سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
سینمای پیشرو

حیات سینمای ایتالیا به چند ماه پس از خلق دوربین معروف سینمایی برادران لومییر برمیگردد. صحبت از سالهای بین ۱۹۰۳ تا ۱۹۰۸ است که ۳ مرکز مهم و متفاوت سینمایی در رم و تورین فعالیتهای سینمایی خود را به طور رسمی آغاز کردند.
پس از آن مراکزی هم در ناپل میلان تاسیس شد. اولین محصولات سینمایی ایتالیا کارهای تاریخی بودند که یا به ثبت تاریخ شهرهای کشور میپرداختند یا درباره شخصیتهایی مثل نرو، اسپارتاکوس، جولیوس سزار و کلئوپاترا ساخته میشدند.
«آخرین روزهای پمپن» (۱۹۰۸) ساخته مشهور آرتور آمبروسیو از جمله این فیلمهاست. شهرت این فیلم به قدری زیاد بود که بعدها ۳ بار دوبارهسازی شد، همان ایام بود که ستارگان سینما هم از راه رسیدند و فرانچسکا برتینی لقب اولین ستاره سینمای ایتالیا را از آن خود کرد.
در سالهای ابتدایی حیات سینمای ایتالیا در کنار فیلمهای تاریخی این درامهای اجتماعی ـ که معمولا فیلمنامههایشان اقتباسی از رمانهای مطرح ادبی بود ـ بودند که مورد توجه قرار میگرفتند.
به گفته مورخان سینما، این سینمای ایتالیا بود که در فاصله سالهای ۱۹۱۱ تا ۱۹۱۹ لقب اولین کشور جهان در راهاندازی جنبش نوین آوانگارد را به خود اختصاص داد. این جنبش سینمایی تحت تاثیر جنبش فوتوریسم بود که در سطح کشور به راه افتاده بود.
در دهه ۳۰ میلادی فاشیسم ایتالیایی جای پای خود را در کشور و فرهنگ عامه محکم کرده بود و استودیوی معروف چینهچیتا هم محصول همین دوران است.
این استودیو که بعدها مرکز تولید تعدادی از آثار بزرگ و ضدفاشیستی سینمای ایتالیا و جهان شد، توسط موسولینی خلق شد تا در خدمت دیدگاه او برای خلق یک سینمای دولتی و تبلیغاتی باشد.
چینهچیتا در جنوب شرقی شهر رم بنا شد و شامل تمام تجهیزات و وسایلی بود که برای تولید یک فیلم سینمایی (از ابتدای کار تا مراحل نهایی) مورد نیاز است. این استودیو پس از پایان جنگ در خدمت هدفی کاملا متفاوت از سازندگان آن قرار گرفت و فیلمسازان برجسته ایتالیایی مثل روبرتو روسلینی، فدریکو فلینی و میکل آنجلو آنتونیونی آثار درخشان خود را در این استودیو ساختند.
شاید بتوان نهضت نئورئالیسم در دنیای سینما را ویژه ایتالیا دانست. اگر در دوران جنگ فیلمهای تبلیغاتی و به نفع دولت فاشیستی حاکم ساخته میشد، نسیم نئورئالیسم اولین بار با «وسوسه» (۱۹۴۳) لوچینو ویسکونتی وزیدن گرفت. بسیاری از منتقدان این فیلم را سرآغاز این نهضت میدانند، هر چند که در سال ۱۹۴۲ «چهار قدم در ابرها» تلاش داشت این مقام را به خود اختصاص دهد. اوج شکوفایی نئورئالیسم بلافاصله پس از پایان جنگ رخ داد.
«رم شهر بیدفاع»، «پیاسا» و «آلمان سال صفر» سهگانه روسلینی در سالهای ۱۹۴۵، ۱۹۴۶ و ۱۹۴۸جزو اولین آثار نئورئالیستی این دوران هستند. این فیلمها با بازی گیرای آنامانیانی تصویری دگرگون از جامعه ایتالیا را به جهانیان نشان دادند و ثابت کردند مردم ایتالیا هم همچون مردم بقیه کشورهای جهان از فاشیسم لطمه خوردهاند.
