شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

اتحاد وانسجام اسلامی در قرآن


اتحاد وانسجام اسلامی در قرآن

پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب و دستور ایشان مبنی بر نامگذاری سال ۱۳۸۶ به سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی در برگیرنده ی نکات مهم و قابل توجهی است که پرداختن به آن امر بسیار مهم و ضروری جلوه می نماید اتحاد ملی و انسجام اسلامی همانقدر که در بین توده ها و آحاد مردم و دولتمردان جمهوری اسلامی ایران اهمیت دارد در عرصه ی بین المللی و بر طبق معیارهای تعریف شده سیاست خارجی دارای اهمیت فوق العاده ای می باشد

پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب و دستور ایشان مبنی بر نامگذاری سال ۱۳۸۶ به سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی در برگیرنده ی نکات مهم و قابل توجهی است که پرداختن به آن امر بسیار مهم و ضروری جلوه می نماید. اتحاد ملی و انسجام اسلامی همانقدر که در بین توده ها و آحاد مردم و دولتمردان جمهوری اسلامی ایران اهمیت دارد‌ در عرصه ی بین المللی و بر طبق معیارهای تعریف شده سیاست خارجی دارای اهمیت فوق العاده ای می باشد. انسجام اسلامی و اتحاد بین ملتها و دولتهای مسلمان در حال حاضر و با شرایط کنونی جهان بسیار مهم می باشد و راهبرد انسجام اسلامی و وفاق ملی و همگرایی با دولتها و ملتهای مسلمان در عرصه ی روابط خارجی باید هر چه محکمتر و جدی تر در دستور کار سیاستگزاران خارجی کشور قرار گیرد.

بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) نیز در طول عمر با برکت خویش و خصوصا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بر انسجام و اتحاد هر چه بیشتر کشورهای جهان اسلام تاکید زیادی می نمودند. ایشان مکرر به دولتهای مسلمان این هشدار را می دادند که مبادا با بی فکری و توجه نکردن به موازین اسلامی و دستورات اسلام از آرمانها و انسجامی که بین دولتهای مسلمان باید وجود داشته باشد دور شوند. رهبر فقید جمهوری اسلامی ایران ملتهای مسلمان را نسبت به این مسئله هشدار می دهد که مبادا فریب سیاستها و جریانهای نادرست دولتهایشان را بخورند. ایشان متذکر می شوند که دولتها غالبا مسائل را به صورت وارونه و برخلاف واقع جلوه می دهند و همین باعث می شود تا ملت ها منحرف شوند در صورتیکه قطعا منطق ملت ها با دولتها متفاوت است.

امام (ره) در جایی پیرامون انسجام و وحدت هر چه بیشتر تصریح می کنند:

« مادامی که با هم اختلاف داریم قدرتهای بزرگ از ما استفاده خواهند کرد. مسلمین اگر با هم مجتمع شوند‌، حکومتها با هم تفاهم کنند، ملتها هم تفاهم خواهند کرد. ملتها مخالف با هم نیستند. حکومتها نمی گذارند ملت ها با هم تفاهم کنند. اگر این مشکله ی حکومتها برداشته بشود، از ممالک اسلامی هیچ قدرتی بالاتر از قدرت اسلام و مسلمین نخواهد بود. زیرا که مسلمانان بیش از یک میلیارد جمعیت دارند و خزائن فراوان. »

امام خمینی (ره) تاکید می کنند مرزها را نباید اسباب جدایی قلب ها دانست ، درست است که مرزها جدا است ولیکن قلب ها باید با هم باشند ایشان به عناوین مختلف بر قدرت انسانی و نیروهای طبیعی مسلمانان اشاره می کند و آنها را تشویق می کند تا در عرصه های مختلف دست در دست یکدیگر از منافع جهان اسلام که دیگر در قالب یک مرز جغرافیایی محدود نمی گنجد صیانت کنند.(۱)

مقام معظم رهبری نیز در طول سالهای گذشته به تناسب مناسبت ها و رخدادهای پیش آمده مختلف بر محکم تر شدن رشته های اتحاد میان اجزای مختلف جهان اسلام و نزدیک شدن ملت های مسلمان تاکید کرده اند. ایشان در این مورد متذکر می شوند:

« امروزه بیشتر از همیشه باید به وحدت کلمه مسلمین اهمیت داد زیرا اختلاف راه همیشگی نفوذ دشمنان در جوامع اسلامی بوده است. راههای بلند مدت اختلاف و شکاف که صد و یا دویست و یا پانصد سال به طول می انجامیده، آیینی استعماری بوجود می آورده تا زخمی در پیکر و مجموعه ی عالم اسلامی ایجاد کند که درمانش به سادگی میسر نباشد ................. اگر بنا باشد تاریخچه ی استفاده هایی که استعمار از این شکاف و زخم کرده است بیان شود، یک کتاب خواهد شد.۲»

اما در عرصه سیاست خارجی اینکه چگونه می توان با راهبرد و استراتژیهای مناسب زمینه های وحدت و همگرایی هر چه بیشتر ملت مسلمان را فراهم کرد خود بحث مهمی است که نیاز به تحقیق و تفضیل فراوان دارد.

نکاتی که در ادامه می آید در واقع نگاهی گذرا به راهبردهای اولیه در جهت دستیابی به انسجام هر چه بیشتر جهان اسلام در عرصه های مختلف می باشد.

امید آن است که تفصیل کامل آن و برنامه ریزی پیرامون تحقق آنها در آینده توسط کارشناسان و مسئولان امر هر چه کاملتر و بهتر مورد توجه قرار گیرد.

● تلاش در جهت همگرایی

از آنجا که اکثریت جهان اسلام را اهل تسنن تشکیل می دهند و تلاش دشمن از گذشته دور بر مبنای « تفرقه بینداز و حکومت کن » بوده است باید در تعقیب سیاست های کلی نظام تلاش همه جانبه ای را برای همگرایی میان مسلمانان فرق مختلف صورت داده و با هر نوع تفرقه و تشدید اختلاف برخورد نماید. ارگانهای ذیربط باید با مطالعه ی دقیق از جوامع مختلف اسلامی و شناخت عوامل همگرایی و واگرایی به صورت موردی برنامه ریزی و تلاش پیگیرانه ای را در جهت تقویت وفاق هر چه بیشتر عوامل واگرایی صورت دهند.

۱) مقام معظم رهبری نیز به فراخور شرایط و مناسبت ها بر این مسئله صحه گذاشته اند که وحدت به این معنا نیست که شیعه و سنی دست از عقاید خود بردارند و بر موارد جدیدی اتفاق کنند بلکه مقصود این است که فرق مختلف اسلامی و ملتهای مختلف جهان اسلام دارای نقاط افتراق و اشتراکی هستند که آنها باید هر چه بیشتر بر نقاط اشتراک ( که تعداد آن بسیار زیادتر از نقاط افتراق است ) تاکید کنند و از پرداختن و بحث و مجادله بر نقاط افتراق بپرهیزند. »

در عین حال این مسئله هم را باید بپذیریم که جوامع شیعی در جهان اسلام به عنوان پایگاهی ثابت برای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی می باشد که سیاست همگرایانه ایران با جوامع مختلف نباید موجب واگرایی نسبت به شیعیان گردد.

۲) ابزارهای فرهنگی در این عرصه می تواند کمک شایانی به جریان و تصمیم گیریهای سیاست خارجی کشور بنماید. افزایش آگاهی در جوامع اسلامی از طریق رسانه ها مبنی بر تداوم مقاومت و ایستادگی در مقابل قدرتهای سلطه جو و دعوت آنها در ایجاد گسترش جنبش های اجتماعی، سیاسی بر جای حاکمیت اسلام و با الگوگیری از انقلاب اسلامی و همگرایی هر چه بیشتر در اصول و مواضع باعث می شود تا جریان دستیابی به انسجام هر چه بیشتر تحت لوای اسلام سرعت بیشتری به خود بگیرد.

هنر انقلاب اسلامی و جمهوری این است که با تکیه بر نقاط مشترک ملتها و دولتهای مسلمان آنها را از جهت فکری و ایدئولوژیک کمک کند تا دست از خصومت و دشمنی با یکدیگر و سایر گروهها و فرق اسلامی بردارند و همه نیرو و توان خود را در مقابل دشمن مشترک به کار گیرند.

۳) ارتباط و تعامل هر چه بیشتر رهبران انقلاب و علمای بلاد اسلامی می تواند در انسجام و وحدت بیشتر جهان اسلام و کشورهای اسلامی موثر باشد. کشور ما می تواند نقش بسیار مهمی در توسعه ی وحدت اسلامی، کاهش اختلافات و هدایت گروهها و جنبش ها ایفا نماید. توسعه خانه های فرهنگ ایران، حوزه های علمیه طلاب خارجی در داخل و خارج، سازماندهی جوانان مسلمانان، ایجاد تشکل های غیر دولتی در میان نخبگان جهان اسلام و برنامه ریزی با توجه به استعدادهای هر منطقه می تواند تاثیرات عمیقی بر افزایش استعداد جهان اسلام بر جای گذارد.

البته نکته مهم اینجاست که این ارتباط باید به سطح روسای دولتهای اسلامی و رهبران نهضت ها و جنبش های ذی نفوذ مسلمان هم بستری یابد و مراقبت های لازم در جهت هدایت جوامع اسلامی مبنی بر ایجاد همگرایی در میان مسلمانان و ایستادگی در مقابل قدرتهای استعماری صورت گیرد.

● چرا اتحاد ملی و انسجام اسلامی؟

در پیام های نوروزی رهبر معظم انقلاب که از سال ۱۳۶۹ خطاب به مردم و مسوولان کشور ایراد می شود، هر سال با نام وعنوانی مشخص گردیده است. این نامگذاری ها گاه با لحاظ مناسبت خاص آن سال و همچنین درک شرایط کشور همراه بوده که نامگذاری سال ۷۹ به نام رفتار علوی که نخستین روزهای فروردین آن سال مصادف با عید غدیر بود و یا سال امام خمینی(ره) که به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد بنیانگذار انقلاب اسلامی همایشی بین المللی بر پاگردیده بود وهمچنین نامگذاری سال ۴۸ به همبستگی ملی و مشارکت عمومی که در آن انتخابات سرنوشت ساز ریاست جمهوری بر پاگردید، ازاین گروه نامگذاری ها هستند.

اما در برخی سال های دیگر، نامگذاری ها بدون لحاظ مناسبتی خاص، تنها براساس درک شرایط و ضرورتی برخاسته از نیاز استراتژیک کشور بوده است که نامگذاری سال هایی چون انضباط اجتماعی، وجدان کاری، نهضت تولید علم و اندیشه، پاسخگویی مسوولان، نهضت خدمت رسانی و ... از این گروه می باشد.

نامگذاری سال ۱۳۸۶ به نام«اتحاد ملی و انسجام اسلامی» از جمله نامگذاری هایی است که هم دارای مناسبت خاص وهم برخاسته ازنیاز استراتژیک کشور بوده است. تقارن طلیعه سال ۸۶ با میلاد مسعود فخر کائنات محمد مصطفی (ص) و آغاز هفته وحدت، همراه با درک جامعی که رهبر معظم انقلاب از پروژه های درحال طراحی واجرای دشمنان نظام و جهان اسلام داشتند، این سال را به نام اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامیدند. درواقع نامگذاری سال ۸۶ به اتحاد ملی و انسجام اسلامی، ناظر به اتفاقات پیشین، تحولات حال وچالش های آینده ای است که فراروی ایران و جهان اسلام قرار خواهد داشت که برای برون رفت از دایره تهدید ها شکار فرصت ها، باید راهبردی جامع اندیشید، می شد که این راهبرد در سال جاری، توسط سکاندار نظام اسلامی، درقالب اتحاد ملی و انسجام اسلامی تعریف شده است.

● شناسه راهبردی نظام

از نگاه رهبر معظم انقلاب، نامگذاری هر سال ، یک نوع هدف گذاری است که شناسه راهبردی نظام را در آن سال مشخص می سازد و دستگاههای اجرایی، قانون گذاری وقضایی با تدارک طرح ها، لوایح، آئین نامه ها و مقررات اداری، ورسانه های کشور در مسیر نهادینه شدن آن الگوها، باید با تبیین و تشریح ضرورت ها و نیازهای استراتژیک کشور، بستر مناسب را جهت تدوین الگویی جامع همراه با ضمانت های لازم را فراهم سازند.

از سوی دیگر، پایان هر سال به معنای پایان فلسفه وجودی آن نامگذاری نبوده ونخواهد بود بلکه پایان هر سال وآغاز سال دیگر، باید به عنوان زیر بنای شکل گیری زنجیره ای وثیق و مستحکم از مطالبات رهبری باشد که با گذشت زمان، هر سال برحلقه های آن مطالبات افزوده شده و حجم و ضرورت بر آورده شدن آن مطالبات دو چندان می شود.

● چرا اتحاد ملی؟

در سال گذشته، شاهد اجرای پروژه جدید آمریکائیان درگسترش سفره بحران و فشار برکمربند امنیتی ایران بودیم. بر اساس داده های این پروژه که حاصل مطالعات ونشست های متعدد موسسات پژوهشی ایالات متحده همچون آمریکن اینتر پرایز، شورای سیاست خارجی، هریتیج، کارنگی، واشنگتن پرایز و چند دانشگاه دیگر آمریکایی است، از ایران به عنوان یک هدف سخت نام برده شده که حمله نظامی واشغال آن با هدف تغییر رژیم، امری ناممکن می باشد، ازاین رو ایالات متحده برای مهار و تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران، چاره ای جز روی آوردن به سیاست مهار و جنگ سرد ندارد. این سیاست که گاه از آن به عنوان «جنگ نرم» هم یاد می شود، مبتنی بر تعامل همراه با درگیری، بحران آفرینی، نا امن سازی، تماس محتاطانه و گزینشی، حمایت از اپوزیسیون داخلی و خارجی، دامن زدن به نافرمانی مدنی و اتخاذ سیاست تشویق، تهدید و گام تحریم می باشد.

