چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ما مشکل داریم


ما مشکل داریم

این روزها مرتب از خبرگزاری ها, روزنامه ها و سایت ها زنگ می زنند و می پرسند که آیا درست است دو ماه حقوق خبرنگاران کارگزاران پرداخت نشده یا بچه ها اعتصاب یا استعفای جمعی کرده اند یا اینکه آیا صحت دارد که خبرنگاران کارگزاران به روزنامه آینده نو کوچ جمعی کرده اند

این روزها مرتب از خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و سایت‌ها زنگ می‌زنند و می‌پرسند که آیا درست است دو ماه حقوق خبرنگاران کارگزاران پرداخت نشده یا بچه‌ها اعتصاب یا استعفای جمعی کرده‌اند. یا اینکه آیا صحت دارد که خبرنگاران کارگزاران به روزنامه آینده نو کوچ جمعی کرده‌اند. می‌گویم مشکل روزنامه ما به مراتب بیشتر از آن چیزی است که به شما منتقل می‌شود. من در روزنامه‌های زیادی کار کرده‌ام از خرداد با عبدالله نوری تا همشهری دوران محمد عطریان‌فر و شرق اول و هم‌میهن و... اما با اطمینان می‌گویم من و همکارانم در روزنامه کارگزاران زیر شدیدترین فشارهای تاریخ مطبوعات ایران هستیم. هم فشارهای سیاسی، هم اقتصادی و مهم‌تر از آنها عصبی و روانی. این فشار‌ها تنها به کارگزاران وارد نمی‌شود. تا جایی که می‌دانم همکاران‌مان در روزنامه‌هایی چون سرمایه و اعتماد هم شرایطی مشابه دارند. اما جو رسانه‌ای علیه روزنامه کارگزاران به مراتب سهمگین‌تر از دیگر روزنامه‌هاست؛ شاید به این دلیل که هیچ‌کس گمان نمی‌کند روزنامه‌ ارگان حزب کارگزاران و به مدیریت غلامحسین کرباسچی چنین مشکلاتی داشته باشد.

روزنامه‌ای که از نگاه بیرونی منتسب به هاشمی‌رفسنجانی مرد قدرتمند نظام جمهوری اسلامی در سه دهه تاریخ انقلاب اسلامی‌ است. روان‌شناسی و جامعه‌شناسی مردم ایران به ما می‌گوید که این مردم زود همه خاطرات گذشته را به عمد یا به سهو فراموش می‌کنند جز مسائل مالی و اقتصادی را؛ حتی اگر چنین مسائلی ساخته و پرداخته ذهن شایعه‌سازان باشد. مردم ما برای یافتن مسبب یا مسببان اصلی مصائب‌شان، همیشه به دنبال یک دشمن می‌گردند و اگر هم پیدا نکنند یک دشمن فرضی جایش می‌گذارند. اتفاقا مخالفان سیاسی رفسنجانی دست روی نقطه حساسی گذاشته‌اند که بسیاری از مردم با علم به واهی بودن چنین اتهامی آن را باور می‌کنند. امروزه کسی به این کاری ندارد که هیچ‌کدام از اتهاماتی که به غلامحسین کرباسچی وارد شد به اثبات نرسید.

کرباسچی قربانی تفکر و عمل سیاسی خویش شد و تاوان ایفای نقش تاریخی‌اش را در پیروزی محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد ۷۶ پرداخت، هرچند که با بی‌مهری همان دوستان اصلاح‌طلبش مواجه شد. اما به محض اینکه نام کرباسچی به میان می‌آید ذهن‌ها به سمت مسائل اقتصادی می‌رود. امروز کسی از ما نمی‌پذیرد که روزنامه غلامحسین کرباسچی هم مشکل مالی داشته‌باشد. اما کسی نیست بپرسد فردی چون مهرداد بذرپاش متولد سال‌های انقلاب، چگونه پس از سه سال فعالیت در دولت می‌تواند روزنامه‌ای به قیمت ۱۰۰ تومان و با تیراژ گسترده منتشر کند در حالی که با کیفیت چاپ، کاغذ و غیره بیش از ۶۰۰ تومان هزینه تمام شده آن است. روزنامه‌ای که گردش مالی آن از تمام گردش مالی حزب و روزنامه ‌کارگزاران که ده‌ها نفر از استخوان خردکرده‌های انقلاب و نظام آن را پایه گذاشته‌اند بیشتر است. چگونه است که آقایان بذرپاش و محصولی یا امثال ایشان در دولت نهم، به چنان مکنت و مکانتی دست یافته‌اند که قرآن کریم در توصیف سلیمان و ذوالقرنین به‌کار برده‌است. این موقعیت و مکانت چنانچه بسیاری از دوستان اصولگرا و عدالتخواه فکر می‌کنند بر خلاف مخالفان سیاسی‌شان، اگر هم از راه مشروع به دست ‌آمده باشد باز در یک نکته نمی‌توان تردید کرد که در ایران هیچ نشریه‌ای بدون کمک مالی دولت، یارانه‌، کاغذ و حتی‌ آگهی دولتی پا نمی‌گیرد و سر پا نمی‌ایستد. متولیان فرهنگی کشور بیایند با آمار بگویند چه کمکی به روزنامه‌ها فارغ از گرایش سیاسی‌‌شان کرده‌اند. مسئله حتی در این نیست که دولت کمکی به روزنامه‌های بخش خصوصی نمی‌کند بلکه این است که به شیوه‌های مختلف از پاگیری چنین رسانه‌هایی جلوگیری می‌کند.

