جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا

فرهنگ صنعتی و شایسته سالاری


فرهنگ صنعتی و شایسته سالاری

شكل گیری و نهادینه شدن فرهنگ صنعتی دارای مقتضیاتی است كه با بررسی تاریخی – اجتماعی قابل درك بوده و موید تاثیر عمده مكتب كلاسیك مدیریت بر روند شكل گیری آن است این مكتب متاثر از شرایطی چون ورود قدرت بخار به عرصه صنعت و

شكل گیری و نهادینه شدن فرهنگ صنعتی دارای مقتضیاتی است كه با بررسی تاریخی – اجتماعی قابل درك بوده و موید تاثیر عمده مكتب كلاسیك مدیریت بر روند شكل گیری آن است. این مكتب متاثر از شرایطی چون ورود قدرت بخار به عرصه صنعت و... یكی از محكمترین گامهای برداشته شده در ایجاد فرهنگ صنعتی و تحقق شایسته سالاری است. امروز اصول ، مفروضات و موازین ملحوظ در آن با تعدیل نظرات ارائه شده اولیه و بعلت داشتن منطقی صحیح همچنان باقی است . بررسی مفاهیمی چون زمان و ... در دو فرهنگ صنعتی و كشاورزی و تطبیق آن با شرایط ، علاوه بر تایید تفاوتهای ذاتی ،از جمله مباحث روشنگر جایگاه فرهنگ صنعتی بعنوان پشتوانه توسعه جوامع صنعتی است. نظریات اندیشمندان مدیریت علمی ابزاری ارزشمند جهت ارتقاء سطح بهره وری است.

عدم شایسته سالاری در نظام اجتماعی ایران معلول عواملی است كه در بعد فرهنگی عمدتا"تحت تاثیر عدم الگوبرداری صحیح ، وجود تعصبات فكری ، عقیدتی و قومی نادرست و عدم توجه به منافع ملی در انتصابات ، تخصیص نادرست منابع و منافع و عدم برنامه ریزی برای شناخت تنگناها و تصحیح آنها است . عدم تكیه بر علم و تجربه در انجام امور و نفوذ الگوهای ذهنی سنتی به همراه تكنولوژی وارداتی ستاده ای چون ناشایسته سالاری را در بر دارد.

● مقدمه

فرهنگ بعلت داشتن گستره مفهومی وسیع و ناملموس همواره منبع سوء تعبیر و اختلاف بوده است. فردریك نیچه در عبارتی می گوید: "من فقط به فرهنگ فرانسه اعتقاد دارم و هر چیز دیگری را كه در اروپا فرهنگ نامیده می شود یك سوء تعبیر می دانم . من حتی فرهنگ آلمان را نیز قبول ندارم ". ادگار شاین فرهنگ را الگویی از مفروضات اساسی تعریف می كند و مردم شناسان و جامعه شناسان معتقدند كه فرهنگ شیوه ای از زندگی است كه توسط گروهی از مردم ایجاد و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود . فرهنگ شامل سنتها ، عادات ، باورها ، مذهب ، هنر و زبان است كه در قالب ادبیات و اشكال دیگر منتقل می گردد. از آنجائیكه فرهنگ بر ادراكات ، احساسات و رفتارهای ما تاثیر دارد دارای اهمیت خاصی است و از طریق نهادهای اجتماعی همچون خانواده ، آموزش و پرورش ، مذهب ، دولت و كسب و كار در طول زمان ابداع ، كشف و یا بتدریج شكل می گیرد. از عبارات فوق پیداست كه هر كشور یا قومی با توجه به پیشینه تاریخی و نحوه زندگی خود دارای ابعاد فرهنگی خاصی است كه از دیگر فرهنگها قابل تمایز است . برای ورود به مقوله فرهنگ صنعتی و یا حتی قبل از ورود به مباحث جدید فرهنگی همچون یكسان سازی فرهنگی با توجه به پدیده دهكده جهانی می بایست سبقه آن را در مباحث ریشه ای تر كنكاش كرد . زیرا بر اساس تعاریف فوق فرهنگ در طول زمان شكل می گیرد. در این مسیر با تعیین و بحث در مورد تفاوتهای فرهنگی و یا حتی عناصر فرهنگی است كه می توان این مفهوم پرمناقشه را به خوبی شناخت . اصولا" فرهنگ تمام اجزای زیستی مردم را شامل شده و در بردارنده عناصر ذیل است :

۱) فرهنگ مادی ( تكنولوژی – اقتصاد )

۲) نهادهای اجتماعی

۳) جهان بینی

۴) زیباشناسی

۵) هنر

۶) زبان .

بعلاوه فرهنگ در سازمان دارای نقشهای متفاوتی بوده و به همین دلیل مورد توجه خاص می باشد. این نقشها عبارتند از: نخست تعیین كننده مرز سازمانی است ، دوم نوعی احساس هویت در اعضاء ایجاد می كند ، سوم باعث ایجاد نوعی تعهد نسبت به چیزی در بین افراد است كه آن چیز بسی بیش از منافع شخصی فرد است ، چهارم فرهنگ موجب ثبات و پایداری سیستم اجتماعی است و نهایتا" بعنوان عاملی كنترلی موجب شكل دادن نگرشها و رفتار كاركنان است . تجزیه و تحلیل هر یك از موارد فوق در حیطه فعالیت مردم شناسی و یا جامعه شناسی و نهایتا" رفتار سازمانی بوده و در حوصله این بحث نیست. در ادامه ابتدا سعی در ریشه یابی شایسته سالاری در فرهنگ صنعتی داشته و سپس با بیان تفاوتهای فرهنگی جوامع و تفاوت برخی مفاهیم در فرهنگ صنعتی و كشاورزی ، وضعیت شایسته سالاری را در نظام اجتماعی ایران مورد توجه قرار می دهیم.

۱) ریشه یابی شایسته سالاری در فرهنگ صنعتی :

الوین تافلر در كتاب موج سوم كل تاریخ بشر را به سه دوره تفكیك و هر یك را دارای ویژگیهای فرهنگی خاص خود می داند . وی می نویسد: “تاریخ اقتصاد جهان سه طبقه مجزا را نشان می دهد . دوران كشاورزی ، دوران صنعتی و دوران فراصنعتی كه در هر یك از این دوره ها ، اقتصاد در حول یك سری از ضوابط فرهنگی مشخص شكل گرفته است. نمی توان در دوران فراصنعتی زندگی كرد اما از الگوهای فرهنگی دوران كشاورزی تبعیت كرد ”. در عصر كشاورزی مردم به كنار رودخانه ها آمده و حرفه آنها زراعت و دامپروری بوده است .در این عصر فرهنگ متاثر از حرفه ، محیط كار و عوامل خاصی است كه تغییر و تحول در آن كمتر قابل تصور است . بعبارتی در این نوع تمدن روند تغییرات پیوسته و قابل پیش بینی است.مردم بطور سنتی و موروثی زندگی كرده و حرفه و طبقه اجتماعی را از نسل گذشته خود به ارث می برند. بعلت عدم گسترش علم و دانش ، باورها و اعتقادات خرافی در عمق جان مردم ریشه دوانیده و زندگی آنها را به كندی به پیش می راند .در عصر صنعتی ابزار كشف شده و محصولات صنعتی نیز تولید و عرضه گردید . در این دوره خانوداه ، حرفه و محیط ابعاد خاصی یافته كه با حالت قبل متفاوت است.تغییر و تحول سرعت بیشتری به خود گرفته و علم و دانش در بطن زندگی مردم جای دارد . مقدار تولید افزایش یافته و شركتها و سازمانها با تمام دنیا ارتباط دارند.در تمدن صنعتی روند تغییرات بر خلاف تمدن كشاورزی گسسته و غیر قابل پیش بینی است.عصر سوم ، عصر فرا صنعتی است كه خصوصیت بارز آن گسترش شدید وسایل ارتباط جمعی و علم به تمام ابعاد زندگی بشر است.در این دوره افراد با كمك رایانه و سایر وسایل ارتباطی در هنگامی كه در منزل هستند به محیط كار و سایر قسمتهای زندگی مرتبط شده و قادرند وظایف سازمانی محوله را انجام دهند.نكته اساسی در نظریه تافلركه مورد توجه عموم قرار گرفته این مطلب است كه هر عصر دارای ابعاد فرهنگی خاصی است كه مختص آن عصر بوده و برای ورود به عصر دیگر می بایست فرهنگ آن كسب گردد.بعبارتی برای صنعتی شدن ، صرف واردات ماشین آلات و تكنولوژی تولید كافی نبوده و می بایست فرهنگ خاص آن صنعت و یا بعبارتی فرهنگ صنعتی نیز وارد گردد.در حقیقت با ورود تكنولوژی به كشور فقط به بعد سخت افزاری قضیه توجه شده و بعد نرم افزاری آن كه همانا فرهنگ آن است وارد نشده است.عدم توجه به این نكته اساسی تاثیر سوء بر روند حركت فعالیتها داشته و حداقل باعث كاهش بهره وری است.

زیرا ماشین وارداتی در سیستم ارزشی فرد جایگاهی نداشته و با الگوهای ذهنی وی همخوانی ندارد.به نظر می رسد بهترین رویكرد در ریشه یابی شایسته سالاری تمركز بر متون تاریخی و نحوه شكل گیری چنین فرهنگی در موارد مشابه در كشورهای صنعتی است. اساسی ترین و محكم ترین گام در تغییر فرهنگ كشاورزی كشورهای توسعه یافته بعد از انقلاب صنعتی و بدنبال آن با ارائه نظریه های كلاسیك مدیریت رخ داد.بستری كه تئوریهای كلاسیك مدیریت در آن متولد و به رشد خود ادامه داد منتج از عوامل متعددی است كه بررسی آن موید چالش فرهنگ كشاورزی و صنعتی و رویكرد اندیشمندان زمان در قبال آن است.از جمله عوامل موجد نظریه های یاد شده می توان به تغییرات بوجود آمده در زمینه های اقتصادی و اجتماعی اشاره نمود كه به دلیل دستاوردهای انقلاب صنعتی و استفاده از قدرت موتور و ماشین آلات در روند تولید ،حجم تولید از سطح صنایع دستی و یا كالایی هم به لحاظ وسعت استفاده از نیروی كار و هم میزان تولید افزایش یافت ( شعار مراكز تولیدی تا اوایل ۱۹۴۰ میلادی بر محور تولید انبوه قرار داشت ).تولید انبوه به تبع خود به سرعت بخشیدن در ارتباطات ، بویژه برای توزیع كالاها نیازمند بود كه همین امر از یك سو خطوط ارتباطی و از سوی دیگر توسعه شهرنشینی را فراهم ساخت.عوامل یادشده به همراه افزایش شدید در تعداد نیروی كار فعال كه با توجه به شرایط اقتصادی – اجتماعی موجود به ویژه در ارتباط با تقسیم كار زمینه ای برای تخصصی شدن مشاغل را فراهم كرد.

از سوی دیگر تفكر منبعث از دوره رنساس و دستاوردهای علمی زمینه ای را فراهم آورد كه ایمان به علم مورد توجه و تشویق قرارگرفت و همچنین كارآیی بعنوان ابزاری جهت استفاده بهینه از منابع بویژه از سوی مالیات دهندگان مطرح و از سوی اداره كنندگان جامعه مورد پیگیری قرار گرفت.شرایط فوق به همراه عواملی چون رقابت ، نهضت تجدید سازمان ، نظریه داروینیسم اجتماعی از جمله عوامل زمینه ای بودند كه اداره كنندگان مراكز صنعتی و اداری رادر برابر دو سئوال اساسی قرار دادند:

۱) جامعه چگونه می تواند سطح كارآیی در مراكز تولیدی و خدماتی را افزایش دهد؟

۲ ) وسیله و شیوه ایجاد انگیزه برای استفاده از توان افراد تابع چه عواملی است؟

این طیف از اندیشمندان برای پاسخگویی به دو سئوال فوق با توجه به شرایط توصیفی كه موید حالت گذر از تمدن كشاورزی به تمدن صنعتی است سه دسته نظریه در ارتباط با فرد (نظرات تیلور)، بیان اصول مدیریت (نظرا ت فایول) و ساختار سازمانی( نظرات وبر) ارائه كردند كه الگوهای زندگی مردم را دستخوش تغییر قرار داد.كانون توجه تئوریهای كلاسیك بر عقلایی كردن سازمان از طریق عینیت بخشیدن به هدف و ایجاد رسمیت قرار داشت.بعبارت دیگر در كلیه نظریه های كلاسیك تاكید بر قابلیت پیش بینی امور ، هدفمندی و استاندارد كردن فعالیتها است كه جهت تامین پاسخ دو سئوال مطرح شده( درخصوص كارآیی و استفاده از توان كاركنان) ارائه می گردد.بدین ترتیب می توان ویژگیهای ذیل را برای مكتب مدیریت علمی برشمرد:

۱) تاكید بر تجزیه و تحلیل فیزیكی كار

۲) توجه به حداكثر كردن تولید

۳) تاكید بر ارتباط مشخص بین انسان و ماشین (فرد با كار)

۴) نگرش جزئی نسبت به مسائل( جزء نگری )

۵) تاكید بر استانداردسازی فعالیتها

۶) تاكید بر مطالعه موردی و خاص در روش تحقیق.

این مكتب بر اساس مفروضاتی استوار گشته كه با توجه به ویژگیهای یاد شده تاثیر شگرفی در فرهنگ جامعه و انطباق الگوهای ذهنی مردم با پیشرفتها و حركتهای صورت گرفته(استفاده از بخار و موتور در صنعت)داشت.

▪ این مفروضات عبارتند از:

الف) تاكید بر داشتن یك روش شناسی علمی است.بعبارت دیگر عنصر اولیه در مدیریت علمی تاكید بر داشتن یك فلسفه علمی است كه مبتنی بر تجربه و مشاهده است.

ب) توجه به یك ارتباط مكانیكی بین افراد با مشاغلشان .

ج) توجه به انسان بعنوان یك موجود عقلایی كه با همین دیدگاه نیروهای شاغل در سازمان ، انسان اقتصادی اطلاق می گردند.

حمید قدردان

- وارن جی .كیگان،"مدیریت بازاریابی جهانی"،ترجمه:دكتر عبدالحمید ابراهیمی،انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی

۲- علی دهقان ، ”گزارش از یك فرایند فراموش شده ؛ فرهنگ صنعتی “، روزنامه همشهری، شنبه سوم خرداد ۱۳۸۲، سال یازدهم ، شماره ۳۰۵۸.

۳- رابینز استیفن، " تئوری سازمان"، ترجمه:الوانی سیدمهدی و دانائی فرد حسن ، انتشارات صفار.

۴- دراكر پیتر ، مدیریت آینده ، ترجمه عبدالرضا رضائی ، ناشر موسسه خدمات فرهنگی رسا.

۵- سید مهدی الوانی ، حسن دانائی فرد ، " مدیریت دولتی از نگاه نظریه انتقادی"، فلصنامه مطالعات مدیریت ، دانشگاه علامه طباطبائی، شماره ۲۵،۲۶- تابستان ۱۳۷۹.

۶- پی رابینز استیفن ، "مدیریت رفتار سازمانی" ، ترجمه پارسائیان علی و اعرابی سید محمد ، ناشر موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.