفاوت‌ بیش‌تر خواهد شد.

قوم‌مداری(ethnocentrism) قضاوت‌ منفی‌ نسبت‌ به‌ فرهنگ‌ و پاره‌فرهنگ‌های‌ دیگر براساس‌معیارهای‌ فرهنگ‌ خودی‌ است‌. به‌ عبارت‌ دیگر، قوم‌ مداری‌ باور داشتن‌ برتری‌ فرهنگ‌خودی‌ است‌.( Jandt, ۱۹۹۵, P۴۰۵) در ایران‌، مشكل‌ از آن‌جا آغاز می‌شود كه‌ برای‌ پاسداری‌ از تعریفی‌خاص‌ از همبستگی‌ ملی‌، آگاهانه‌ یا ناآگاهانه‌ شرایطی‌ ایجاد شود كه‌ سهمی‌ از جمعیت‌ و یاحوزه‌های‌ قدرت‌، به‌ ویژه‌ قدرت‌ مركزی‌، به‌ نوعی‌ قوم‌ مداری‌ دست‌ زند. در این‌ موردشواهدی‌ موجود است‌. این‌ شواهد را می‌توان‌ به‌ دو دسته‌ رویدادها و آمارها تقسیم‌ كرد:

در زمینه‌ رویدادها، نزدیك‌ترین‌ مورد شكایت‌ ۱۹ نماینده‌ اهل‌ سنت‌ مجلس‌، در آذر۱۳۸۱ به‌ كمیسیون‌ اصل‌ ۹۰ است‌ كه‌ شاكیان‌، معترض‌ برخوردهای‌ گزینشی‌ با پذیرفته‌شدگان‌ آزمون‌های‌ استخدامی‌ و اخراج‌ روحانیون‌ اهل‌ سنت‌ از مساجد بوده‌اند، و ازرویدادهای‌ دورتر، می‌ توان‌ به‌ وقایع‌ پس‌ ازنمایش‌ آخرین‌ قسمت‌ سریال‌ تلویزیونی‌ امام‌علی‌(ع‌) در برخی‌ از مناطق‌ سنی‌ نشین‌ - به‌ ویژه‌ كردستان‌ - اشاره‌ كرد.

جایگزینی‌ اشعارخاص‌ روی‌ موسیقی‌ سنتی‌ سیستان‌ و بلوچستان‌ از سوی‌ رادیو و تلویزیون‌، پخش‌ تفصیلی‌خبر نماز جماعت‌ اقلیت‌ شیعه‌ زاهدان‌ در قبال‌ پخش‌ خلاصه‌ خبر نماز جمعه‌ اكثریت‌ اهل‌تسنن‌ در آن‌ شهر، نمونه‌ هایی‌ از رویدادهای‌ قوم‌گرایانه‌ و یا عواقب‌ آن‌هاست‌.

در مورد آمارها، اصولا این‌ دیدگاه‌ مطرح‌ است‌ كه‌ آگاهی‌ از وضعیت‌ اقوام‌ در ایران‌در هاله‌ای‌ از ابهام‌ قرار دارد. در هیچ‌ یك‌ از سرشماری‌های‌ كشور، تعداد اقوام‌ و یا متكلمان‌ به‌ زبان‌های‌ مختلف‌ مورد پرسش‌ قرار نگرفت‌، جز یك‌ بار، آن‌ هم‌ درپرسش‌های‌ سرشماری‌ ۱۳۶۵ كه‌ آن‌ هم‌ به‌ رغم‌ نهایی‌ شدن‌، به‌ دلایل‌ خاصی‌ كه‌ بیش‌تر ناشی‌ از شرایط اوایل‌ انقلاب‌ و اوضاع‌ و احوال‌ زمان‌ جنگ‌ تحمیلی‌ بود، از جمع‌ آوری‌اطلاعات‌ مربوط به‌ آن‌ها خودداری‌ شد.

