جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ده روزه عمر این همه افسانه ندارد


ده روزه عمر این همه افسانه ندارد

منوچهر همایون پور خواننده قدیمی تا روزهای آخر عمر تقریباً به هیچ عارضه جسمی ای دچار نبود فقط گاه از درد مفاصل می نالید و دیگر عوارضی كه مربوط به كهولت و پیری است او با روحیه ای مثال زدنی در ماه آخر عمرش در انتخابات هیات مدیره كانون خوانندگان ایرانی در تالار وحدت و یكی دو برنامه تلویزیونی حضور یافت

منوچهر همایون پور خواننده قدیمی تا روزهای آخر عمر تقریباً به هیچ عارضه جسمی ای دچار نبود. فقط گاه از درد مفاصل می نالید و دیگر عوارضی كه مربوط به كهولت و پیری است. او با روحیه ای مثال زدنی در ماه آخر عمرش در انتخابات هیات مدیره كانون خوانندگان ایرانی در تالار وحدت و یكی دو برنامه تلویزیونی حضور یافت. در ششمین شب نوروز ۱۳۸۵ و درست در میانه پخش برنامه موسیقی چهار از تلویزیون همایون پور در منزل خود دچار عارضه تنفسی می شود. اما به رغم اصرار خانواده اش بر رساندن او به بیمارستان، ترجیح می دهد تا مصاحبه دكتر اسماعیل آذر با خودش را تا انتها ببیند.

پس از پایان برنامه كه آن شب بینندگان زیادی آن را تماشا كردند، همایون پور در بیمارستان مهراد بستری می شود. پزشكان مشكل جدی ای در او مشاهده نمی كنند اما فردا صبح كه همسر همایون پور به بیمارستان برمی گردد، متوجه می شود كه او در ساعت ۳ بامداد از جهان خاكی رخت بربسته است. مرگ او به آرامی اتفاق افتاد. درست به آرامی حضور كوتاه مدتش در خوانندگی در سال های جوانی و پس از آن سال ها تحقیق و پژوهش ادبی و حضور در محافل هنری و موسیقایی... عجیب اینكه عباس شاپوری و علی تجویدی دو آهنگساز و نوازنده به نام و هم نسل همایون پور نیز چند روز قبل تر درگذشته بودند. فقدان این سه هنرمند در واقع تلنگری بود بر همه ما كه به ویژه در سه دهه اخیر، آنچنان كه باید و شاید، از هنر و تجربه این نسل بهره نبردیم. نسلی كه تحقیقاً بی جایگزین به نظر می رسند و نسل حاضر دست كم به لحاظ حس و حال و «آن» ویژه آثار موسیقایی فرسنگ ها با آنها فاصله دارند. همایون پور با زبان گویا و صراحت لهجه خاص خود همواره می كوشید تا موسیقی ناب را به جوان ترها بشناساند و این فاصله را كوتاه كند. اما هیچ گاه منكر گذر زمان و دل آزردگی از ایام نمی شد و سعی نمی كرد خود را به اندازه یك جوان امروزی توانا نشان دهد.

روزی در محفلی، یكی از علاقه مندان موسیقی با بیان ضرب المثل «دود از كنده بلند می شود»؛ شروع به تعریف و تمجید از سرزندگی و شادابی همایون پور كرد. اما او ضمن تشكر از ابراز محبت آن دوست، شعری را خواند كه همیشه در آواز ماهور اجرا می كرد: «روز پیری پادشاهی هم نمی آید به كار/ زندگی در خاكبازی های طفلان است و بس!» همایون پور هرچند هنوز هم دلش می خواست تا آوازهایی را بخواند و منتشر كند اما تا سال ها امكان عرضه آثارش را پیدا نكرد و بعد هم كه این فرصت پیش آمد دیگر پیری از راه رسیده بود و...