براساس پروژه، « گسترش سفره بحران در ایران» ، وقوع حوادثی چون تاسوکی زابل، دارزین بم، بمبگذاری زاهدان، تحرکات پژاک، انفجارهای خوزستان، آشوب های آذرباریجان، تجمعات معلمان، اعتصابات صنفی رانندگان اتوبوس های شهری، اعتراضات کارگری و ... را به گونه ای شفاف تر می توان ارزیابی وتحلیل کرد. دراین میان خبر روزهای اخیر شبکه تلویزیونی ABC آمریکا مبنی بر حمایت کاخ سفید از اشرار وقاچاقچیان ایرانی که درکشور پاکستان وافغانستان پناه گرفته اند، مویدی دیگر بر این مدعاست که سرویس های امنیتی آمریکا سخت به دنبال کپی کردن تجربه طالبان والقاعده وزرقاوی وتکثیر آن درخاک جمهوری اسلامی ایران هستند.

در پروژه جدید آمریکائیان، وجود اقوام وطوایف گوناگون درایران اسلامی را باید تبدیل به یک تهدید کرد.

باید در کوره مطالبات قومی و مذهبی با قوت هر چه تمام دمید تا نقش نیروهای گریز از مرکز و اعتراض های حاشیه علیه متن پررنگ تر گردد. باید با تأسیس وراه اندازی شبکه های متعدد رادیو- تلویزیونی، واگرایی های قومی را دامن زد و با بزرگنمایی حوادث خوزستان وآذربایجان و سیستان و بلوچستان، امنیت روانی مردم را بر هم زد، امنیتی که پیش نیاز اصلی اقتدار، توسعه و توان بازدارندگی کشور در برابر تهدیدات خارجی است.

تجربه ۸۲سال انقلاب اسلامی ایران نشان داده است که مهمترین مولفه مانایی، پویایی و پایداری این انقلاب، مقاومت مردمی است واین مقاومت شکسته نمی شود مگر آن که «اتحادملی» در شاخه های الف- حاکمیتی ب- دولت- ملت ج- احزاب و گروههاو د- اقلیت ها، شکسته شود. آرزویی که درماههای اخیر به دفعات توسط کاندولیزا رایس، نیکلاس برنز، تونی بلر وایهود اولمرت به زبان آورده شده است.

سال ۸۶ با تشدید فشار غرب علیه ایران آغاز شد. تصویب سومین قطعنامه ضد ایرانی در شورای امنیت نشان داد که دنیای غرب تلاش می کند با افزایش فشار سیاسی، ایجاد موانع اقتصادی، راه اندازی جنگ روانی، بزرگنمایی نقاط ضعف ونسبت دادن برخی قصورها و محرومیت ها به تبعیض گرایی قومی و مذهبی، یکپارچگی عمومی را در مسایل کلان کشور از جمله پرونده هسته ای به یغما ببرد. از دیگر شگرد های تبلیغی رسانه های خارجی، تبلیغ بی اعتنایی عمومی نسبت به دولت ومسوولان ونهادهای کشور است که اوج این تبلیغات را در قضیه چهارشنبه سوری مشاهده کردیم.

درسال ۸۶ نیز علاوه بر چالش ها و تهدید هایی که درسال گذشته با آن مواجه بودیم، با رخدادهای دیگری همچون برگزاری انتخابات مجلس هشتم، افزایش قیمت و سهمیه بندی بنزین و گازوئیل، به بهره برداری رسیدن نیروگاه بوشهر، تداوم صدور قطعنامه های ضد ایرانی در شورای امنیت، آغاز تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، پایان عمر دولت نبیه بری در لبنان و ... روبه رو هستیم که هر یک از آنها می تواند به نوعی فشار بر نقاط امنیتی جمهوری اسلامی ایران وارد آورد.

● چرایی انسجام اسلامی

در کنار پروژه بر هم زدن یکپارچگی عمومی درداخل، غرب طرح انزوای سیاسی ایران درمنطقه جهان اسلام و فضای بین المللی را نیز دنبال می کند. در پروژه ای که آمریکا وزائده نامشروع آن رژیم صهیونیستی با نام«خاورمیانه بزرگ» یا«خاورمیانه جدید»طراحی کرده اند، نحوه مواجهه با جمهوری اسلامی ایران از جایگاهی ویژه و استراتژیک برخوردار می باشد.

به تعبیری دقیق تر، کلید موفقیت یا ناکامی این پروژه حیاتی دردستان مقتدر جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است چرا که تجربه خسارت بار سال های اخیر به مقامات کاخ سفید نشان داده که هیچ طرح وپروژه ای بدون موافقت وهمیاری جمهوری اسلامی ایران درمنطقه ژئو استراتژیک خاورمیانه قابلیت اجرایی نخواهد داشت. بنابراین پیگیری خط سازش کشورهای عربی و اسلامی با رژیم صهیونیستی، حل بحران آمریکا درعراق، تسلط بر افغانستان، بقای دولت وابسته لبنان وفروکش نمودن انتفاضه فلسطین، جز با مهار مهر ه های سنگین ایران و تشدید فشارهای داخلی و منطقه ای و بین المللی بر جمهوری اسلامی ایران میسر نمی باشد.

با درک چنین شرایط ویژه ای است که رهبر معظم انقلاب درکنار«اتحاد ملی»، برموضوع «انسجام اسلامی» نیز تاکید می نمایند. درواقع سکاندار نظام اسلامی، راهبرد اداره نظام را معطوف به مرزهای سیاسی و جغرافیایی ایران نکرده ودایره آن را به کشورهای منطقه و جهان اسلام نیز گسترش داده است. نامگذاری سال ۸۵ به سال پیامبر اعظم (ص) که پس از توهین های برنامه ریزی شده غرب به ساحت مقدس آن حضرت صورت پذیرفت، و همچنین نامگذاری سال ۸۶ به سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نشان می دهد که رهبری نظام، دراداره کشور، نگاه ویژه ای نیز به تحولات منطقه ، جهان اسلام و حوزه های بین المللی دارند، ازاین رو با اشاره به شرایط ویژه ای که بر جهان اسلام حکمفرماست، معظم له پکپارچگی دنیای اسلام را دربرابر توطئه های دنیای غرب مطالبه می نماید، مطالبه ای که نقطه آغازین آن می تواند با طرح تدوین «منشور اتحاد جهان اسلام» که ایشان درخجسته سالروز میلاد پیامبر رحمت و عطوفت حضرت محمد مصطفی (ص) مطرح فرمودند، کلیدزده شود.

موضوع«انسجام اسلامی» می تواند به عنوان پادزهر پروژه «تهی سازی جهان اسلام از قدرت» آمریکا مطرح شود، پروژه ای که اساس آن بر دامن زدن به اختلافات مذهبی، جنگ های داخلی، تغیر مرزهای سیاسی و جغرافیایی کشورهای اسلامی و گسست حلقه های اتصال میان ملت های مسلمان، مبتنی گردیده است. این روزها دنیای غرب ازموج بیداری اسلامی که تمام مرزهای سیاسی را دردنیای اسلام در نوردیده است، سخت به وحشت افتاده است. این بیداری، ازهندسه ای هرم گونه برخوردار است که نام ایران اسلامی بر ارتفاع آن می درخشند ودامنه انسانی آن را ۵/۱ میلیارد مسلمانی تشکیل می دهند که بخش پیوسته آن از اندونزی آغاز می شود و تا مراکش امتداد دارد و بخش ناپیوسته آن در اروپا و آمریکا خودنمایی می کند. ما امروز به اعتراف دوست و دشمن، درکانون این نهضت بیداری اسلامی قرار داریم که روز به روز بر دامنه زایش ها و رویش های آن افزوده شده مناسبات حاکم بر دنیای امروز را سخت تحت تأثیر قرار داده است.