به‌ همین‌ ترتیب‌، منابع‌ آمارهای‌ رسمی‌ درباره‌توزیع‌ جمعیت‌ شیعه‌ و سنی‌ نیز تقریبا ساكت‌ هستند. سرشماری‌ سال‌ ۱۳۷۵ می‌گوید،۹۹/۵۶ درصد جمعیت‌ مسلمان‌ هستند; ۰/۱۳ درصد مسیحی‌ ; ۰/۰۵ درصد زرتشتی‌ ;۰/۰۲ درصد كلیمی‌; و ۰/۰۹ درصد سایر ادیان‌; اما سهم‌ پیروان‌ مذاهب‌ شیعه‌ وسنی‌ مشخص‌ نیست‌.

در مورد جمعیت‌ اهل‌ سنت‌، در صورتی‌ كه‌ مذهب‌ جمعیت‌ ساكن‌ در استان‌های‌كردستان‌ و سیستان‌ و بلوچستان‌ را سنی‌ فرض‌ كنیم‌، می‌توان‌ برآوردی‌ كرد. بنا برمصاحبه‌با نخبگان‌ مناطق‌ مذكور، در برخی‌ از شهرها مانند چابهار، سراوان‌ و ایرانشهر، حدود ۹۵درصد جمعیت‌ اهل‌ تسنن‌ هستند، در حالی‌ كه‌ این‌ نسبت‌ در شهرهایی‌ مانند زاهدان‌ به‌مراتب‌ كم‌تر است‌. از آن‌ سو بخشی‌ از جمعیت‌ اهل‌ تسنن‌ در مناطق‌ دیگر مانند خوزستان‌و فارس‌ نیز پراكنده‌اند.

به‌ عنوان‌ مثال‌ جدول‌ تركیب‌ قومی‌ و نژادهای‌ جهان‌، ۷ درصدجمعیت‌ ایران‌ را كرد می‌داند.( ابوطالبی‌، ۱۳۷۸، ص‌ ۱۴۳) تخمین‌ زده‌ می‌شود كه‌ ۴۷ درصد كردهای‌ ایران‌ سنی‌باشند.( احمدی‌، ۱۳۷۸، ص‌ ۳۲۷) در این‌ مورد محمد حكیم‌ پور در گزارشی‌ تحقیقی‌ می‌گوید: «برخی‌ ازبرآوردهای‌ منعكس‌ در منابع‌ رسمی‌ دولتی‌، سهم‌ اهل‌ تسنن‌ در ایران‌ را حدود ۷ درصد ومنابع‌ غیررسمی‌ ۱۵ تا ۲۰ درصد برآورد كرده‌اند.»( حكیم‌ پور، ۱۳۷۷، ص‌ ۱۸)

در مورد توزیع‌ زبان‌ در جمعیت‌ ایران‌، آمارها از شفافیت‌ بیش‌تری‌ برخوردارند. به‌عنوان‌ مثال‌، در مرداد ۱۳۷۰، هنگام‌ صدور شناسنامه‌ برای‌ نوزادان‌ درباره‌ زبان‌ ۴۹ هزارو ۵۵۸ مادر در سطح‌ كشور سئوال‌ مطرح‌ شد كه‌ نتیجه‌ حاكی‌ از سهم‌ حضور ۵۳/۸درصدی‌ زبان‌های‌ غیرفارسی‌ در ایران‌ بود. براساس‌ نمونه‌گیری‌ مذكور، توزیع‌ سهم‌هریك‌ از زبان‌ها (به‌ درصد) به‌ این‌ شرح‌ بود: ۴۶/۲ فارسی‌; ۲۰/۶ آذری‌ ; ۱۰ كردی‌;۸/۹ لری‌; ۷/۲ درصد گیلكی‌ و شمالی‌ ; ۳/۵ عربی‌ ; ۲/۷بلوچی‌; ۰/۶ تركمنی‌; ۰/۱ارمنی‌; و ۰/۲ سایر زبان‌ها.( زنجانی‌، ۱۳۷۹،ص‌ ۵۳)

