جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
پسران ماده گرگ
تاریخ و علوم اجتماعی اروپا در قرن بیستم شاهد پدیدهیی اجتماعی و سیاسی استثنایی تحت عنوان فاشیسم در ایتالیا و نازیسم مخفف ناسیونال سوسیالیسم در آلمان بوده است.
این حرکت و گرایش فکری سیاسی توانست با گسترش خود و جذب نیروهای انبوه و میلیونی، قدرت سیاسی را به دست گیرد و مدتی نه چندان طولانی در اروپا حاکمیت داشته باشد. با پایان رسیدن جنگ جهانی دوم و شکست نهایی متحدین آلمان، ایتالیا، ژاپن و... در سال ۱۹۴۵ میلادی، این نظامهای سیاسی هم ساقط شدند، پس از این تاریخ در فرهنگ سیاسی اقصی نقاط جهان از این اصطلاح که بار منفی هم دارد، به عنوان نماد و سمبلی برای نظامهای سیاسی مستبد و دیکتاتورمنش استفاده میشود، در صورتی که با توجه به ویژگیهای نظامهای فاشیستی نمیتوان این واژه را به دیگر نظامهای سیاسی مستبد تعمیم داد و اطلاق کرد.
در فرهنگ علوم اجتماعی آلن بیرو، واژه فاشیسم این چنین تعریف شده است: فاشیسم واژهیی است ایتالیایی که از ریشهFascio به معنای دستهیی از شاخههای به هم پیوسته که دولتمردان روم باستان از آن استفاده میکردند، گرفته شده است آلن برون، ۱۳۷۰، ص ۱۳۱ و جلالالدین مدنی، ۱۳۷۲، ص ۲۰۲. موسولینی به تاسی از روم قدیم، fasccs را به معنی خدمتکاران عالیرتبه که دستههای ترکه چوب را به دست میگرفتند و علامتی برای جهانگشایی بود، تعریف کرد. واژه ناسیونال سوسیالیسم هم به معنی سوسیالیسم ملی است که در آلمان آدولف هیتلر با تاسی از این اندیشه توانست قدرت سیاسی را بین سالهای ۱۹۴۵-۱۹۳۳م با تشکیلات و سازماندهی حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمانی (NSDAP) به دست گیرد. از نظر اصطلاحی فاشیسم در علوم سیاسی مفهوم گروههای مسلح طرفدار یک حزب را میرساند که در قرن بیستم به طرفداری از موسولینی در ایتالیا به منصه ظهور رسید. ویژگی فاشیسم و ناسیونال سوسیالیسم مخالفت و دشمنی با دو گرایش متفاوت اقتصادی سیاسی مارکسیسم و دموکراسی و ستیز با تعدد اندیشه و کثرتگرایی است. سندیکاهای کارگری و تشکیلات کارفرمایان در کنترل دولت و مسئولان آن از طرف دولت منصوب هستند. آموزش متمرکز در کنترل دولت است و اساسا در اندیشه فاشیسم، «دولت» از قداست و حرمت خدشهناپذیری برخوردار است و در ایدئولوژی فاشیسم، دولت به معنی همه چیز است.
فاشیسم مخالف با مجلسگرایی است و استقلال و تفکیک قوای سه گانه عملا در آن مشاهده نمیشود. در فرهنگ لغت فلسفی، نظام فاشیستی نظامی است مستبدانه، توام با ترور و دارای ویژگیهای جهانگشایی و میهندوستی متعصبانه. این نظام، ویژگیهای عوامفریبانه اجتماعی و ضد سرمایهداری و ضد ثروت را برای تقویت جامعه تودهوار داراست که در راستای پوشاندن تضادهای داخلی و طبقاتی کارکرد دارد. موسولینی فاشیسم را این چنین تعریف کرده است: «فاشیسم، اعتقادی مذهبی است که انسان را با ارادهیی برتر و عینی در ارتباط قریبالوقوع میبیند. ارادهیی که از فرد خاص فراتر میرود و او را به حد عضویت آگاهانه در جامعهیی معنوی ارتقا میبخشد.» جان وایس، ۱۳۸۰، ص ۴۲. در نهایت عامل مهمی که میان ناسیونال سوسیالیسم و فاشیسم تمایز ایجاد میکند، این است که در فاشیسم دولت مقتدر محور و هدف است ولی در نازیسم به برتری و تفوق نژادی اصلاح و خلوص نژاد و سیاست ضد سامی و ضد یهودی تاکید میشود و پیروانش آن را عملا سرلوحه کار اجتماعی سیاسی خود قرار داده بودند.
شایان ذکر است که واژه ناسیونال سوسیالیسم در آلمان پیش از روی کارآمدن نازیها و به قدرت رسیدن آنها رایج بوده است. از زمان فردریک کبیر تا زمان صدراعظمی بیسمارک از واژههای مترادفی با ناسیونال سوسیالیسم مانند: سوسیالیسم پروسی و سوسیالیسم محافظهکار استفاده میکردند. حتی نازیها ترجیح میدادند از واژه ناسیونال سوسیالیسم به جای سوسیال ناسیونالیست استفاده کنند و ناسیونال سوسیالیسم به نظر آنان سنتزی از ناسیونالیسم و سوسیالیسم است.
● روند تاریخی تشکیل احزاب فاشیسم و ناسیونال سوسیالیسم
این دو اندیشه در دو کشور از اروپای صنعتی شکل گرفت که این دو کشور در اصلاحات فکری و نوآوری اندیشه سهم به سزا در تمدن غرب داشتهاند. پیدایش و نوزایش ادبی و هنری در ایتالیا یعنی رنسانس و اندیشه اصلاحطلبی مذهبی در دین مسیحیت توسط مارتین لوتر آلمانی تدوین شد که منجر به آیین پروتستانتیسم و رواج آن در اروپا شد. در حالی که اندیشه فاشیسم و توسعه آن در کشورهای مختلف اروپایی، مسیرهای متفاوتی را پیموده است، اعمال قدرت سیاسی فاشیسم، رابطه مستقیم با میزان قدرت و حمایت مردم از لیبرالیسم و سوسیالیسم داشته است؛ یعنی در کشورهایی مانند انگلستان که ارزشهای لیبرال در آن قویتر بود، فاشیسم ضعیفتر و به عنوان انحراف از هنجارهای حاکم جامعه شناخته میشد. در کشورهایی که گرایشهای لیبرالی و سوسیالیسم ضعیفتر بود، فاشیسم قویتر و عملکرد آن در نهاد دولت تبلور یافت، مانند ایتالیا و آلمان.
در اسپانیا جناح محافظهکار دارای قدرت بسیار بود ولی لیبرالها و سوسیالیستها به عنوان مخالف وجود داشتند و پس از نابودی و شکست لیبرالها و سوسیالیستها، محافظهکاران توانستند از فاشیسم به عنوان ابزار حفظ منافع خود استفاده کنند. در سال ۱۹۰۹ م موسولینی جوان با گرایشها وتمایلات سوسیالیستی و چپ انقلابی، سردبیر روزنامه لوتادی کلاسه به معنی پیکار طبقاتی شد. وی در سال ۱۹۱۲ سردبیری روزنامه رسمی و مهم حزب سوسیالیست به نام آوانتی را به عهده گرفت. در ژوئن ۱۹۱۴ آشوب و درگیری در ایتالیا فراگیر و جمهوری اعلام شد و کلیساها به آتش کشیده شد و موسولینی در این آشوبها نقش مهمی داشت و هنوز از دهقانان و کارگران حمایت میکرد. با آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴، موسولینی به علت حمایت از جنگ، از حزب اخراج شد و از سردبیری روزنامه آوانتی برکنار شد در آن دوره سوسیالیستها معتقد بودند این جنگ بین کشورهای سرمایهداری است و ما نباید در آن دخالت کنیم. از این مرحله، همکاری موسولینی با جناح راست بیشتر مشهود شد و با ورود ایتالیا به جنگ اول جهانی، رویاهای امپراتوری اسلاوی آفریقایی ایتالیایی را در سر میپروراند. او پس از اخراج از حزب، بیدرنگ انتشار روزنامه دیگری را به نام پوپولودیتالی مردم ایتالیا را به راه انداخت. به علت مجروح شدن وی در جنگ اول و بازگشت او به کار خبرنگاری، زمینه فعالیتهای وی به نفع ناسیونالیسم و امپریالیسم و نظامیگری ایتالیا به تحقق پیوست. ویلسن رییس جمهور امریکا مخالفت خود را با تقسیم مناطق مورد اختلاف ایتالیا و یوگسلاوی اعلام کرد.
کنترل فیومه در کرواسی مورد اختلاف یوگسلاوی و ایتالیا بود و چون پس از پایان جنگ جهانی اول به ایتالیا ضمیمه نشد، موسولینی فریاد میکشید: «یا مرگ یا فیومه» جان وایس، ۱۳۸۰، ص ۵ موسولینی در سال ۱۹۱۹ حزب فاشیست را در شهر میلان تاسیس کرد و در همین سال فاشیستها توانستند فیومه را به زور تصرف کنند. در این سال انتخابات پارلمانی منجر به پیروزی سوسیالیستها شد و احزاب میانی در حال افول بودند. در این شرایط ایتالیا نیاز به یک اصلاحات ساختاری و بنیادی داشت. موسولینی از این تاریخ گرایشهای چپ فاشیسم را کنار گذاشت و در سال ۱۹۲۱، فاشیستها با دویست هزار تن عضو حزبی توانستند سی و پنج کرسی را در پارلمان به دست آورند و در سال ۱۹۲۲، شمار اعضای حزب به هفتصد هزار تن رسید، ولی در عین حال سوسیالیستها بزرگترین حزب و بیشترین آرا را در مجلس داشتند.
پیراهن سیاههای طرفدار موسولینی پس از تصرف ادارات، نیروهای چپ را با حمایت پلیس سرکوب کردند. آنها در سال ۱۹۲۲ روستاهای بسیاری را تصرف کردند و موسولینی به پیروان خود در شهر ناپل گفت: «یا حکومت را به ما میدهند یا برای گرفتن آن به رم سرازیر میشویم.»
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست