جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بازگشت پرستوها


بازگشت پرستوها

در دسته بندی های سینمایی ژانر و گونه ای به نام ژانر زندان تعریف نشده است و بیشتر فیلم های موسوم به زندان به نوعی زیرگونه ژانرهای کلی تر و تثبیت شده تری چون تریلر و آثار دلهره آور و حادثه ای قرار می گیرند

در دسته‌بندی‌های سینمایی ژانر و گونه‌ای به نام ژانر زندان تعریف نشده است و بیشتر فیلم‌های موسوم به زندان به نوعی زیرگونه ژانرهای کلی‌تر و تثبیت‌شده‌تری چون تریلر و آثار دلهره‌آور و حادثه‌ای قرار می‌گیرند.

با این حال گاهی و به فراخور فیلمنامه برخی از فیلم ها، سراسر یک فیلم یا بخش اعظمی از آن در فضای زندان می گذرد و به روابط زندانیان و ماجراهای مربوط به آنها و عمدتا مسائلی چون درگیری هایشان با یکدیگر یا برنامه ریزی برای فرار می پردازد. مجموعه «فرار از زندان» شاید جدیدترین مثال موفق در این زمینه باشد. سینمای جهان و ایران پر است از فیلم هایی که قهرمانانش بی گناه و خطاکار روزها و سال هایی را در زندان گذراندند و گاهی اگر اراده و امکانی وجود داشت برای رهایی و خلاصی از آن موقعیت فرسایشی و مرگبار تلاش می کردند که ممکن بود به ثمر برسد یا نرسد.

«قطار افسار گسیخته»، «حفره»، «فرار بزرگ» و «بازداشتگاه شماره ۱۷» برخی از آثار شاخص سینمای دنیا در این ژانر است که قهرمانان آنها یا به واسطه جرم و خطاهایی که مرتکب شده اند یا به دلیل شرایط جنگی اسیر شده و در زندان به سر می برند. علاقه مندان سینما حتما فیلم «پاپیون» ساخته ماندگار فرانکلین جی شفنر و بازی های تماشایی استیو مک کوئین و داستین هافمن را به یاد دارند که اولی بارها برای فرار و رهایی اقدام کرد و در پایان هرچند بسیار دیر، اما موفق به انجام این کار شد و دومی تن به تقدیر شوم و محتومش داد. «پرنده باز آلکاتراز» ، «مسیر سبز» و «راه رفتن مرد مرده» فیلم های دیگری هستند که هر کدام از زاویه ای خاص و متفاوت به این موضوع جذاب پرداخته اند.

سینمای ایران نیز همگام با سینمای جهان هرازگاهی سراغ فیلم هایی رفته که در زندان روایت می شود و قهرمانان به دلایل مختلف باید به اجبار مدتی از عمر خود را پشت میله های زندان بگذرانند. «جرم»، «اعتراض» و «سنگ، کاغذ، قیچی» چند نمونه از فیلم هایی هستند که بخشی از آنها در فضای زندان می گذرد، اما فیلم های معدودی نیز وجود دارند که به دوران اسارت رزمنده ها و سربازان اسیر شده در زمان جنگ تحمیلی پرداخته و ماجراهای آن ایام را دستمایه ساخت قرار داده اند. بارزترین تفاوت این فیلم ها با سایر فیلم های ژانر زندان به موضوع و محتوای آنها و این نکته برمی گردد که افراد دربند در اینجا به دلیل عملی خودخواسته و ارزشی گرفتار آمده اند و هر حرف و عملشان متاثر از هدف و نیت مثبت آنهاست.

همان طور که گونه دفاع مقدس به عنوان زیرژانر فیلم جنگی پس از تولید انبوهی از فیلم ها با موضوعیت جنگ تحمیلی جایگاه و موقعیت خود را در سینمای ایران تثبیت کرد، انتظار می رفت که از قصه های دراماتیک دوران اسارت رزمنده ها نیز استفاده بجا و مناسبی صورت گیرد، اما بی اعتنایی به این بستر و محمل آماده و بالقوه قصه گویی و خاطرات فراوان شفاهی و مکتوب آزادگان باعث شده تا این امکان از سینمای ایران دریغ شود. فیلم های انگشت شمار موجود در این زمینه هم هنوز به حد و اندازه ای نرسیده که حتی در تعاریف یک زیرگونه سینمایی بگنجد.