برخی‌ منابع‌ مكالمه‌ كنندگان‌ به‌ تركی‌ را ۲۴ (ابوطالبی‌، ۱۳۷۷، ص‌ ۳۱) و برخی‌ ۲۵ درصد(ابوطالبی‌، ۱۳۷۷، ص‌ ۳۱) ذكر كرده‌اند.برآورد می‌شود كه‌ این‌ نسبت‌ در آینده‌ به‌ دو علت‌ افزایش‌ یابد. نخست‌ آن‌ كه‌ رشد جمعیت ‌ناشی‌ از افزایش‌ زاد و ولد در استان‌های‌ آذری‌نشین‌ بیش‌تر از دیگر استان‌های‌ كشوراست‌ (حكیم‌ پور، ۱۳۷۷، ۳۲); و دوم‌، كاهش‌ تمایل‌ به‌ سوادآموزی‌ فارسی‌ در میان‌ آذری‌ زبان‌ هاست‌. براساس‌آمارها، در حالی‌ كه‌ سهم‌ باسوادان‌ آذربایجان‌ شرقی‌، در سرشماری‌ ۱۳۵۵، در رتبه‌ سوم‌استان‌های‌ كشور بود، در سرشماری‌ ۱۳۷۰، به‌ رتبه‌ بیست‌ و سوم‌ تنزل‌ یافت‌.( حكیم‌ پور، ۱۳۷۷، ۳۲) برخی‌منابع‌ سهم‌ ایرانیان‌ عرب‌ زبان‌ را حدود ۳ درصد، سهم‌ سایر زبان‌ها مانند لری‌، بلوچی‌،تركمنی‌ و ارمنی‌ را حدود ۱۵ درصد، و سهم‌ جمعیت‌ فارسی‌ زبان‌ را ۵۱ درصد برآوردكرده‌اند.( ابوطالبی‌، ۱۳۷۸، ص‌ ۱۴۳) به‌ این‌ ترتیب‌، اگر مجموع‌ برآوردها را با یكدیگر مقایسه‌ كنیم‌، می‌توانیم‌ ترك‌زبان‌ها را بین‌ ۲۰ تا ۲۵ درصد، كردزبان‌ها را بین‌ ۶ تا ۹ درصد و فارس‌ زبان‌ها را بین‌ ۴۵تا ۶۰ درصد بدانیم‌.

همچنین‌، آمارها نشان‌ می‌دهند كه‌ توزیع‌ زبان‌ در برنامه‌های‌ درون‌ مرزی‌ رادیو وتلویزیون‌ ایران‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ متناسب‌ با توزیع‌ زبان‌ در میان‌ جمعیت‌ نیست‌، برای‌ مثال‌، درسال‌ ۱۳۸۰، مجموع‌ فرستنده‌های‌ رادیوهای‌ درون‌ مرزی‌ در ایران‌، ۱۹۳ هزار و ۳۴۳ساعت‌ برنامه‌ پخش‌ كردند كه‌ ۱۷۵ هزار و ۲۸۸/۱ ساعت‌ آن‌ برنامه‌ها (۹۰/۶۶ درصد) به‌زبان‌ فارسی‌ بود. فرستنده‌های‌ رادیویی‌ آذربایجان‌ شرقی‌، آذربایجان‌ غربی‌، اردبیل‌،زنجان‌ و همدان‌ ۹ هزار و ۷۲۰/۳۸ ساعت‌ برنامه‌ تركی‌، فرستنده‌ خوزستان‌ ۱۳۱۵ساعت‌ برنامه‌ عربی‌ و فرستنده‌های‌ آذربایجان‌ غربی‌، ایلام‌، كردستان‌، كرمانشاه‌، مهاباد وخراسان‌ ۴ هزار و ۸۴۳/۰۸ ساعت‌ برنامه‌ كردی‌ پخش‌ كردند. سهم‌ برنامه‌ها به‌ سایرزبان‌ها ۲ هزار و ۱۷۶/۵ ساعت‌ بود.( گزارش‌ عملكرد، ۱۳۸۰، صص‌ ۷۸و۷۲)

