یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

دغدغه والدین برای انتقال ارزش ها به فرزندان


دغدغه والدین برای انتقال ارزش ها به فرزندان

واقعیت این است که در میان انبوه مسائل اجتماعی که جامعه امروز ایران درگیر آن است, فاصله گرفتن نسل جوان از خانواده و نپذیرفتن اصول و قواعدی که در چارچوب خانواده وجود دارد, یکی از مهم ترین دغدغه هاست

واقعیت این است که در میان انبوه مسائل اجتماعی که جامعه امروز ایران درگیر آن است، فاصله گرفتن نسل جوان از خانواده و نپذیرفتن اصول و قواعدی که در چارچوب خانواده وجود دارد، یکی از مهم ترین دغدغه هاست. این روزها بسیاری از والدین از رفتار و گفتار جوانانی که خود تربیتشان کرده اند، گلایه دارند و نمی دانند که چرا با وجود داشتن اهداف بلند، اصول محکم و ارزش های صحیح فرزندشان درس نمی خواند، بی اعتقاد بار آمده و یا به ارزش های مورد تایید خانواده پشت پا زده است. این پدیده البته مسبوق به سابقه است و مختص جوانان کشور ما و والدین امروزی نیست بلکه موضوعی است که در هر زمان و جامعه ای به شکلی بروز پیدا می کند. اگر به نحوی با این مشکل دست به گریبان هستید و یا می خواهید دلیل این موضوع را دریابید توصیه می کنیم ادامه مطلب را مطالعه کنید.

● گسست بین نسلی

دکتر شهرام ناصری، روان پزشک و مشاور خانواده در این باره به خراسان می گوید: برخی این مشکل را نمادی از گسست بین نسلی می دانند اما واقعیت این است که ما در انتقال ارزش ها به نسل بعد دچار مشکل شده ایم و نتوانسته ایم آن چنان که باید و شاید، ارزش های خود را به نسل جوان منتقل کنیم. ما به عنوان والدین همواره سعی کرده ایم برای انتقال ارزش های خود از تنبیه و یا نصیحت استفاده کنیم.

غافل از این که در انتقال ارزش ها مسائل پیچیده ای مثل ساختار خانواده، قدرت، الگو و ... وجود دارد. نادیده گرفتن این جوانب بدون شک سودی به حال جوان ندارد. بهتر است در این شرایط والدین ابتدا عملکرد خودشان را بررسی کنند تا دریابند چرا جوان آن ها فاصله زیادی با خانواده اش دارد. در بسیاری از خانواده های ایرانی جوان با اعضای خانواده و والدین بیگانه است و والدین پس از چند بار تلاش برای باز کردن بحث و گفت وگو یا مکالمه با جوان مبهوت و شگفت زده از جواب های او در دل می گویند که این پسر یا دختری نیست که من تربیت کرده ام. بعد به مراکز مشاوره مراجعه می کنند تا این معما را حل کنند.

● ارزش چیست

دکتر ناصری با بیان این که چنین والدینی ناخواسته و غیرعمدی جوان را با حرکات و رفتارهای خود از خود دور کرده اند، می افزاید: برای این که بدانیم چرا جوانان ارزش های خانواده را پس می زنند اول بهتر است بدانیم که ارزش چیست. بسیاری از والدین می گویند ما توقع زیادی از فرزند خود نداریم جز این که ادب داشته باشد، درس خوان باشد و ... غافل از این که شما به عنوان والدین باید تعبیر شفاف و صحیحی از آن چه به عنوان ارزش یا خواسته خود از جوان می خواهید، ارائه دهید.

وقتی می گوییم ادب داشته باش باید تعریف مشخص، واضح و محدودی از ادب ارائه و آن را حداقلی تعریف کنیم. نه این که یک روز بگوییم ادب یعنی بلند صحبت نکنی، روز بعد بگوییم ادب یعنی پایت را جلوی دیگران دراز نکنی و هر روز که می گذرد تعریف جدیدتری ارائه کنیم. در این صورت است که بار سنگین، بزرگ و پر از ابهامی را روی دوش او گذاشته ایم. او ممکن است چند روز این بار را بر دوش بگیرد اما بدون شک خسته می شود و آن را زمین می گذارد.

این همان جایی است که والدین متعجب می شوند که چرا قبلا مسائل موردنظر خانواده رعایت می شد و حالا نمی شود. بنابراین با خود می گویند که حتما دلیل خاص و یا اتفاق و پیشامدی رخ داده که جوان به یک باره تغییر روش داده است.

والدین مقصر هستند!

این مشاور خانواده تاکید می کند: این موضوع تقصیر نسل جدید و جوان نیست بلکه تقصیر ماست که نتوانسته ایم ارزش هایمان را منتقل کنیم. بیشتر والدین تعریف درستی از ارزش ندارند و وقتی قرار است خواسته های خود را از جوان بگویند به کلی گویی رو می آورند و نمی توانند بگویند دقیقا چه می خواهند. طبیعی است که در چنین شرایطی جوان نتواند بفهمد چه کاری درست است و چه کاری نادرست.

از این جا به بعد فرافکنی والدین و یا توهم توطئه مطرح می شود. والدین تصور می کنند دیگران اعم از رسانه ها، دوستان و ... نمی گذارند که آن ها شیوه تربیتی خود را اعمال کنند. در حالی که اگر ما کارمان را بلد باشیم، کسی نمی تواند امری را به جوان تحمیل کند. بنابراین اولین کاری که والدین باید انجام دهند تعریف حداقلی از ارزش هاست. ارزش هایی که محدود، شفاف و واضح بیان شود و جوان در صورت پذیرفتن مورد تشویق قرار بگیرد اما والدین به محض این که تبعیت جوان از ارزش ها را می بینند، سطح توقع خود را بالا می برند. کمال گرا و ایده آل طلب می شوند و می خواهند جوان به آن چه خودشان نرسیده اند، برسد.

به اصطلاح به کمتر از ۲۰ راضی نمی شوند و همین جاست که فاصله ها شروع می شود زیرا از آن جا که توقعات و خواسته های والدین سقفی ندارد، جوان پس از مدتی همه را به یک باره کنار می گذارد و راه خودش را می رود.

● ارزش ها به مانند صخره است

دکتر ناصری با تشبیه ارزش ها به صخره های محکم و بزرگ وسط رودخانه توضیح می دهد: ما در حفظ ارزش هایمان باید محکم باشیم و اجازه ندهیم کسی از آن عدول کند اما در سایر موارد باید همراه جوان و طبق جریان آب حرکت کنیم. اگر زیاده از حد صخره بچینیم و سدی در مقابل جوان درست کنیم، آب را راکد کرده ایم و بدون شک جوان پس از مدتی طغیان می کند. آن جاست که به تمام ارزش ها پشت پا می زند و خانواده را دچار بحران جدی می کند. بسیاری از والدین در این مقطع می گویند ما همه کار کرده ایم تا فرزندمان سالم بماند غافل از این که جوان با رفتارهای آن ها طغیان کرده است.

● الگوهای قراردادی و تحمیلی

زمانی که بحث ارزش ها و انتقال آن ها مطرح می شود، از الگوها نام برده می شود اما واقعیت این است که در خصوص انتخاب الگو برای جوانان هم کاری انجام نداده ایم.

طاهره همیز، کارشناس امور جوانان با بیان این مطلب می گوید: ما فقط باید خط مشی درست را به جوان نشان دهیم و انتخاب و تشخیص الگوی مناسب را به عهده وی بگذاریم زیرا الگوی تحمیلی و قراردادی، الگوی جالبی نمی شود.

وی با اشاره به این حدیث که وقتی انسان پیر می شود حرص و آرزوهای بلند در او جوان می شود، تصریح می کند: در حال حاضر بسیاری از والدین فرزندان را به سمت الگوهایی سوق می دهند که آرزوهای جوانی خودشان بوده است و یک آینده نامعلوم را برای او ترسیم می کنند. به همین دلیل لازم است اول روی افکار والدین و مربیان کار کنیم تا به تبع آن افکار جوانانمان هم از ابتدا خط درستی بگیرد. دکتر ناصری نیز با تایید این مطلب که الگوبرداری در شکل گیری شخصیت جوان تاثیر مهمی دارد، می گوید: بچه ها از رفتارهای ما الگو بر می دارند، نه از گفتار ما.

بین رفتار و گفتار اکثر والدین تفاوت زیادی وجود دارد. وقتی الگویی که در خانواده وجود دارد اصل نیست و قلابی است، طبیعی است که جوان برای یافتن الگویش به خارج از چارچوب خانواده مراجعه کند. وی افزود: اگر والدین خودشان الگوی صحیحی در اختیار جوان بگذارند هیچ امری نمی تواند جوان را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین والدین در این شرایط باید نگاهی به خود بیندازند تا دریابند مشکل از کجاست. به جای سرزنش کردن و فرافکنی، اشتباهات خود را رصد و تلاش کنند دلیل گرایش جوان به الگوهای نامتعارف و خارج از چارچوب خانواده را بیابند. نکته این جاست که معاشرت با جوان و نزدیک شدن به او حتی وقتی الگوی صحیحی را انتخاب نکرده است، می تواند به تغییر نگرش او منجر شود.

نویسنده: عظیمی مروی