جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بر کتاب قانون چه گذشت


بر کتاب قانون چه گذشت

اکران عمومی فیلم کتاب قانون هم بی حاشیه نبود, از آن جا که میری برای ساخت اثری کمدی مضمونی چالش برانگیز و حساس را برگزیده بود, رویکرد انتقادی فیلم به برخی مناسبات فرهنگی و اجتماعی که در جامعه ایرانی حاکم است, نظرات ضد و نقیضی را به دنبال داشت

نزدیک به یک دهه پیش، شاید از میان کسانی که فیلم متفاوت و جالب توجه «قطعه ناتمام» را در جشنواره فیلم فجر دیدند، کمتر کسی پیش‎بینی می‎کرد که این جوان مستعد که با رویکردی متفاوت (پس از ساخت چند فیلم کوتاه) کارش را در سینمای حرفه‎ای شروع کرده و اثری دیدنی برای مخاطبان خاص را تدارک دیده بود، چند سال بعد یک کمدی مفرح و البته قابل قبول به‎نام «کتاب قانون» را ارایه خواهد کرد؛ فیلمی که از گیشه‎ای بسیار موفق نیز برخوردار می‎شود. اما مازیار میری برخلاف برخی از فیلم‎سازان که در مدار بسته سینمای به‎اصطلاح هنری و با مخاطب خاص و یا جشنواره‎ای ماندند و درجا زدند، ترجیح داد فیلم به فیلم بیشتر به سوی جذب مخاطب گام بردارد، البته نه به هر قیمتی؛ چه بسا برخوردار از ارزش‎های بالای سینمایی و دست آخر هم به این نتیجه رسید که فیلمی آبرومند را برای جذب تماشاگر انبوه روانه سینما کند که آن هم در نوع خود می‎تواند تجربه‎ای تازه برای او باشد، تجربه‎ای که الزاما نباید همواره در فراری دادن مخاطب از سینما و اختیار کردن ژست‎های سینمای نخبه‎پسند و دارای مخاطب خاص باشد. به‎ویژه آن‎که اگر با ارایه یک اثر متعارف که هم به‎واسطه جذابیت و نیز پرداخت سینمایی قابل توجه، در ارتباط با مخاطب هم موفق شود، آن وقت می‎توان تجربه‎های دیگرش را به‎عنوان تجربه پذیرفت و به حساب سرپوش گذاشتن روی نابلدی در کار با مدیوم سینما نگذاشت که چه دوست داشته باشیم و چه نه، به هر حال نبض سینما با مخاطب می‎زند.

این مسیر برای میری با رفتن به‎سراغ ستاره‎های سینما و استفاده از آن‎ها در فیلمی با محتوا و فرم متفاوت آغاز شد، استفاده از بازیگران در نقش‎هایی که پیش از آن اغلب برعهده نابازیگران گذاشته می‎شد و گاه نتایج فاجعه‎باری نیز برای فیلم‎ها داشت، البته استفاده از ستاره‎ها هم برای چنین فیلم‎هایی با فضای شدیدا رئالشان نیاز به آشنایی‎زدایی از آن‎ها دارد که رسیدن به آن کار هرکسی نیست. به این ترتیب بود که «به آهستگی» با وجود آن‎که اثری برای مخاطب خاص به حساب می‎آمد، به دلیل استفاده از محمدرضا فروتن از مخاطبانی بیشتر از حد معمول یک فیلم متفاوت با مخاطب خاص، برخوردار شد.

میری در گام بعدی علاوه‎بر پررنگ کردن رویکرد خود در استفاده از بازیگران حرفه‎ای، داستان‎گویی در سینما و استفاده از فرمی متکی به الگوهای کلاسیک سینما را نیز به کارش افزود و حاصلش «پاداش سکوت» اثری کاملا متفاوت با حال و هوای آثار پیشین میری از کار درآمد که نه فقط به‎دلیل تأثیر چنین رویکردی در پرداخت سینمایی «پاداش سکوت»، بلکه به خاطر رفتن به سراغ مضامین مرتبط به سینمای دفاع مقدس و استفاده از یکی از داستان‎های مطرح ادبیات دفاع مقدس به‎نام «من قاتل پسرتان هستم» نوشته احمد دهقان نیز در خور توجه بود. میری این داستان کوتاه را پرورش داد، خط داستانی‎اش را پررنگ کرد، از ستارگان سینما بهره برد و با پرداخت سینمایی کلاسیک و حرفه‎ای آن را به نمایش گذاشت و حتی برای اجرای پاره‎ای صحنه‎های زیر آب فیلم، یک تکنسین خارجی را نیز به ایران دعوت کرد تا حاصل کارش به‎لحاظ حرفه‎ای چیزی کم نداشته باشد.

«پاداش سکوت» اگرچه نشان از تسلط میری بر مدیوم سینما داشت، اما علی‎رغم تمام این ویژگی‎ها به‎لحاظ هنری چندان توجه منتقدان را جلب نکرد و مهمتر این‎که برخلاف انتظار سازندگان پاداش سکوت مقبولیتی در میان مخاطبان سینما نیافت و حضور پرویز پرستویی، مهتاب کرامتی و دیگر بازیگران شناخته شده فیلم، نتوانست تماشاگران چندان زیادی را به سالن سینما بکشد.

عدم موفقیت فیلمی که سازندگانش حساب زیادی روی کارکرد آن در گیشه بازکرده بودند باعث شد که گروه سه نفره مازیار میری به‎عنوان کارگردان، پرویز پرستویی به‎عنوان بازیگر و محسن علی‎اکبری به‎عنوان تهیه کننده با یکدیگر قراری بگذارند که این همکاری در پروژه‎ای دیگر نیز ادامه بیابد، در پروژه‎ای که باید تمام آن چیزی را که با «پاداش سکوت» محقق نشده بود، محقق می‎کرد تا حاصلش فیلمی باشد که مخاطبان زیادی را به سالن سینما بکشد، در عین این‎که چندان هم از سلایق و ایده‎آل‎های آن‎ها دور نبوده و درواقع به‎عنوان اثری مخاطب‎پسند، آبرومندانه نیز باشد.

در روزگاری که کمدی گونه غالب و موفق در سینمای بدنه‎ای (یا تجاری) ایران به حساب می‎آید، دور از ذهن نیست اگر این جمع سه نفره به این نتیجه رسید که اگر قرار است جذب مخاطب، پیشاپیش مشخص و تضمین شده باشد، راهی جز استفاده از گونه کمدی وجود ندارد، گونه‎ای که هرچند این روزها کاملا به ابتذال کشیده شده و رفتن به سراغ آن مستلزم راه رفتن روی لبه تیزی است که اگر هوشمندی و توانایی وجود نداشته باشد لغزشی صورت می‎گیرد که امکان دارد سازندگان فیلم با سر به وسط لجن‎زار ابتذال فیلمفارسی امروز سقوط کنند.

با چنین رویکردی بود که میری تصمیم گرفت به‎سراغ یکی از ایده‎های قدیمی که در ذهن داشت برود، ایده‎ای که همواره علاقه‎مند بود رویش کار کرده و براساس آن فیلمی بسازد. این ایده چیزی نبود جز رابطه میان ادیان مختلف و شکل‎گیری ارتباطی عاطفی میان دو فرد از دو دین مختلف و... میری براساس این ایده، طرحی را در اختیار محمد رحمانیان قرار داد تا بر اساس آن فیلم‎نامه «کتاب قانون» را بنویسد. جالب آن‎که رحمانیان بیشتر از آن‎که چهره‎ای سینمایی محسوب شود، از تشخص تئاتری برخوردار است، اما میری با اعتقاد بر این‎که رحمانیان نمایش‎نامه‎هایش را بسیار تصویری می‎نویسد، به رحمانیان اعتماد کرد و وقتی رحمانیان طرح میری را پروراند و فیلم‎نامه کتاب قانون را نوشت، او از حاصل کار راضی بود. حضور پرستویی در یک ضلع مثلثی که در «کتاب قانون» هسته اصلی محسوب می‎شدند، باعث شد که از همان ابتدا شخصیت اصلی فیلم‎نامه براساس ویژگی‎ها و قابلیت‎های پرویز پرستویی شکل بگیرد، خاصه آن‎که برخلاف انتظار پرستویی و میری، بسیاری بازی پرستویی در «پاداش سکوت» را کشیدن زحمتی بسیار برای تکرار نقش شمایل دانستند که پرستویی در فیلم‎های حاتمی‎کیا (و به‎طور ویژه در نقش حاج کاظم آژانس شیشه‎ای) به شکل بهتری به اجرا گذاشته بود؛ و حالا پرستویی نیز علاقه داشت فرصتی برای اعاده حیثیت و نمایش توانایی‎های بسیارش داشته باشد. البته میری با عنایت به توانمندی‎های پرستویی چنین زمینه‎ای را نیز برای او فراهم آورد که با بازی در نقش اصلی فیلم و همچنین چند نقش مکمل متفاوت مجال کافی برای به نمایش گذاشتن این توانایی‎ها داشته باشد.