در همان‌ سال‌، مجموع‌ فرستنده‌های‌ درون‌ مرزی‌ تلویزیون‌ در ایران‌، ۱۰۹ هزار و۶۷۷/۹ ساعت‌ برنامه‌ پخش‌ كردند كه‌ ۱۰۴ هزار و ۹۷۲/۱ ساعت‌ آن‌ (۹۵/۸۶ درصد) به‌زبان‌ فارسی‌ بود. فرستنده‌های‌ آذربایجان‌ شرقی‌، آذربایجان‌ غربی‌، اردبیل‌ و زنجان‌ درمجموع‌ ۳ هزار و ۷۳۳/۹ ساعت‌ برنامه‌ تركی‌، فرستنده‌های‌ ایلام‌، كردستان‌، مهاباد وآذربایجان‌ غربی‌ ۵۷۳/۲ ساعت‌ برنامه‌ كردی‌ و فرستنده‌ خوزستان‌ ۱۸۳/۵ ساعت‌ برنامه‌عربی‌ پخش‌ كردند. سهم‌ برنامه‌ها به‌ سایر زبان‌ها ۱۶۵/۲ ساعت‌ بود.

براساس‌ آمار سال ۱۳۸۰، در حالی‌ كه‌ ۲۲/۵ درصد جمعیت‌ ایران‌ ترك‌ زبان‌ هستند، سهم‌برنامه‌های‌ تركی‌ رادیو و تلویزیون‌ فقط ۴/۴۵ درصد (۵ برابر كم‌تر) است‌. این‌ نسبت‌هابرای‌ كردی‌ ۴ و برای‌ عربی‌ ۷ برابر است‌.

در این‌ مورد كه‌ چه‌ سهمی‌ از محتوای‌ سالانه‌ ۳۰۳ هزار و ۱۱ ساعت‌ برنامه‌ رادیو وتلویزیون‌ در ایران‌ در تأیید یا علیه‌ ارزش‌های‌ اقوام‌ مذهبی‌ ایرانی‌ است‌، اطلاعات‌ دقیقی‌در دست‌ نیست‌، ولی‌ شواهد حاكی‌ از آن‌ هستند كه‌ حداقل‌ در بیست‌ و یكم‌ رمضان‌ و سوم‌جمادی‌الثانی‌ هر سال‌ محتوای‌ برنامه‌ها موافق‌ ارزش‌های‌ مذهبی‌ اقوام‌ اهل‌ تسنن‌ ایران‌نیستند و می‌توان‌ انتظار داشت‌ كه‌ سهم‌ عمده‌ای‌ از برنامه‌های‌ دینی‌ و مذهبی‌ رادیو وتلویزیون‌ در ایران‌، چه‌ در برنامه‌های‌ آموزشی‌ و چه‌ در برنامه‌های‌ خبری‌ و یا سرگرمی‌،متمركز بر ارزش‌ها و اعتقادهای‌ شیعه‌ است‌.

این‌ وضعیت‌ شرایطی‌ را ایجاد كرده‌ كه‌ از نوع‌ ارتباطات‌ افقی‌ نیست‌ و تنها شباهت‌ آن‌با ارتباطات‌ افقی‌ همان‌ است‌ كه‌ دردهه‌ ۱۹۷۰ در ادبیات‌ مربوط به‌ جریان‌ یك‌ سویه‌برنامه‌های‌ تلویزیونی‌ كشورهای‌ پیشرفته‌ به‌ سوی‌ كشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ با اصطلاح‌ خیابان‌ یك‌ طرفه‌ توصیف‌ می‌شد.

در حالی‌ كه‌ به‌ نظر می‌رسد تاكنون‌ وضعیت‌ ارتباطات‌میان‌ فرهنگی‌ در حوزه‌ مذكور، در ایران‌ از نوع‌ ارتباطات‌ افقی‌ نبوده‌ و بیش‌تر شكل‌ ارتباطات‌ عمودی‌ را داشته‌ است‌.