بزودی فیلمهای کمدی هم از راه رسیدند و کارهای تاریخی و هرکولی درجه ۲ هم تولید شدند.
وسترن اسپاگتی در کنار شمشیر و گلادیاتور بازی، از مشخصههای مهم سینمای ایتالیا در دهههای شصت و هفتاد میلادی هستند. این نوع فیلمها در نقطه مقابل نهضت نئورئالیسم قرار میگیرند.
همانطور که فیلمهای ژانر شمشیر و صندل، خاص سینمای ایتالیا هستند، وسترن اسپاگتیها هم متعلق به هنرمندان این کشور هستند. مشهورترین فیلمساز این ژانر سرجپولیونه و تریلوژی «دلار» وی («یک مشت دلار»، «برای چند دلار بیشتر»، «خوب، بد ، زشت») است، اما سینمای ایتالیا فیلمسازان مولف و غیرمتعارف خود همچون ویتوریو دسیکا، اتوره اسکولا، پییر پائولو پازولینی، ارمانو اولمی، فرانچسکو رزی و برناردو برتولوچی را نیز دارد. به این نامها باید سوفیا لورن بازیگر را هم اضافه کرد که برای «دو زن» اسکار بهترین بازیگر زن را گرفت. او اولین بازیگر زن غیر انگلیسی زبان سینما بود که موفق به دریافت این جایزه شد.
سینمای ایتالیا در اواخر دهه هفتاد و اواسط دهه هشتاد میلادی با یک بحران بزرگ روبه رو شد. در این ایام استقبال از فیلمهای هنری و غیرمتعارف کاسته شد و همین باعث شد این دسته از فیلمسازان تا حد زیادی از نفس بیفتند و حتی محصولات عامهپسند هم در جدول گیشه نمایش با مشکل فروش روبهرو شدند.
این بحران تاثیر خود را به یک اندازه روی هر دو هنر فیلمسازی عامهپسند و روشنفکرانه گذاشتند. در پایان دهه هشتاد وضعیت اقتصادی سینمای ایتالیا بهتر شد و در همان زمان، نسل جدیدی از فیلمسازان خوشفکر از راه رسیدند تا جای خالی بزرگان سینما را پر کنند.
معروفترین این فیلمسازان جوزپه تورناتوره و «سینما پارادیزو»ی اوست که در سال ۱۹۹۰ اسکار بهترین فیلم خارجی سال را گرفت و دوباره نام سینمای ایتالیا را در سطح بینالمللی مطرح کرد.
۲ سال بعد، درام ضدجنگ «مدیترانهای» گابریل سالواتوره همین موفقیت را تکرار کرد. در سال ۱۹۹۸ روبرتو بنینی با «زندگی زیباست» جوایز اسکار بهترین فیلم خارجی سال، بازیگر مرد و موسیقی متن را دریافت کرد و نانی مورتی هم با «اتاق پسر» در سال ۲۰۰۱ نخل طلای جشنواره کن را از آن خود کرد و به غیبت چندین ساله فیلمهای ایتالیایی در جشنوارههای بینالمللی خاتمه داد.
در سال ۲۰۰۷ کوئنتین تارانتینو در گفتوگویی علیه سینمای ایتالیا صحبت کرد و سینمای نوین این کشور را ناامیدکننده خطاب کرد.
صحبتهای وی با واکنش شدید رسانههای گروهی ایتالیا و هنرمندان این کشور روبهرو شد. سوفیا لورن هم در این باره گفت: «او چطور به خودش اجازه میدهد درباره سینمای ایتالیا صحبت کند در حالی که حتی هیچ چیزی درباره سینمای آمریکا نمیداند؟!» سینمای ایتالیا که در روزهای پایانی دهه ۹۰ و آغاز و اواسط دهه جدید فیلم مطرحی نداشت، در سال ۲۰۰۸ با دو فیلم «ایل دیوو» (پائولو سورنتینو) و «گومورا» (ماتیو گارونه) بازگشتی دوباره و موفقیتآمیز داشت. این فیلمها در داخل کشور با فروش بالایی در جدول گیشه نمایش روبهرو شدند و ضمن تحسین منتقدان سینمایی، جوایز مهمی از جشنوارههای بزرگ بینالمللی گرفتند.
منبع: Movie stad
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست