پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا

مبانی برنامه توسعه و كاربردی فناوری ارتباطات و اطلاعات در نظام آموزش و پرورش


مبانی برنامه توسعه و كاربردی فناوری ارتباطات و اطلاعات در نظام آموزش و پرورش

شكوفایی برنامه های فناوری ارتباطات و توجه بی كران به حوزهٔ مزبور در اوایل دههٔ ۸۰ شمسی توسط دولت جمهوری اسلامی ایران دگرگونیهای فزاینده ای را در برنامه های میان مدت و بلندمدت در سطح تصمیم گیریهای اجرایی پدید آورده است

شكوفایی برنامه‌های فناوری ارتباطات و توجه بی‌كران به حوزهٔ مزبور در اوایل دههٔ ۸۰ شمسی توسط دولت جمهوری اسلامی ایران دگرگونیهای فزاینده‌ای را در برنامه‌های میان‌مدت و بلندمدت در سطح تصمیم‌گیریهای اجرایی پدید آورده است. این تغییرات در برنامه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی با راهبرد ایران مقتدر در قرن بیست و یكم: اقتصادِ دانایی محور با فناوری ارتباطات و اطلاعات به صورت دستورالعمل تحلیلی و اجرایی بیان شده و در این خصوص مدیریت اجرایی جامع و فراگیر آن توسط سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی كشور و با استناد به تبصره ۱۳ قانون بودجه سال ۱۳۸۱ كل كشور امكان‌سنجی شده است. به نحو بدیهی، از آنجا كه اصول اولیهٔ دانایی به رمز دانش, پژوهش، و توانایی‌ علمی ارتباط دارد، آموزش و پرورش از اهم مسائل این برنامه به ویژه در چارچوب اجرایی و كاربردی تلقی می‌شود.

۱ـ تعریف آموزش و پرورش

آموزش و پرورش از دیدگاههای مختلف تعریف شده است؛ بعنوان مثال, از دیدگاه زیست‌شناسی, آموزش و پرورش را تغییر شكل عكس‌العملهای ذاتی و اكتسابی انسان نسبت به محركهای محیط خارج می‌دانند (درانی، ۱۳۷۶: ۷).‌ آنچنان كه از این تعریف آشكار است عوامل محیطی در فرایند یادگیری به منزلهٔ ركن اصلی تعلیم و تربیت قلمداد شده است. در مقابل تعریف مزبور, از دیدگاه روانشناسی,‌ آموزش و پرورش هدایت رشد طبیعی و تدریجی و هماهنگ تمام نیروها و تمام استعداد‌های فرد تلقی شده است (درانی، ۱۳۷۶). یعنی به وضوح در این تعریف, مقولهٔ هدایت و هماهنگی فرد از ابواب و اصول اساسی تعلیم و تربیت محسوب شده است. همچنین در فرهنگ تعلیم و تربیت از آموزش و پرورش بر این مفاد تعریف شده است: «یك جریان سیستماتیك, منظم, هدفدار به منظور تربیت و رشد استعداد‌ها برای رسیدن به كمال مطلوب‌» (حسینی‌نسب و علی‌اقدم).اینكه تا چه حد تعریف آموزش و پرورش جایگاه واقعی خود را در منظر عملی اندیشهٔ دولتمردان كسب كرده, بحثی محوری است كه نیازمند ارزش و بهایی است كه در تغییر محیط انسانی و رفتارهای فردی به منظور تربیت نیروی انسانی نهفته است, لیكن این مطلب كه تا چه میزان برنامه‌های كلان و بلندمدت با طبیعت نهفته در این تعریف مصداق دارد به اهداف مقدماتی برنامهٔ توسعه كاربری فناوری ارتباطات و اطلاعات ربط دارد, به نحوی كه دگرگونی در محیط و هدایت فردی را براساس «توجه از تولید و فناوری محصولات به فناوری دانش و دانایی» دانسته و مبانی این برنامه را برحسب چارچوب مذكور سازمان داده است.