به‌ نظر می‌رسد كه‌ تركیب‌ خیابان‌ یك‌ طرفه‌ و ارتباط عمودی‌، تركیب‌ نادری‌ است‌ كه‌مشابه‌ آن‌ را می‌توان‌ فقط در جوامعی‌ یافت‌ كه‌ اقلیت‌های‌ فرهنگی‌ - از جمله‌ زبانی‌ ومذهبی‌ - در حصار چنین‌ خیابان‌ یك‌ طرفه‌ عمودی‌ قرار بگیرند. بدون‌ آن‌ كه‌ به‌ منابع‌جایگزین‌ دسترسی‌ داشته‌ باشند، به‌ این‌ ترتیب‌، در چنین‌ شرایطی‌، آن‌ها را می‌توان‌ مخاطبان‌ ناخشنود نامید; مخاطبانی‌ كه‌ هرگاه‌ قدرت‌ گزینشی‌ آنان‌ بالا برود، می‌توان‌انتظار داشت‌ كه‌ به‌ طور ارادی‌ از مخاطب‌ بودن‌ خود كاملا اجتناب‌ كنند.

فهرست‌ منابع‌

ابوطالبی‌، علی‌ ، حقوق‌ قومی‌، اقلیت‌ها و همگرایی‌، ترجمه‌ علی‌ اكبر كریمی‌ مله‌، فصلنامه‌مطالعات‌ ملی‌، شماره‌ اول‌، پاییز ۱۳۷۸.

اجلالی‌، پرویز، سیاست‌گذاری‌ و برنامه‌ ریزی‌ فرهنگی‌ در ایران‌، تهران‌: آن‌، ۱۳۷۹

احمدی‌، حمید، قومیت‌ و قوم‌ گرایی‌ در ایران‌، از افسانه‌ تا واقعیت‌. فصلنامه‌ مطالعات‌ملی‌، شماره‌ ۲و ۳ - زمستان‌ ۱۳۷۸.

ارجمندی‌، سید مهدی‌ ، تأثیر رسانه‌های‌ نوین‌ بر ارزش‌های‌ فرهنگی‌ در جهان‌ و ایران‌،تهران‌، مركز تحقیقات‌، مطالعات‌ و سنجش‌ برنامه‌ای‌ صدا و سیما، ۱۳۷۸.

امان‌ الهی‌ بهاروند، سكندر، بررسی‌ علل‌ گونه‌ گونی‌ قومی‌ در ایران‌ از دیدگاه‌انسان‌شناسی‌، فصلنامه‌ مطالعات‌ ملی‌، زمستان‌، ۱۳۷۹.

تامپسون‌، جان‌، رسانه‌ها و مدرنیته‌، نظریه‌ اجتماعی‌ رسانه‌ها، تهران‌: سروش‌،۱۳۸۰.

پارتا ساراتی‌، رانگا سوآمی‌ ، روزنامه‌ نگاری‌ در هندوستان‌، ترجمه‌ داود وحیدی‌، تهران‌:مركز مطالعات‌ و تحقیقات‌ رسانه‌ها، ۱۳۸۱.

حكیم‌ پور، محمد ، نقش‌ صدا و سیما در تحكیم‌ وحدت‌ ملی‌، تهران‌، مركز مطالعات‌ وسنجش‌ برنامه‌ای‌ صدا و سیما، (۱۳۷۷).

ركس‌، جا ، اقلیت‌های‌ قومی‌ و دولت‌ ملی‌، جامعه‌شناسی‌ سیاسی‌ جوامع‌ چند فرهنگی‌،ترجمه‌ سعید ذكایی‌، فصلنامه‌ مطالعات‌ ملی‌، سال‌ دوم‌، شماره‌ ۸، تابستان‌ ۱۳۸۰.

رواسانی‌، شاپور، زمینه‌های‌ اجتماعی‌ هویت‌ ملی‌، تهران‌، مركز بازشناسی‌ اسلام‌ در ایران‌،(۱۳۸۰).

زنجانی‌، حبیب‌ الله‌، محمد میرزایی‌، كامل‌ شاپور و امیر هوشنگ‌ مهریار، جمعیت‌،توسعه‌، بهداشت‌ باروری‌، چاپ‌ دوم‌، تهران‌، نشر و تبلیغ‌ بشری‌، ۱۳۷۹.

سید امامی‌، كاووس‌، ملی‌ گرایی‌ قومی‌، در جستجوی‌ درك‌ بیشتر، فصلنامه‌ مطالعات‌ ملی‌،سال‌ سوم‌، شماره‌ ۱۰، زمستان‌ ۱۳۸۰.

عیوضی‌، محمدرحیم‌، جهانی‌ شدن‌ و هویت‌های‌ قومی‌، فصلنامه‌ مطالعات‌ ملی‌، سال‌ سوم‌،شماره‌ ۱۰، زمستان‌ ۱۳۸۰.

غراب‌، ناصرالدین‌ ، معرفی‌ پایگاه‌های‌ اطلاع‌ رسانی‌ و اسلامی‌، تهران‌:خانه‌ كتاب‌، ۱۳۷۹.

كاظمی‌، سید علی‌ اصغر، بحران‌ نوگرایی‌ و فرهنگ‌ سیاسی‌ در ایران‌ معاصر، تهران‌،۱۳۷۶.

كوثر،مسعود و سید محمد نجاتی‌ حسینی‌، (به‌ كوشش‌) مشاركت‌ فرهنگی‌، تهران‌: آن‌،۱۳۷۹.

گزارش‌ عملكرد فعالیت‌های‌ سازمان‌ صدا و سیما در سال‌ ۱۳۸۰، تهران‌: معاونت‌تحقیقات‌ و برنامه‌ ریزی‌ صدا و سیمای‌ جمهوری‌ اسلامی‌، مركز مطالعات‌ و ارزیابی‌،مدیریت‌ اطلاعات‌ و آمار پایه‌ای‌ .

گل‌ محمدی‌، احمد، جهانی‌ شدن‌ و بحران‌ هویت‌، فصلنامه‌ مطالعات‌ ملی‌، سال‌ سوم‌،شماره‌ ۱۰، زمستان‌ ۱۳۸۰.

محسنی‌، منوچهر، جامعه‌شناسی‌ جامعه‌ اطلاعاتی‌، تهران‌: نشر دیدار، ۱۳۸۰.

محسنیان‌ راد، مهدی‌ ، ارتباطشناسی‌ (ارتباطات‌ انسانی‌، میان‌ فردی‌، گروهی‌ و جمعی‌)،تهران‌، سروش‌، ۱۳۶۹.

مقصودی‌، مجتبی‌ ، فرهنگ‌، ارتباطات‌ و تحولات‌ قومی‌، (بررسی‌ نظری‌)، فصلنامه‌مطالعات‌ ملی‌، سال‌ دوم‌، شماره‌ ۶، زمستان‌ ۱۳۷۹.

همشهری‌ ، شكایت‌ نمایندگان‌ اهل‌ سنت‌ به‌ كمیسیون‌ اصل‌ ۹۰، شماره‌ ۲۹۲۵، ۲۱ آذر۱۳۸۱.

همشهری‌، مصاحبه‌ با آقای‌ میرسلیم‌، وزیر ارشاد اسلامی‌، شماره‌۱۴، اردیبهشت‌ ۱۳۷۳.

هینس‌، جف‌ دین‌، جهانی‌ شدن‌ و فرهنگ‌ سیاسی‌ در جهان‌ سوم‌، مترجم‌ داودیانی‌، تهران‌:پژوهشكده‌ مطالعات‌ راهبردی‌ ، ۱۳۸۱.

Elkins, David J. (۱۹۹۷).Globalization Teelecommunication and VirtualEthnic Communities. International Political Review , Vol.۱۸.No۲.

Held , D.A. (۲۰۰۰). Globalizing World. London; The Open University.

Jandt, Fred E. (۱۹۹۵). Intercultural Communication. London: Sage.

Jacobson, (۱۹۹۸). Islam in Transition. London: Routledge.

Jordon, J. (۱۹۹۴). Technical Diffeculties. Boston: Bacon Press.

Stavenhangen, R.(۱۹۸۶). Problems of Multiethnic States Tokoyo : UnitedNations University

منبع خبر : MLM به نقل از iritn در تاریخ ۱۳۸۵ چهاردهم آذر ساعت ۱۳:۴۱:۰۱


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.