شنبه, ۱۶ تیر, ۱۴۰۳ / 6 July, 2024
مجله ویستا

ضارب شاه در کاخ مرمر رضا شمس آبادی


ضارب شاه در کاخ مرمر رضا شمس آبادی

ضارب شاه در کاخ مرمر رضا شمس آبادی در 21 فروردین سال 1344 دست به تروری ناموفق علیه شاه زد این ترور در کاخ مرر اتفاق افتاد در ادامه به جریانات آن اشاره شده است

محمدرضا پهلوی در دوران 37 ساله سلطنت خود دو ترور را تجربه کرد و البته هر دو بار برخلاف دو نخست وزیر ناکام خود، یعنی «رزم آرا» و «حسنعلی منصور»، جان سالم به در برد.

ارتباط منظم و تشکیلاتی فخرآرایی با حزب توده هیچ گاه ثابت نشد تا این گمانه بیشتر تقویت شود که این ترور بهانه ای بود برای جلوگیری از گسترش روزافزون فعالیتهای حزب توده که همچون مانعی در برابر قدرت گیری دربار خودنمایی می کرد.

نخستین ترور، پانزدهم بهمن 1327 و در فترت پس از کناره گیری رضاشاه و آغاز سلطنت شاه جوان رخ داد. این اقدام نافرجام که توسط «ناصر فخرآرایی» صورت گرفت، به زخمی شدن شاه و مرگ ضارب انجامید. غیرقانونی شدن فعالیت حزب توده و برقراری نوعی انسداد سیاسی از پیامدهای این ترور محسوب می شد.

زمینه های یک ترور

در فاصله هفده ساله میان ترور اول و دوم، نظام سیاسی و اقتصادی ایران دستخوش تغییرات فراوانی شده بود. قضیه ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد، فضای بسته سیاسی در سالهای پس از کودتا، تقویت ارتباطات سیاسی و نظامی با ایالات متحده آمریکا، نخست وزیری دکتر علی امینی و اختلافات او با شاه در سالهای پایانی دهه 1330، کلید خوردن انقلاب سفید و اصلاحات ارضی شاه در سال 1341 و سرانجام ظهور امام خمینی به عنوان مرجعی انقلابی و سازش ناپذیر که اقدامات ضددینی و مخالف قانون اساسی حکومت را بر نمی تابید مهم ترین فرازهای این تغییرات هستند. در این میان، رویدادهایی که از ابتدای دهه 1340 رخ داد حائز اهمیت بیشتری است. اعتراض امام خمینی به مفاد و شیوه اجرای اصول موسوم به انقلاب سفید و لجاجت شاه در اجرای آنها مجموعه حوادثی را شکل داد که نقطه اوج آن حادثه 15 خرداد 1342 و برخورد خشونت آمیز و خونین حکومت با مردم بود. سخنرانی امام علیه لایحه کاپیتولاسیون در آبان 1343 که به دستگیری و تبعید ایشان به ترکیه انجامید، نه تنها آتش این اعتراضات را کاهش نداد، بلکه آن را به شراره های زیر خاکستر بدل ساخت که اگرچه به ظاهر خاموش شده بود، اما از هر فرصتی برای زبانه زدن بهره می برد.

رگبار در کاخ مرمر

کشته شدن «حسنعلی منصور» در بهمن ماه 1343 به دست نیروهای موتلفه اسلامی نشان دهنده تداوم جریانهای مسلحانه مخالف حکومت و پیگیری دستگاههای امنیتی و بازداشت جمعی از نیروهای کلیدی آنان نمایانگر جدیت حکومت در سرکوب چنین اقداماتی بود. اگرچه پیامدهای روانی قتل منصور برای شاه و اطرافیانش سنگین بود و آنان را به اتخاذ سیاستهای امنیتی سوق داد، اما کمتر از سه ماه پس از این واقعه، رویدادی دیگر رخ داد که ناکامی حکومت در این فرآیند را نشان می داد.

در صبح آرام بیست ویکمین روز از بهار سال 1344، صدای رگبار گلوله، رهگذران خیابان پهلوی و کارکنان کاخ مرمر را وحشت زده کرد. آن گونه که در روایات رسمی آمده، «رضا شمس آبادی» 22 ساله، سرباز وظیفه گارد سلطنتی که در این ساعت از نگهبانان محوطه کاخ محسوب می شد، هنگام پیاده شدن شاه از خودروی سلطنتی به سوی او آتش گشود. شاه به سرعت خود را به داخل ساختمان انداخت و به حالت درازکش زیر یکی از میزهای سالن ورودی پنهان شد. دو نفر از محافظان او به نامهای «محمد علی بابائیان» و «آیت الله لشگری» هم مورد هدف شمس آبادی قرار گرفته و در نهایت خود شمس آبادی نیز با گلوله یکی دیگر از نگهبانان از پای درآمد.

نویسنده تاریخ ۲۵ ساله ایران در این باره می نویسد:

با همه کوشش هایی که پس از قتل منصور برای حفظ امنیت مملکت به عمل آمده بود روز ۲۱ فروردین ۱۳۴۴ سرباز وظیفه شمس آبادی، یکی از افراد گارد سلطنتی که در کاخ مرمر، مأمور نگهبانی بود محمدرضا شاه را هنگامی که از اتومبیل در مقابل سرسرای کاخ پیاده شد، به رگبار مسلسل بست.

در ابتدا، دربار پهلوی از رسانه ای شدن این خبر در روزنامه های رسمی و پرمخاطب آن روزگار جلوگیری کرد. روزنامه های عصر آن روز تنها به خبر «نزاع چند سرباز در کاخ مرمر که منجر به تیراندازی و قتل دوسه نفر شده بود!» بسنده کردند.

روز بعد، به حضور شاه در این واقعه نیز اشاره شد: «هنگامی که اعلیحضرت عازم دفتر کارشان بودند، یک سرباز وظیفه به علت جنون آنی، به ایشان تیراندازی کرده و در نتیجه باغبان و دو تن از مامورین کاخ کشته شدند». صبح روز بعد، یعنی بیست ودوم فروردین، نخستین جلسه مجلس شورای ملی پس از تعطیلات نوروزی تشکیل شد. در این جلسه هم نه هویدا به عنوان نخست وزیر وقت، که برای تبریک سال جدید در مجلس حضور یافته بود، و نه نمایندگان مجلس، به ماجرای ترور شاه اشاره ای کردند.

منبع: تبیان