● الزامات و راهکارها

برای جامه عمل پوشانیدن به «اتحاد ملی وانسجام اسلامی» باید به الزاماتی تن داد و راهکارهایی را درمسیر اجرایی شدن قرار داد. این موضوع باید به عنوان یکی از محوری ترین فصل های دکترین امنیت ملی کشور، دردستور کار قوای سه گانه، نهادهای کشور دررسانه های جمعی قرار گیرد. درگام اول، ضرورت اتحاد ملی و انسجام اسلامی باید به گونه ای تبیین وتشریح گردد که خود به خود در زمره مطالبات عمومی در آمده و جامعه آن را پیگیری نماید.

درمرحله بسط و گسترش اتحاد ملی و انسجام اسلامی، باید یارانه های امنیتی را با دست و دلبازی هرچ تمام تر هزینه کرد چرا که هیچ منفعتی، همپای وحدت ملی و انسجام اسلامی نیست.

دراین مرحله باید تمرین سعه صدر، مدارا و اغماض کرد. مطالبات و مذاهب را به رسمت شناخت و حاشیه ها را در متن و بطن حوادث و رخدادها مشارکت داد. تنوع قومیت ها و طوایف در کشور را می توانیم تبدیل به یک فرصت و ظرفیت بی بدیل نمائیم همانگونه که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با شعار «همه با هم» یک ملت یکپارچه را علیه رژیم پهلوی انسجام بخشید. باید به این درک مشترک برسیم که هویت ایران اسلامی، پازلی است که قطعات آن را اقوام لر، ترک، فارس، کرد، عرب، بلوچ، ترکمن با هر سلیقه وگرایش ومذهبی می سازند، ایرانی که هزاران سال است که تمدن بشری می درخشد. رمز صیانت از این هویت و یکپارچگی عمومی، رفتار هوشمندانه نظام، دولت، جامعه دانشگاهی، حوزه های علمیه و رسانه های گروهی است. اگر امروز رهبری نظام از ضرورت تدوین منشور اتحاد جهان اسلام سخن می گوید، مراکز وموسساتی که سال هاست در جهت تقریب مذاهب اسلامی درکشور فعالیت می نمایند، باید از خود بپرسند که دراین سال ها چه کرده اند و چرا از اساسی ترین وضروری ترین امور غافل بوده اند، ایده مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی تاکنون چه بوده است؟ آیا تأسیس شبکه ای ماهواره ای با نام تقریب مذاهب یک ضرورت نیست؟ آیا شناخت جهان اسلام و گام هایی که کشورهای دیگر در جهت بانکداری اسلامی، ایجاد دستگاه قضایی مبتنی بر احکام وتعالیم اسلامی، حقوق بشر اسلامی، اقتصاد اسلامی و ... بر می دارند، نمی تواند سنگ بنایی در جهت انسجام و وحدت دنیای اسلام باشد؟

بیائیم در سال ۶۸، به دور از توجهات شعاری و تزئینی که آفت راه است، اتحاد ملی و انسجام اسلامی را در پرتو عمل گرایی مبتنی بر واقع گرایی محقق سازیم. بیائیم باور نمائیم که محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران ، یکی از حساس ترین و پیچیده ترین محیط های امنیتی جهان امروز است که عوامل متعددی در اقتدار و انسجام آن نقش آفرین هستند. باید بدانیم اقلیت ها و قومیت هایی که در دولت ملی ساکنند نسبت به این موضوع وموهبتهای آن آگاه شوند.

امروز وظیفه دستگاه دیپلماسی کشور ومراکز فرهنگی ودینی کشور آن است که ایران اسلامی به عنوان یک چهره و عامل انسجام بخشش در جهان اسلام مطرح گردد، حتی اگر در مسیر انسجام بخشی هم نتوانیم گام های موثری برداریم، یقیناً این چهره جدید، عواید و امتیازات فراوانی را به نفع جمهوری اسلامی ایران وجهان اسلام سرازیر خواهد کرد. بیائیم قدردان فرصت هایی باشیم که به سرعت برق و باد می گذرند. بیائیم باور نمائیم که پس از گذشت ۲۸ سال از حیات طبیه نظام اسلامی، ما ازمرحله مشق و تمرین و قلق گیری عبورکرده ایم و باید با کیاست و برنامه ریزی، خود را آماده خیز نهایی نمائیم. ما مکلف به ایجاد و گسترش عدالت و تعمیم مکارم اخلاق در سراسر دنیا هستیم. پیام پیامبر اعظم(ص)، پیامی برای تمامی بشریت بود و بشر امروز بیش ازهر زمان دیگر، تشنه این پیام رهایی بخش است

▪ بصیرت:هدایت::::وحدت و همبستگی و روحیه‌ی اخوت و برادری از آموزه‌های گرانقدری است که مکتب اسلام در راستای استقرار و استمرار اقتدار، عظمت و عزت و اعتلای امت اسلامی بر آن تأکید ورزیده است.

در مقابل، اختلاف و خصومت و تفرقه و تشتت به عنوان عامل ضعف و ذلت و محو قدرت و عظمت جامعه اسلامی و انحطاط آن تلقی شده و مسلمانان به اجتناب از آن امر شده‌اند.

در تعالیم دینی و متون و منابع مختلف اسلامی کلمات و اصطلاحاتی مانند امت، امت واحده، الفت و اخوت اسلامی، برادری دینی، وحدت اسلامی، اتحاد اسلامی، دارالاسلام، پان اسلامیسم و… به کار رفته است که مفاهیم این واژه‌ها به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر اهمیت و جایگاه و نقش برجسته‌ی وحدت در جامعه اسلامی دلالت دارند.

قرآن کریم ضمن دعوت مسلمین به وحدت با اعتصام به حبل‌ا… و نهی از تفرقه؛ با اشاره به الفت و برادری و مودت ایجاد شده میان دو طایفه‌ی اوس و خزرج و از بین رفتن عداوت و کینه دیرینه در سایه‌ی نعمت اسلام که مبنای اتحاد و همبستگی آنهاست این گونه یادآور می‌شود:

واعتصموا بحبل‌ا… جمیعاً و لاتفرقوا و ذکر و انعمت‌ا… علیکم، اذ کنتم اعداءً فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخواناً.(آل عمران ۱۰۳)

در جای دیگر مسلمانان را به وحدت در پیروی از خدا و پیامبرش دستور داده و از تنازع و مشاجره جهت پیشگیری از سستی و زبونی و اضمحلال اقتدار و عظمتشان به طور صریح نهی نموده و می‌فرماید:

اطیعوا… و اطیعوا الرسول و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم(انفال ۴۶)

پیامبر گرامی اسلام با تکیه بر مبانی اتحاد اسلامی مدینه‌ی فاضله‌ای مملو از عشق و صمیمیت و برادری و ایثار و تمامی فضایل انسانی ساخت که هنوز بشریت در حسرت و آرزوی تحقق دوباره‌ی چنین جامعه‌ای بسر می‌برد.

پیامبر اکرم(ص)، ذلت و زبونی پس از عزت و سربلندی و در پی آن ضعف و سستی هر ملتی را نشأت گرفته از تفرقه‌ای می‌داند که ریشه در خصومت و دشمنی دارد؛ لذا ایجاد الفت و پرهیز از تفرقه و عداوت را بر مسلمانان واجب کرده و می‌فرماید:

«ما ذل قوم بعد العزحتی ضعفوا، و ما ضعفوا حتی تفرقوا و ما تفرقوا حتی تباغضوا… الواجب علی اولیائنا معاوده الائتلاف و رفض الاختلاف».

بزرگ اسطوره صبر و وحدت، حضرت علی(ع) در خطبه ۱۴۶ ضمن بیان نقش محوری رهبر در جامعه، وحدت را رمز عزت و قدرت دانسته و می‌فرماید: «عرب امروز گرچه از نظر تعداد اندکند، اما با نعمت اسلام فراوانند و با اتحاد و هماهنگی عزیز و قدرتمندند».

در فرازی از خطبه‌ی قاصعه به علل پیروزی و شکست و عزت و ذلت گذشتگان پرداخته و می‌فرماید: «پس آن گاه که در زندگی گذشتگان مطالعه و اندیشه می‌کنید. عهده‌دار چیزی باشید که عامل عزت آنان بود و دشمنان را از سر راهشان برداشت و سلامت و عافیت زندگی آنان را فراهم کرد و نعمت‌های فراوان را در اختیارشان گذاشت و کرامت و شخصیت به آنان بخشید، که از تفرقه و جدایی اجتناب کردند و بر وحدت و همدلی همت گماشتند و یکدیگر را به وحدت واداشته و به آن سفارش کردند و از کارهایی که پشت آنها را شکست، و قدرت آنها را در هم کوبید، چون کینه‌توزی با یکدیگر، پر کردن دلها از بخل و حسد، به یکدیگر پشت کردن و از هم بریدن و دست از یاری هم کشیدن، بپرهیزید».

وحدت و برادری که در عصر رسالت به احسن وجه در میان یاران رسول خدا(ص) تحقق یافت، متأسفانه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) دیری نپایید که آن اتحاد و اخوت به ضعف گرایید و بروز اختلاف و تفرقه و تشتت و تنازع به تدریج زمینه‌ساز حرکت امت اسلامی در مسیر ذلت و انحطاط شد.

● عوامل تعالی و انحطاط جوامع

در این نوشتار به زوایایی از نظرات اسلام‌شناسی بزرگ استاد شهید آیت‌ا… مطهری پیرامون وحدت و تفرقه در دو بخش پرداخته می‌شود:

▪ تبیین نقش وحدت و تفرقه در اعتلا و انحطاط مسلمین

شهید مطهری در دسته‌بندی عوامل اصلی تعالی و انحطاط جوامع از وحدت و تفرقه به عنوان یکی از عوامل اساسی مؤثر در اعتلا و انحطاط یاد کرده و می‌نویسد:

«در قرآن مجموعاً به چهار عامل مؤثر در اعتلاها و انحطاطها برمی‌خوریم… اتحاد و تفرق: در سوره آل عمران آیه‌ی ۱۰۳ دستور صریح می‌دهد که بر مبنای ایمان و گرایش به ریسمان الهی متحد و متفق باشید و از تفرق و تشتت بپرهیزید…(جامعه و تاریخ ص۲۳۶)

در تفسیر آیه ۴۶ سوره انفال چنین توضیح می‌دهد:

«با خودتان نزاع و مشاجره نکنید، نمی‌گوید نجنگید آن که دیگر طریق اولی است، وقتی که اردنی‌ها و فلسطینی‌ها خودشان به روی یکدیگر تفنگ بکشند عروسی دشمن است… پس دستور هم این است که با یکدیگر منازعه و مشاجره(نه جنگ) نکنید که پشت سرش سستی و ضعف پیدا می‌شود و پشت سر ضعف آن شوکت و عظمت و قدرت شما از میان می‌رود.(آشنایی با قرآن، ج۳ ص۱۰۱)

▪ ریشه‌های تفرق و تشتت امت اسلامی

استاد پیرامون عوامل ایجاد تفرقه در امت اسلامی با اشاره به تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی توسط خاندان اموی و بازگشت به ارزش‌های جاهلی می‌نویسد:

«در قرن اول هجری اصول و داعیه‌های توحید و اسلام آن چنان آشکار و روشن به مردم ابلاغ گردید که تمام مردم متمدن آن روزگار با جان و وجدان خویش پذیرای آنها شدند. و به زودی یک ملت مشترک یا«بین‌الملل اسلامی« به وجود آمد. ولی این وحدت به زودی به تفرقه بدل شد؛ چرا که سررشته‌داران آن زمان نخواستند یا نتوانستند مفاهیم واقعی داعیه‌های اسلامی را درک کنند، از نظام بین‌المللی اسلامی به عنوان یک امپراطوری و خلافت عربی برداشت شد و این مخالف صریح اصول اسلامی بود. به همین جهت وحدت به دست آمده به زودی شکست خورد و به دنبال آن، تحولات و ضعف‌ها و انحرافات دیگر پدید آمد تا آن که مسلمین تدریجاً به خواب رفتند…»(خدمات متقابل اسلام و ایران ص ۴۱)

به هر حال بازگشت به ارزش‌های جاهلی، ایجاد تفرقه و پراکندگی و نضج آراء و افکار و جریانات فکری و کلامی مختلف و طرد ارزش‌های الهی و توحیدی، موجبات ضعف و انحطاط تدریجی جامعه و امت اسلامی را در پی داشت.

سرانجام با سقوط قدرت‌های عمده اسلامی در قرن ۱۳، ندای بیداری اسلامی با شعارهایی همانند تجدید حیات اسلام، بازگشت به اسلام اصیل و طرح اتحاد جهان اسلام از جانب علما و اندیشمندان مصلح برخاست.

▪ توطئه‌های دشمنان

شهید مطهری پیرامون تلاش تفرقه افکنانه دشمنان چنین می‌نویسد:

همه‌ی سعیشان(دشمنان) این است که روابط مسلمین با غیر مسلمین روابط صمیمانه و روابط مسلمانان با بهانه‌های مختلف – از آن جمله اختلافات فرقه‌ای – روابط خصمانه باشد. در عصر خود ما به وسیله‌ی اجانب در این راه فعالیت‌های فراوان صورت می‌گیرد. بودجه‌های کلان مصرف می‌گردد». (مجموعه آثار، ج۳، ص۲۶۶)

▪ خیانت عناصر داخلی

سپس به همکاری خائنانه ایادی دشمنان در داخل اشاره کرده و موفقیت این اتحاد شوم را فاجعه و مصیبتی برای اسلام و مسلمین شمرده و چنین ادامه می‌دهد:

«متأسفانه در میان مسلمانان عناصری به وجود آورده‌اند که کاری جز این ندارند که ولا نفیی اسلامی را تبدیل به اثباتی و ولاء اثباتی اسلامی را تبدیل به نفیی نمایند. این بزرگترین ضربتی است که این نابکاران بر پیغمبر اکرم(ص) وارد می‌سازند.

امروز اگر بر مصیبتی از مصیبت‌های اسلام باید گریست و اگر بر فاجعه‌ای از فاجعه‌های اسلام بایست خون بارید، این مصیبت و این فاجعه است». (مجموعه آثار، ج۳، ص۲۶۶)

ایشان در ذیل مباحث مربوط به انواع ولاء، ضمن اشاره به ایمان به عنوان ملاک برتری، و منشأ و ملاکی برای وحدت، این گونه به تشریح آن می‌پردازند:

قرآن می‌خواهد جامعه‌ی مسلمانان برتر از دیگران باشد:

«ولا تهنوا ولاتحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین» (آل عمران ۱۲۹)

ایمان، ملاک برتری قرار گرفته است. مگر ایمان چه می‌کند؟ ایمان ملاک وحدت و رکن شخصیت و تکیه گاه استقلال و موتور حرکت جامعه اسلامی است.

▪ نزاع و اختلاف، عامل انهدام کیان و شخصیت جامعه اسلامی

در جای دیگر می‌فرماید: «ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم». (انفال ۴۶)‌ با یکدیگر نزاع نکنید و اختلاف نداشته باشید که سست و ضعیف خواهید شد و بو و خاصیت خود را از دست خواهید داد. جدال و اختلاف، کیان و شخصیت جامعه اسلامی را منهدم می‌کند. ایمان اساس دوستی و وداد و ولاء مؤمنان است».(مجموعه آثار، ج۳، ص۴-۲۶۳)

▪ عامل حقیقی وحدت پایدار

در مورد بی‌اعتباری انواع عوامل جهت وحدت و معرفی عامل حقیقی وحدت چنین بیان می‌دارند:

از جمله خصوصیات اسلام این است که هیچ عنوانی از قبیل عناوین نژادی، طبقاتی، شغلی، محلی، منطقه‌ای و فردی برای معرفی مکتب خود و پیروان این مکتب نپذیرفته است. پیروان این مکتب با عناوین اعراب، سامی‌ها، فقرا، اغنیاء، مستضعفان، سفیدپوستان، سیاه پوستان، آسیایی‌ها، شرقی‌ها، غربی‌ها، محمدی‌ها، قرآنی‌ها، اهل قبله و غیره مشخص نمی‌شوند. هیچ یک از عناوین مزبور ملاک«ما» و ملاک وحدت و هویت واقعی پیروان این مکتب به شمار نمی‌رود. آن جا که پای هویت مکتب و هویت پیروان او به میان می‌آید همه‌ی آن عناوین محو و نابود می‌شود. فقط یک چیز باقی می‌ماند. چه چیزی؟ یک«رابطه» رابطه میان انسان و خدا، یعنی اسلام، تسلیم خدا بودن، امت مسلمان چه امتی است؟ امتی است که تسلیم خداست… این دین می‌خواهد چه وحدتی به آنها ببخشد و چه مارکی روی آنها بزند و زیر چه پرچمی آنها را گرد آورد؟ پاسخ این است: اسلام، تسلیم حقیقت بودن.(جامعه و تاریخ ص ۳۱-۲۲۹)

▪ دستور مهم اسلام

اسلام و مسلمان بودن فقط در جهان بینی درست و اداء فرایض عبادی مانند نماز خلاصه نشده بلکه پای‌بندی به رمز عزت مسلمین و رهایی از ذلت یعنی ترک خصومت و اختلاف نیز از شرایط مهم مسلمانی است.

چرا ما مسلمان‌ها ذلیل هستیم؟ خیال می‌کنیم همین قدر که ما اذان و اقامه گفتیم بنابراین مسلمان کامل هستیم در حالی که اسلام دستورهای دیگری هم دارد. از مهمترین دستورهای اسلام همین دستور روابط خاص اجتماعی میان ما مسلمین است، به اندازه‌ای که ما مسلمین خودمان علیه یکدیگر فعالیت می‌کنیم دشمنان علیه ما فعالیت نمی‌کنند».(آشنایی با قرآن، ج۳، ص۲۰۱)

▪ جنبه مثبت و منفی ناسیونالیسم

اشاعه و ترویج ناسیونالیسم(با تکیه بر جنبه‌های منفی آن) در کشورهای اسلامی از شگردهای استعمار در جهت جدا کردن مسلمانان از یکدیگر و تضعیف آنهاست.

ناسیونالیسم را نباید به طور کلی محکوم کرد. ناسیونالیسم اگر تنها جنبه مثبت داشته باشد یعنی موجب همبستگی بیشتر و روابط حسنه بیشتر و احسان و خدمت بیشتر به کسانی که با آنها زندگی مشترک داریم بشود ضد عقل و منطق نیست و از نظر اسلام مذموم نمی‌باشد، بلکه اسلام برای کسانی که طبعاً حقوق بیشتری دارند، از قبیل همسایگان و خویشاوندان، حقوق قانونی زیادتری قائل است.

ناسیونالیسم آنگاه محکوم است که جنبه‌ی منفی به خود بگیرد، یعنی افراد را تحت عنوان ملیت‌های مختلف از یکدیگر جدا می‌کند و روابط خصمانه میان آنها به وجود می‌آورد… این مسأله مهم است که در دین اسلام، ملیت و قومیت هیچ اعتباری ندارد. بلکه این دین به همه‌ی ملتها و اقوام مختلف جهان با یک چشم نگاه می‌کند و از آغاز نیز دعوت اسلامی به مکتب و قوم خاص اختصاص نداشته است، بلکه این دین همیشه می‌کوشیده است که به وسایل مختلف ریشه‌ی ملت پرستی و تفاخرات قومی را از بیخ و بن برکند. در قرآن هیچ خطابی به صورت«یا ایها العرب»،«یا ایها القرشیون» پیدا نمی‌کنید… اسلام نه تنها به این تعصبات احساس آمیز توجهی نکرد بلکه به شدت با آنان مبارزه کرد…».(خدمات متقابل اسلام در ایران، ص۶۸-۶۲)

▪ تمدن عظیم اسلامی، ثمره ترک تعصبات قومی و مذهبی

از علل پیشرفت سریع علمی اسلام و ایجاد تمدن عظیم و با شکوه اسلامی روحیه تساهل مسلمین و پرهیز از تعصبات و درگیری‌های قومی و نژادی بود:

یکی از علل سرعت مسلمین در علوم این بوده است که در اخذ علوم و فنون و صنایع و هنرها تعصب نمی‌ورزیدند و علم را در هر نقطه و در دست هر کسی می‌یافتند از آن بهره‌گیری می‌کردند و به اصطلاح امروز روح تساهل بر آنها حکم فرما بوده است… اسلام با تعلیمات مبنی بر جستجوی علم و ترک تعصبات قومی و مذهبی و اعلام همزیستی با اهل کتاب غل‌ها و زنجیرهایی که به تعبیر خود قرآن به دست و پا و گردن مردم جهان آن روز بسته شده بود پاره کرد و زمینه رشد یک تمدن عظیم و وسیع را فراهم آورد.(خدمات متقابل اسلام و ایران ص ۱۵۲-۱۴۵)

▪ منشأ تجزیه شدن حکومت اسلامی

ریشه پیدایش تبعیضات و تعصبات قومی که ضربه مهلکی بر پیکر اسلام وارد ساخت عبارت است از:

«تبعیضات نژادی و تفاخرات قومی که بر ضد اصل مسلم مساوات اسلامی بود، این انحراف به وسیله‌ی اعراب به وجود آمد. سیاست اموی‌ها بر اصل تفوق عرب بر غیر عرب پایه‌گذاری شد. معاویه به صورت بخشنامه به همه‌ی عمال خویش اطلاع داد که برای عرب حق تقدم قائل شوند. این عمل ضربه مهلکی بر پیکر اسلام وارد کرد. منشأ اصلی تجزیه شدن حکومت اسلامی، به صورت حکومت‌های کوچک همین کار بود».(خدمات متقابل اسلام و ایران ص۴۰۳)

