چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا

اقتصاد مرگ و جانشینی پاپ ها


اقتصاد مرگ و جانشینی پاپ ها

نقش هماهنگ کننده قیمت ها

گروهی از دوستان را فرض کنید که دور میزی در یک رستوران کبابی در بیرمنگام آلاباما نشسته‌اند. گپی دوستانه همراه با جوک و کنجکاوی‌های دوستانه‌ است. شما کجا زندگی می‌کنید؟ کجا کار می‌کنید؟ کارتان را دوست دارید؟

یکی از حاضران می‌گوید که در EWTN (شبکه‌ای تلویزیونی با محتوای برنامه‌های کاتولیکی) کار می‌کند؛ در حالی که حدس می‌زند حاضران دور میز چندان با کارفرمای او راحت نیستند.

«این موسسه‌ای غیرانتفاعی نیست؟» او چنین بازخوردی را اغلب طعنه و تمسخر می‌پندارد. EWTN کاملا غیرانتفاعی نیست. اگر چه داستان ایجاد این شبکه یکی از مشهورترین‌ها در میان بسیاری از دیگر داستان‌های آلاباما است، اما از آن دسته‌ای است که از سوی بسیاری فراموش می‌شود. شبکه‌ تلویزیونی جهانی کاتولیک، توسط راهبه‌ شجاعی از اوهایو آغاز شد که احساس کرد باید اجتماعی مذهبی در ایروندال (Irondale) آلاباما در دهه‌ ۱۹۵۰ ایجاد کند. وقتی او از اسقف توماس تولن (Thomas Toolen) اجازه خواست، پاسخ (بر اساس یک روایت مشهور) نامه‌ای بود که با این کلمات پایان می‌یافت: «خوش آمدید».

بنابراین انجمن پا گرفت و راهبه‌ صومعه‌نشین شبکه‌ تلویزیونی کاتولیک خود را در سال ۱۹۸۱ آغاز کرد، با چهار ساعت برنامه‌ روزانه که از گاراژ یک صومعه پخش می‌شد. بقیه داستان، چنان که می‌گویند تاریخ است. امروز EWTN در بیش از ۱۴۰ میلیون خانه در ۱۲۷ کشور پخش ۲۴ ساعته دارد؛ بسی مشهورتر از بسیاری از شبکه‌های دیگر.

اما کارمند EWTN میز ما بسیاری از این حقایق را پیش خود نگه می‌دارد. او می‌بیند که غذا می‌آید و بخار از سینی خدمتکار بلند است. علاوه بر آن او می‌داند که آمریکای جنوبی یکی از اندک مناطقی در جهان غرب است که کاتولیک‌ها در آن نهایتا یک اقلیت بزرگند، بنابراین او توقع دارد کسی چیزی نداند یا لااقل بدان علاقه‌مند است.

بعد از آن است که کسی دیگر (او را جیم می‌نامیم) بحث سفر به اروپا را پیش می‌کشد و درباره‌ دشواری گرفتن هتل توضیح می‌دهد. او می‌گوید: «ساده نیست که بتوانی یک هتل لاکویینتا در نزدیکی کولیسئوم رم بیابی.»

«نه نمی‌توانی.» این را کسی که در EWTN کار می‌کند، می‌گوید. او تذکر می‌دهد که «شبکه‌ تلویزیونی مذکور قراردادهایی با هتل‌های رم بسته است که تعداد زیادی از اتاق‌هایشان را در واقعه‌ مرگ پاپ در اختیار داشته باشد.» فرد اول با عصبانیت می‌گوید: «خوب! اگر تو یکی از آن‌ اتاق‌ها را داشته باشی و پاپ بمیرد چه می‌شود؟»

کارمند EWTN پاسخ می‌دهد: «حدس می‌زنم از شما بخواهند آن را ترک کنید.»

«من اگر اتاق هتلم را به خاطر چنین توافقاتی از دست بدهم واقعا عصبانی می‌شوم.» همه با غیرمنصفانه‌ بودن این قرارداد موافقت کردند، جز اقتصاددانی در کناره‌ میز که نوشیدنی خنکی را برداشت تا گلویش را بعد از خوردن کباب لذیذ، صاف کند.

مرگ پاپ مثل مسابقات جام‌جهانی است از آن رو که هر دوی آنها شدیدا تحت پوشش رسانه‌های مختلف هستند. تنها اختلاف بین این دو، آن است که زمان دقیق مرگ پاپ در تقویم نوشته نشده است. برخلاف مرگ ژان پل دوم در ۲۰۰۵ که کاملا حیطه‌ زمانی مرگش مشخص بود، مرگ بعضی پاپ‌ها کاملا غیرمنتظره و بدون هیچ آمادگی و خبر قبلی رخ می‌دهد. وقتی چنین اتفاقی رخ دهد، بازار مربوط بدان دچار شوک می‌شود و به بیان اقتصاد کلان مثل افزایش ناگهانی تقاضای کل است که کالاهایی بیش‌ از آن که انتظار می‌رود مصرف می‌شود، موجودی، ناگهان تخلیه می‌شود و قیمت‌ها ناگهان بالا می‌پرد.

شوک‌ها مثل بلایای طبیعی هم‌چون توفان یا زلزله هستند. بسیاری از مردم ابن‌الحال هستند و بیشتر مصرف می‌کنند و کمتر پس‌انداز. فرق عمده این است که وقتی پاپ می‌میرد، خسارت دارایی نداریم.

اما وقتی پاپ می‌میرد، رخداد اتفاقات مهمی قطعی است. با مراسم تدفینی مواجهیم که شتابناک برنامه‌ریزی می‌شود و از جمله ورود مقامات بلند‌مرتبه‌ گرداگرد جهان هماهنگ می‌شود، بعضی از آنها او را می‌شناسند و بعضی می‌دانند که شرکت در چنین مراسمی می‌تواند منافع سیاسی برایشان داشته باشد. اندکی پس از آن کنفرانسی برای انتخاب پاپ جدید برپا می‌شود که محل ملاقات کاردینال‌ها و کارمندان آنان از اطراف جهان است. کنفرانس چقدر طول می‌کشد؟ به این ربط دارد که انتخاب نفر بعدی واضح است یا نیاز به رای‌گیری‌های مکرر برای هویدا شدن نامزد مورد توافق دارد.

این دو اتفاق حداقل سه هفته وقت می‌برد و می‌تواند برای ماه‌ها طول بکشد تا کلمات «هابموس پاپام (Habemus Papam) (ما یک پاپ داریم)، صادر شود.» فرآیند جانشینی، دیگرانی را نیز به رم می‌کشد از جمله‌هزاران‌هزار زائر، دست‌فروش، روزنامه‌نگار و بسیاری از دیگر آدم‌های معمولی که به تاریخ علاقه‌مند‌ند و مسلما شبکه‌ تلویزیونی مهمی چون EWTN. باهوش‌ترها به خوبی با هتل‌ها وارد معامله می‌شوند، در انعام‌ دادن شک نمی‌کنند تا مطمئن شوند کارمندانشان کاملا به واقعه نزدیکند و آواره در چادرهای رهاشده در تپه‌های رم نیستند. خب، مشکل چیست؟

همان‌طور که مسابقات، تقاضای خوردن، خوابیدن و سفر را افزایش می‌دهد و بنابراین موجب کمیابی کالاها و فشار برای افزایش قیمت‌ها می‌شود، قیمت‌های هتل نیز که تا پیش از این سعی می‌کرد خود را در حدود بازار نگه دارد، اکنون اگر رزرو شده باشند، چنان بالا می‌رود که موجب می‌شود بسیاری نتوانند اتاقی بیابند و به ناچار ساکن خیابان‌ها می‌شوند. در واقعه‌ مرگ و جانشینی پاپ، این قیمت‌ها افزایش می‌یابد و بخشی از آن به دلیل حضور موسساتی چون EWTN در بازار است؛ این موسسات بسی بیش از یک توریست معمولی مثل جو، قیمت را تعیین می‌کنند.

این استدلال اقتصاددان واکنش جو را به دنبال داشت: «بله؟ چطور تو فکر می‌کنی آنها بیش از من در تعیین قیمت موثرند؟»

اقتصاددان به سرعت پاسخ می‌دهد. «به این دلیل که EWTN احتمالا قیمتی سه برابر بیش از نرخ معمول هر اتاق می‌پردازد تا هتل را راضی کند بقیه مشتریان را رد کند. EWTN پیش از مرگ پاپ چیزی نمی‌پردازد، اما به محض مرگ او، اوضاع عوض می‌شود.

اگر می‌خواهید به‌اندازه‌ EWTN در تعیین قیمت هتل موثر باشید باید حداقل به میزانی که آنها بعد از مرگ پاپ می‌پردازند، بپردازید. اما شما چنین نمی‌کنید. اگر شما قیمت آنها را بپردازید به وضوح بسیاری از دیگر چیزهایی را که به خاطر قیمت نادیده‌ گرفته‌اید، باارزش کرده‌اید. این نظامی است که بر مبنای آن منابع تشویق می‌شوند به باارزش‌ترین محل استفاده‌شان بروند.»

او ادامه داد: «علاوه بر این مرگ پاپ احتمالا بدین معنا است که شما اتاق را به قیمتی پایین‌تر از حالتی که این واقعه وجود نداشت، گرفته‌اید.»

جو می‌گوید: «چطور چنین چیزی ممکن است؟»

«خوب، یکی از دلایل، تبعیض قیمتی است. وقتی بنگاه‌ها می‌توانند مشتریان‌شان را به گروه‌های مختلف تقسیم کنند و برای هر کدام قیمت متفاوتی تعیین کنند، بدین معنا است که آنها که نرخ بالاتری می‌پردازند، در نهایت دارند به کسانی که قیمت پایین‌تر می‌پردازند، یارانه می‌دهند. در این فرآیند بنگاه‌ها می‌توانند به بازار بزرگ‌تری خدمت برسانند و متوسط هزینه‌ها را پایین‌تر بیاورند. خطوط هوایی، رستوران‌ها، تماشاخانه‌ها و هتل‌ها چنین می‌کنند. با توجه به این مساله من فکر می‌کنم این حقیقت که هتل‌های رم می‌توانند قیمت‌هایشان را در طول مراسم مرگ پاپ افزایش دهند، به آنان اجازه می‌دهد در روزهای معمول قیمت‌های پایین‌تر از معمولی داشته باشند.»

«امکان تخفیف هم هست. اگر پاپ پیر یا مریض باشد، هتل‌ها ممکن است به میهمانانی که حتی با خطر از دست دادن اتاقشان در صورت مرگ پاپ، ترجیح می‌دهند، آنجا را ترک کنند، قیمت‌های پایین‌تری را پیشنهاد دهند. به همین صورت من شرط می‌بندم بسیاری از منابع ساحل خلیج مکزیک برای سال‌ها به دلیل افزایش احتمال نشت نفتی و خطرات زیست‌محیطی، کاهش قیمت یافته است. همین عامل دلیلی است بر این که قیمت‌های خانه‌های ساحلی ساراسوتا (که به نظر می‌رسد کمتر تحت تاثیر نشت نفتی باشند)، از قیمت‌های موارد مشابه در موبایل بالاتر است.»

پس از آن بحث به سمت مسائل روزمره‌تری مثل کودکان مریض و فرزندخوانده رفت، گرچه در همان زمان ذهن اقتصاددان داشت به اهمیت روان بودن قیمت‌ها وقتی بازار دارد چنان شوک‌هایی را تجربه‌ می‌کند، فکر می‌کرد.

در واقعه‌ مرگ پاپ، نظام قیمت‌ها بسیاری از منابعی که ناگهان شدت تقاضا می‌یابد را هماهنگ می‌کند و این تنها اتاق‌های هتل را شامل نمی‌شود. قیمت‌ها برای بسیاری از کالاها که رو به کمیابی هستند، بالا می‌رود و به مشتریان این هشدار را می‌دهد که بیش از معمول ذخیره کنند و به تولیدکنندگان این هشدار که منابع بیشتری را وارد بازار کنند. جو می‌تواند نگران افزایش قیمت‌ها باشد، اما باید متوجه نقش آنها در کم‌کردن مشکلات ناشی از کمبود باشد.

آنچه بسیاری از مردم مثل دوستان اقتصاددان قصه‌ ما را حیرت‌زده می‌کند این است که بسیاری از این فعالیت‌های مهم در پس‌زمینه رخ می‌دهد؛ در حالی که بسیاری از بخش‌هایی که بیشترین تاثیر را از آنها می‌گیرند، نسبت بدان بی‌توجهند. بحث درباره‌ این پدیده به وقتی دیگر موکول می‌شود. پای‌ سیب دارد خورده می‌شود. گویا اکنون مسائل باارزش‌تری وجود دارد.

کریستوفر وسلی

مترجم: یاسر میرزایی

منبع: میزس دیلی