دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
حیات وآثار شیخ صدوق
شیخ ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی (م ۳۸۱) معروف به شیخ صدوق و ابن بابویه، از محدّثان و فقهای بزرگ طائفه امامیه و مؤلف کتاب من لا یحضره الفقیه، از کتب اربعه حدیثی شیعه میباشد.
پدر وی فقیه محدّث و صاحب تألیفاتی چند از جمله «رساله شرایع» و «الإمامة و التبصرة من الحیرة» (م ۳۲۸ یا ۳۲۹) مرجع شیعه در قم بوده است.
درباره تاریخ ولادت شیخ صدوق اطلاع دقیقی در دست نیست، تنها میدانیم که وی پس از مرگ محمد بن عثمان عمری (م ۳۰۴ یا ۳۰۵) - قدس الله روحه - نایب خاصّ دوم امام عصر عجل اللّه تعالی فرجه در اثر دعای حضرت از کنیزی دیلمی زاده شد، از قرائنی همچون ظاهر گزارش فوق و روایت بسیار زیاد وی از پدرش چنین بر میآید که وی در اوائل زمان نیابت حسین بن روح - قدس اللّه روحه - و در حدود سال ۳۰۶ متولّد شده است.
● تحصیلات و اساتید
وی از خردسالی به تحصیل علم و یادگیری حدیث پرداخت، جدّیت وی در دانش آموزی و حضور فعّال وی در مجلس درس مرجع معروف قم محمّد بن حسن بن ولید و حافظه فوق العاده وی مایه شگفتی اهل قم بوده و آنان این همه را از برکت دعای امام )علیه السلام میدانستهاند(.
شیخ صدوق در کتب خویش از بیش از ۲۰۰ راوی، حدیث نقل میکند که بیش از همه از پدرش روایت میکند، نام پدر وی در حدود ۳ / ۱ اسناد وی قرار گرفته است، استاد مهم دیگر وی که در حدود ۱۵% اسناد صدوق را به خود اختصاص داده محمد بن حسن بن احمد بن ولید میباشد.
صدوق به این استاد خود اعتماد کامل داشته، در جرح و تعدیل راویان از وی پیروی میکرده و هر روایتی را که او صحیح نمیدانسته، متروک و ناصحیح میشمرده است، صدوق در تمامی کتب خود تنها از وی با عبارت «شیخنا» یاد میکند. (بویژه ر. ک. فقیه ۲: ۹۰، عیون ۲: ۲۱، کمال الدین ۲: ۵۰۳، معانی الاخبار: ۳۱۴).
از دیگر اساتید اصلی وی از محمد بن موسی بن المتوکل و محمد بن علی ماجیلویه و پس از این دو از احمد بن حسن قطان (از مشایخ بزرگ اصحاب حدیث در ری و ظاهرا عامی) و احمد بن محمد بن یحیی عطّار و حسین بن احمد بن ادریس و علی بن احمد بن محمد بن عمران دقّاق میتوان نام برد، از دیگر مشایخ مشهور وی جعفر بن محمد بن مسرور است که ظاهرا همان ابن قولویه مؤلف «کامل الزیارات» میباشد.
شیخ صدوق نام کسانی را از اصحاب حدیث که ملاقات کرده، بهمراه روایتی از هر یک در کتابی گردآورده که اکنون در دست نیست.
● خاندان
خاندان آل بابویه خاندان علمی مهمی بوده است که عالمان بسیاری از آن برخاستهاند از جمله برادر کهتر صدوق ابو عبد اللّه حسین که وی نیز به برکت دعای امام علیه السلام زاده شده است.
نام نزدیک به ۲۰ نفر از این خاندان در کتب رجال و تراجم دیده میشود، شیخ سلیمان ماحوزی فهرست آل بابویه را در رسالهای فراهم آورده است. (چاپ کتابخانه آیت اللّه مرعشی، قم ۱۴۰۴).
از مکان ولادت شیخ صدوق آگاهی درستی در دست نیست و احتمالا در قم بوده است، و در رجب سال ۳۳۹ از شریف حمزة بن محمد علوی در قم و در رجب سال ۳۴۷ در ری از محدّثان آن شهر و در رجب سال ۳۴۹ از ابو العباس محمد بن ابراهیم طالقانی در همین شهر حدیث آموخته است.
از رساله شیخ جعفر دوریستی نقل شده که شیخ صدوق در زمان ریاست و زعامت خود به دعوت امیر رکن الدولة به ری هجرت کرده و با احترام و تجلیل بسیار این امیر روبهرو شده است، غرض از این دعوت، ترویج مذهب حق در پایتخت آل بویه بوده است، از این گزارش میتوان چنین برداشت کرد که هجرت صدوق به ری پس از وفات رئیس امامیه محمد بن حسن بن الولید در سال ۳۴۳ رخ داده است.
شیخ صدوق در رجب سال ۳۵۳ با کسب اجازه از امیر رکن الدولة به قصد زیارت امام رضا علیه السلام عازم مشهد شد و در ماه شعبان این سال از عبد الواحد بن محمد بن عبدوس و دیگر مشایخ این شهر حدیث یاد گرفته است، اقامت وی در مشهد کوتاه بوده.
وی پس از بازگشت به نزد امیر دیلمی در ری رفته، و اندکی بعد عازم سفر شده زیرا در همین سال در بغداد از برخی محدّثان، تحمل حدیث کرده که بنظر میرسد پس از سفر مشهد و در مسیر سفر حجّ بوده است.
وی ظاهرا در سال ۳۵۳ موفّق به انجام مناسک حج شده و در بازگشت از سفر حج در سال ۳۵۴ در فید و کوفه از مشایخ حدیث بهره جسته است، دلیلی قاطع در دست نیست که وی در بازگشت از سفر حج، به بغداد وارد شده است.
نجاشی اشاره میکند که شیخ صدوق در سال ۳۵۵ وارد بغداد شده و مشایخ حدیث از وی که سن کمی داشته حدیث شنیدهاند، درستی این تاریخ محلّ تردید است و احتمال میرود که حدیث شنیدن مشایخ از وی در همان سال ۳۵۲ باشد و این احتمال هم که وی در بازگشت از سفر حج در سال ۳۵۴ به بغداد وارد شده و در این سفر از وی حدیث شنیده باشند، احتمال دور از ذهنی نیست.
بهر حال مشایخ بزرگ بغدادی همچون تلعکبری که از وی سالها بزرگتر بوده، از وی روایت میکنند و نیز بزرگانی چون شیخ مفید و حسین بن عبید اللّه غضائری از وی حدیث شنیدهاند و به دریافت اجازه نایل آمدهاند.
شیخ صدوق در همین سال ۳۵۴ در بازگشت از سفر حج در همدان از احمد بن زیاد بن جعفر همدانی و دیگر مشایخ این شهر استفاده حدیثی برده است.
وی در حدود سال ۳۶۷ آهنگ مشرق زمین کرده، از رجب این سال تا شعبان ۳۶۸، ۹۷ مجلس املاء حدیث تشکیل داده که قرائنی چند از جمله راویان نیشابوری امالی و تشکیل مجلس ۸۹ در منزل یحیی بن محمد علوی که در نیشابور بوده، نشان میدهد که این مجالس همگی در این شهر برگزار میشده است، تنها دو مجلس ۲۵ و ۲۶ در این میان در مشهد مقدس در ذی حجه ۳۶۷ صورت گرفته، و از آغاز محرم پس از بازگشت از مشهد این مجالس به همان سبک سابق تقریبا به طور مرتب در دو روز سهشنبه و جمعه ادامه یافته است.
وی در ۱۲ شعبان ۳۶۸ به درخواست مشایخ و حضار جلسه خود، مجلس ۹۳ امالی را در وصف دین امامیه به اختصار برگزار کرده و سپس عازم ماوراء النهر گشته، در مشهد مقدس در ۳ روز پیاپی جلسات امالی به انجام رسیده است.
وی در سفر خود به ماوراء النهر در شهرها و قرای مختلف سرخس، مرو، مرورود، بلخ، سمرقند، ایلاق، فرغانه، اخسیکث و جبل بوتک از مشایخ حدیثی عامه و خاصه حدیث شنیده و خود به نشر علوم آل محمد علیهم السلام پرداخته است.
تألیف کتاب «من لا یحضره الفقیه» که در ذی قعده ۳۷۲ پایان یافته بوده در همین سفر در سرزمین بلخ از ناحیه ایلاق (اطراف تاشکند کنونی) آغاز و انجام یافته است، شریف محمّد بن حسن علوی موسوی معروف به نعمه که کتاب به درخواست وی نوشته این کتاب را به طور کامل از وی شنیده است، همچنان که اکثر تصنیفات مؤلف را که همراه وی بوده استنساخ کرده و از وی شنیده است.
از عبارت نجاشی درباره وی «نزیل الری. . . و وجه الطائفة بخراسان» برمیآید که وی ری را به عنوان وطن خویش برگزیده و مدت طولانی نیز در خراسان ( بلاد ماوراء النهر یا نیسابور) بوده است.
باری شیخ صدوق در سال ۳۸۱ در ری درگذشت، آرامگاه وی در این شهر در نزدیکی حرم امامزاده عبد العظیم زیارتگاه مشهوری است. داستان تجدید بنای قبر وی در زمان فتحعلی شاه در حدود سال ۱۲۳۸، و مشاهده پیکر سالم وی پس از قرنها از سوی راویان و عالمان ثقه بسیار گزارش شده است.
● منزلت علمی
وی محدث و فقیهی جلیل القدر، حافظ احادیث، چیره دست در علم رجال و نقّادی اخبار بوده و در میان قمیّان چون او در حافظه و وفور دانش دیده نشده، ابن شهرآشوب، او را مبارز القمیین خوانده است، وی در خراسان مرجعیت طائفه امامیه را بر عهده داشته است.
در دعای امام عصر علیه السلام برای ولادت وی، از وی به عنوان «ولد مبارک ینفع اللّه به» ، و از وی و برادر وی ابو عبد اللّه حسین به عنوان «فقیهین» یا «خیّرین» یاد شده است، سید بن طاوس وی را با وصف «الشیخ المجمع علی عدالته» یا «الشیخ المتفق علی علمه و عدالته» میستاید، وی وثاقت صدوق را مورد اتفاق دانسته است. (فرح المهموم، ص ۱۲۹، فلاح السائل، ص ۱۰، ۱۵۸).
مرجعیت علمی وی شهرهای شرق و غرب دنیای اسلام را درنوردیده و لذا از شهرهای واسط، قزوین، مصر، بصره، کوفه، مدائن، نیشابور پرسشهایی به نزد وی آوردهاند و وی پاسخ آنها را نگاشته است، همچون رسالهای به ابی محمد فارسی و رساله دیگری به اهل بغداد و رساله سومی هم در موضوع غیبت به اهل ری و مقیمان بدانجا و غیر آنها فرستاده است.
شیخ صدوق مناظرات چندی در مجلس امیر رکن الدولة در مسائل امامت و غیبت داشته که در رجال نجاشی بدانها اشاره رفته و پارهای از آنها در رساله شیخ جعفر دوریستی در این زمینه آمده است، کلام متین و منطق استوار وی تحسین امیر و سایر حاضران مجلس را در پی داشته، و اعتراف امیر به حقانیت مکتب امامیه را همراه بوده است.
شیوه علمی وی در کتابهای باقی مانده او در درجه نخست بر احادیث پیامبر و اهل بیت علیهم السلام استوار است، وی در مباحث فضل ائمه و اثبات امامت آنان به احادیث عامه بسیار نظر دارد، بلکه گاه احادیثی را در این زمینه از کسی نقل میکند که به گفته وی ناصبیتر از وی ندیده است (علل ۱: ۱۳۴ / ۱، عیون ۲: ۲۷۹ / ۳، معانی الاخبار: ۵۶ / ۴)، طبیعی است که نقل این روایات توسّط این گونه اشخاص نشانگر اعتبار بسیار احادیث است (نیز ر. ک. عیون ۱: ۲۰۴).
وی در کمال الدین روایات بسیاری از اخبار معمّران و غیر آنها نقل کرده ولی اشاره میکند که مستند وی در زمینه غیبت این گونه روایات نیست، بلکه غرض وی از نقل آنها، غرض جدلی و به جهت اسکات خصم میباشد و نیز این گونه داستانها جاذبه داشته و انسانها با مشاهده آنها به مطالعه سایر احادیث کتاب نیز رغبت مییابند (ص ۶۳۸ - ۶۳۹) و نیز (ص ۳۹۲، ۵۲۹، ۵۳۷، ۵۵۱، ۵۵۴، ۵۷۵، ۶۴۲).
دیدگاه اصلی صدوق بر پایه «تسلیم» در مقابل احادیث اهل بیت علیهم السلام و پرهیز از «آراء و مقاییس» شکل گرفته (مقدمه کمال الدین).
وی قیاس و استنباط و استخراج و اجتهاد را در شریعت نمیپذیرد (علل ۱: ۶۲، کمال الدین ۱: ۱۰۸) که ظاهرا مراد وی مردود بودن روشهای استنباطی متعارف در نزد عامه میباشد و به اجتهاد به معنای کنونی به معنای تطبیق قاعده عام بر مصادیق آن نظر ندارد. (ر. ک. کمال الدین، ص ۱۱۲).
لذا شیخ صدوق خود با استناد به عمومات و روایات برائت، قنوت خواندن به فارسی را جایز میداند (فقیه ۱: ۳۱۶ / ۹۳۵).
شیخ صدوق در زمینه تفسیر قرآن تأکید میکند که حتما باید به احادیث رجوع کرد، وی تأویل قرآن را بدون استناد به احادیث بر نمیتابد (کمال الدین، ص ۹۸).
با نگاهی به آثار وی در مییابیم که وی صرفا یک جمعآوری کننده احادیث نیست، بلکه وی مفسّر احادیث و نقّاد روایات نیز بوده، با عنایت به روایات و گاه ادله عقلی به توجیه و تأویل احادیث غریب دست یازیده.
مطالب استدلالی و ادله عقلی چندی در لابهلای کتب وی دیده میشود همچون مقدمه دراز دامن کمال الدین و توضیحات وی درباره احادیث امامت و عصمت امام در معانی الاخبار و بیش از همه مباحث کلامی عقلی - نقلی وی در لابهلای کتاب توحید نشان میدهد که نمیتوان وی را صرفا به عنوان یک عالم اخباری برشمرد. (ر. ک. روضة المتقین ۱: ۲۸۷، ۴: ۵۱۳).
دیدگاههای وی در تفسیر احادیث در ذیل نقل روایات در کتب وی همچون فقیه و خصال دیده میشود، مناظرات کلامی وی هم از قدرت فکری وی حکایت داشته، ولی بهر حال در هر حال تکیه اصلی وی به منبع وحیانی احادیث در کنار استناد به آیات قرآنی میباشد.
● آثار صدوق
شیخ صدوق از مؤلفان پرکار بوده، به گفته شیخ طوسی در فهرست و نیز ابن شهرآشوب در معالم العلماء، حدود ۳۰۰ کتاب تصنیف کرده و فهرست کتب وی معروف بوده است که اکنون دسترسی به نام این آثار نیز به طور کامل مقدور نیست.
صدوق در مقدمه فقیه اشاره میکند که تعداد کتب وی تا آن تاریخ (قبل از ذی قعده ۳۷۲) بالغ بر ۲۴۵ کتاب بوده است، مصحّح هدایه در مقدمه این کتاب نام ۲۳۱ کتاب از وی را با توضیحات مفصّل آورده است، البته انتساب برخی از این آثار به وی همچون کتاب اختصاص (رقم ۱۲) و مونس الحزین فی معرفة الحق و الیقین (رقم ۲۱۵) از سوی مصادر معتبر تأیید نشده است.مرحوم شیخ طوسی در کتاب فهرست ص ۲۳۷ ش ۷۱۰ بعد از توصیف وتمجید وی درباره آثار وی می گوید : ( له نحو من ثلا ثمائه مصنف و فهرست کتبه معروف وانا اذکر منها ما یحضر نی فی الوقت من اسماء کتبه منها ....) ومرحوم شیخ طوسی شروع به شمارش کتب مرحوم شیخ صدوق می پردازد.وبعد ازینکه ۴۰ کتاب از کتابهای وی را نام میبرد می گوید: ( وغیر ذلک من الکتب والرسائل الصغار لم یحضرنی اسماوها ).
برخی از عناوین کتب فوق ظاهرا تکراری است همچون حجج الأئمة (رقم ۵۷) که همان کتاب جامع حجج الأئمة (رقم ۳۸) میباشد و نیز ۲۲۰ (۲۱۹ و ۵)، ۸۰ (۷۹)، ۸۶ (۸۳) و احتمال اتحاد در برخی دیگر منتفی نیست همچون ۱۸ (۱۷)، ۷۰ (۶۹)، ۸۵ (۴۹)، ۲۱۴ (۱۱).
غیر از کتب فوق، صدوق در لابهلای کتب خویش به نام کتابهای:
- وصف قتال القاسطین بصفین (فقیه ۱: ۳۵۹)
- وصف قتال شراة المارقین (خصال ۱: ۱۴۵)
اشاره کرده، و نیز در توحید: ۲۸۲ تذکر داده که روایات عظمة اللّه تبارک و تعالی را در کتاب العظمة خواهد آورد.
