جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

کلید توسعه اقتصادی


کلید توسعه اقتصادی

روابط ضعیف, کارآفرینی و جامعه بزرگ

ایسرل کریزنر (Israel Kirzner)، معلم بزرگ من و یکی از پیشگامان بحث مطالعه روند بازار، اغلب می‌گوید که کارآفرینان تمایل دارند به کشف چیزی بپردازند که به آن علاقه دارند.

به عنوان مثال، یک جراح پلاستیک به احتمال خیلی زیاد، به دنبال روش‌های جدید و سودآور استفاده از سیستم آموزشی مبتنی بر فناوری اینترنت، نیست و به همین ترتیب یک استاد اقتصاد نیز به دنبال کشف یک روش جدید بازارپسند برای استفاده از نیترات نقره جهت درمان پوست نمی‌رود.

درک عمومی این است که جراحان پلاستیک و استادان اقتصاد در دنیاهای مختلف اجتماعی زندگی می‌کنند، اما دقیقا چگونه شرایط محیطی شان، اطلاعات مربوطه را به آنها انتقال می‌دهد؟ به نظر من پاسخ به این سوال، ‌مطالب مهمی را درباره ماتریسی که در آن توسعه اقتصادی و کشفیات کارآفرینی جای گرفته‌اند، بیان می‌کند.

● پیوندهای قوی و ضعیف

اخیرا در یکی از کلاس‌هایم، به بحث و بررسی در مورد مقاله استحکام روابط ضعیف (The Strength of Weak Ties) از جامعه شناس معروف مارک گرانووتر (Mark Granovetter) پرداختیم. این مقاله یکی از مقاله‌های اصلی و برجسته‌ای است که به فهم ما در مورد چگونگی عملکرد نظم اجتماعی کمک می‌کند. از دیدگاه گرانووتر، مردم نه تنها صرفا به صورت اجزایی از یک کل، ‌عمل نمی‌کنند؛ بلکه همچنین تحت تسلط محیط پیرامونشان نیز قرار نمی‌گیرند. آنها در عوض در شبکه‌های مختلف اجتماعی، با روابطی که خواه قوی یا ضعیف هستند محاط می‌شوند.

بر اساس نظریات گرانووتر، استحکام یک رابطه، احتمالا ترکیبی است از زمان، شدت عواطف، صمیمیت‌ (اعتماد متقابل) و خدمات متقابل که توصیف‌کننده رابطه است. رابطه بین یک مادر و فرزند و یا بین دوستان بسیار نزدیک، نوعا خیلی قوی‌تر از رابطه بین دو همکار و یا دو دوست معمولی است.

اما گرانووتر بیان می‌کند که در شبکه‌های با روابط قوی، مثل دوستان بسیار نزدیک، موارد متعددی وجود دارد که اعضا به طور یکسان، دانش محدودی در مورد خیلی از مسائل دارند. هر گونه اطلاعات جدید و دارای ارزش بالقوه، اغلب از خارج از گروه وارد مجموعه می‌شود. کانال‌های ورود این اطلاعات،‌ می‌تواند روابط ضعیفی باشد که به صورت یک پل ارتباطی بین شبکه‌های مختلف عمل می‌کند.

گرانووتر به مطالعه نمونه‌ای از اشخاص پرداخت تا ببیند آنها از چه طریقی اطلاعاتشان را در مورد آخرین شغلشان کسب کرده‌اند. او دریافت که اغلب منابع مهم اطلاعاتی در واقع افرادی بوده‌اند که روابطشان با آنها خیلی قوی نبوده است، این مطلب تایید‌کننده نظریه اوست.

به طور همزمان مالکوم گلادول (Malcolm Gladwell) مقاله‌ای را تحت عنوان تغییر کوچک (Small Change) ارائه و در آن اشاره کرد که بین افرادی که قرار است از خودگذشتگی‌های بزرگی در قبال یکدیگر داشته باشند– مثلا افرادی که در جنبش‌های حقوق مدنی در جنوب آمریکا فعالیت می‌کردند - روابط قوی بر روابط ضعیفی که بیشتر برای اجتماعات معمولی مثل تجمعات مردم در مبارزات انتخاباتی، کاربرد دارند، ترجیح دارد.

● روابط ضعیف و فرآیند بازار

اگرچه استعاره‌های جنگی مورد استفاده در کسب و کار زیاد شنیده می‌شوند – به طور مثال، یک نبرد واقعی در بازار فروش غذای گربه وجود دارد - مفاهیمی در تجارت واقعی وجود دارند که کاملا با جنگ متفاوت هستند مثل: صلح‌آمیز، مبادله داوطلبانه و ... اگرچه فداکاری و شجاعت برای پایه گذاری یک سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز، مورد نیاز است، اما اینها از لحاظ کیفیت با مفاهیمی که در میدان نبرد حقیقی که در آن رقابت به معنای واقعی کلمه (بریدن گلو) در جریان است، کاملا متفاوت هستند. در چنین محل‌های خطرناکی، همراهان برای حفظ نظم و انضباط، به پیوندهای بسیار قوی وابسته هستند.

خریداران و فروشندگانی که در بازار آزاد فعالیت می‌کنند عموما همه را خیلی کم می‌شناسند یا اصلا شناختی از یکدیگر ندارند. مقاله لئونارد رید به نام I, Pencil را بخوانید.

سلسله مراتب میان فرمانروایان و تبعیت کنندگان به روابط قوی نیاز دارد اما روابط افقی میان خریداران و فروشندگان، بیشتر به شبکه وابسته است، خصوصا شبکه‌هایی که به وسیله روابط ضعیف به هم متصل شده‌اند.

بنابراین چرا کارآفرینان تمایل به کشف علاقه‌مندی‌های خود دارند؟ بخشی از جواب البته این است که،‌ آنها طبق تجربه متوجه می‌شوند یک موقعیت در زمینه کاری آنها چه وقت می‌تواند یک فرصت سودآور باشد، اما چه چیزی در وهله اول توجه آنها را به سمت آن فرصت جلب می‌کند؟ یکی از آشنایان و یا دوست یکی از دوستان ممکن است به او بگوید: شخصی به من چیزی گفته که ممکن است جزو علاقه‌مندی‌های شما باشد... به عبارت دیگر روابط ضعیف و شبکه‌های اجتماعی متصل، اطلاعات جدیدی را به کارآفرینانی منتقل می‌کند که می‌توانند تفسیر کنند که این یک موقعیت سودآور است یا خیر.

● شبکه‌های پویا و اقتصاد آزاد

به علت اینکه توسعه اقتصادی به شدت به روابط ضعیف وابسته است؛ بنابراین مهم است به محیط‌هایی که آنها می‌توانند در آن ظهور پیدا کنند، بهای ویژه‌ای داده شود. در فرآیند بازار، که در آن عوامل به راحتی از جایی به جای دیگر منتقل می‌شوند، این روابط ضعیف دائما شکل گرفته و مجددا منحل می‌شوند. این محیط همان اقتصاد آزاد است: مالکیت خصوصی، پیوندهای آزاد و حاکمیت قانون.

لودویگ فون میزس (Ludwig von Mises) اقتصاددان بزرگ اتریشی و استاد من، ‌توضیح داد که به چه علت قیمت‌های پولی ناشی از تبادلات آزاد در چارچوب مالکیت خصوصی، برای محاسبه سود و زیان و همچنین داشتن انتخاب‌های عقلایی، ضروری و مهم هستند. گرانووتر و تئوری شبکه‌های اجتماعی در جای خود به خوبی توضیح می‌دهد که چگونه کارآفرینان به کسب دانشی می‌پردازند که آنها را در جهت تفسیر این قیمت‌ها و یا حتی به‌کارگیری قیمت‌های پولی در راستای منافع خودشان، موفق و توانمند می‌سازد.

اما شکل‌گیری همین روابط ضعیف نیاز به اعتماد دارد – اینکه شما قرار است به افرادی اتکا کنید که هر لحظه ممکن است امتیاز و یا ایده شما را بربایند - به این علت که ما درباره شروع ارتباط با افراد و افکاری صحبت می‌کنیم که با آنها آشنا نیستیم. خوشبختانه جایی که اقتصاد آزاد حاکم است، تلاش یک شخص برای بهبود موقعیت خود – به عنوان اصل عملکرد بشر – به شکل یک نیروی مقاومت‌ناپذیر در جهت ظهور و بروز اعتماد و رواداری، عمل می‌کند. تلاش برای کسب سود، مستلزم تحمل اختلافات عمیق (به منظور بهره‌گیری از تفاوت‌ها در چارچوب تجارت) و همچنین اعتماد به رفتارهای دیگران، است. همانطور که ما برای تجربه کردن غذاهای عجیب و جدید،‌ مجبور به ترک محل زندگی راحت خود هستیم، به‌کارگیری و پروراندن ایده‌های جدید نیز نیاز به بالا بردن اعتقادمان دارد. نتیجه اینها می‌تواند به شکل‌گیری همکاری بی‌سابقه اجتماعی و خلق یک ثروت باورنکردنی بینجامد.

روابط ضعیف،‌ می‌تواند به ساختن جامعه بزرگ کمک بزرگی کند.

منبع: فریمن آنلاین

مترجم: حامد بهشتی

درباره نویسنده:

سندی ایکیدا (Sandy Ikeda) استاد اقتصاد در دانشگاه (Purchase College, SUNY) و نویسنده کتاب پویایی‌های اقتصاد مختلط در راستای نظریه دخالت دولت است.