جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

سیب از حمید مصدق


سیب از حمید مصدق

تو به من خندیدی
و نمی‌دانستی
من به چه دلهره از باغچه‌ی همسایه
سیب را دزدیم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب‌آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان‌زده از دست تو افتاد به …

تو به من خندیدی

و نمی‌دانستی

من به چه دلهره از باغچه‌ی همسایه

سیب را دزدیم

باغبان از پی من تند دوید

سیب را دست تو دید

غضب‌آلوده به من کرد نگاه

سیب دندان‌زده از دست تو افتاد به خاک

و تو رفتی و هنوز

سال‌هاست که در گوش من آرام آرام

خش‌خش گام تو تکرارکنان

می‌دهد آزارم

و من اندیشه‌کنان غرق این پندارم

که چرا

خانه‌ی کوچک ما سیب نداشت!