چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

من یک معلم محقق


من یک معلم محقق

واژه تحقیق در کلاس همیشه به نظرم خیلی بیمارستانی می رسید به نظرم تحقیق کاری بود راجع به آنالیز آماری و موشها و متعلق به آزمایشگاه, نه به کلاس من

واژه "تحقیق در کلاس" همیشه به نظرم خیلی بیمارستانی می رسید. به نظرم تحقیق کاری بود راجع به آنالیز آماری و موشها و متعلق به آزمایشگاه، نه به کلاس من!

تا قبل از این که این جملات عاقلانه را بخوانم، نظرم همین بود:

"تحقیق کلمه قلنبه سلنبه ای است که اغلب مردم را می ترساند. اما این طور نیست. کار ساده ای است که اساساً چیزی جز حالتی ذهنی نیست ... رفتاری دوستانه و پذیرا نسبت به تغییر است ... تلاش برای پیدا کردن تغییرات است به جای اینکه منتظر بنشینیم تا خودشان پیش بیایند. تحقیق تلاشی برای بهتر کردن چیزهاست. فرق بین ذهن "حلال مسائل" و ذهن "ول کن هر چی شد، شد" است. فرق بین ذهن فردا و ذهن دیروز است."

این تعریف را به شوق آورد. من هم می خواستم به جای ذهن دیروز که در مدرسه ها فراوان است، ذهن فردا داشته باشم. این تعریف تحقیق در کلاس را نوعی حرکت مثبت به سمت پیشرفت نشان می دهد که سوالهای هر روزه تدریس را توجیه می کند. مثل این سوالها:

• چرا کلمه ها و ترکیب های جدید وارد کار هر روزه دانش آموزانم نمی شود؟

• چرا بچه ها نمی توانند معلوماتشان را درباره کسرها از کلاس پنجم به اول راهنمایی حفظ کنند؟

• چرا این بچه در کلاس من بدرفتاری می کند اما در کلاس علوم خوش خلق است؟

شروع یاد گرفتن

چون من برای تحقیق آموزش ندیده بودم، شورع کار تحقیق در کلاس برایم خیلی سخت بود. خواندن این کتاب برایم خیلی مفید بود چون باعث شد انجام تحقیق به نظرم راز آلود نرسد و اینقدر با ارزش بشود که نتوانم برای شروع صبر کنم. کتاب بر قابل انجام بودن تحقیق تأکید می کند و در عین حال از ما می خواهد درباره این سوالات فکر کنیم و برایشان پاسخی پیدا کنیم:

• چرا معلم ها تحقیق می کنند؟

• چطور سوالتان را مشخص و برای تحقیق طرحی تهیه کنید؟

• روشهای جمع آوری و پرورش اطلاعات کدامها هستند؟

• منابع تحقیق در کجاها قرار دارند؟

• چطور تحقیق را بنویسیم و با دیگران در میان بگذاریم؟

من هنوز تحقیق مشخصی در مورد کلاسم برای چاپ کردن ندارم اما تحقیق کردن را یاد گرفته ام. راه هیجان انگیزی است که مرا به پیشرفت کارم در کلاس نزدیکتر می کند. در این راه این جملات به من نیرو می دهند:

"وقتی چیزی را درس می دهید و نصف کلاس با چشم های خالی و نفهمیده به شما نگاه می کنند، از خودتان می پرسید چه طور دیگری می توانم این مفهوم را درس بدهم؟ این همان تحقیق است. شما مشاهده می کنید و به مشاهده تان پاسخ می دهید و تازه از فن پیچیده و زیبای یاد دادن و یاد گرفتن آگاه می شوید.