سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

خصوصی سازی یا اختصاصی سازی


خصوصی سازی یا اختصاصی سازی

در اكثر كشورهای جهان خصوصی سازی فرودگاهی انجام شده و می شود هدف از خصوصی سازی در این كشورها به دلایلی چند بوده است

مطابق اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هواپیمائی،‌ كشتیرانی، ‌راه و راه‌آهن در بخش دولتی جای می‌گیرند و به صورت مالكیت عمومی و در اختیار دولت هستند.

در عین‌حال بخش‌ خصوصی شامل صنعت، تجارت و خدمات است و فعالیت این بخش مكمل فعالیت‌های اقتصادی دولتی و تعاونی ذكر شده است. نگارنده در این یادداشت امكان‌سنجی خصوصی‌سازی در حمل‌ونقل هوائی و ریلی را بررسی كرده و تاكنون تا چه اندازه در صنایع حمل‌ونقل هوائی و ریلی خصوصی‌سازی و یا به‌عبارتی اختصاصی سازی صورت گرفته است.

● خصوصی سازی در صنعت حمل‌ونقل هوائی (هواپیمائی)

خصوصی‌سازی حمل‌ونقل هوائی در جهان امر بسیار پیچیده‌ای است. زیرا خصوصی‌سازی یا بازرگانی شدن در حمل‌ونقل هوائی دو مقوله متفاوت و در عین حال مرتبط هستند. در غرب، در ایالات متحده امریكا و اروپا، ملاحظه می‌شود كه شركت‌های حمل‌ونقل هوائی و یا اصطلاحاً ایرلاین‌ها دارای مالكیت دولتی هستند و سهامداران می‌توانند از بخش خصوصی باشند و سهام آنان در بازارهای بورس لندن و نیویورك و پاریس و برلین و غیره عرضه ‌شود. مردم می‌توانند سهام شركت هواپیمائی بریتیش ایرویز را در بورس بخرند و افراد حقیقی قادر به خرید آن هستند و با اداره شركت توسط عوامل دولتی، شركت به سوددهی هم می‌رسد. خدمات آن به مراتب بهتر می‌گردد.

ناوگان آن كامل‌تر می‌شود و در عین حال به نسبت مسافت طی شده توسط هواپیماها، ایرلاین معادلات بازرگانی خود را با تعدیل نیرو و هزینه‌ها تنظیم می‌كند. در عین حال شركت هواپیمائی پان امریكن منحل و سهام آن توسط خط هواپیمائی دیگری خریداری شد. و در قالب بخش خصوصی جدیدی اداره می‌گردد. سالها پیش وقتی ریچارد برنسون، میلیاردر انگلیسی شركت هواپیمائی ویرجین آتلانتیك VIRGIN ATLANTIC را با سرمایه‌ شخصی خود و بعضی از سرمایه‌داران بخش خصوصی و وام بانكی راه‌اندازی نمود و پروازهای ارزان قیمت بین لندن و نیویورك را برقرار كرد،‌ كمتر كسی تصور می‌كرد كه بیش از یك ربع قرن بعد، این خط هواپیمائی با قدرت و موفقیت، علیرغم اغتشاشات فراوان در حمل‌ونقل هوائی جهان، به فعالیت ادامه داده و سودده هم باشد. شاید دلیل آن بود كه این شركت واقعاً خصوصی بود. و می‌شد و می‌توان آن را PRIVATE AIRLINE نامید. اصولاً‌ باید دید خصوصی‌سازی و نه اختصاصی‌سازی در صنعت حمل‌ونقل چه معنایی دارد؟ در واژگان حمل‌ونقل بازرگانی و اقتصادی،‌ یك حامل یا شركت حمل‌ونقلی، چه هوائی و چه غیر، چنین تعریف می‌‌شود:

یك شركت حمل‌ونقلی خصوصی، شركتی است كه حمل‌ونقل خود را رأساً با توان خصوصی خود انجام می‌دهد. شركت حمل‌ونقل خصوصی قابل اجاره كردن نیست و نباید تابع مقررات اقتصادی حكومتی یا دولتی باشد. علاوه برآن نماد خصوصی هرشخص حقیقی است كه اموال خود را كه مالكیت آنها را بعهده دارد، ‌جابجا می‌نماید. او می‌تواند نماینده و یا وكیل صاحب كالائی باشد و اصولاً عامل حمل‌ونقل به دلیل فروش،‌ اجاره یا رهن و امثالهم است. در هرحال فعالیت از نوع بازرگانی و انتفاعی است.

اصولاً در ساختار مالكیت خصوصی حمل‌ونقل،‌ بخش حمل‌ونقل خودرو مهمترین و مترادف با این تعریف تلقی می‌گردد. این به خاطر آن است كه دسترسی و دستیابی به خودرو بسیار سهل‌تر از هواپیما یا قطار یا كشتی است و لذا خصوصی بودن در این بخش بسیار پرمعنی‌تر و واقعی‌تر است.

در بخش ریلی بسیار كمتر مشاهده شده كه خصوصی‌سازی و اصولاً‌ مالكیت خصوصی وجود داشته باشد. در عین حال هواپیماهای خصوصی به‌طور فزاینده‌ای برای جابجائی افراد و در بعضی موارد برای جابجائی كالا مورد استفاده قرار می‌گیرند و مالكین شركت هم عضو هیئت مدیره و شركت از نوع سهامی خاص است و سرمایه آن هم به سهامداران تعلق دارد. این یعنی شركت حمل‌ونقل خصوصی از دیدگاه مالكیت خصوصی.

حال كه تعریف یك شركت حمل‌ونقلی خصوصی را دریافتیم، بهتر است به تعریف حمل‌ونقل خصوصی، یا خصوصی‌سازی در حمل‌ونقل یا صنعت حمل‌ونقل بپردازیم.

حمل‌ونقل خصوصی متضاد حمل‌ونقل عمومی (دولتی) نیست. حمل‌ونقل خصوصی شكل قانونی و حقوقی حمل‌ونقل مسافر و كالا توسط اشخاص حقیقی است یعنی این اشخاص حقیقی و نه دولتی هستند كه عمل حمل‌ونقل را انجام می‌دهند.

با توجه به این تعریف قانونی درمی‌یابیم كه حمل‌ونقل خصوصی نوعی از حمل‌ونقل است كه اجاره‌ای نبوده و عامل آن صاحب ابزار حمل‌ونقل یعنی هواپیما و سایر ملزومات است. بنابراین تعریف، یك حامل خصوصی به عموم خدمات ارائه نمی‌نماید بلكه به خود و عوامل خود خدمات ارائه می‌دهد. لذا مشاهده می‌گردد آن شركت یا سازمانی كه به عموم و مردم خدمات حمل‌ونقل ارائه می‌نماید دیگر در قالب شركت حمل‌ونقل خصوصی نمی‌گنجد و بنابراین چنین شركتی اگر قصد ارائه خدمات به عموم را داشته باشد دیگر خصوصی تلقی نمی‌گردد و آنگاه شركتی عمومی و با منافع سهامی عمومی خواهد بود و این چیزی است كه بایستی در بحث خصوصی‌سازی صنعت هواپیمائی و جابجائی كالا و مسافر به آن توجه نمود.

شركت هواپیمائی خصوصی به معنی واقعی شركتی است كه فقط مدیران و پرسنل خود را با هواپیماهای خود جابجا می‌كند و اگر قرار باشد شركتی عموم را جابجا كند، دیگر نمی‌تواند خصوصی باشد. به چنین شركتی دیگر خصوصی اطلاق نمی‌شود و بلكه آن را بازرگانی می‌نامیم و صاحب آن می‌تواند بخش خصوصی یا دولتی باشد و مسلماً ساختار آن هم باید سهامی عامی باشد و معمولاً برای توفیق در عرصه رقابت نیاز به انحصار یا اختصاص‌سازی دارد.

این پدیده‌ای است كه اغلب در بخش هواپیمائی ایران رخ داده است. چه در بخش حامل‌های هوائی و چه در بخش فرودگاههای كشور و این سازمان هواپیمائی كشوری است كه نظارت رعایت قوانین صددرصد دولتی دارد. آیا با این وضع می‌توان ادعا نمود كه می‌توان در هواپیمائی كشور، خصوصی‌سازی نمود؟ برای روشن‌تر شدن مطلب بد نیست اشاره‌ای به خصوصی‌سازی بخش فرودگاهها بنمایم كه می‌بایستی بدنبال انواع آن باشیم، ولی بعید می‌نمایم با مقررات موجود، سطح پروازش مسافر و بار موجود و ساختار عرضه و تقاضای حمل‌ونقل هوائی به همراه تعرفه‌های فرمایشی موجود بتوان هرگز به این روش‌ها دست یافت.

● امكان‌سنجی خصوصی‌سازی فرودگاهها

در اینجا صرفاً برای آگاهی خوانندگان محترم اشكال گوناگون خصوصی‌سازی فرودگاهها را ارائه می‌نمایم:

الف) فروش نوعی از خدمات یا امتیاز به بخش خصوصی واقعی (نه مدیران دولتی بازخرید شده و یا بازنشستگان سابق هواپیمائی كه ارتباطات دارند!) كه می‌تواند در قالب یك كنسرسیوم بهره‌بردار،‌ سرمایه‌گذار مالی و یا توسعه‌گر باشد. آنها در راستای توسعه یك فرودگاه برای مدت زمان توافق شده - كه می‌تواند بین بیست یا پنجاه سال باشد - فعال گردند.

ب) فروش بخشی از خدمات یا امتیاز به بخش خصوصی واقعی، ‌در راستای بهره‌برداری و توسعه یك سامانه از چند فرودگاه با توجه به منافع یك یا چند سرمایه‌گذار استراتژیك و یا عموم مردم بعنوان صاحبان سهام برای دوره‌ای زمانی محدود و مشخص، فعال گردند.

پ) فروش سهام نهاد دولتی فرودگاهی به بخش خصوصی (بطور كامل یا در مشاركت با دولت) بطوریكه آن نهاد دولتی فرودگاهی بصورت موجودیتی در بخش خصوصی جلوه‌گر شود (شركت سهام عام در بازار بورس)

ت) فروش خدمات یا امتیاز به بخش خصوصی برای توسعه و بهره‌برداری یك تسهیلات در فرودگاهی كه مالكیت آن برعهده دولت است (پایانه مسافری، مركز بار هوائی و غیره) برای مدتی محدود كه بعد از آن دوره مالكیت مجدداً به كشور یا حكومت باز گردد. این نوع از عملكرد بنام ساخت- بهره‌برداری- انتقال مشهور است. (BOT) در اكثر كشورهای جهان خصوصی‌سازی فرودگاهی انجام شده و می‌شود. هدف از خصوصی‌سازی در این كشورها به دلایلی چند بوده است كه در ذیل به آنان اشاره می‌نمایم:

۱) افزایش كارآئی بهره‌برداری

۲) افزایش درآمد فرودگاهی و بهترشدن تسهیلات در فرودگاهها و در نتیجه رفاه حال مسافرین و استفاده‌كنندگان

۳) جریان‌های مالی جدید و بالقوه برای دولت‌ها

۴) كاهش ریسك برای پروژه‌های توسعه فرودگاهی

۵) جلوگیری از فساد و رشوه‌خواری دولتی

۶) جلوگیری از كم‌كاری و بیكاری عوامل دولتی كه فرودگاهها را به مراكز غیراقتصادی تبدیل می‌نمایند. در حال حاضر خصوصی‌سازی در كشورها و مناطق ذیل در جهان انجام شده است و می‌توان از آنها به عنوان الگو برای فرودگاهای كشور، البته با تغییر كامل مقررات و عوامل استفاده كرد. اینها شامل:

▪ آرژانتین (۳۳ فرودگاه)،

▪ باران كوئیلا، بولیوی (۳ فرودگاه)،

▪ كارتاجینا، جمهوری دومینیكن (۴ فرودگاه)،

▪ مكزیك (گروههای پاسیفیك و ساوث وست) ۲۱ فرودگاه،

▪ پانتادل استه، سن خوزه در كستاریكا، سانتیاگو در شیلی،‌ كپنهاك، دوسلدورف، هانور،‌ رم، استكهلم (اسكاوستا)، بریتانیا (۱۸ فرودگاه)،

▪ وین، مصر (۲ فرودگاه)،

▪ كیلیمانجارو، مسقط (عمان)،

▪ افریقای جنوبی (ده فرودگاه)،

▪ استرالیا (۱۸ فرودگاه برتر به جز سیدنی)،

▪ هندوستان (چهار فرودگاه به همراه بنگالور)،

▪ اندونزی، نیوزلند،‌اوكلندو ولینگتون، پاكستان، فیلیپس، تایلند (۶ فرودگاه برتر)،

▪ ایالات متحده امریكا و كانادا، می‌گردند.

دكتر علیرضا افتخار دادخواه


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.