ابتدا میری تصمیم داشت شخصیت زن فیلم روس باشد و بخش‎های خارجی فیلم را در مسکو جلوی دوربین ببرد، اما هنگامی که تمام تلاش او به در بسته خورد و نتوانست اجازه کار در روسیه را به‎دست آورد، دنبال آن رفت که قصه فیلم را به کشور دیگری ببرد، کشوری که لازم بود زمینه و آشنایی نیز با اسلام داشته باشند، تا این‎که پس از چند گزینه سرانجام به لبنان رسید. کشوری که هم مسیحیت در آن حضور پررنگی دارد و هم اسلام و البته زمینه‎های مساعدی هم برای کار یک گروه فیلم‎سازی ایرانی در آن‎جا وجود داشت. علاوه‎بر آن‎که لبنان از لوکیشن‎هایی برخوردار بود که می‎توانست بر ظرفیت بعدی فیلم افزوده و یکی از عوامل جذب بیشتر مخاطب باشد.

میری برای انتخاب لوکیشن‎ها و به‎ویژه بازیگر زن فیلم که از ابتدا قرار بود غیرایرانی باشد، به لبنان رفت و با همکاری پرستویی دست به این انتخاب زد. ابتدا در محافل سینمایی شنیده شد که بازیگر زن «کتاب قانون» فرانسوی خواهد بود کسی که برای اولین‎بار حضور در جلوی دوربین را تجربه می‎کند، اما بعد معلوم شد که این بازیگر یک لبنانی ـ فرانسوی مسیحی است که در بازیگری نیز بی‎تجربه نیست و علاوه‎بر بازی در یک فیلم ایرانی به‎نام «تولدی دیگر» ساخته عباس رافعی تجربه حضور در فیلم‎ها و مجموعه‎های تلویزیونی لبنانی را هم در کارنامه دارد که شهرتی نسبی را هم برای او به همراه آورده است. به هرحال، انتخاب دارین خمسه برای «کتاب قانون»، بعد از تست‎های فراوانی بود که پرستویی و میری از گزینه‎های بسیاری در لبنان انجام دادند، گزینه‎هایی که گفته می‎شود در آن‎ها حتی خوانندگان شناخته شده لبنان نیز دیده می‎شدند، آن‎چه سرانجام باعث انتخاب دارین خمسه شد، معصومیتی بود که در چهره این بازیگر وجود دارد که در پرستویی و میری مؤثری افتاد تا او را برای نقش مناسب تشخیص دهند.

استفاده از بازیگری لبنانی که به زبان فارسی آشنایی نداشت، در فیلمی که قرار بود در بخش‎هایی از آن فارسی صحبت کند، مشکلات زیادی را پیش روی گروه قرار داد، مشکلی که با آموزش‎هایی که برای دارین خمسه ترتیب دادند، به دشواری مرتفع شد، البته بدون آن‎که سرانجام این بازیگر فارسی را واقعا فرا گرفته باشد و اما در این میان نیز نقش پرستویی در استفاده درست از این بازیگر بسیار پررنگ بود.

فیلم‎برداری فیلم در لبنان و سپس ایران بدون مشکل خاصی پیش رفت و پس از طی مراحل فنی «کتاب قانون» در ابتدای سال ۱۳۸۷ آماده نمایش بود. اوضاع و احوال حکایت از آن داشت که «کتاب قانون» سرانجام اهداف تعریف شده سازندگان آن را تأمین خواهد کرد. اما مشکل از زمانی پدید آمد که فیلم برای دریافت پروانه نمایش به شورای صنفی ارایه شد. میری کپی دی‎وی‎دی فیلم را در اختیار اربابی قرار می‎دهد و ظاهرا وقتی او فیلم را تماشا می‎کند، به میری اطمینان می‎دهد که «کتاب قانون» بدون مشکل پروانه نمایش خواهد گرفت. اما چهارپنج روز بعد تماسی با میری گرفته می‎شود که خبرهای ناامیدکننده‎ای برای او دارد. گفته می‎شود از میان شورای نه نفره نمایش، پنج نفر آن‎ها که اکثریت جمع بودند با نمایش فیلم مخالفت کردند، مخالفانی که شایع است شاخص‎ترین آن‎ها جمال شورجه بود.

پس از اعلام این مخالفت بود که سازندگان فیلم به تکاپو افتادند و رایزنی‎های آن‎ها برای نجات فیلم آغاز شد. مازیار میری و تهیه‎کننده کتاب قانون در جلسات مختلفی حضور پیدا کردند تا با گفت‎وگو به نحوی مخالفان نمایش فیلم را قانع کنند، در این میان، حتی پرویز پرستویی نیز بی‎کار ننشست و در یک جلسه رسمی که مسئولین وزارت ارشاد از معاونت سینمایی گرفته تا وزیر حضور داشتند، می‎گوید که متأسف است برای دو سال از عمری که صرف بازی در دو فیلم «صد سال به این سال‎ها» (سامان مقدم) و «کتاب قانون» کرده و حالا این دو فیلم اجازه نمایش پیدا نکرده‎اند. در این میان، مازیار میری زحمت خود را بربادرفته می‎دید، چرا که شورا نهایتا موافقت کرد با حذف سی‎وپنج دقیقه از فیلم، اجازه اکران عمومی آن را صادر کند! پیشنهادی که حتی دل بی‎تفاوت‎ترین افراد نسبت به آثارشان را به درد می‎آورد و این پیشنهاد منطقی شورا یعنی آن‎که برای قابل نمایش شدن «کتاب قانون» یک سوم فیلم کوتاه شود! در نوع خود بسیار جالب توجه بود. به هر روی، سازندگان فیلم وقتی باب مذاکره را باز دیدند، چک و چانه‎زنی را آغاز کردند و نهایتا توانستند، با پایین آوردن این زمان، شورای نمایش را با حذف چند سکانس از فیلم و تغییر صدای برخی صحنه‎ها راضی به صدور پروانه نمایش سازند. اما ‎حل مشکل فیلم به این سادگی‎ها هم قابل اجرا نبود، چراکه حذف این سکانس‎ها به فیلم لطمه‎های جدی زده و شیرازه آن را از هم می‎پاشند، بنابراین میری ترجیح داد، برخی صحنه‎ها را با وجود آن‎که ماه‎ها که از ساخت فیلم گذشته بود، دوباره فیلم‎برداری کند. بنابراین دوباره بازیگر لبنانی فیلم را به ایران فراخواند، مدتی در انتظار آمدن این بازیگر گذشت و سرانجام وقتی او رسید، برخی صحنه‎ها دوباره فیلمبرداری شد که میری در تدوین مجدد فیلم، تقریبا با افزودن دو دقیقه مفید توانست برخی خلاءهای به‎وجود آمده را جبران کند اما این حذف و تغییرات بر خلاف انتظار سازندگان «کتاب قانون» مشکل فیلم را مرتفع نکرد، چراکه شورا به صدای برخی صحنه‎ها ایراد گرفت. بنابراین در بخش‎هایی از فیلم، دیالوگ‎ها به‎صورت دوبله با تغییر صدا همراه شدند تا این‎که بالاخره شورای نمایش راضی شد پروانه اکران عمومی فیلم را صادر کند، اما با این حال اجازه ثبت در هیچ گروه سینمایی به فیلم داده نشد! و ظاهرا تمام این مشکلات به دلیل آن بود که با وجود اعمال اصلاحات سینمایی آن زمان فیلم را در مجموع اثری مضر محسوب می‎کردند.

البته این پایان ماجرا نبود، ظاهرا دلخوری‎ مازیار میری بعد از صدور پروانه نمایش از آن بود که این فیلم هم به سرنوشت تأسف‎بار فیلم‎هایی دچار شده بود که دو دوره معاونت سینمایی جعفری جلوه با وجود در اختیار داشتن پروانه نمایش، امکان نمایش عمومی را پیدا نمی‎کردند!

به این ترتیب بود که یکی پس از دیگری فرصت‎های طلایی اکران فیلم که می‎توانست در جذب مخاطب مؤثر باشد، از دست رفت. ابتدا قرار بود فیلم در عید فطر سال پیش به نمایش در آید که میسر نشد و اکران آن به عید نوروز ۱۳۸۸ موکول شد، اما باز هم فرصت اکران نوروزی نیز برای «کتاب قانون» از دست رفت و ماجرا ماند برای روزهای پس از انتخابات که سینما ابتدا با یک دوره رکود روبه‎رو شد که زمان مناسبی برای اکران هیچ فیلمی نبود و به فروش فیلم بسیار جذابی چون «درباره الی» هم لطمه بسیار زد. سرانجام با تغییر وزارت و معاونت سینمایی در حالی‎که کارگردان معتقد است جعفری جلوه حتی در هنگام خداحافظی با معاونت سینمایی هم به وزیر جدید پیشنهاد داده بود «کتاب قانون» اکران عمومی نشود‏‏، سرانجام در پاییز امسال زمانی‎که مدتی از بازگشت سینما به شرایط متعادل خود گذشته بود «کتاب قانون» روی پرده رفت که با توجه به روزهای پرفراز و نشیبی که میری برای رفع مشکل فیلم گذرانده بود، برایش غنیمتی محسوب می‎شد. میری برای رفع مشکل فیلم علاوه‎بر اصلاحات، چک و چانه‎زنی، نامه‎نگاری‎های متعدد، نزدیک به شصت نمایش خصوصی هم برای مسئولین گذاشت تا شاید مشکل آن مرتفع شود و این همه دو سال زمان از او گرفت، دو سالی که میری عملا دست و دلش به کار دیگری نمی‎رفت تا تکلیف «کتاب قانون» مشخص شود.

وقتی فیلم روی پرده رفت، با وجود لطمه‎هایی که در اثر اعمال ممیزی با آن روبه‎رو شده بود، ظرفیت‎های جذب مخاطب خود را به نمایش گذاشت و تماشاگران بسیاری را به سالن سینما کشاند، اما اکران عمومی فیلم هم بی‎حاشیه نبود، از آن‎جا که میری برای ساخت اثری کمدی مضمونی چالش‎برانگیز و حساس را برگزیده بود، رویکرد انتقادی فیلم به برخی مناسبات فرهنگی و اجتماعی که در جامعه ایرانی حاکم است، نظرات ضد و نقیضی را به‎دنبال داشت که برخی را به واکنش واداشت تا نسبت به این رویکرد انتقادی که در نظر آن‎ها به سیاه‎نمایی جامعه ایرانی و مناسبات جاری در آن انجامیده بود، اعتراض داشته باشند، هرچند که در جبهه روبه‎رو برخی نیز بر این باور بودند که میری در روزگار ساخت کمدی‎های بی‎ارزش، اثری کاملا ارزشمند را ارایه کرده است که علاوه‎بر مایه‎های سرگرم کننده‎اش، حرف‎هایی برای گفتن دارد تا تماشاگر دست خالی از سینما بیرون نرود. به هرحال در طول دو سالی پرفراز و نشیبی که میری پشت سر گذاشت، اگرچه فیلم او جراحات مختلفی را بر پیکر خود دید، اما لااقل رویای نزدیک شدن به مخاطب را برای او محقق ساخت.

نویسنده: حمیدرضا امیدی سرور

منبع: پنجره ـ ۱۹



همچنین مشاهده کنید