دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

تنش زدایی و جلب اعتماد بین المللی


موقعیت ایران در نظام بین الملل چگونه است این سوال یکی از مهمترین دغدغه های نخبگان و اندیشمندان ایرانی چه در داخل و چه در خارج از کشور به شمار می آید و پاسخ به آن چشم انداز آینده ایران و ایرانی را رقم می زند

اکنون بیش از هر زمان دیگری سرنوشت ایران به تحولات جهانی گره خورده است. اگر چه در دوران جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران، عوامل خارجی در مناسبات بین المللی ایران نقش چشمگیری بازی کردند، اما هیچ گاه به اندازه این روزها ایران به عنوان "خطر جهانی" از سوی کشورهای غربی و رسانه های خبری آنان معرفی نمی شد. در این شرایط هر گونه اشتباه و یا سهل انگاری به قیمت نقض تمامیت ارضی و هویت تاریخی ملت ایران تمام خواهد شد همزمانی نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران، با پرونده فعالیت های هسته ای ایران، اهمیت موضوع جانشینی سید محمد خاتمی را دو چندان کرده است. علاوه بر بحث آینده روند اصلاحات در کشور، مساله سیاست خارجی و تعامل با جامعه بین الملل به سر فصل اصلی رقابت های انتخاباتی تبدیل شده است. از این رو آنچه که اهمیت دارد این است که "فرد پیروز ۲۷ خرداد"چگونه با تحولات پر شتاب نظام بین الملل مواجهه خواهد کرد، نه اینکه چگونه می خواهد جامعه پرچالش ایرانی را هدایت کند. بی تردید عبور کشور از چالش های پیش رو به توانایی در خور توجه "منتخب ملت" برای حل مشکلات بین المللی دارد. تا زمانی که ایران به عنوان "خطر فوری" از سوی محافل غربی معرفی می شود، در دولتمردان کنونی و آینده کشور نمی توانند دستور کار مدونی برای سیاست خارجی نداشته باشند. از میان نامزدهای ثبت نام کننده در رقابت های نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، این علی اکبر هاشمی رفسنجانی است که دارای برنامه مشخص و تا حدودی تجربه شده در عرصه سیاست خارجی می باشد. در طول نیم قرن گذشته، هاشمی رفسنجانی یا ریاست قوه مقننه را بر عهده داشته ویا بر صندلی ریاست جمهوری تکه زده است. حتی در زمانی که وی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده داشته است، به عنوان عالی ترین مشاور رهبری نظام، نقش موثری در ترسیم اصول سیاست خارجی کشور داشته است. به همین دلیل بلافاصله پس از اعلام رسمی کاندیداتوری از سوی هاشمی رفسنجانی، محافل دیپلماتیک و خبری نوعی آرامش و اطمینان نسبت به ادامه روند تنش زدایی از سوی تهران خبر دادند. این درحالی است که در روزهای تزدیک به زمان کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی، آمریکا و اروپا جنگ روانی سنگینی را علیه ایران با هدف تن دادن به توقف کامل غنی سازی اورانیوم به راه انداخته بودند. تقریباً کلیه مقالات منتشر شده در رسانه های خبری غربی بر توانایی هاشمی رفسنجانی برای به نتیجه رساندن مذاکرت هسته ای میان ایران و سه کشور اروپایی اذعان دارند. بخشی از این توانایی در شخصیت عملگرای هاشمی رفسنجانی ریشه دارد و بخش دیگر نیز به دلیل شناخت نسبتاً کامل محافل دیپلماتیک از مواضع و دیدگاههای وی است. در حالی که دیگر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یا به دلیل قرار داشتن در جناح دوم خرداد فاقد توانایی واقعی برای تحرک بخشیدن به سیاست خارجی هستند و یا اینکه شعارهای اصول گرایانه آنان بیش از آنکه اطمینان بخش باشد، تهدید آمیز است.

هاشمی رفسنجانی در بیانیه رسمی خود برای حضور در صحنه رقابت های انتخاباتی در فصل مربوط به سیاست خارجی تاکید کرده است: "شرایط حساس منطقه ای و جهانی به گونه ای است که غلبه بر آن، نیازمند انسجام و عزم ملی برای تنش زدایی و جلب اعتماد بین المللی است." هاشمی در حقیقت بنیانگذار تنش زدایی در دوران پس از جنگ تحمیلی شناخته می شود و گام های بلندی ازجمله تنش زدایی جهان عرب و کشور های اروپایی برداشته است. برگزاری اجلاس سران کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، چند ماه پس از حماسه دوم خرداد حاصل سیاست" جلب اعتماد بین المللی" دولت هاشمی رفسنجانی بود.

"صلح و توسعه در خاورمیانه" از دیگر محورهای اصلی هاشمی رفسنجانی در عرصه سیاست خارجی به شمار

می آید. پس از سرنگونی طالبان در افغانستان و صدام درعراق، ایران به عنوان یک قدرت برتر منطقه ای ظهور کرده است و پیشرفت های تکنولوژیکی از جمله توانایی فناوری صلح آمیز هسته ای، ایران را در جایگاه رفیعی در منطقه خاورمیانه قرار داده است. حفظ و حراست از این موقعیت که از سالهای دور تاکنون سابقه نداشته، وظیفه ملی- میهنی دولت بعدی محسوب می شود. به هر حال شاید دولت ۸ ساله هاشمی رفسنجانی در عرصه تحولات سیاسی- اقتصادی داخلی با انتقاداتی روبرو باشد، اما بدون موفقیت های سیاست خارجی دولت هاشمی، تنش زدایی دولت خاتمی راه به جایی نمی برد. حتی پذیرش اندیشه "گفت و گوی تمدن ها"ی سید محمد خاتمی نیز بدون اعتمادسازی دوران هاشمی امکان پذیر نبود. اکنون بیش از هر زمان دیگری کشور به توانایی تبدیل تهدید به فرصت نیازمند است. انتخابات ریاست جمهوری در ۲۷ خرداد و انتخاب منطق ملت ایران برای برگزیدن "نهمین رئیس جمهوری" می تواند تهدید را به فرصت تبدیل کند. در غیر این صورت ورود ایران به گردابی از مشکلات و معضلات بین المللی اجتناب ناپذیر خواهد بود.