▪ عکس‌العمل منطقی و اسلامی ایرانیان

ایرانیان عکس‌العمل بسیار مناسب و صد در صد اسلامی در مقابل انحراف شکننده تبعیضات قومی و نژادی از خود بروز دادند:

«عکس العمل ابتدایی که ایرانیان در مقابل این تبعیضات نشان دادند، بسیار منطقی و انسانی بود. آنها عرب را به خدا و کتاب خدا دعوت کردند. این نوع عکس العمل در مقابل آن انحراف عربی، صددرصد اسلامی بود و نشانه صمیمت ایرانیان نسبت به اسلام، اگر ایرانیان صمیمیت نمی‌داشتند کافی بود آنها هم مانند اعراب بر ملیت و قومیت خویش و تاریخ خویش تکیه کنند و در این جهت مسلماً گوی سبقت را می‌ربودند.» (البته شعوبی‌گری در مسیر انحرافی تفوق نژاد ایرانی بر غیر، خاصه عرب انفاق افتاد اما زود تودة مردم ایران و علمای با تقوا آن را محکوم کردند). (خدمات متقابل اسلام و ایران ص ۴۰۶-۴۰۴)

▪ رمز استحکام و پایداری وحدت اسلامی

گسست ناپذیری وحدت مسلمین علی‌رغم تلاش‌های مستمر اجانب به دلیل پیوند دلهای پاک و خدایی است:

وحدت مسلمانان برخاسته از پیوند دلهای پاک و خدایی آنهاست. لذا این پیوند روحی گسست ناپذیر و محکم است و تا چنین است توطئه‌های غربی‌ها ره به جایی نخواهد برد. در قرون جدید قدرت‌های اروپایی و آمریکایی عامل اساسی این جدایی هستند با همه‌ی اینها هیچ یک از این عاملها نتوانسته است اساس این وحدت را که در روح مردم قرار دارد از بین ببرد. به قول اقبال لاهوری:

امر حق را حجت و دعوی یکی است… خیمه‌های ما جدا ولی دلها یکی است

از حجاز و چین و ایرانیم ما… شبنم یک صبح خندایم ما».(خدمات متقابل، ص۵۱)

● معرفی و بیان خدمات و مبارزات طلایه‌داران و منادیان اتحاد اسلامی

استاد در آثار خود از جمله در نهضت‌های صد ساله اخیر به معرفی شخصیت و خدمات علما و مصلحانی در جهان اسلام می‌پردازد که در مسیر اتحاد جهان اسلام و مبارزه با تفرقه و تشتت گام برداشتند.

از سید جمال‌الدین اسدآبادی به عنوان سلسله جنبان نهضت‌های اصلاحی صدساله اخیر نام می‌برد و دیدگاههای او را از جمله شعار اتحاد جهان اسلام و درد تفرقه و جدایی مسلمانان به بهانه‌های دینی و غیردینی و نیز نفوذ استعمار غربی توضیح می‌دهد. سپس به مبارزات و خدمات منادیان اتحاد مسلمانان همانند شیخ عبده، کواکبی، اقبال و… که به الهام از سید جمال در مسیر مبارزه با استعمار و استبداد قرار گرفتند، می‌پردازد.

در بررسی مصلحان ایرانی و شیعی طرفدار وحدت مسلمین شخصیت و مبارزات اندیشمندانی چون شیخ طوسی، میرزای شیرازی، کاشف الغطاء، آخوند خراسانی، مازندرانی، نائینی، سیدشرف‌الدین، علامه امینی، آیت‌ا… بروجردی و… را تبیین می‌نماید.

در بررسی شخصیت شیخ طوسی از او به عنوان یکی از درخشانترین ستارگان جهان اسلام و نمونه کاملی از تجلی اسلام در کالبد ایرانی یاد کرده و خصوصیت تفکر و رفتار فرامذهبی و وحدت‌گرای وی را به عموم علمای اسلامی تعمیم می‌دهد:

شیخ طوسی صددرصد یک عالم اسلامی است، جز رنگ اسلامی رنگ دیگری ندارد. او از کسانی است که از برکت تعلیمات اسلامی پا روی تعصبات قومی و نژادی گذاشتند، شعوبی‌گری را محکوم کردند و مقیاس‌های جهانی و انسانی اسلام را محترم شمردند. اکثریت قریب به اتفاق دانشمندان بعد از اسلام چنین‌اند».(مجموعه آثار، ج ۲، ص۱۲۷)

استاد در مقاله الغدیر و وحدت اسلامی به آراء و خدمات علامه امینی برای تحقق وحدت اسلامی بین شیعه و سنی پرداخته و قلمرو وحدت را به همه پیروان مذاهب مختلف اسلامی بسط داده و به استناد آیاتی مانند انما المؤمنون اخوه، اخوت اسلامی مدنظر علامه امینی را طرح نموده و اظهار می‌دارد که هیچ مباحثه علمی و مجادله کلامی نباید آسیبی به وحدت و اخوت فریقین برساند کما اینکه سیره‌ی سلف و در رأس آنها صحابه و تابعین همین بوده است.

در مورد علاقه وافر استادش، آیت‌ا… بروجردی نسبت به وحدت اسلامی و دشمن شناسی و خدماتش در مسیر وحدت و اعتلای امت اسلامی می‌نویسد:

یکی از مزایای معظم له توجه و علاقه فراوانی بود که به مسأله وحدت اسلامی و حسن تفاهم و تقریب بین مذاهب اسلامی داشت. این مرد چون به تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی آشنا بود، می‌دانست که سیاست حکام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلاف چه اندازه تأثیر داشته است، و هم توجه داشت که در عصر حاضر نیز سیاست‌های استعماری از این تفرقه حداکثر استفاده را می‌کنند و بلکه آن را دامن می‌زنند و هم توجه داشت که بعد و دوری شیعه از سایر فرق سبب شده که آنها شیعه را نشناسند و درباره‌ی آنها تصوراتی دور از حقیقت بنمایند. به این جهت بسیار علاقمند بود که حسن تفاهمی بین شیعه و سنی برقرار شود. که از طرفی وحدت اسلامی که منظور بزرگ این دین مقدس است تأمین گردد و از طرف دیگر شیعه و فقه شیعه و معارف شیعه آن طور که هست به جامعه تسنن که اکثریت مسلمانان را تشکیل می‌دهند معرفی می‌شود».(مجموعه آثار، ج۲۰، ص۱۵۴)

آیت‌ا… بروجردی عاشق و دلباخته وحدت مسلمین بوده و در فضایی سرشار از صمیمیت با علمای برجسته تسنن شیخ عبدالمجید سلیم و سپس شیخ محمود شلتوت برای تحقق این آرمان بزرگ در قالب«دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» همکاری می‌کند.

برای اولین بار بعد از چندین صد سال بین زعیم روحانی شیعه و زعیم روحانی سنی شیخ عبدالمجید سلیم و بعد از فوت او به فاصله دو سه سال شیخ محمود شلتوت مفتی حاضر مصر و رئیس جامع ازهر روابط دوستانه‌ای برقرار شد و نامه‌ها مبادله گردید. قطعاً طرز تفکر معظم‌له و حس تفاهمی که بین ایشان و شیخ شلتوت بود مؤثر بود در این که آن فتوای تاریخی معروف را در مورد به رسمیت شناختن مذهب شیعه بدهد. معظم له را نباید گفت نسبت به این مسأله علاقمند بود، بلکه باید گفت عاشق و دلباخته این موضوع بود و مرغ دلش برای این موضوع پر می‌زد». (مجموعه آثار، ج۲۰، ص۱۵۵)

استاد مطهری، غیرت و حمیت دینی و حس همدردی دیگر استادش، علامه طباطبایی در یاری و کمک به برادران دینی خود و نیز دغدغه خودش را چنین مطرح می‌کند:

علامه طباطبایی سلمه‌ا… واقعاً از خدمتگزاران بسیار بزرگ اسلام است… این مرد، بسیار مرد جلیل القدر و عظیم المنزله‌ای است و یکی از کارهایی که اخیراً ایشان اقدام فرموده‌اند موضوع همدردی با برادران اسلامی است… ایشان دو سه حساب اخیراً باز کرده‌اند… این حساب به نام سه نفر باز شده است[که من نفر سومشان هستم] … همه‌ی ما ایرانی‌ها اگر بخواهیم همه‌ی پولهایمان را روی هم بریزیم، شاید به قدر دو تا یهودی که در آمریکا نشسته‌اند و پول دنیا را از راه ربا و دزدی ثروت دنیا می‌برند نشود، ولی حساب این است که مسلمان شرط مسلمانیش همدردی … و همدلی است». (احیای تفکر اسلامی ص۲۷-۲۴)

مجموعه تلاش‌ها و اقدامات رهبران دینی و مصلحان، با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، در ابعادی به ثمر می‌نشیند. مصلح و بیدارگر بزرگی که شهید مطهری از شخصیت او با تعابیری چون جان جانان یاد می‌کند و در ادامه سلسله مصلحان به تجلیل از استاد فرزانه خود و مساعی و پشتکار او در مسیر وحدت و اعتلای جهان اسلام می‌پردازد.

پس از رحلت امام(ره) حضرت آیت‌ا… خامنه‌ای با تداوم راه امام، آرمان اتحاد اسلامی را دنبال نمودند. از جمله در قالب تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی که سالانه در تهران برگزار می‌شود و دفاع و حمایت از ملت‌های مسلمان اعم از برادران فلسطینی، بوسنی، افغانستان، لبنان، عراق و… و در سال‌های اخیر به بهانه نامگذاری برای هر سال باز شاهد آن هستیم که در این امر نیز مقوله وحدت تعقیب می‌شود همانند عنوان سال ۸۵ که به نام مبارک پیامبر اعظم و نیز سال ۸۶ که به نام سال وحدت ملی و انسجام اسلامی، از جانب معظم له معنون گردید.

ایشان در سال ۷۷ به مناسبت سالگرد شهادت شهید مطهری طی بیاناتی پیرامون شخصیت آن استاد فرزانه و کوشش او در مسیر وحدت فرمودند:

عزیزان من! آن چه که امروز می‌تواند این جبهه را مستحکم بکند – جبهه ایمان و جبهه حق را - عبارت است از تمسک به وحدت کلمه در زیر سایه اسلام، و در زیر سایه حسین بن علی(ع)، در زیر سایه‌ی معارف عالیه اسلام، که شخصیت‌هایی مثل شهید مطهری آن را در کتاب‌های خود برای آگاهی مردم تبیین و تشریح کردند. تمسک به وحدت در پرتو این خورشیدهای فروزان، به فضل الهی این کشور را از این مرحله هم مثل مراحل گذشته خواهد گذارند و دشمن را ناکام خواهد کرد.(استاد در کلام رهبر، مجبتی پیرهادی، انتشارات صدرا، مرداد ۸۵ ص۵۱)

لذا به دنبال تلاش مستمر علمای تداوم بخش راه و شعارهای سلسله جنبان نهضت‌های اسلامی، سیدجمال‌الدین اسدآبادی و برکات و ثمرات حاصل از تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران شاهد گسترش روز افزون موج نهضت بیداری و تحقق شعار اتحاد و اخوت اسلامی در بین علما و نیز مردم مسلمان مذاهب مختلف اسلامی در سطح جهان از لبنان، مصر، عراق و.. هستیم.

ایجاد اتحاد و اخوت میان ملت‌ها و آحاد مسلمانان در سراسر جهان از اهداف و آرمان‌های اصیل اسلام است که ریشه در قرآن و سنت و آراء اندیشمندان مذاهب اسلامی دارد. جهت عملی شدن این هدف و شکل‌گیری امت واحده اسلامی در راستای اعتلاء و عزت و عظمت و اقتدار جهان اسلام، وحدت بر محور اصول دین و مشترکات اعتقادی و دامن نزدن به مسائل اختلافی در این عرصه از ضروریات است.

شهید مطهری در آثار و اقدامات خود همواره بر این اصل تأکید داشته‌اند که نمونه‌هایی در این نوشتار اشاره شد. دغدغه جدی آن بزرگوار در تبیین و طرح این استراتژی در آثار مختلف ایشان امری ستودنی و نیز درسی برای اهل علم و صاحبان قلم و آحاد مردم مسلمان است ایشان در بررسی و نقد مذاهب اهل سنت و افکار و عقاید و متون بزرگان و رهبران آن از زاویه برخورد برادرانه و به دور از هر گونه اهانت بلکه در صفا و صمیمت و دلسوزی و نیز منصفانه به بررسی و ارائه نظر می‌پردازند.(مثلاً بیان ساده زیستی خلیفه دوم در عصر خلافت و یا احترام و ادب خاص نسبت به قرآن در محافل و جلسات قرآنی اهل سنت برخلاف محافل شیعی و تبیین فداکاری‌ها و خدمات بزرگان تسنن از جمله علامه اقبال لاهوری در مسیر اتحاد اسلامی که با ارادت ویژه‌ای از ایشان نام می‌بر‌ند و…)

منابع:

۱) در جست و جوی راه از کلام امام - دفتر ۱۴ امیرکبیر ۱۳۶۲ ص ۳۴۰

۲) مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی امام خمینی (ره) ج ۱۳ مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام - ۱۳۷۴ - ص ۴۵

۳)- قرآن کریم سوره. آیه

۴) - تبیان (وحدت از دیدگاه امام خمینی) دفتر ۱۵-

ص ۱۹۵

۵) در جست و جوی راه از کلام امام - دفتر اول - پیشین ص ۱۸۶

۶) - همان مأخذ، دفتر ۱۵ ص .۱۳۹

۷) - همان مأخذ - دفتر هشتم - ص ۲۸۵

۸) همان مأخذ - دفتر ۱۵ ص ۲۱۵

۹) - ولایت فقیه - پیشین - ص ۱۸۰- ۱۸۱

۱۰)- همان مأخذ

۱۱) - صحیفه نور، ج ۱۸ ص ۱۹۵

۱۲) - صحیفه نور، ج ۱۸ ص ۱۷۲

۱۳)- در جست و جوی راه از کلام امام - دفتر ۱۵ -

ص ۱۷۹

۱۴)- صحیفه نور، ج ۸ ص ۲۵۰

۱۵) - در جست و جوی راه - دفتر اول - ص ۱۸۶

۱۶- وصیت نامه الهی - سیاسی امام خمینی، ص ۱۳

۱۷)- صحیفه نور ج ۱۸ ص ۱۹۵


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.