امروزه روزنامه‌هایی چون کارگزاران در شرایطی قرار دارند که جمهوری اسلامی در ابعاد بین‌المللی با آن مواجه است با این تفاوت که جمهوری اسلامی می‌گوید در برابر تحریم‌ها، فشارها و قطعنامه‌های بین‌المللی می‌ایستد و معتقد است که این فشارها تاثیری بر اراده پولادین ملت و دولت ایران ندارد اما ما با قاطعیت می‌گوییم به عنوان رسانه‌ای مستقل مشکلاتی در راه ادامه کار و اداره یک روزنامه را داریم ولی با همه این مشکلات مصصم به بقا در فضای رسانه‌ای کشور هستیم. امروز اراده‌ای در کشور برای انداختن هزینه بسته‌شدن به گردن خود روزنامه‌ها تلاش می‌کند و مسوولان فرهنگی کشور نمی‌خواهند چنین توقف یا توقیفی به نام آنها نوشته شود و پس از سال‌ها برخورد با مطبوعات منتقد یاد گرفته‌اند که چگونه با کمترین هزینه‌ای به هدف سیاسی خود در محروم کردن بخش‌هایی از تفکرات و تشکیلات وفادار به جمهوری اسلامی برسند تا بدین وسیله، صدای بخشی از مردم و علاقه‌مندان به انقلاب و نظام به خاموشی گراید. باید به رسانه‌های اصولگرایی که این روزها پیگیر مشکلات روزنامه‌های مستقل نه با هدف حمایت از آنان بلکه ایجاد جو روانی و تحریک به اعتصاب صحبت می‌کنند چنین پاسخ داد که آری برادران ما مشکل داریم. ما دو ماه ‌است حقوق نگرفته‌ایم و بعد از این هم مشکلات‌مان بر طرف نمی‌‌شود. ما مطالبات مالی و صنفی زیادی از مدیران کنونی و قبلی‌مان داریم. اما آنها نیز همچون ما در این شرایط دشوار قرار گرفته‌اند و بخش خصوصی رسانه‌ای کشور مثل بخش‌های اقتصادی کشور با مشکلات بی‌پایان دست و پنجه نرم می‌کند ولی بر سر پیمان خود برای اطلاع‌رسانی از وضعیت کشور و تلاش برای رقم زدن فضای آزاد رسانه‌ای و آزادی بیان که زمینه‌ساز تحقق دموکراسی است ایستاده است. باز هم به صراحت به مسوولان دولت عدالت‌محور می‌گوییم اگر به ما از منابع بیکران عمومی که در آن مثل خودتان سهم داریم کمک نمی‌کنید، دست کم فضای رسانه‌ای برابری ایجاد کنید و یارانه‌ها و حمایت‌های خود را از روزنامه‌های غیر مستقل و دولتی مثل کیهان، خورشید، وطن امروز، ایران، جام جم و همشهری مانند روزنامه‌های منتقد قطع کنید تا توان رقابت آزاد به یکسان ایجاد شود. در آن صورت خواهیم دید که در این عرصه چه روزنامه‌هایی توان ماندن دارند و کدام‌ها بدون دامپینگ و دوپینگ حتی یک روز می‌توانند به فعالیت ادامه دهند. این انتظار زیادی نیست.

مهران کرمی



همچنین مشاهده کنید