جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
تمثیل و نماد پردازی در موسیقی
زبانِ ویژهای متشكل از استعاره و نمادپردازی باید برای انتقال پیام موسیقی به كار گرفته شود، زیرا موسیقی در كلام نمیگنجد. در این لحظه، مرموزترین و پنهانیترین بخش از زیباییشناسی موسیقی مورد توجه قرار دارد؛ یعنی بخشی كه برای منتقدان و نوازندگان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
هر آنچه میگوییم، حتی آواهای ساده مبین چیزی هستند. مسئله این است كه این گفتهها چگونه از سوی دیگران درك میشوند. انواع نیرو، انرژی، تنش و آرامش از موسیقی ساطع میشوند كه فقط به شیوهای نمادین قابل دركاند. ما همگی با نمادهایی مانند صلیب به نشانهی مسیحیت، شمشیر به نشانهی ارتش و یا پرچم برای ملت آشناییم. این نمادها و بسیاری دیگر از سوی ما مورد استفاده قرار میگیرند و معانی شان برای همه روشن است. ولی نماد در موسیقی نوعی همراهی اختیاری دو عنصر مجزا است؛ اندیشهای كمابیش عینی در همراهی موسیقی بدونِ عینیت قرار میگیرد و هدف آن است كه موسیقی اندیشه را جذب كند و تغییر دهد. ولی هر چند اندیشه، عمدتاً و به قوت، تقلیدی تصویرگونه است، اندیشه، اندیشه باقی میماند و موسیقی همان موسیقی است. اندیشه صرفاً زمانی اندیشه است كه در قالب كلمات بگنجد، ولی اندیشههای موسیقایی تنها در قالب صداها میگنجد.
نماد در اصطلاح به شیء قابل رؤیتی اطلاق میشود كه شباهت به چیزی را به ذهن مینمایاند كه نشان داده نشده ولی در تداعی تشخیص داده میشود. نماد ابزاری غیر قابل احتراز برای تفكر است و آگاهی از نظریههای مرتبط با نمادپردازی و درك نماد برای نوازنده اهمیتی اساسی دارد. این نظریهها بسیار فراتر از تقلید محض و توصیفپذیری گسترشیافتهاند و بر طرح و بافت آواها تأثیر گذاشتهاند. نماد موسیقایی در نتیجهی تعامل میان اندیشهی بیان شده در متن یا عنوان اثر و فن تصنیف به وجود میآید. نماد ممكن است از نوع گرافیكی باشد و گاه صرفاً از طریق علائمِ نشانهگذاری درك شود، یا اینكه جوهری موسیقایی یعنی ملودی یا الگویی ریتمیك باشد، یا اندیشهای معین، مانند یك لایت موتیف كه برای نمونه در یك پرلود كرئال ۱ متن اصلی آن شناخته شده است. نمادپردازی ابزاری جایگزین برای بیان مجازی است كه به وسیلهی آن چیزها مستقیماً معرفی نمیشوند بلكه به وسیلهی نشانههایی نمایانده میشوند كه خود چیزی به جز آن چه معنی میدهند، هستند. مسئلهی اصلی صریحاً به رابطهی میان نشانه و معنی هنگام تغییر این دو بازمیگردد. موسیقی، بویژه آنچه موسیقی قدیم نامیده میشود، از تمثیل، نمادپردازی و «تفسیر متن» اشباع شدهاست و همهی آنها مستلزم فعالیت ذهن نوازنده و شنوندهاند. نمادپردازی ممكن است درك شود، مورد سوءتفاهم قرار گیرد، یا اینكه به كل دست نیافتنی باقی بماند؛ لیكن وقتی به نمادها دست نمییابیم باز موسیقی بیمفهوم نخواهد بود. در این مورد، منظور انتقال یك اندیشه یا نگرش به یك گروه موسیقایی در هماهنگی با قواعد غیرمفهومی و خودایستای موسیقی است. نمادپردازی هر چه گستردهتر باشد، مشمول تفاسیر متعددتری خواهد شد و نمادهای ناآشنا تنها پس از