شاید یکی از دلایلی که باعث می شود خیلی ها به سمت فضای دوران اسارت نروند و به آن نپردازند، تلقی آنها از تکراری بودن لوکیشن و محیط اردوگاه ها و زندان های اسارت باشد. احتمالا بی اعتنایی و کم توجهی به این منبع جذاب به عدم آشنایی و شناخت و مطالعه نکردن خاطرات پرپیچ و خم و گوناگون اسرا و قصه های شنیدنی آنها برمی گردد. آنچه که اهمیت دارد، لزوم و ضرورت توجه بیشتر به سینمای دوران اسارت است، چراکه سینما نقش اساسی و مهمی در معرفی قهرمانان جنگ و نمایش پایداری ها و مقاومت های آنها دارد. با این حال، سینما و فیلمسازان متعهد و دغدغه مند ما نشان داده اند که هرگاه شرایط و امکانات ساخت فیلم هایی با موضوع آزادگان و دوران اسارت فراهم شده، مشتاقانه از آن استقبال کرده و نهایت تلاش خود را برای خلق آثاری ارزشمند و ماندگار و در شأن مقام و جایگاه آزادگان انجام داده اند. «مردی شبیه باران» به نویسندگی و کارگردانی سعید سهیلی از فیلم های مهمی است که به دوران طاقت فرسای اسارت می پردازد. منصور قاسمی (ابوالفضل پورعرب) یکی از فرماندهان برون مرزی سپاه در جریان حمله نیروهای دشمن، موجی و دستگیر می شود و عراقی ها که او را نمی شناسند، تمام تلاش خود را برای شناسایی قاسمی به کار می گیرند. از دیگر فیلم های مهم در این زمینه، «بوی پیراهن یوسف» ساخته ابراهیم حاتمی کیاست. دایی غفور (علی نصیریان) با وجود همه مدارکی که ثابت می کند پسرش یوسف در جنگ شهید شده، هنوز هم فکر می کند او زنده است. از سوی دیگر شیرین (نیکی کریمی) هم چشم انتظار برادرش خسرو است. فصل های مهمی از فیلم به ورود آزادگان به میهن اختصاص دارد که به پرسش های تماشاگران و افراد منتظر پاسخ می دهد. موسیقی به یادماندنی مجید انتظامی از امتیازات این فیلم است.

فیلم «کیمیا» ساخته ارزشمند احمدرضا درویش هم قصه یک آزاده را پس از دوران اسارت و در زمان آزادی روایت می کند. نگاه دگرگونه این فیلمساز دریچه ای به مظلومیت دردناک برخی از آزادگان باز کرده و تاکید می کند سال های پیش رو و پس از آزادی آنها که دیگر حتی خانواده ای نیز ندارند، دست کمی از دوران سخت اسارتشان ندارد، چه بسا دشوارتر و جانکاه تر هم باشد. بازی تماشایی و همدلی برانگیز خسرو شکیبایی در نقش رضا رضایی منش از یادها نخواهد رفت. «نفوذی» ساخته مشترک احمد کاوری و مهدی فیوضی یکی دیگر از فیلم های جذاب درباره اسارت است و داستان زندگی اسیری (امیر جعفری) را روایت می کند که بعد از ۲۰ سال به وطن بازمی گردد، اما به محض ورود و به اتهام نقش داشتن در شهادت عده ای از اسیران ایرانی دستگیر و زندانی می شود و این سرآغاز ماجراهای جدید است.

«پرواز از اردوگاه» به کارگردانی حسن کاربخش و بازی جمشید هاشم پور داستان دستگیری و اسارت یک سرگرد خلبان در دوران جنگ تحمیلی را به تصویر می کشد. نگاه متفاوت و اکشن فیلمساز به مقوله اسارت و طراحی مبارزات رزمی در اردوگاه عراقی ها باعث شد تماشاگران زیادی در اوایل دهه ۷۰ به دیدن این فیلم بروند. بازگشت سرافرازانه آزادگان در ۲۶ مرداد ۶۹ به آغوش ملت با شور و شعف ملی و میهنی همراه بود، اما سینمای ما تاکنون آنچنان که شایسته این رویداد بزرگ است از آن استقبال نکرده و جز مواردی معدود به آن نپرداخته است. به خدا جای دوری نمی رود اگر گاهی مرغان قفس ندیده، یادی از مرغان از قفس پریده کنند.

علی رستگار