سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا

فرهنگ در پرتو انقلاب اسلامی


فرهنگ در پرتو انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی و تحولات فرهنگی

ایجاد تحول وتغییر در نظام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از بارزترین نتایج یک انقلاب موفق است. انقلاب همزاد تحول است و بدیهی است که تحقق تحولات مورد نظر انقلاب، مهم‎ترین نتیجه آن است.

از میان عوامل گوناگون و مطالبات متعدد مردم، عوامل و مطالبات فرهنگی و مذهبی اصلی‎ترین محور حرکت این نهضت اسلامی بود. ایجاد تحولی جامع و همه‎جانبه بر اساس باورها، مکتب و اصول اسلامی که ایدئولوژی مبارزه را تشکیل می‎داد، اصیل‎ترین خواسته مردم‎‏ و‏‎جامع‎ترین نماد مبارزه آنها بود. اعتقاد راسخ به توانمندی‎های شگرف فرهنگ اسلامی و ایمان به ظرفیت‎های بالای آن در ایجاد تغییرات ارزشی مطلوب، در تقویت این دیدگاه مؤثر بود. فرهنگ اسلامی که قرن‏‎ها پیش توسط پیامبر گرامی اسلام(ص) و پس از ایشان توسط امامان معصوم (ع) به جهان عرضه شده بود، به لحاظ حوزه گسترش آن در شئون اساسی زندگی و همچنین فطری بودن و جامع‏‎نگر بودنش، توانمندی خود را به عنوان ابرفرهنگ مستقل و متعالی نشان داده بود. توجه به ارزش‎های والای انسانی نظیر آزادی، برابری، برادری، امانتداری و... و محور همه این ارزش‏‎ها یعنی اعتقاد و ایمان توحیدی به خداوند متعال، موجب شده بود تا جان‎های تشنه دل‎خستگان روز به روز و بیش‎تر از پیش متوجه این فرهنگ غنی شود.

به شهادت تاریخ، این فرهنگ با جانمایه‎های توحیدی خویش در برخورد با فرهنگ ایرانی، فرهنگ جامعی پدید آورد که ضمن بهره‎برداری از ایدئولوژی غنی اسلام، اصالت‎های ایرانی خویش را که تعارضی با مکتب نداشت، حفظ نمود و فرهنگ درخشان و پرسابقه ایرانی ـ اسلامی را ایجاد کرد. غنای فرهنگ ایرانی سبب شد تا نقش فرهنگ‎ساز دین در این زمینه اصیل و مستعد، درخشش دیگری یابد و فرهنگ ایرانی ـ‌ اسلامی به یکی از متعالی‎ترین و غنی‎ترین فرهنگ‎های جهان آن روزگار و امروز تبدیل شود. تراوش فرهنگی معارف اصیل اسلامی در زمینه‎های ایرانی، موجب تعمیق تأثیرات پایدار فرهنگی گردید. از سوی دیگر غنای این فرهنگ درخشان و سطح بالای تأثیرگذاری‎اش موجب شد در طول تاریخ ایران، فرهنگ‎پذیری ایرانیان از فرهنگ‎های دیگر به شدت کاهش یابد.‏

‏ ۱۴۰۰ سال پس از پذیرش اسلام در ایران، انقلاب اسلامی برای تجدید حیات این فرهنگ اصیل به وقوع پیوست. حکومت پهلوی و وابستگان و همفکران آن تحت تأثیر فرهنگ غربی، نقش وجایگاه فرهنگ غنی اسلامی ـ ایرانی را در سیاستگذاری‎های فرهنگی کشور به دست فراموشی سپرده بودند و به دلیل جدا بودن سیاست‎های فرهنگی از ریشه‎ها‎ی تاریخی و هویتی ایرانیان، فرهنگ ملی را به شدت در معرض آسیب قرار داده بودند. یکی از آسیب‎های جدی‎ای که بر پیکره این فرهنگ وارد شد، حاصل تلاشی بود که در جهت سکولاریزه کردن فرهنگ و زدودن نقش دین از اجزای آن شکل گرفت. بر کسی پوشیده نیست که راهکار فرهنگی رژیم پهلوی آن بود تا اسلام به عنوان یک فرهنگ برتر کنار گذاشته شود.

راهکار اصلی رژیم پهلوی سکولاریزه کردن فرهنگ ملی بود. این امر به همراه راهکاری دیگر یعنی توسعه گفتمان‎های نژاد پرستانه و معرفی ایران به‎عنوان جامعه‎ای آریایی سبب شد که ویژگی‎های مشکل آفرین اسلام سامی پررنگ و برجسته شود. علاوه بر اینها کوشش‎هایی صورت گرفت تا اسلامی به عنوان نتیجه تهاجمی عربی و دلیل اصلی عقب ماندگی ایران معرفی شود. محمدرضا از موضوعات و مباحث مربوط به گذشته قبل از اسلام استفاده کرد تا هویت خود را بر پایه یک تمدن بزرگ مبتنی بر ارزش‎های فرهنگ آریایی استوار سازد. او برای رسیدن به این هدف، سیاست‎هایی را مبتنی بر تأکید بر گذشته قبل از اسلام ایران طراحی کرد. برای نمونه می‎توان به پشتیبانی از طرح‎های مربوط به باستان‌شناسی مانند از زیر خاک درآوردن پایتخت‎های هخامنشیان و ساسانیان، جشن‎های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی که در تخت‎جمشید برگزار می شد، معرفی تقویم جدید بر اساس جلوس کوروش کبیر به جای تقویم اسلامی، اشاره کرد.

رضا شاه که در زمینه سکولاریزه کردن فرهنگ از کمال آتاترک متأثر شده بود، از مدت‎ها پیش این امر را به عنوان راهکار اصلی سلسله پهلوی معرفی کرده بود. کمال‎آتاترک سکولاریسم را جزء ضروری و لاینفک نوسازی و تغییر اجتماعی می‏دانست. به اعتقاد وی: سکولاریسم نه‎تنها جدایی دولت از نهاد‎های اسلامی بلکه آزادی فرد از مفاهیم و اعمال سنتی را نیز در بر می‎گیرد.

هنگامی که فاجعه کشف حجاب توسط رضاخان و تحت تأثیر مکتب کمالیسم به وقوع پیوست، هویت سکولار وی به شکلی آشکار پدیدار گشت. محمد رضا نیز سعی داشت با اهمیت دادن به آداب و رسوم پیش از اسلام و معرفی این آداب به عنوان منشا تمدنی بزرگ، آنها را معارض با دین جلوه دهد. انقلاب اسلامی بیش از هر چیز در پی تجدید حیات فرهنگ اصیل اسلامی ـ ایرانی بود. رهبر معظم انقلاب این تجدید حیات را چنین توصیف می کنند: "انقلاب اسلامی که‌ آمد، مثل مشتی به سینه مهاجم خورد و او را به عقب راند و تهاجم را متوقف کرد.در روزهای اول پیروزی انقلاب رفتار اجتماعی مردم ظرف مدت کوتاهی تغییرات اساسی پیدا کرد و ارزش‎هایی چون گذشت‌، قناعت‌، همکاری و گرایش به دین افزایش و اسراف و آز و طمع تقلیل یافت. این تحول فرهنگی متأثر از فرهنگ اسلامی بود. هر چند برای تعمیق آن سال‎ها وقت لازم است".

انقلاب اسلامی که هدف اصلی‎اش رشد و تعالی انسان بود، بیش از آنکه در پی اصلاح ساختار اجتماعی فرهنگ باشد، به دنبال اصلاح انسان‎ها بود و بنابراین در پرتو آن، اخلاق و تربیت اسلامی شکل گرفت. توجه به ایمان، اخلاق و تقوی، به عنوان ارزش‎های راستین فرهنگی نیز از ویژگی‌های منحصر به فرد انقلاب در مقایسه با سایر انقلاب‎هاست. انقلاب اسلامی علاوه بر بهره‎گیری از آموزه‎های غنی فرهنگ ایرانی ـ اسلامی در روند تکاملی این فرهنگ نیز تأثیرات عمیقی ایجاد کرد. انقلاب اسلامی از آن جهت که بر اساس ایدئولوژی اسلامی شکل گرفته بود، موجب تسریع پدیده تکامل فرهنگی شد. حرکت به سوی کمال و رشد انسان‏‎ها، مبنای دعوت به سوی دین است و ایدئولوژی اسلامی نیز با تکیه بر این معنا شکل گرفته است. حرکت کلی نظام به سمت جامعه ایده‎آل اسلامی - در صورت تحقق - می‌توانست تا معارف دین را در خلأهای موجود، نفوذ داده، اهداف جامعه را به سوی اسلامی شدن پیش ببرد.

● انقلاب اسلامی نه تنها بر فرهنگ

ایرانی ـ اسلامی، بلکه بر فرهنگ مبارزات آزادیخواهانه در سراسر دنیا تأثیر گذاشت و فرهنگ مبارزه با استکبار را در قالب ایدئولوژی مکتب اسلام، به همه آزادیخواهان جهان معرفی نمود.

به اهتمام: مصطفی یاسینی