جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مسیحیان صهیونیست
همراهی محافظهكارانه مسیحی با یهودیان صهیونیست، به پیوند و نزدیكی بیش از پیش این دو جامعه و به تبع آن دو دولت آمریكا و اسراییل انجامیده است. امروزه در ایالات متحده گروههای فعال متعددی، براساس اندیشههای اعتقادی، سیاسی و اجتماعی، در پی آنند تا به نفوذ و اعتبار یهودیان در جامعه آمریكا بیفزایند كه شواهد آن را میتوان در تصمیمات هیأتهای حاكمه ایالات متحده به خوبی درك كرد.
مك آتیر حدود سه دهه پس از كنار گذاشتن شغلش یعنی مدیریت بازاریابی در شركت پالمولیمو و ایفای نقش یكی از پدر خواندههای جریان راست مذهبی مدرن در جامعه آمریكا، چهرهای چون یك كاسب دارد. چهره وی یادآور سخنرانی لفاظانهاش در معرفی جری فالول به حضار و از آن جمله رونالد ریگان، مناظرهاش با جسی هلمز و جان آشكراف و همچنین تلاش وی در شكل دادن به جنبش پروتستانها كه مهمترین مؤلفه حزب جمهوریخواه آمریكا محسوب میشود، میباشد، اما هیچ موضوعی این نومسیحی را به اندازه عشق بیحد و حسابش نسبت به جامعه یهود و دولت اسراییل به وجد نمیآورد و از همین رو است كه نقش تأثیر گذارش در شكل دادن به جامعه «صهیونیستهای مسیحی» غیرقابل انكار است.
این شیفتگی و علاقهاش به جامعه صهیونیست، در سخنرانی وی در مراسمی كه در ماه می ۲۰۰۲ در حضور بیش از دویست نفر از كاركنان اسراییل در واشنگتن برگزار شد، مشهود است: «من از حضور در این جمع بسیار مشعوف و خرسندم و در پوست خود نمیگنجم»؛ وی همچنین در جمع برخی از یهودیان كه در جشنی در تنسی گردهم آمده بودند، از وجد بالا و پایین میپرید. در همین جلسه، فعالان مذهبی و واعظان یهود كه نقش اساسی در حكومت اسراییل داشتند نیز حضور یافته بودند. مك آتیر با درك نقش افراد حاضر در جلسه و تأثیر آنها در سیاست ایالات متحده، این سخنان را به زبان راند: «بهترین دوستان اسراییل آنان هستند كه معتقدند، كتاب مقدس حامل واژهای به نام خدا نیست بلكه خود نام این كتاب یعنی خداوند.»
پس از آن كه در سال ۱۹۷۶، تجارت را ترك گفت تا با سامان دادن به جناح راست مسیحی، دست به دست مسیحیان محافظهكار دهد و اندیشه دولت اسراییل را در جامعه گسترش دهد، موفقیت وی در باور كسی نمیگنجید. در آن زمان برخی گروههای پروتستان، صریحاً از مخالفین یهود محسوب میشدند، اما امروزه، در نتیجه تلاشهای وی و همفكرانش، محافظهكاران مسیحی از جمله حامیان دولت اسراییل و به ویژه حزب تندرو لیكود یعنی حزب نخستوزیر اسراییل محسوب میشوند. آنها از جمله مخالفین عقبنشینی اسراییل از سرزمینهای فلسطین و از حامیان تعطیل نمودن دفاتر فلسطینیان در ایالات متحده هستند. همچنین این گروه روابط نزدیكی با رهبران كنگره و گروهی از «بازهای پنتاگون» كه رهبری آنها با پل ولفویتز است، دارد.
به واسطه تأثیر این گروه است كه وجود دفتر امور بین مذهبی در سفارت اسراییل كه همواره پذیرای مسیحیان و جهانگردان و ترتیب دهنده مراسم خاص میباشد، تعجب برانگییز نیست. در چنین فضایی است كه شاهدیم، دیپلماتهای اسراییلی كه در روابط بینالمللی زبانی غیرمذهبی دارند، در جمع مسیحیان این گونه بگویند: «شكی نیست كه دعاهایمان برای مسیحیان و یهودیان به یكدیگر پیوند خواهد خورد و اجابت خواهد شد». در همین جلسه است كه موشه فاكس از مسئولین ارشد سفارت اسراییل، مرتباً به نقل عبارتی از تورات پرداخته و از وعدههای خداوند به یهودیان در فراهم آوردن سرزمینی كه سرشار از شیر و عسل است، سخن به میان میآورد و در پایان هم از حاضرین میخواهد تا دعا كنند و در تحقق این وعده الهی، نهایت تلاش خود را نمایند.
جنگ مذهبی این دو كشور علیه مخالفانشان سبب شده تا این دو كشور یعنی ایالات متحده و اسراییل به متحدینی برای یكدیگر تبدیل شوند. مك آتیر در همین جلسه، این مسأله را این گونه مطرح نمود: «من بارها و بارها این سؤال را مطرح كردهام كه به راستی چرا یك مسیحی پروتستان بایستی در كنار اسراییل بایستد؟ اصلاً بهتر است این سؤال را اینگونه مطرح كنم كه چرا نباید در كنار ملتی در خاورمیانه كه صاحب دموكراسی است، نایستیم؟ ملتی كه خداوند فرموده، اگر به آنها نیكی كنید، من به شما نیكی میكنم و اگر آنها را برنجانید، مورد لعن من قرار میگیرید. همین دلیل برای من كافی است تا در كنار این جامعه بایستم و نیازی به هیچ دلیل دیگری وجود ندارد».
در پاسخ به این صحبت مك آتیر، حاضرین همگی آمین گفتند و چشمانشان را بستند و به تأیید سخنان وی پرداختند. بسیاری از حاضرین در این مراسم كه از مسیحیان دو آتشه بودند، به نحو شگفتانگیزی از جمله حامیان اسراییل محسوب میشدند، چرا كه به باور آنها، پیروزی نهایی مسیحیت در گروی حمایت از اسراییل است. آنان معتقدند كه بحران امروز خاورمیانه در كتاب مقدس پیشگویی شده است. اینان طبق باورهای دینیشان معتقدند كه وقتی مسیح به سرزمین مقدس پای گذارد، كافران و از جمله یهودیان و مسلمانان در حار مجدون یا همان آخرین نبرد میان خیر و شر در پایان جهان نابود خواهند شد و مسیح، پیروانش را به بهشت هدایت میكند.
در ایالات متحده، لابی اسراییل به طور سنتی مترادفی برای آیپك یا همان كمیته امور عمومی اسراییلیهای آمریكاست. انجمنی كه توسط یهودیان آمریكا هدایت میشود و با ۱۳۰ عضو مهم و هفت شخصیت برجسته از حزب جمهوریخواه و دمكرات آمریكا، سالانه میلیونها دلار صرف فعالیتهای سیاسی این دو حزب میكنند. در سالهای اخیر، مسیحیان آمریكا كه همواره شمار یهودیان آمریكا را اندك جلوه میدهند، نقش مهمی در شكل دادن به حمایت سیاسی اسراییل ایفا كردهاند.
همكاری فعالانه بین مسیحیان پروتستان، سازمانهای یهودیان آمریكایی و رهبران محافظه كار اسراییل، به زمان نخستوزیری بگین در سال ۱۹۷۷ بازمیگردد. وی و حزب لیكود، در آن زمان با استفاده از استدلالات مذهبی، در راستای توجیه اشغال و مصادره سرزمین اعراب بهره بردند. اینها نیز همانند مسیحیان پروتستان، در مسائل اجتماعی چون سقط جنین یا مسائل رفاهی، نظریاتی محافظهكارانه داشتهاند تا همراهی آنان را با خود داشته باشند. بگین در ایجاد ارتباط با رهبران مسیحی، تلاشهای زیادی نمود و از آنجا به بعد بود كه نخستوزیران برخاسته از حزب لیكود، پیوند خود را با مسیحیان آمریكا تداوم بخشیدند و به همین نحو این روابط را ادامه دادند. در سال ۱۹۹۶، نتانیاهو با تشكیل انجمن حمایت از مسیحیان اسراییل و فراخواندن هفده رهبر مسیحی به اسراییل، طبق توافقی از آنها تعهد گرفت كه به بهچ وجه آمریكا دست از حمایت از اسراییل برندارد.
در ادامه این روند، در دسامبر سال ۲۰۰۰، پل ولفویتز معون وقت وزیر دفاع آمریكا كه از جمله بازهای اصلی در دولت بوش محسوب میشود، در جمع هزاران حامی اسراییل اعلام نمود: «مسیحیان پروتستان از حامیان انجمنهای ارشد حزب جمهوریخواه و از حامیان پر و پا قرص اسراییل میباشند».
متعاقب همین جریان، شارون در جمع ۱۵۰۰ مسیحی صهیونیست كه به بیتالمقدس آمده بودند، اعلام نمود كه« ما به شما به عنوان بهترین دوست خود در كره خاكی نگاه میكنیم».
همهی این حوادث به سالهای پیش باز میگردد، اما در زمان حكومت بوش و به ویژه پس از حادثه یازده سپتامبر، محافظهكاران مسیحی در هیأت حاكمه آمریكا، نهایت حمایت سیاسی خود را از اسراییل و سیاستهای شارون نشان دادند.
امروزه شاهدیم كه شخصیتهای برجستهای به اشكال مختلف به حمایت از اسراییل مشغولند. در آوریل ۲۰۰۲، مك آتیر به همراه پنج تن دیگر، در نامهای از بوش خواستند تا در شكست دشمنان مشترك تروریست این دو كشور، در كنار اسراییل بایستد. از دیگر شخصیتها میتوان به پیرزن یهودیای در كانزاس اشاره كرد كه گروههای صهیونیست را برای تشكیل ائتلاف اتحاد ملی اسراییل فرا خوانده است. وی این گروه را پس از انتشار یكی از نظرسنجیها كه نشان داد، هفتاد درصد جامعه آمریكا جزو حامیان اسراییل هستند، تشكیل داد. وی در اینباره میگوید: «من میدانم كه تنها دو درصد جمعیت آمریكاییان را یهودیان تشكیل میدهند. پس آن نود و هشت درصد دیگر كه هستند. باید آنها را نیز به هر نحو ممكن متحد ساخت».
در دوران ریاست جمهوری بوش، شاهد شكلگیری گروهها و خطمشیهایی حتی بانفوذتر از آیپك در آمریكا هستیم كه عمده سیاستشان معطوف به خاورمیانه است. بوش برخلاف پدرش كه سیاستش در قبال اسراییل، سیاستی ملایم بود، شدیداً از مخالفین فلسطین و از حامیان جدّی اسراییل میباشد. نمونه این سیاستها را در آوریل ۲۰۰۲ شاهد بودیم كه پس از انتشار دعوت نه چندان جدّی بوش از شارون برای عقبنشینی نیروهایش از كرانه باختری و عدم پذیرش شارون، شاهد انتشار بیانیه كاخ سفید در محكومیت عرفات و فلسطینیان در ناآرامیهای این منطقه بودیم.
جدای از كاخ سفید، این گروه از مسیحیان تأثیر قابل توجهی بر كنگره و نمایندگان ایالتهایی كه حتی جمعیت كم یهودی دارند، اعمال میكنند كه نمونه بارز آن، نماینده ایالت تگزاس كه جمعیت یهود آن كمتر از یك درصد است، میباشد.
جدای از كنگره، نفوذ آنها در سنا نیز قابل تأمل است. شاید یكی از برجستهترین نمایندگان محافظهكار سنا كه از حامیان اسراییل میباشد، سناتور سانبر ودیك از كانزاس است، یعنی ایالتی كه تنها ۵۰۰/۱۴ یهودی یا به عبارت دیگر ۵/۰ درصد كل جمعیت رای دهندگان را به خود اختصاص داده است.
شرایط امروز به شكلی است كه حتی حمایت كنگره از اسراییل، در مواردی از دولت پیشی گرفته است. چندی پیش، به دنبال ملاقات محرمانه وزیر خارجهی آمریكا با محافظهكاران سنا و كنگره، مبنی بر رد قطعنامهای در حمایت از اسراییل در اشغال اراضی كرانه باختری و استدلال دولت در وخیمتر شدن اوضاع و تحت الشعاع قرار گرفتن مذاكرات صلح و با وجود یك هفته تأخیر در رأیگیری، بالاخره این قطعنامه به رغم مخالفت كاخ سفید تصویب شد.
نگاه مك آتیر و پیروان این گروه به اعراب و مسلمانان هم نگاهی جالب توجه است. وی در پایان جلسه مذكور اعلام نمود كه اعراب و مسلمانان هیچگاه معنای صلح معنوی را درنمییابند. وی در این باره میگوید: «اگر عربی را بیابیم و زیباترین چهره را به او ببخشاییم، عنوانی مناسب و سرمایهای ۵۰ میلیونی، نه اصلاً ۱۰۰ میلیونی به او بدهیم و هیچ وقت هم منابع مالیاش كم نشود و امتیاز پنجاه نفت را هم به او بدهیم، باید چنین فردی، خوشحال و خوشبخت باشد، اما مسأله آن است كه چنین فردی باز هم یك مسلمان است و اگر در قطعه زمینی كوچك به نام اسراییل باشد و با این شرایط، چشمانش لحظهای در خیابان به یك یهودی بیفتد، تمام شادیاش رنگ میبازد و درد و رنج، روحش را فرا میگیرد.»
نویسندگان: كن سیلورستین و مایكل شرر
منبع: www.motherjones.com
منبع: ماهنامه سیاحت غرب، شماره ۳۶
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست