یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

نفت خوری


نفت خوری

مطالعه «اقتصاد ایران» نشان می دهد درآمد های نفتی کشور از ابتدای انقلاب تاکنون حدوداً پانصد برابر شده اند

علیرغم انتقادات فراوان به اقتصاد نفت محور کشورمان، به دلیل تأثیر زیادی که این منبع ثروت ساز بر محصول ناخالص داخلی (GDP) کشور دارد، در این شماره قصد داریم به بررسی روند درآمدهای نفتی و گازی کشور در دهه های گذشته بپردازدیم. ضمناً اگر انتقادی به اقتصاد نفت محور صورت می گیرد، منظور نحوه استفاده از این منابع در صورت هزینه های دولت است وگرنه هیچ کس از داشتن چنین ثروت عظیمی ناراحت نیست.

● سرسام آور

نرخ رشد مرکب درآمدهای نفتی و گازی دولت در اولین دهه مورد بررسی (دهه ۴۰) معادل ۶ درصد در سال بوده است. به دلیل کاهش ۳۰۰ میلیارد ریالی این درآمدها در سال پایانی دهه ۵۰ - که ناشی از انقلاب اسلامی، آغاز جنگ تحمیلی، کاهش سطح تولید و فروش نفت و تحریم های جهانی بوده است - نرخ رشد مرکب این دهه رقم کمتری - از آنچه که در واقعیت می توانست باشد - را نشان می دهد.

در دهه بعدی، به جز کاهشی مقطعی در سال های ۶۵ تا ۶۷، روند تقریباً باثباتی را برای این متغیر شاهدیم تا آن که در سال پایانی دهه، درآمدهای نفتی با رشدی خیره کننده افزایش پیدا می کنند. همچنین در دهه ۷۰ - به جز در سال ۷۷ - همواره با افزایش درآمدهای نفتی در کشور مواجه بوده ایم.

● بازار پررونق نفت

در دهه ۸۰ روند صعودی درآمدهای نفتی شتابی فزاینده به خود می گیرد. درآمدهای این دهه از کل درآمدهای تاریخ نفتی ایران تا پیش از آن بیشتر بوده اند. گفتنی است به دلیل عدم انتشار آمارهای رسمی مربوط به این حوزه پس از سال ۸۷، «اقتصاد ایران» اقدام به برآورد این ارقام برای سال های اخیر کرده که با توجه به این برآورد، بیشترین رقم درآمدهای نفتی دولت در این دهه، مربوط به سال ۸۹ است. لازم به ذکر است که پیش بینی و برآورد «اقتصاد ایران» از درآمدهای نفتی سال های ۹۰، ۹۱ و ۹۲ به ترتیب عبارتند از ۴۳۹، ۵۰۳ و ۵۵۷ تریلیون ریال.

با توجه به رشد عمدتاً صعودی درآمدهای دولت در دهه های مورد بررسی، به ویژه در دهه اخیر و البته عدم توسعه مطلوب و متوازن کشور می توان گفت روندی که دولت های کشورمان در جهت استفاده از این منابع در پیش داشته اند تنها برخی از درد های اقتصاد کشورمان را درمان کرده است. اما ایجاد صندوق های ذخیره ارزی و توسعه ملی که دولت ها را مجاب به استفاده از این درآمدها در جهت توسعه زیربناهای اقتصادی کشور می کند، به دلیل قدرت اندک سیاست گذاری، پاسخگویی نامطلوب و عملکرد غیرشفاف، عملاً نتوانسته سبک و سیاق استفاده از درآمدهای ارزی کشور را کاملاً سروسامان دهد. راهکارهای استفاده از این منابع بارها توضیح داده شده و به طور مفصل مورد بحث قرار گرفته اند. طبعاً تفکر اشتباه در برداشت از ذخایر ارزی کشور و ریختن آن در پای مخارج جاری، اقتصاد ما را به سرمنزل مقصود نخواهد رساند.

در مبانی اقتصاد اسلامی، درآمدهای نفتی و گازی در طبقه انفال دسته بندی می شوند و به همین دلیل در اختیار حاکمیت قرار می گیرند تا با بهترین نوع سرمایه گذاری، بیشترین منفعت را برای عموم مردم کشور فراهم سازند.

به طور حتم اگر مدیران اجرایی کشورمان بینشی درست از این تعریف پیدا کنند، هم و غم خود را بر پایه کسب بیشترین منفعت برای مردم از این درآمد ها خواهند گذاشت.