۲. پرسش اساسی

آنچه از وضعیت موجود در درك مفاهیم اجرایی فناوری ارتباطات و اطلاعات احساس می‌شود مبانی تغییرات و دگرگونیهایی است كه در سطح جهانی در فناوری مزبور به وقوع پیوسته, به نحوی كه به چالشهای محیطی برای مربی و دانش‌آموز و تغییرات در رفتار یادگیری منتهی شده است. اینكه نظامهای مبتنی بر مواد به‌صورت تك محور در حال فروپاشی است و روشهای تربیتی براساس بهره‌گیری از ارزشهای متقابل یادگیری برحسب سیستم‌های ارتباطی نوین و چارچوب دیداری‌ـ شنیداری پی یافته, موضوعی غیرقابل انكار است. پس در جهان فعلی كه به‌مرور از سواد اطلاعاتی و عوالم دیجیتالی سخن می‌رود, طبیعی است كه اندیشهٔ نوینی در آرای مدیران تربیتی كشور رسوخ یابد بر این قرار كه ‌«آیا استفاده از فناوری ارتباطات و اطلاعات در آموزش و پرورش لازم است یا نه» (حاجی، ۱۳۸۱: ۶۷).حتی این پرسش در فهم بازاندیشی مسئله از نگرشی دیگر و با سطحی متعالی مورد ارزیابی قرار گرفته است؛ اینكه طریق توسعهٔ اقتصادی كشور چه بازخوردی از بنیاد فناوری اطلاعاتی كسب می‌كند و این بازخورد چه نیروی نهفته‌ای را در دامان خویش برای آحاد مردم فراهم می‌آورد. براین‌قرار، یكی از دولتمردان در ترسیم نظری پرسش نخستین در خصوص دگرگونی در آموزش و پرورش, به رفاه اقتصادی جامعهٔ دانش محور اشاره می‌كند: «ارزش افزودهٔ ناشی از دانش و آفرینشهای فكری نیروی انسانی, سهم اصلی را به خود اختصاص داده است. حركت جهانی به سمت جامعهٔ اطلاعاتی و اقتصاد دانش‌مدار, اگر چه فرصتهای بی‌بدیلی برای كشور‌های در حال توسعه پدید آورده است، اما آرایش قطبهای مدیریت در عرصهٔ جهانی, ارزش افزوده خلق شده در قلمروهای گوناگون اقتصادی, سیاسی, و فرهنگی این كشور‌ها را از درون به بیرون مرزهای جغرافیایی آنها سوق می‌دهد» (خاتمی، ۱۳۸۱: ۶۴). پس مقوله ارزش افزوده نیازمند بازخوانی و تأكید مجدد بر تربیت نیروی انسانی در حوزهٔ ارتباطات و اطلاعات جامعهٔ اطلاعاتی ایران در دهه‌ها و سده‌های بعدی است؛ سود و ارزش افزوده‌ای كه به‌مرور جنبه‌های فكری و ادراكی را از مجرای یاد‌گیری فراهم‌ آورده , بسط داده و توسعهٔ كاربردی آن را افزایش داده است. رشدی كه به تعامل استاد و شاگرد انجامیده جایگاه یادگیری را استمرار می‌بخشد. اینكه این ساختار به چه نحو نظری جمع‌آوری و جهات كاربری آن اجرا گردد, از فهم مدیریت كلان و خرد نهاد‌های آموزشی كشور متبلور خواهد شد.

۳. متغیرهای اساسی آموزش و پرورش در اهداف برنامه تكفا

آنچه نهاد‌های آموزشی را در نظام آموزش و پرورش تعریف كرده و وظایفی برای آن قائل است مبتنی بر برنامه‌های رسمی و غیر رسمی هر نظام آموزشی است. برنامه‌های رسمی از نهاد‌های رسمی هر حكومتی چونان مدرسه, دبیرستان، و دانشگاه برخاسته و برنامه‌های غیررسمی در نظام آموزشی به نهاد‌های غیر حكومتی در تعلیم و تربیت مانند رسانه‌های جمعی و سازمانهای همكار در نظام آموزشی مرتبط است. بر این مبنا تحقق جامعهٔ دانایی محور مستلزم كنجكاوی بسیار دقیقی در حوزه و محورهای فناوری ارتباطات و اطلاعات در تربیت نیروی انسانی است.چنانچه بر نهاد‌های رسمی آموزشی در كشور تأكید شود,‌ آشكار است كه وزارت آموزش و پرورش تعلیمات ابتدایی و متوسطه؛ و وزارت علوم,‌ تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت, درمان و آموزش پزشكی تعلیمات عالی را در حوزه‌های موضوعی عهده‌داراند؛ هرچند دوره‌های رسمی و ضمن‌خدمت و كارگاههای آموزشی متنوعی از سوی وزارتخانه‌ها و سازمانهای دیگر به مرور زمان به صور مختلف ارائه و اجرا‌ می‌شود. ‌پس آنچه از وضعیت موجود و داشته‌های سازمانی درك می‌شود مبتنی بر این واقعیت است كه چه متغیر‌های اساسی با اهداف محور‌ی قابلیت حیات در چارچوب نظام مدیریت كلان آموزشی كشور را دارند. آنچه از ماهیت یادگیری منابع انسانی در آموزش و پرورش به معنای عام اخذ می‌شود برنامه‌های راهبرد‌ی و توسعهٔ خط‌مشیهای ملی در جنبه‌های فكری,‌ آموزشی و فرصتهای توانمندسازی جامعهٔ دانش‌آموزی و دانشجویی و به یك كلام گسترده، جامعهٔ فراگیر است كه مورد توجه كارگزاران برنامهٔ تكفا می‌باشد. بر این مبنا اهداف برنامه‌های تكفا در این حوزه به دگرگونی در ساختار‌های اجرایی در ابعاد سخت‌افزاری و ماهیت آموزشی قابلیت تعمیم دارد (برگزاری همایش هم‌اندیشی...، ۱۳۸۱: ۶-۷). این اهداف عبارت‌اند از:

ـ‌ تقویت نشر اطلاعات به عنوان حق ملی مردم (تأكید و توجه بر آگاهی عمومی)