مطالعه قابل درك میگردند. به همین دلیل، تجربهی موسیقی قدیم و ناآشنا، حتی برای آنها كه قادرند نمادها را رمزگشایی، كنند دشوار است. نمادپردازی در موسیقی به لحاظ بصری، شنیداری و یا در اثر تركیبی از این دو صورت میگیرد. با آنكه نمادپردازی ممكن است به شیوهای ملموس عواطف و حالات را نشان دهد، ولی میتواند كاملاً انتزاعی باشد و برای گوش تعلیمنیافته قابل بازیابی نباشد. در این زمینه، مهمترین چیز آن است كه نماد موسیقایی هدفش را به وضوح نمینمایاند؛ زیرا از آنجا كه موسیقی از توان ارائهی متفاوتی برخوردار است، اندیشه دستنخورده باقی نخواهد ماند. اندیشه در موسیقی حل میشود و احتمالاً حالتی را مینمایاند. اگر قرار باشد معنایی مطلق منتقل شود، آرایههای غیرموسیقایی باید افزوده شوند. در حقیقت، حتی اگر هیچ گونه نمادپردازی مورد نظر نباشد، همچنان شنونده میتواند معانی نمادینی را به موسیقیای كه گوش میدهد نسبت دهد؛ هرچند موسیقی آوازی میتواند دور از بیان احساسات باشد و موسیقیسازی میتواند صِرفاً به بازی عضلات و انگشتان منحصر شود. در هر دو مورد، شنونده، نوازنده و حتی تاریخ دان موسیقی قادرند معانی نمادین متفاوتی را در آن بازیابند. از سوی دیگر، آنچه برای یك آهنگساز حائز معنی نمادین است، میتواند برای نوازندهای كه موسیقی را تفسیر میكند یا برای شنوندگان فاقد چنان معنایی باشد. معمولاً ملودی احساس نوعی تجربه را به وجود میآورد، حتی اگر به مرجعی اشاره نكند. نوع و میزان نمادپردازی طی زمان متحول میشود، ولی ظاهراً هیچ گاه نمادها كاملاً از موسیقی حذف نمیشوند. نماد در كنار سبك و صورت به ماهیت و جوهر موسیقی تعلق دارد و به این ترتیب، مقولهی ادراكی اصیلی را به وجود میآورد كه نوازنده نمیتواند از آن غافل شود و یا آن گونه كه نوكلاسیكگرایان در نظر داشتند، با قطعیت كنار گذاشته شود. هنگام تركیب نماد، تأثیر و مرجع، انواع نمادهای موسیقی تعیین و توزیع میشود. اندیشهی حركت به آسانی به لحاظ بصری و شنیداری تجلی موسیقایی مییابد و بیتردید سازماندهی زیروبمی اصوات، مفهوم حركت را القا میكند. در پرلود كرئال باخ، «از قعر به سوی تو فریاد برمیآورم»، ملودی در فواصل بالارونده پیش میرود. در اوراتوریو ۲ هندل ( Handle )، جاشوآ از ماه و خورشید میخواهد كه پایدار بمانند. صحنهای خارقالعاده و تقریباً تصویرگونه ارائه میشود و تمام اصوات و سازها لحظهای باز میایستند. با اینهمه، تأثیری موسیقایی ایجاد میشود و نمادهای نشانهگذاریشده به آنچه «موسیقی دیداری» خوانده میشود قابلتغییرند؛ زیرا در این شرایط صرفاً با نگاه به تصویر گرافیكی نتها میتوان به معنی دست یافت. نتهای سیاه میتوانند به نشانهی مرگ یا عزاداری به كار روند. علامت دیز ۳ ممكن است نشانهی مصلوب شدن باشد، نت یا آكوردهای ۴ كشیدهتر میتوانند خوابیدن یا ابدیت را بنمایانند و جز آن. فرد ناآشنا با تاریخچهی موسیقی ممكن است تشخیص ندهد كه چرا پس از آوازهای مسیح در پاسیون ۵ باخ، آكوردهایی آرام و مدتدار نواخته میشوند. ولی باخ از این نكته آگاه بود كه در صحنههایی از اپراهای ونیزی از این ابزار در قطعات آوازی مذهبی به منظور به تصویر كشیدن مرگ، جهان دیگر، ارواح یا فاجعهای قریبالوقوع استفاده كند. چنین صحنههایی از زمانِ كاوالی ( Cavalli ) ( اُرفئو ) تا گلوك ( Gluck ) و موتسارت ( Mozart ) ( ایدومِنهئو ) مورد توجه قرار داشتهاند و معاصران نیز از ارجاعات آنها مطلع بودهاند.در قرون پانزدهم و شانزدهم، بویژه در كاننهای ۶ آهنگسازان هلندی، نمادپردازی تصویری به اوج رسید؛ برخی خلاقیتهای گرافیكی آهنگسازان فرانسوی و فنلاندی نیز برای نمونه در آوازهای عاشقانه قابلتوجه است كه در آنها، نتها به گونهای سازمان مییافتند كه شكل قلب را بنمایاند. در مرحلهی بعد انواعی از نمادپردازیها مورد توجه قرار میگیرد كه میتوان آنها را نمادپردازی جمعیتشناختی نامید. در این شرایط یك صورت یا ریتم شناختهشده به گونهای گسترش مییابد كه نشانهی مردم یك ناحیه یا یك ملت باشد؛ برای نمونه، باركارول ۷ ونیزی از این نوع است. همچنین میتوان به تقلید طبیعی از آواز پرندگان و صدای باد و یا آب رودخانه و جز آن اشاره كرد. این نوع نمادها تاریخچهای مخصوص به خود دارند: برخی باقی میمانند، برخی دیگر از میان میروند، برخی با معنایی دیگر به حیات خود ادامه میدهند، برخی مؤید یك دورهاند، و برخی دیگر صرفاً سبك یك آهنگساز را مینمایانند. حتی وقتی دركی جهانی از نمادها حاصل میشود، ممكن است از خاطر بروند؛ زیرا نمادهای یك دوره طی تحول روندهای فرهنگی ناآشنا میگردند و گاهی نمادهای یك دورهی سبكی جایشان را به نمادهای دیگر میدهند. هرگاه سنت قدرتمند باشد، عمر نهادها به طور قابلتوجهی كاهش مییابد. حركت كروماتیك، بویژه كروماتیك كاهشی در فاصلهی چهارم، كه غم یا درد را نشان میدهد، از قرن شانزدهم تا قرن بیستم به كار گرفته میشد. ولی باید به خاطر داشت كه تاریخ، نمادها را به قرارداد مبدل میكند و معانی متداعی را از میان میبرد. در حقیقت، تمام نمادها در نتیجهی قرارداد و توافق عام و گونهای فردگرایی پدید میآیند. این مسئله دریافت و تجربهی تمثیل را برای نوازنده یا شنوندهای كه در زمانی دور از این قراردادها قرار دارد مشكل میكند. آن گاه كه ماتیسون ( Mattheson ) دربارهی به تصویر كشیدن عواطف صحبت میكند، مقصود او برگردانِ موسیقایی آنها نیست، بلكه قیاسی مخیل است كه ذهـن بـه وجـود مـیآورد. به اعتقاد مانفرد بوكوفْزر ( Manfred Bukofzer )، عواطفی كه نظریهپردازان دورهی باروك مد نظر دارند با احساسات ما همسان نیست، بلكه آنها را باید به مثابهی گروهی از رفتارهای نوعی و نسبتاً ایستای ذهنی توصیف كرد كه به وسیلهی اشكالی مرتبط ارائه میشوند. این اشكال آنچنان كلیشهای و دورند كه ما فقط نوعی سازمانبندی موسیقایی تكرارشونده را درمییابیم. همانطور كه شاهد بودیم، مایهی موسیقی میتواند مبنای نوعی نمادپردازی تمثیلی واقع شود.هنگامی كه معنی به وسیلهی تصویرپردازی بصری یا علائم زبانی حاصل شد، این نوع نمادپردازی درك میشود و موسیقی برنامهریزی شده از این نوع است. ولی اكنون گونهای نمادپردازی مورد توجه قرار دارد كه فراتر از چنین تصاویر سادهای است و آن نمادپردازی كاملاً انتزاعی اعداد است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست