پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

اقتصاد صادق


اقتصاد صادق

مراد از اخلاق اقتصادی, مجموعه خوبی ها و بدی هایی است که بر رفتار اقتصادی انسان در مرحله تحصیل درآمد و مصرف حکومت می کند به سخن دیگر, اخلاق اقتصادی یعنی ارزیابی اخلاقی کسب درآمد و مصرف آن از جهت کیفیت و چگونگی

● اخلاق اقتصادی

آموزه های اخلاقی را می توان به دو دسته تقسیم کرد:

۱) آموزه هایی که بر همه ابعاد مختلف زندگی انسان، اثر می گذارد؛ مثل صبر، حلم.

۲) آنهایی که در یک حوزه خاص رفتاری انسان، اثر گذار است. یکی از این موارد، اخلاق اقتصادی است.[۱]

مراد از اخلاق اقتصادی، مجموعه خوبی ها و بدی هایی است که بر رفتار اقتصادی انسان در مرحله تحصیل درآمد و مصرف حکومت می کند؛ به سخن دیگر، اخلاق اقتصادی یعنی ارزیابی اخلاقی کسب درآمد و مصرف آن از جهت کیفیت و چگونگی.[۲]

در بیانات امام صادق ـ علیه السلام ـ نکات زیادی درباره اخلاق اقتصادی وجود دارد. در این نوشتار به بخش اندکی از آن، اشاره می شود.

اخلاق اقتصادی در کلام امام صادق ـ علیه السلام ـ

یکی از امور مورد تأکید امام صادق ـ علیه السلام ـ ، طلب روزی حلال است. ایشان به هشام فرمود:

«یا هشام ان رأیت الصّفّین قد التقیا فلا تدع طلب الرّزق فی ذلک الیوم.»[۳]

اگر روزی را ببینی که سربازان در میدان کارزار از دو طرف در مقابل یک دیگر صف کشیده‏اند و با مشتعل شدن آتش جنگ، نگرانی و وحشت همه جا را فرا گرفته است تو در همان روز از انجام کار و طلب روزی باز نایست و در همان شرایط سخت و دشوار برای بدست آوردن معاش کوشش کن.

امام به خالد بن نجیح می فرماید:

«اقرأوا من لقیتم من أصحابکم السّلام، و قولوا لهم: إنّ فلان بن فلان (جعفر بن محمّد) یقرئکم السّلام؛ و قولوا لهم: علیکم بتقوی اللَّه عزّ و جلّ، و ما ینال به ما عند اللَّه. إنّی و اللَّه ما آمرکم إلّا بما نأمر به أنفسنا، فعلیکم بالجدّ و الاجتهاد. و إذا صلّیتم الصّبح و انصرفتم فبکّروا فی طلب الرّزق، و اطلبوا الحلال، فإنّ اللَّه عزّ و جلّ یرزقکم و یعینکم علیه.» [۴]

به هر کس از دوستان خود که رسیدید سلام برسانید و بگویید که: فلان بن فلان (جعفر بن محمّد) به شما سلام می‏رساند و به آنان بگویید: بر شما باد رعایت تقوای الهی و انجام دادن هر کاری که می‏توان با آن به پاداش های خداوند رسید. به خدای سوگند که شما را جز به چیزی که به خود فرمان می‏دهیم فرمان نمی‏دهم؛ پس به کوشش و تلاش بپردازید و چون نماز صبح گزاردید و تمام شد، هر چه زودتر در پی طلب روزی روانه شوید و خواستار روزی حلال باشید و بدانید که خدای بزرگ روزی شما را می‏دهد و کمکتان می‏کند.

امام به مفضل می فرماید:

«یا مفضّل! ... انظر إلی العصافیر کیف تطلب أکلها بالنّهار، فهی لا تفقده، و لا هی تجده مجموعا معدّا، بل تناله بالحرکة و الطّلب، کذلک الخلق کلّه: فسبحان من قدّر الرّزق ... فلم یجعل ممّا لا یقدر علیه، إذ جعل للخلق حاجة إلیه، و لم یجعله مبذولا و ینال بالهوینا، إذ کان لا صلاح فی ذلک، فإنّه لو کان یوجد مجموعا معدّا کانت البهائم تتقلّب علیه و لا تنقلع حتی تبشم فتهلک. و کان النّاس أیضا یصیرون بالفراغ إلی غایة الأشر و البطر، حتی یکثر الفساد و یظهر الفواحش.» [۵]

ای مفضّل! ... به گنجشکان نگر که چگونه خوراک خود را در هنگام روز به چنگ می‏آورند و چنان است که این خوراک یک جا آماده و در اختیار آنها نیست؛ بلکه باید با حرکت کردن و به جستجو پرداختن به آن دسترس پیدا کنند. وضع همه آفریدگان به همین گونه است؛ پس منزّه است خداوندی که روزی آفریدگان خود را به اندازه مقدّر کرد ... و آن را چنان قرار نداد که از دسترس به دور باشد؛ زیرا آفریدگان به آن نیازمندند و چنان نیز نداشت که به رایگان و بی‏هیچ تلاشی در دسترس آنان واقع شود؛ زیرا که در این چگونگی هیچ مصلحتی وجود نمی‏داشت. اگر نیازمندی های خوراکی به صورت یک جا و آماده وجود می‏داشت، چارپایان به آن حمله می‏بردند و آن اندازه می‏خوردند تا شکم هاشان باد کند و هلاک شوند. مردم نیز با فراغتی که برایشان پیش می‏آمد به نهایت ناسپاسی و سرمستی گرفتار می‏شدند و تباهی و زشتکاری سراسر زمین را می‏گرفت.

ایشان در تبیین سنت حضرت علی ـ علیه السلام ـ چنین می فرماید:

«کان أمیر المؤمنین یضرب بالمرّ و یستخرج الأرضین ... و إنّ أمیر المؤمنین أعتق ألف مملوک من ماله و کدّ یده.» [۶]

امیر المؤمنین بیل می‏زد و شخم می‏کرد (و آب از زمین بیرون می‏آورد) ... امیر المؤمنین از مال و دسترنج خود هزار برده آزاد کرد.

امام صادق ـ علیه السلام ـ ، شیعیان حضرت امیر را نیز به أکل حلال، توصیه می کند:

«إِنَّ وَلِیَّ عَلِیٍّ لَا یَأْکُلُ إِلَّا الْحَلَالَ لِأَنَّ صَاحِبَهُ کَانَ کَذَلِک»‏[۷]

همانا دوست علی ـ علیه السلام ـ جز حلال نخورد؛ زیرا سرور و مولای او چنین بود.

ابو بصیر می‏گوید: از امام صادق ـ علیه السلام ـ شنیدم که می‏فرمود:

«إنّی لأعمل فی بعض ضیاعی حتی أعرق، و إنّ لی من یکفینی، لیعلم اللَّه عزّ و جلّ أنّی أطلب الرّزق الحلال.» [۸]

من در بعضی از زراعت هایم چندان کار می‏کنم که عرق از من بریزد؛ با این که کسی را دارم که به جای من کار کند لیکن می‏خواهم که خدای عزّ و جلّ بداند که من خود برای طلب روزی حلال کار می‏کنم.

از طرفی امام هشدار می دهد که نباید در راه تولید و کسب ثروت به سمت حرام خواری رفت؛ ایشان یکی از ضررهای حرام خواری را چنین بیان می کند: «کسب الحرام یبین فی الذریة»[۹]

کسب حرام در نسل انسان، خودش را نشان می دهد.

در کنار تلاش برای کسب روزی، عوامل معنوی نیز در افزایش روزی تأثیر گذار است. امام صادق ـ علیه السلام ـ حُسن خلق را یکی از این عوامل بر می شمارد و می فرماید:« حسن الخلق یزید فی الرّزق.»[۱۰]

حُسن خلق مایه افزایش روزی است.

امام درباره سختی فقر می فرماید:

«أربعة أشیاء القلیل منها کثیر: النّار، و العداوة، و الفقر، و المرض.» [۱۱]

چهار چیز است که اندک آنها بسیار است:

۱) آتش

۲) دشمنی

۳) فقر

۴) بیماری

همچنین امام، کسی را که به دنبال کسب روزی حلال نمی رود بی خیر می داند :

«لا خیر فیمن لا یحبّ جمع المال من حلال، یکفّ به وجهه، و یقضی به دینه، و یصل به رحمه»[۱۲]

«خیری در آن کس نیست که دوست ندارد مالی از حلال به دست آورد، و با آن آبروی خود را حفظ کند، و دین خود را بپردازد، و صله رحم به جای آورد».

در کلام امام، توصیه به دوست داشتن فقراء شده است.

منصور بزرج می گوید: به امام صادق گفتم: چگونه است که این همه از شما یاد سلمان فارسی را می‏شنوم؟

امام فرمود: لا تقل سلمان الفارسی، و لکن قل سلمان المحمدی. أ تدری ما کثرة ذکری له؟ قلت: لا. قال: لثلاث خلال: إحداها ایثاره هوی أمیر المؤمنین علی هوی نفسه؛ و الثانیة حبّه للفقراء و اختیاره ایّاهم علی أهل الثروة و العدد؛ و الثالثة حبّه للعلم و العلماء.»[۱۳]

امام صادق فرمود:

نگو سلمان فارسی، بلکه بگو سلمان محمدی. آیا می‏دانی چرا فراوان از او یاد می‏کنم؟

گفتم: نه.

فرمود: به جهت سه خصلت:

نخست این که: خواست امیر المؤمنین را بر خواست خود مقدم می‏داشت. دوم آن که: بینوایان را دوست می‏داشت و آنان را بر ثروتمندان و توانگران ترجیح می‏داد و سوم: دوستی وی نسبت به علم و عالمان.

انفاق از ویژگی های امام صادق ـ علیه السلام ـ است. هشام بن سالم می گوید:

هر وقت تاریکی شب همه جا را می‏گرفت و مقداری از شب می گذشت حضرت صادق انبان هایی از نان و گوشت و پول برمی داشت و بر شانه می گرفت به در خانه مستمندان مدینه می رفت و بین آنها تقسیم می کرد با این که او را نمی شناختند. پس از درگذشت امام صادق، دیگر آن شخص را نیافتند فهمیدند آن جناب، امام صادق بوده است.[۱۴]

امام، توصیه به اعتدال در انفاق می کرد. امام صادق آیه«وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا، وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً» را تلاوت کرد و آنگاه مشتی ریگ بر گرفت و در میان دست خود فشرد و گفت: «این اقتار و تنگ گرفتن است که خدا در کتاب خود یاد کرده است». سپس مشتی دیگر برگرفت، و دست خود را باز کرد (و همه ریخت) و گفت: «این، اسراف است». و سپس مشتی دیگر بر گرفت که نیمی از آن فرو ریخت (و نیمی دیگر بر جای ماند) و فرمود: «این قوام و حدّ وسط است».[۱۵]

از نکاتی که امام صادق ـ علیه السلام ـ در روش معیشت بر آن تکیه می کند زهد است. ایشان درباره زهد می فرماید:

«لَیْسَ الزُّهْدُ فِی الدُّنْیَا بِإِضَاعَةِ الْمَالِ وَ لَا بِتَحْرِیمِ الْحَلَالِ بَلِ الزُّهْدُ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَا تَکُونَ بِمَا فِی یَدِکَ أَوْثَقَ مِنْکَ بِمَا فِی یَدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏»[۱۶]

زهد در دنیا، به رها کردن مال، و حرام نمودن حلال نیست؛ بلکه آن است که به آنچه در دست خودت می‏باشد بیشتر از آنچه در اختیار خدا است اطمینان نداشته باشی.