ـ گسترش سواد دیجیتالی و اشاعه فرهنگ و زبان ملی در محیط دیجیتال (نگرشی نوین از روند یادگیری )

ـ‌ دسترسی سریع و ارزان‌‌تر عموم مردم به ارتباطات (بنیاد صرفه‌جویی اقتصادی)

ـ تقویت همكاری مشترك بین دولت , صنعت, دانشگاه، و مراكز خصوصی (مشاركت نهاد‌های آموزشی و فنی)

ـ ‌گسترش و تقویت فرهنگ ملی و اسلامی و خط فارسی در محیط دیجیتال (تبیین میراث فرهنگی در محیط فناوری نوین)

پس امكانات موجود در برنامه‌ریزی كلان در قالب طرحهای بنیادی برای تبیین توسعهٔ فناوری در محیط اجتماعی قابلیت وقوع دارد. رویه‌هایی كه در قالب طرحها‌ی اجرایی با دو دیدگاه میان‌مدت و بلندمدت شكل گرفته و به‌صورت طرح راهبردی ارائه خواهد شد. بی‌تردید این طرحها باید با وضعیت برخاسته از شرایط فعلی تعریف شده و جنبه‌های مادی و فیزیكی آن با حوزه‌های یاد‌گیری سنجیده شود.

۴. نگرشی مختصر به زیرساختهای ارتباطات در آموزش و پرورش

انقلاب ارتباطات و فناوری افقهای نوینی را برای انسان دورهٔ معاصر گشوده است,‌ هر چند دنیای صنعتی این آرمان و آرزو را با دستاورد‌های فنی در قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی رقم زد, لیكن نسیم فرح‌بخش آن با تأخیری نابهنگام در جامعهٔ ایرانی وز‌ید و به یكباره نوجوان و جوان ایرانی از دههٔ ۶۰ شمسی خویشتن را در امیال و خیزش نوینی یافت كه این آرزو را با كیفیت زندگی بهتر در دنیایی با آزادی تحرك و اندیشه سازگار كند. این مفاد در مقاله‌ای كه در دو دهه پیش در ماهنامهٔ ریزپردازنده به رشته تحریر درآمده, چنین بیان شده است:

هر چه بیشتر به سمت جامعهٔ عددی پیش برویم و اطلاعات كمی بیشتری درباره كنشها و رفتار خود به دست آوریم تا هنگامی كه می‌توان به ماشین و ارتباطات داده‌ای اتكاء داشت باید كیفیت زندگی بهتر گردد و جامعهٔ جدید با كاستن از فعالیت‌های كمی بیهوده و حذف ناحسابگری، ما را در این امر یاری خواهد داد (جامعه حسابگر...، ۱۳۸۱: ۵).

به‌راستی نیز هر دولت و هر حكومتی در دنیای فعلی سعی در استقرار كنشها و رفتار‌های ارتباطی بر حسب موازین كمی داشته تا به جوانب كیفی دست پیدا كند. در این خصوص راهبرد ملی فناوری به‌صورت شبكه‌ای به‌منزلهٔ آرمان جهانی هر دولت باز‌تاب یافته و پیوند‌های ارتباطی در تمام شئون اداری تجلی یافته است. این آمال برای كشور‌های در حال توسعه با توجه به اقتصاد زیر سلطه و فقر اطلاعاتی بسی بیشتر مورد توجه است, لیكن درحالی‌كه جمعیت كشور‌های مزبور تقریباً ۸۰ درصد كل جمعیت جهان را تشكیل می‌دهد فقط حدود ۵ تا ۱۰ درصد از محتوای اینترنت مبدایی به‌جز كشورهای پیشرفته دارد.

همین داده‌های كمی به قسمی سیاستهای رشد و نفوذ شبكه‌های الكترونیكی در كشور را تأیید می‌كند.۱ از جمله, در ایران آغاز فعالیت‌ شبكه‌های الكترونیكی در سال ۱۳۶۶ برشمرده شده است, یعنی زمانی كه یك شبكهٔ اطلاع‌رسانی خصوصی به نام سروش فعالیت خود را در چارچوب شركت طرح و توسعه سیستم‌‌ها آغاز نمود. مرحلهٔ اصلی گسترش فعالیت‌ ارتباطی به سال ۱۳۷۱ ربط دارد, زمانی كه بنیاد شركت مخابرات، مركز ارتباطات دیتا را فراهم آورد. از جمله فعالیتهای عمدهٔ این مركز تأسیس شبكهٔ ملی اطلاع‌رسانی «ایران پك»۲ (اطلاع‌رسانی تصویری و صوتی ملّی كشور) است كه امكان دسترسی به بانكهای اطلاع‌رسانی بین‌المللی و ملی را سازماندهی كرد. شبكهٔ «ایران پك» امكان دسترسی به «مینی‌تل» را نیز فراهم آورده و پیش‌بینی شده كه حداكثر ۱۰ میلیون مشترك بتوانند با تمامی پایگاههای اطلاعاتی موجود در آن ارتباط داشته باشند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.