جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سردرگمی یك فدراسیون


سردرگمی یك فدراسیون

فدراسیون فوتبال ایران چشم انداز ندارد, یعنی نمی داند كه چه می خواهد و برای آینده چگونه باید تصمیم گیری كند این هم به امروز برنمی گردد, بلكه در فدراسیون محمد دادكان هم می دیدیم سردرگمی, شناسایی غلط هدف و نداشتن افق سبب شد كه برانكو ایوانكوویچ در راس كار قرار بگیرد و با هم دیدیم كه او در جام جهانی چه عملكردی داشت و تیم ملی در جام جهانی چه نتایجی گرفت

دیروز صبح اولین خبری كه توجه همه را به خودش جلب می كرد، این بود كه روبرتو دونادونی به عنوان سرمربی جدید تیم ملی ایتالیا معرفی شده است. یكی دو روز قبل هم روشن شده بود كه یواخیم لو از این پس هدایت تیم ملی آلمان را برعهده دارد و نیز ریموند دومنك سرمربی فرانسه خواهد بود. به همه اینها اضافه كنید كه سرمربی تیم های اسپانیا، هلند، انگلستان و پرتغال هم تعیین شده و روشن است كه این تیم ها برای آینده شان چه برنامه هایی دارند.

اما اینجا در ایران همه چیز برخلاف كشورهای توسعه یافته در فوتبال و البته تیم های رقیب آسیایی جریان دارد. حتماً می دانید كه پاكتا قرارداد خودش را با عربستان تمدید كرده و ایویكااوسیم از باشگاه جف یونایتد ایچاهارا به تیم ملی ژاپن آمده و حتماً به یاد می آورید كه دستیار دیك ادووكات در جام جهانی به عنوان سرمربی جدید تیم ملی كره جنوبی معرفی شده است، اما با همه اینكه مسئولان فدراسیون فوتبال می دانند تیم ملی باید در یك ماه آینده به رویارویی با سوریه و سپس كره جنوبی برود، هیچ عجله ای در تصمیم گیری ندارند چرا كه:

۱- فدراسیون فوتبال ایران چشم انداز ندارد، یعنی نمی داند كه چه می خواهد و برای آینده چگونه باید تصمیم گیری كند. این هم به امروز برنمی گردد، بلكه در فدراسیون محمد دادكان هم می دیدیم سردرگمی، شناسایی غلط هدف و نداشتن افق سبب شد كه برانكو ایوانكوویچ در راس كار قرار بگیرد و با هم دیدیم كه او در جام جهانی چه عملكردی داشت و تیم ملی در جام جهانی چه نتایجی گرفت. این درحالی بود كه برانكو ابتدا برای هدایت تیم امید ایران و برای مقابله با تیم هایی مثل امید قطر و كویت و ژاپن و كره انتخاب شده و بعدها سرمربی تیم ملی شده بود تا ایران را مقابل كره شمالی و لبنان و اردن و حداكثر كره و ژاپن به برتری برساند.

این ذهنیت در مدیران سابق فدراسیون وجود نداشت كه در جام جهانی ایران باید با تیم هایی مثل پرتغال و مكزیك بازی كند و سرمربی تیم باید با توجه به كیفیت حریفان انتخاب شود و همین بود كه سبب شد برانكو بماند و تیم ملی ببازد. این ماجرا در فدراسیون كیومرث هاشمی و داریوش مصطفوی هم ادامه یافته و این دو نفر هنوز نمی دانند كه سرمربی تیم ملی باید با چه اهدافی انتخاب شود. مثلاً به این فكر نمی كنند كه هدف آینده فوتبال ایران چیست. آیا ما باید در جام ملت ها قهرمان شویم؟ یا باید تیممان را برای جام جهانی آینده جوان كنیم و برای درخشش در جام جهانی آینده، جام ملت ها و بازی های آسیایی را با جوانان بپیماییم؟

همه اینها سبب شده كه فدراسیون فوتبال نتواند به این نتیجه برسد كه سرمربی آینده باید چه كسی باشد و توانایی انجام چه كارهایی را داشته باشد.

۲- هنوز در راهروهای فدراسیون فوتبال ایران بحث بر سر این است كه مربی آینده تیم ملی باید خارجی باشد یا ایرانی. هنوز پس از این همه بحث و جدل مدیران فوتبال به این نرسیده اند كه برای توسعه فوتبال ایران، خارجی ها بهترند یا ایرانی ها. برای همین است كه می بینیم بحث ها به اینجا منتهی شده كه محمد مایلی كهن را بیاوریم یا ناصر حجازی را، علی پروین را مدیر فنی كنیم یا محمود یاوری را. این در حالی است كه همه اینها پیش از این عملكرد خویش را در فوتبال ایران نشان داده اند و نشان داده اند كه چه كیفیتی در مربیگری دارند. با این همه یكی نیست در فدراسیون فوتبال ایران این بحث را برای همیشه تمام كند و بگوید كه ما به این دلیل و به این دلیل و به این دلیل مربی خارجی می خواهیم یا اگر نه، به این دلیل و به این دلیل و به این دلیل مربی ایرانی بهتر می تواند به فوتبال ما خدمت كند.

گزینه های ایرانی كه كاملاً روشن است. عملكرد فنی آنها هم كه كاملاً پیدا است. پس اگر قرار است مربی ایرانی به عنوان سرمربی تیم ملی معرفی شود، این همه تعلل از كجا می آید؟ اگر هم قرار نیست، بهتر است فدراسیون بگوید ما به دنبال یك مربی خارجی- درجه چندمش فعلاً فرق نمی كند- هستیم و این جوری این همه بحث و جدل را كه بر سر انتخاب مایلی كهن یا حجازی پدید آمده بخوابانند. هدف كه نباشد، این اتفاق ها هم می افتد.

انتخاب نشدن سرمربی تیم ملی، در كنار عقب افتادن بازی های لیگ دو نقطه تاریك فدراسیون فوتبال جدید است. بعدها می شود درباره اینكه عقب افتادن بازی های لیگ به تیم ملی و فوتبال ایران ضربه می زند یا نمی زند، بحث كرد و حتی گفت كه اگر این عقب افتادن به این منجر شود كه لیگ منظم و پویا به كار خودش ادامه بدهد، باید این اتفاق به وقوع بپیوندد. اما انتخاب نشدن سرمربی تیم ملی، چیزی است كه آثارش را همین حالا هم می توانیم ببینیم.

فرض كنید ما به سوریه- كه دو باشگاهش نمایندگان ایران را در لیگ قهرمانان آسیا حذف كرده اند- ببازیم و بعدها به كره هم. آن گاه شاید جام ملت های آسیا را از دست بدهیم و این شكستی است كه مستقیماً روی حضور موفق ایران در جام جهانی آینده تاثیر می گذارد. چرا كه جام ملت های آسیا محلی است برای آزمایش جوانان فوتبال ایران (اینكه قهرمان می شویم یا نمی شویم مهم نیست) و از دست دادن این تورنمنت پروژه ساخت تیم ملی جدید را به تاخیر می اندازد. این یعنی بهتر است مدیران فدراسیون فوتبال از همین امروز به فكر یك پروژه چهارساله باشند و به این فكر كنند كه مدیریت این پروژه را چه كسی باید برعهده بگیرد. این گونه شاید بهتر بشود تصمیم گرفت.

آریا صالحی