از توصیه های امام صادق ـ علیه السلام ـ ، در بخش مصرف، توصیه به قناعت است. انسان در پرتو روحیه قناعت هیچگاه چشم طمع به مال و منال دیگران ندوخته و برای کسب مال و مقام شخصیت والای خویش را خرد نمی‏کند. افراد قانع در زندگی به مقدار ضرورت و کفاف بسنده کرده و به کمتر از آن نیز خشنودند. [۱۷]

امام صادق ـ علیه السلام ـ به شخصی فرمود:

«اقْنَعْ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ لَکَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَی مَا عِنْدَ غَیْرِکَ وَ لَا تَتَمَنَّ مَا لَسْتَ نَائِلَهُ فَإِنَّهُ مَنْ قَنِعَ شَبِعَ وَ مَنْ لَمْ یَقْنَعْ لَمْ یَشْبَعْ وَ خُذْ حَظَّکَ مِنْ آخِرَتِک.» [۱۸]

به آن چه خدا روزیت کرده قانع باش و به آنچه نزد دیگران است چشم مدوز و آرزوی آنچه را از دسترس تو بیرون است مکن؛ زیرا هر که قناعت ورزید سیر گشت و هر که قناعت نورزید روی سیری ندید. پس بهره خویش را از آخرت طلب کن.‏

امام، میانه روی را از اسباب فقیر نشدن بیان می دارد.

ابراهیم بن میمون گوید: از امام صادق علیه السّلام شنیدم فرمود:

«ضَمِنْتُ لِمَنِ اقْتَصَدَ أَنْ لَا یَفْتَقِر.» [۱۹]

من برای‏کسانی که در زندگی میانه‏روی می‏کنند ضمانت می‏کنم که آنها فقیر نگردند.

مجتبی صداقت

[۱] . اخلاق اسلامی، ص۲۰۵.(دیلمی ، احمد ـ آذربایجانی ، مسعود؛ اخلاق اسلامی؛ دفتر نشر و پخش معارف، قم، دوم، ۱۳۷۹ش.)

[۲] . اخلاق اسلامی، ص۲۰۷. (همان)

[۳] . منتهی المطلب، ج۲، ص۱۰۳۱.(علامه حلی، حسن بن یوسف بن علی بن مطهر؛ منتهی المطلب؛ انتشارات حاج احمد، تبریز، ۱۳۳۳ش)

[۴] . الحیاة ، ج‏۵، ص۴۶۵.(حکیمی، محمد رضا و محمد و علی؛ الحیاة؛ ترجمه: احمد آرام، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۰ش.)

[۵] . الحیاة ، ج‏۵، ص۴۲۷-۴۲۸ . (همان)

[۶] . الحیاة ، ج‏۵، ص۴۷۵. (همان)

[۷] . الکافی، ج‏۸، ص۱۶۳.( شیخ کلینی محمد بن یعقوب ؛ الکافی؛ اسلامیه، تهران، دوم، ۱۳۶۲ش.)

[۸] . الحیاة ، ج‏۵، ص۴۷۶. (همان)

[۹] . الکافی، ج‏۵، ص۱۲۵. (همان)

[۱۰] . بحار الأنوار، ج‏۶۸، ص۳۹۶.(مجلسی، محمد باقر؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، اسلامیه، تهران.)

[۱۱] . الحیاة ، ج‏۴، ص۳۹۳. (همان)

[۱۲] . الحیاة ، ج‏۵، ص۵۱-۵۲. (همان)

[۱۳] . الامالی، ص۱۳۳.(شیخ طوسی، محمد بن حسن؛ الامالی؛ دار الثقافة، قم، اول، ۱۴۱۴ق.)

[۱۴] . الکافی، ج‏۴، ص ۸ . (همان)

[۱۵] . الحیاة ، ج‏۲، ص۵۲۴. (همان)

[۱۶] . معانی الاخبار،ص۲۵۱-۲۵۲.( شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین بن بابویه ؛ معانی الأخبار؛ جامعه مدرسین، قم، اول، ۱۴۰۳ ق.)

[۱۷] . نقطه های آغاز، ص۶۳۵.(مهدوی کنی، محمد رضا؛ نقطه‏های آغاز در اخلاق عملی؛ دفتر نشر فرهنگ اسلامی، هفتم، ۱۳۷۶ش.)

[۱۸] . الکافی، ج‏۸، ص۲۴۳. (همان)

[۱۹] . الخصال، ج‏۱، ص۹.( شیخ صدوق‏، محمد بن علی بن حسین بن بابویه؛ الخصال؛ جامعه مدرسین ، قم، اول، ۱۳۶۲ش.)