●●●منوچهر همایون پور در سال ۱۳۰۳ در بروجرد به دنیا آمد. این كودك آنچنان كه بعدها خود می گفت در دوره دبستان بیش از همه به درس شعر و ادبیات فارسی علاقه نشان داد. منوچهر با از بر كردن و خواندن اشعار فارسی در سر صف مدرسه نخستین حضورهای خود در جمع را تجربه كرد. عشق به ادبیات گرانبهای فارسی، منوچهر را به سمت گوش دادن به صفحه های آواز خوانندگان قدیم ایرانی سوق داد. هنرمندانی چون تاج، قمر، روح انگیز، ادیب و ظلی كه هر یك اثر خود را بر صدای او گذاشتند و به مرور به كار تكمیل هنر او آمدند؛ چرا كه منوچهر از سنین ۸-۷ سالگی تصنیف ها و آوازهایی را كه دوست می داشت بر لب زمزمه می كرد. او در جایی به كنایت استاد خود را همین آثار دانسته است:

«استاد تو عشق است، بدان جا چون رسیدی/ عشقت به زبان حال گوید چون كن»

ضمن آنكه پس از تاسیس رادیو، پخش زنده ساز و صدای استادان موسیقی با حجمی دلپذیر برای او بهترین كلاس محسوب می شد. كلاسی كه دو سال بعد از راهیابی همایون پور به رادیو در سال ۱۳۲۶ در محضر «ابوالحسن صبا» یگانه موسیقی ایرانی به شكل حضوری و مستقیم تبدیل شد. همایون پور همواره از این اتفاق به عنوان بزرگترین و مهمترین رویداد زندگی خود نام می برد. چرا كه در نزد صبا پایه های ضرب و ریتم و بعضی گوشه های مشكل ردیف آوازی و همچنین شیوه های تلفیق شعر و آهنگ را فرا گرفت. در كنار این ها با همكاری اركستر های مختلف رادیو به سرپرستی هنرمندانی چون ابراهیم منصوری، جواد معروفی، روح الله خالقی و حسین یاحقی آثار فراوانی را اجرا كرد و صدای خود را به خانه های مردم برد. همایون پور در آواز خوانی خود را به «سبك و اسلوب سپاهانی، با ویژگی تلفظ صحیح شعر و انتخاب آن متناسب با زمان و مكان» پایبند می دانست. متاسفانه بیشتر این آثار دستخوش نامهربانی های زمانه شدند و از بین رفتند و همایون پور تنها در سال های پایانی حضور در رادیو - در اواخر دهه سی- به بازسازی تعدادی از آنها پرداخت. از ترانه های مشهور او می توان به نوای چوپان، راز هستی، عهد شكن و از همه مهم تر افسانه عشق در ابوعطا با شعر معروف پژمان بختیاری اشاره كرد. همایون پور بیتی از این ترانه را همواره سرلوحه زندگی خود قرار می داد:

«تا چند كنی قصه اسكندر و دارا

ده روزه عمر این همه افسانه ندارد»

بهرام سارنگ خواننده ای كه این تصنیف را موقع خاكسپاری همایون پور در قطعه هنرمندان اجرا كرده درباره او می گوید: «ایشان بسیار خوش برخورد بود و فروتنی خاصی داشت. همیشه دانسته های خود را به راحتی به جوانان انتقال می داد. در مقابل هیچ پرسشی نمی گفت حالا باشد تا بعد جواب دهم! از نظر ادبی حتی با جزئیات اشعار به خوبی آشنا بود. معتقد بود كه اساس و پایه موسیقی آوازی ما بر شعر بنا شده و اگر كسی در این زمینه سست بنیاد باشد آواز او بر دل نخواهد نشست. همچنان كه حرف ها و آواز های او به خوبی بر دل ها می نشست.»

همایون پور در آواز سبك و سیاق و صدای ویژه خود را داشت. از دید تخصصی پس از شنیدن صدای او معلوم می شد كه پیش كسی آموزش مستمر ندیده اما در عین حال صدایش چنان از صلابتی برخوردار بود كه نشان از انس و الفت و حشر و نشر او با بزرگان موسیقی داشت. «به قول شجریان تحریر های غنه همایون پور از كمتر خواننده ایرانی شنیده شده و تنها جمال وفایی توانست تا حدودی به این سبك نزدیك شود. شجریان همواره كار همایون پور را می ستود.» مظفر شفیدی شاگرد برجسته محمد رضا شجریان با بیان این مطلب بر صریح اللهجه بودن و رك گویی همایون پور تاكید می كند. سید مهدی میر مهدی خواننده و از دوستان آن زنده یاد درباره صراحت لهجه همایون پور خاطره جالبی را نقل می كند: «روزی در جلسه ای یك خواننده نسبتاً جوان آواز خوبی با همراهی ساز سه تار اجرا كرد با فضای خوبی كه به وجود آمده بود درست قبل از فرود آمدن ساز در مایه اولیه، خواننده دیگری بلافاصله شروع به خواندن كرد. مرحوم همایون پور كه در جلسه حضور داشت با صراحت ویژه خود به خواننده دومی گفت هیچ گاه صحیح نیست كه دو خواننده به صورت پی درپی و بدون فاصله از آواز یكدیگر شروع به خواندن كنند. الان فضای این جا پر از حس صدای خواننده قبلی است. هر صدایی رنگ و حس ناب خود را دارد و باید میان اجرای دو آواز از دو شخص متفاوت فاصله و تنفسی وجود داشته باشد. مگر اینكه دو خوانندگی با هماهنگی قبلی بخواهند به همخوانی و هم آوایی بپردازند كه داستان جداگانه ای را می طلبد. همایون پور همیشه با همین صراحت نظر خود را ابراز می كرد.»

ناصر مجرد دیگر خواننده و دوست همایون پور نیز خاطرات زیادی از كوهپیمایی به همراه آن هنرمند از دست رفته دارد و می گوید: «ایشان تا همین سه سال پیش با وجود سن بالا مرتب به مسیر دركه سر می زد. در مسیر كوهپیمایی ضمن اجرای آواز در مورد شرایط موجود موسیقی صحبت می كرد و حتی كار تك تك خوانندگان را نقد می كرد. مثلاً می گفت فلانی باید بیشتر قدر صدا و جوانی خود را بداند و از این گونه اظهارنظرهای دلسوزانه و كارشناسی. مطلب مهمی كه همایون پور همیشه به آن اشاره می كرد دلخوری او از بازخوانی و بازسازی آهنگ های قدیمی بود. او معتقد بود كه هیچ خواننده ای نباید اثر شخص دیگری را دوباره خوانی كند و به سلیقه خود تحریرها و پیچ و تاب آن را كم و زیاد كند. چرا كه هر آهنگسازی آهنگ خود را مخصوص یك صدا با وسعت و رنگی ویژه می سازد و این ویژگی ها در طول سال ها در گوش مردم نقش بسته و ماندگار شده است و نباید به این خاطرات باارزش و قدیمی دست زد.»

دیگر ویژگی همایون پور اطلاعات ویژه ادبی و محفوظات شعری او بود. او در كنار كار موسیقی روزبه روز دامنه مطالعات ادبی خود را گسترش داد. از میان شاعران به حافظ شیرازی اعتقادی ویژه داشت. همواره یادداشت های زیادی در مورد او می نوشت كه امیدواریم روزی منتشر شود. همایون پور علاوه بر كلكسیونی ارزشمند از عكس های قدیمی خاطرات زیادی از انس والفت خویش با قدما در سینه داشت و به مناسبت آنها را می نوشت یا برای هنردوستان تعریف می كرد گویا مجموعه این عكس ها و خاطرات به صورت مجموعه ای در دست انتشار است. هر چند كه خود او اینك به خاطره ای در هنر موسیقی ایران زمین تبدیل شده است. انگار بی دلیل نبود كه در سال ۱۳۸۰ به هنگام انتشار آلبومی از آثار قدیمی خود نام «دیروزی ها» را بر آن گذاشت. او سال ها بود كه حقیقت گذشت زمان و گذر عمر را پذیرفته بود...

علی شیرازی



همچنین مشاهده کنید