پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
چالشگر با خویش
شاید طرح شرایطی با عنوان مساله شعر دهه هفتاد در وهله اول ما را دچار نوعی سردرگمی و توهم كند. توهم اینكه منظور حل موضوعی است كه نامش شعر است یا مثلاص مساله در كار است كه از طریق پارهیی «داده»ها و فرمولهای از پیش آماده قرار است ما آن را حل كنیم. بیشك كسی نمیتواند مدعی چنین امری بویژه در حیطه هنر و ادبیات شود یا حداقل این امكان خیلی كم است چون پای خلاقیت در میان است، خلاقیتی كه حضورش را از انتشار دایم و ایستادگی در برابر منطقی كه آن را میخواهد مبدل به حضوری در گذشته كند گرفته است و بررسی چنین بستری در وهله اول نیاز به بروز خلاقیت دارد و هیچ خلاقیتی ممكن نمیشود مگر آنكه نه به عنوان جریانی ارزشگذار و سركوبگر بلكه حركتی چالشگر حتی با خود محسوب شود كه یكی از نشانههای چنان وضعی به تاخیر افتادن و به تاخیر انداختن حكمی است كه در نوشتههایی از این دست معمولاص صادر میشود. حكمی كه ما را با طرح عادت میخواهد اسیر آنچه دیگران و حتی خود ساختهایم كند.
با توجه به همین مساله طی این نوشته قصد دارم به موضوعی اشاره كنم كه ممكن است یكی از آسیبهای جدی شعر دهه هفتاد و حتی همین سالها محسوب شود. مطلبی كه حكم نیست اما ممكن است بتواند منشایی برای اندیشه ورزی باشد.
یكی از مهمترین مشخصات شعر فارسی در دورههای مختلف چه در اجرا یا كسب جایگاهی برای ساختن، پرداختن ، زیست و برخورد با مخاطب و تقلید آن از منش سیستمهای قدرت در طرح و به جریان انداختن شیوه طبقاتی و از بالا به پایین است. كه بر طبق آن عامل طبقاتی تمام امكانات را به نفع خود مصادره كرده و تنها به افراد آن هم در موضعیت مرید و مرادی بها میدهد و ایشان را به عنوان وضعی فروكاسته مطرح میسازد. این وضع گاهی تا آنجا پیش میرود كه عامل مورد بحث همه چیز را مبدل به ابزاری برای نامگذاری و طرح خویش كند. نكتهیی كه میتوان با دقت به وضعیت فوق متوجه آن شد ورود اصطلاحات و كاركردهایی از آن دست است كه نظامهای از كار افتاده دیوانسالار برای تضمین بقای خود در شرایط سیاسی و اقتصادی آن را مطرح كرده و مورد استفاده قرار میدهند. با جدی شدن جریان مدرنیته و مدرنیسم در ایران و همینطور طرح مبانی نظری در رابطه با جریان جدیدی از اندیشیدن با عنوان پسامدرنیته و طرح مباحثی مانند چند صدایی، پلی فونی، تاویل و از این دست، این انتظار میرفت كه شعر نیز با توجه به اینكه به زبان به عنوان اصلیترین بستر رخداد خود توجهی خاص داشت و این مفاهیم هم در آن حوزه بیشترین كاركرد را ظاهراص داشتند، آن مشخصه مهم جامعه سنتی و شرایط دیوانسالار یعنی نگاه ابزاری را كنار گذاشته یا تعدیل كند تا در عوض بتواند در وضعیتی دیگر حضور پنهان در پس و پشت مفاهیم را فعال كرده و آن كاركرد مستعمل و معمول را در این رابطه آرام آرام كنار بزند. اما همه چیز جور دیگری رخ میدهد به این مفهوم كه ساختار ادبی تحت حمایت رسانهها، مراكز و محفلها نه تنها خشونت نهفته در شرایط پیشین را بهعنوان ایدهیی برای طرح و تثبیت خود تعدیل نمیكند بلكه در جریان اجرا با سعییی كه در طرح مفاهیم جدید از خود بروز میدهد، به وضعیتی اغراقآمیز منتهی میگردد كه زبان، شعر و مخاطب را دچار تصنعی بودنی ارادی میكند. آنچه در این وضع مشخص است این است كه در این دوره گاهی شعر به مثابه رسانهیی كه در سیستمی ارجاعی تنها میتواند آنچه هست را بروز دهد. آنچه در سطح نازل فهم افراد از روزمرگیها رخ میدهد جریانی خطی و مستعمل كه تنها به كمیت امور اهمیت میدهد و با نادیدهگرفتن جایگاه دیگری طرح خویش میپردازد در صورتی كه در شرایط جدید انتظار میرفت كه چنین روزمرگی رسانهیی به ریشخند گرفته شده و كیفیت از آن نوع كه در نفس معترض شعر میتوان به آن دست یافت، رخ دهد.شعر دهه هفتاد هم بنا به آنچه تحت عنوان نخبگی و كسب جایگاه رهبری در تشریح مبانی و مولفهای خود میتوان به آن اشاره كرد هرچند با درك این وضع و جدیت به خرج دادن در وارد كردن و به كار گرفتن شرایط تجربی در شعر میتوان گفت در وهله اول تلاش كرده تا حیاتی دوباره و خونی تازه در تن بیمار ادبیاتی كه مبدل به محملی برای شعارهای سیاسی و دغدغههایی متعهد شده بود، تزریق كند. اما به دلیل اینكه خود نیز در پیگیری این روند به نوعی درگیر با جبههیی شد كه از طریق استراتژی تحمیل و مصادره تلاش دارد قطعیت و تردید ناپذیری خویش را به شكلی متمركز به دیگری تحمیل كند متاسفانه منتهی به همان وضعیت اغراقآمیزی گردید كه پیشتر در موردش گفتیم. این آسیب خصوصا در تلاش برای تیپسازیها و مواضع تهاجمی كه طی مصاحبههای متعدد از طرف شاعران شاخا این جریان انجام شد بخوبی قابل بررسی و پیگیری است و مخاطب میتواند با مراجعه به آنها این موضوع را بخوبی درك كند.
در این بخش فكر میكنم بد نباشد اگر كمی به واژه اغراق و اغراقآمیز بودن در وضعیت یك رخداد، بیشتر پرداخته شود. البته بیش از آنكه معنای تحتاللفظی این واژه بهعنوان میزانی برای سنجش معنا و تشریح انگیختگیهای مد نظر باشد. در رابطه با رویكردها و ماهیت فعالیتهای شاعران دهه هفتاد مكانیسمی موضوع بررسی این نوشته است كه رخدادن آن معلول پدیدهیی به نام شرایط تاریخی است. شرایط تاریخی جامعه ایرانی به سبب تضادهایی كه در تمام اركان زندگی ما تحت عنوان آسیب «جامعه در حال گذار» بروز كرده باعث شده كه خودانگیختگی بهعنوان زمینهیی برای دستیابی به تفرد مدرن مبدل به روشی برای سركوب شود كه این تبدیل نتیجه اغراق در كاركرد مجموعه انگیزهها و روابطی است كه سیكل پذیرش و درك زمان نه بهعنوان وضعیتی صرفا خطی را نتوانسته برای خود كامل كند یا با ناموزونی رخدادها در وضعیت جامعه در حال گذار آنچنان كه باید سازگار نشده است. به همین دلیل مثلا زمانی كه به تاخیر بهعنوان بستری برای تداوم یافتن تغییر و روز به روز شدن در زبان فكر میكند آن را در مورد طرح خود و نفی دیگران هم روش عملی محسوب كرده و سعی میكند با مرعوب كردن مخاطب از طریق آن به اهداف خود دست یابد و به این ترتیب شرایط طرح و توطئه را هم كه میتواند در كنار تاویل به عنوان تسهیلكننده به جریان افتادن و فعال شدن بخشهای منفعل زبان محسوب شود، مبدل به روشی برای حذف و استراتژی جهت كسب جایگاه مرادی و تحمیل اعتبار مریدی به دیگری مینماید.
حال شاید با در نظر گرفتن شرح فوق آسیب آنچه ورود و به كار افتادن پارهیی از امكانات جدید در شعر دهه هفتاد بوده بیشتر مشخص شود آسیبی كه اگر به صورت جدی به آن نپردازیم ممكن است منجر به ركودی دیگر شود. شاعران دهه هفتاد هرچند تلاش كردهاند تا خود را جلوتر از جریان تغییر در جامعه نشان بدهند اما در اكثر مواقع نه تنها پیشتر از جامعه خود نبودند حتی گاهی به سبب نوع تبلیغ جریان مسلط رسانهیی و دانشگاهی در قالب انفعال یا تایید و پیگیری، ایشان دچار تعارضاتی در بطن خود گردیدهاند كه باعث شده در مسیر متحول شدن چنین به نظر بیاید كه بیگانه با جامعه شده و از بالا تحت تاؤیر ردهبندیها و تعریفهای معمول در نظامهای سنتی حركت مینمایند و به همین سبب حتی از كسب اعتبار در محافل روشنفكری كه خود نیز چندان از وضع فوق در امان نبودهاند محروم مانده و به نوعی از طرف تمام بخشهای جامعه مگر محافل محدود خصوصی تحریم شدهاند. برای مثال و جهت بیشتر روشن شدن این موضوع میتوان مثلا به میزان استقبال از مجلات ادبی در این سالها و همینطور بیرغبتی ناشران معتبر مگر در موارد خاص به سرمایهگذاری جهت چاپ آثار این شاعران اشاره كرد كه خود باعث رواج یافتن پدیده چاپ و پخش كتاب با هزینه مولف شد، جریانی زشت و زننده كه موجبات تحقیر مخاطب، مولف و كتاب همینطور در محاق ماندن آثار شاعران جدی را نیز فراهم كرده است.اما همزمان با این وضع باید به نكته دیگری هم اشاره كرد كه برخورد گروهی از شاعران جدی طی دو سه سال اخیر برای عبور از این رویكرد و وارد شدن به بستری است كه به صورت پیگیر با انگارههای خودمحور وارد گفتوگو شدهاند و نه با تلاش برای سركوب ایشان بلكه از طریق به كارگیری امكانات پیشنهاد شده و دیگر نمودن شتابزدگی و تعدیل سركوب در بطن نحوه معرفی آنها تلاش كردهاند تا از سطحینگریهای رایج در این جریان جدا شوند. تاثیری كه چنین نگاهی با در كنار هم قرار دادن جریانهای فكری مختلف كه هر كدام به طرح نظرات خود میپردازند، دارد فارغ از سانسور و تلاش برای تحمیل تناسب قطعی خود این نوید را میتواند به ما بدهد كه ادبیات بویژه شعر در حال پشت سرگذاشتن روزهای سخت خویش است و بزودی میتوان تبلور جایگزین شدن اندیشهورزی و مفاهمه در طرح و پذیرش مفاهیم به جای حقه كردن آن به عنوان قالبها و تكنیكهایی تعریف شده رسانهیی در بستر زبان را دید. این موضوع شاید تحت تاؤیر رشد اجتماعی جامعه ایرانی و جدا شدن آن از هیجانات چند سال اخیر هم باشدأ رشدی كه كمترین نتیجه آن تداوم یافتن تغییر نه بهعنوان محور بلكه در وضعیت جریانی چالشگر حتی با خود است.
داریوش معمار
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست