پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

آلفرد؛ دلهره‌های یک کودک


آلفرد؛ دلهره‌های یک کودک

آلفرد جوزف هیچکاک درسال ۱۸۹۹ به دنیا آمد و هنگامی که در ۲۹ آوریل ۱۹۸۰ در لس‌آنجلس درگذشت، مردی بود که سینما با نام او شناخته می‌شد. او احتمالاً اولین کارگردانی‌ است که نامش …

آلفرد جوزف هیچکاک درسال ۱۸۹۹ به دنیا آمد و هنگامی که در ۲۹ آوریل ۱۹۸۰ در لس‌آنجلس درگذشت، مردی بود که سینما با نام او شناخته می‌شد. او احتمالاً اولین کارگردانی‌ است که نامش پیش و بیش از ستارگان فیلم‌هایش – که کم هم نبودند- شناخته می‌شد و بر فروش فیلم‌ها تأثیر بسزایی داشت. او را معمولاً با هیکل فربه‌اش ، چهره جنتلمن‌اش- از همان‌ها که می شد در مجلس لردهای انگلیس، پیش از جنگ دوم جهانی دید- و البته سیگار برگ بلندش به یاد آورد با آن کلاغ معروف که روی شانه اش نشسته بود و قرار بود اعلام کننده فیلمی باشد که یکی از متفاوت‌ترین آثار او به شمار می‌آمد: پرندگان. فیلمی که او درباره‌اش به فرانسوا تروفو – فیلمساز، منتقد و نگره‌پرداز برجسته فرانسوی – گفته بود: «بعضی چیزها اجتناب‌ناپذیرند. مثلاً منتقدان امریکایی از هر فیلمی که بدشان می آید در موردش این مثل را به کار می‌برند«به درد پرندگان می‌خورد» بنابراین وقتی «پرندگان» را ساختم از پیش معلوم بود چه اتفاقی می افتد!» او همچنین در همین گفت‌وگوی بسیار طولانی اعلام می‌کند که چرا به سراغ ژانر «دلهره» رفته است.

ظاهراً در بچگی پسربچه شلوغی بوده. از آنها که از دیوار راست بالا می‌روند و پدر یا مادرش [واقعاً چه فرقی می‌کند؟!] به آژان محله‌شان سفارش می‌دهند که یکی دو ساعتی این پسربچه را پشت میله‌های زندان موقت بگذارد تا حالش جا بیاید! این روزها به این قبیل قضایا می‌گویند «شکنجه‌ کودکان» اما آن موقع در لندن معمول بوده، یادتان باشد پیش از جنگ جهانی اول بود! و آن پسربچه، نه تنها تا آخر عمرش به آدمی خجول و شوخ طبع که ترس‌هایش را پشت شوخی‌هایش قایم می‌کرد بدل شد که «پلیس» به عنوان «نجات دهنده» قربانیان در موقعیت‌های مرگبار، از فیلم‌هایش حذف شد! [به همین سادگی، به همین راحتی!] و البته در سال‌های آخر عمرش، دیگر آدم شوخ طبعی نبود. زنش ویلچری شده بود و هیچکاک مجبور بود بیشتر وقتش را صرف مواظبت از زنش کند و دیگر فرصت و حال چندانی برای فیلمسازی نداشت. آلفرد هیچکاک از معدود پسربچه‌هایی بود که تا آخر عمرش پسربچه باقی ماند گاهی پسربچه‌ای شوخ و گاهی عبوس اما به هر حال همیشه پسربچه!