شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا

نگاهی به فیلم شبانه خیال پردازی, رویا, خواب


نگاهی به فیلم شبانه خیال پردازی, رویا, خواب

هنرمندان سینمای ایران نشان دادند که میتوانند از محدودیتها و محرومیت ها فرصت به وجود آورند

هنرمندان سینمای ایران نشان دادند که میتوانند از محدودیتها و محرومیت ها فرصت به وجود آورند. فیلمهایی که به تدریج روی پرده نقره ای نقش میبندد حکایت از این دارد که هنرمندان تسلیم وضع موجود نشده و همگی به سمت ساخت فیلمهای عامه پسند نرفته اند بلکه برخی تجربه توانایی های سینما را در دستور کار قرار داده اند و این خود نوید بخش جهشی در آیندهای نزدیک برای سینمای ایران است چه آنکه از طرفی زوایای تاریک و تجربه نشده در قالب سینمای بومی، روشن میشود و از طرفی نوعی دیگر از سینما را به تماشا گذاشته و بتدریج ذائقه مخاطب را با این نوع از فیلمها آشنا خواهد کرد. "شبانه" فیلمی از این دست است.

خیال پردازی، رویا، خواب، ارواح و اشباح یا به طور کلی فراواقع عناصر اصلی فیلمهای سورئالیستی است "شبانه" نیز به لحاظ سبک در همین ژانر قرار میگیرد. سورئالیستها برای القای فضای مورد نیازشان محیطهایی وهم آلود مانند قصرها، ساختمانهای متروکه، جنگلهای انبوه و تاریک، قبرستانها و محیطهای خیال پردازانهای مانند مکانهایی در آسمان، ابرها و سرزمینهای فانتزی مانند استفاده می کنند که امروزه به کمک جلوههای ویژه بسیاری از این مکانها به صورت رایانهای طراحی میشوند و توانایی های فیلمسازان را به اندازهای رسانده است که بسیاری از رمانها و داستانهایی از این گونه را میتوانند تصویری نمایند. "شبانه" نتوانسته یا نخواسته بطور کامل از این ابزارها وجلوههای ویژه استفاده نماید اما فیلمسازان با هوشمندی و استفاده از دیگر تواناییهایشان، موفق شده اند فضای مورد نیاز را فراهم نمایند.

دقایق اولیه فیلم به شخصیت پردازی شبنم (هدیه تهرانی) اختصاص دارد. با تلفنهایی از طرف برادرش حامد (آتیلا پسیانی)، نامزدش کیا (کورش تهامی)، مادرش و فردی مزاحم به نام سعید (امیرحسین صدیق) که به شبنم میشود در مییابیم او از تنهایی رنج میبرد. وی توسط دوستش ساناز (کمند امیر سلیمانی) با یکی از همین تلفنها به مهمانی شبانهای دعوت میشود.

شبنم که افسرده و ناراحت است قرص روانگردی را نادانسته به نام مسکن مصرف میکند. از این پس او با دیدن کابوسهای متعدد بین مرز واقعیت و فرا واقع در رفت و آمد است و مخاطب نیز با او در این رفت و آمد شریک میشود. "شبانه" از آن جهت که شخصیت اصلی، حوادث و وقایع فیلم را در فضای وهم آلود و خیال پردازانه و پر از اشباح و ارواح به تصویر میکشد یک فیلم سورئالیستی به حساب میآید اما با وجود داشتن یک داستان روایی، این عوامل ساختاری و فرم است که نقش اصلی را در فیلم به عهده دارند. کارگردان فیلم کیوان علیمحمدی و بقیه عوامل نشان میدهند که با عناصر رنگ، نور، قاب بندی، میزانسن عکاسی و تدوین آشنایی دارند و از آنها در جهت ایجاد فضاهای فرا واقع بهره برده اند.

فیلمساز در استفاده از رنگ، قاب بندی، حرکتهای دوربین و تدوین سریع شیوه امپرسیونیستی و با کنتراست، خطوط موازی، سایه روشن، کلوزآپهای بازیگران در نماهای ثابت و بی حرکت سبک اکسپرسیونیسم را تجربه میکند بی گمان تلفیق دو سبک امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم در فیلم "شبانه" در جهت ایجاد فضای مناسب برای نمایش روایت سورئالیستی قرار گرفته است. برای مثال رنگ سیاه، سایه روشنها، نور پردازی و کنتراست در بخش ابتدایی تنهایی و وحشت شبنم را به تصویر میکشد.

در بخش میهمانی شبانه، رنگهای متنوع و روشن نشان از محیطی شاد دارند اما فلشهای پی درپی، تاریک - روشناییهای متوالی را ایجاد میکند که نشانهای از ناپایداری شادیها و وجود اضطراب در شبنم است. در چند سکانس از فیلم "شبانه" تعقیب و گریزهایی وجود دارد که عناصر حرکت دوربین، تدوین سریع، نورپردازی، سایهها و همچنین استفاده از خطوطی همچون لوله، نرده و پلهها ترکیبی از این دو سبک را بوجود آورده است.

استفاده از رنگهای قرمز در میانههای فیلم و سفید در نماهای آخر به ترتیب نشان مرگ و ارواح هستند که اشاره به گذر از دنیای واقع به فراواقع با تغییر رنگها دارد. با وجود آن که ساختار اصلی فیلم تجربی و هنری است اما به نظر میرسد در نظر گرفتن ملاحظاتی سازندگان را از تجربه یک فیلم ناب هنری دور کرده است. اولین مطلبی که به نظر نگارنده میرسد فصلهایی از فیلم که مربوط به حامد عکاس جنگ است به منظور گذر از ممیزیها و دریافت سریع تر مجوزهای تولید و نمایش میباشد بدین دلیل که این دو قسمت از فیلم هیچگونه سنخیتی با هم ندارند و بعید است که فیلمسازان این نکته را در نیافته باشند.

اگر چه کوشیده اند در این قسمت جنگی نیز از همان سبکهای ذکر شده استفاده نمایند و نمونههای دیگری مانند بازیگران در حالت فیکس و نور، رنگ وسایه را در انفجارها به نمایش بگذارند تا این دو گانگی را بپوشاند اما در عمل چون این دو قسمت از جنس هم نیستند موفقیت کمی نسیبشان شده است. دومین مطلب توجه سازندگان به گیشه بوده است. استفاده از نام هنرپیشههای حرفهای به خصوص هدیه تهرانی که بعد از چند سال دوری از سینما مخاطب عام رابه سالن سینما جذب مینماید، اما سرخورده از آنجا بیرون میراند و بدین ترتیب عکس العمل های منفی مخاطبان عام، در درجه اول به ستارههای فیلم و سپس به سازندگان لطمههای جدی وارد آورده است.

به نظر نگارنده اگردر این اثر از نابازیگران جوان استفاده میشد از چند جهت به موفقیت فیلم کمک می کرد نخست هزینههای سنگین بازیگری را کم میکرد و ترس از بازگشت سرمایه را به حداقل میرساند و دیگر آن که جنبههای هنری و سینمایی فیلم را زیر سایه شهرت بازیگران ستاره قرار نمی داد و در نهایت داستان روایی فیلم را که استفاده از قرصهای روان گردان است و بیشتر در میان قشر کم سن و سال رواج دارد را باور پذیرتر مینمود مثلا در سکانسی که تعقیب گریز. باید هیجان زیادی در مخاطب ایجاد کند به علت حضور چهرههای بازیگران آشنا چنین حسی به خوبی به بیننده منتقل نمی شد.

نویسنده : زهره نبی زاده