از میان کتب وی تنها حدود ۲۰ کتاب از گذر زمان بدست ما آمده که عبارتند از:
۱) اعتقادات
۲) امالی (العرض علی المجالس)
۳) توحید
۴) ثواب الأعمال
۵) خصال
۶) صفات الشیعة
۷) عقاب الأعمال (بهمراه ثواب الأعمال به چاپ رسیده)
۸) علل الشرایع و الأحکام و الأسباب
۹) عیون أخبار الرضا علیه السلام
۱۰) فضائل الأشهر الثلاثة (مشتمل بر سه کتاب فضائل رجب، فضائل شعبان، فضائل رمضان)
۱۱) فضائل الشیعة
۱۲) کتاب من لا یحضره الفقیه (لفظ کتاب جزء نام آن است)
۱۳) کمال الدین و تمام النعمة فی إثبات الغیبة و کشف الحیرة
۱۴) معانی الأخبار
۱۵) مقنع
۱۶) هدایه
۱۷) کتاب مواعظ که اخیرا به نام صدوق به چاپ رسیده است.
از این کتب، کتاب اعتقادات، کتاب عقاید بر مبنای حدیث و در کتاب مقنع و هدایه کتابهای فقه حدیثی بوده و سایر کتب، کتاب حدیثی میباشند.
گفتنی است که کتاب قصص الأنبیاء راوندی بجز اندکی برگرفته از اسناد و احادیث شیخ صدوق میباشد و احتمالا حجم اصلی کتاب را کتاب النبوة صدوق تشکیل داده و ممکن است از سایر کتب وی هم افزودههایی در این کتاب راه یافته باشد، بهر حال کتاب قصص الانبیاء راوندی را باید در زمره آثار شیخ صدوق ذکر کرد.
● شاگردان وی
از مراجعه به کتب تراجم و رجال و حدیث بیش از ۴۰ نفر از راویان شیخ صدوق بدست میآید، که مشهورترین آنها عبارتند از:
۱) ابو العباس احمد بن علی بن نوح سیرافی
۲) جعفر بن احمد قمی ایلاقی(مؤلف جامع الأحادیث و کتب حدیثی دیگر)
۳) حسین بن عبید اللّه غضائری
۴) علی بن محمّد خزاز (مؤلّف کفایة الأثر)
۵) شیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان
۶) هارون بن موسی تلعکبری
خداوند این عالم بزرگ جهان اسلام و مدافع واقعی مکتب اهل بیت رابا پیامبر وآل پیامبر محشور بفرمایید وما را از رهروان واقعی وزحمتکشان مکتب اصیل تشیع واسلام ناب قرار بدهد.
حسن کاری
منابع:
۱- فهرست بسیاری از منابع شرح حال صدوق را در مقدمه امالی شیخ صدوق، تحقیق مؤسسة البعثة، ص ۳۸ بنگرید.
۲- غیبة شیخ طوسی: ۳۰۸ / ۲۶۱، ۳۲۰ / ۲۶۶.
۳- کمال الدین: ۵۰۲ / ۳۱.
۴- رجال نجاشی: ۲۶۱ / ۶۸۴، ۳۸۹ / ۱۰۴۹.
۵- فهرست طوسی: ۲۷۳ / ۳۹۳، ۴۴۲ / ۷۱۰.
۶- ترتیب أسانید الصدوق، آیت اللّه شبیری زنجانی، مخطوط.
۷- مقدمه معانی الاخبار، چاپ دفتر انتشارات اسلامی، ص ۱۷ - ۲۵.
۸- مقدمه هدایه، ص ۱۰۹ - ۱۲۰، ۲۲۹.
۹- مقاله «مع الصدوق و کتابه الفقیه».
۱۰- مجله علوم الحدیث، شماره ۲، ص ۱۲۱ - ۱۳۱.
۱۱- روضات الجنات ۶: ۱۳۱ - ۱۳۲.
۱۲- دائرة المعارف بزرگ اسلامی ۳:۶۲
۱۳- رجال نجاشی: ۳۸۹ / ۱۰۴۹.
۱۴- فهرست طوسی: ۴۴۲ / ۷۱۰.
۱۵- مجالس المؤمنین ۱: ۴۵۶ - ۴۶۳.
۱۶- مقدمه هدایه: ۱۳۸ - ۱۶۴.
۱۷- مقاله «ابن بابویه» در دایرة المعارف بزرگ اسلامی ۳: ۶۴.
۱۸- مقدمه هدایه ۱۶۵ - ۲۰۶.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست