سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

مجتمع های صنعتی


مجتمع های صنعتی

در ایالات متحده و اتحادیه اروپا, فراهم کردن زمینه تشکیل و رشد مجتمع ها به ویژه مجتمع هائی که بر نوآوری تکنولوژیک مبتنی هستند, مبنای جدید برتری رقابتی و توسعه اقتصادی در اقتصادی جهانی محسوب می شود درک عواملی که موجب شکل گیری مجتمع ها می شود و تأثیر اقتصادی منطقه ای مجتمع ها را افزایش می دهد یا از میان می برد بدون شک, همچنان یک اولویت برای دولت ها و محافل آکادمیک و علمی خواهد بود

در سال‌های اخیر در دیدگاه‌های مربوط به تحولات اقتصادی منطقه‌ای، تغییرات اساسی و عمیق رخ داده است. تشکیل و رشد مجتمع‌های اقتصادی (clusters)، به‌ویژه آندسته از مجمتع‌ها که بر نوآوری تکنولوژیک مبتنی هستند، استراتژی جدید برای کسب مزیت رقابتی و رشد کارآفرینی در اقتصاد جهانی تبدیل شده است. در این مقاله دیدگاه‌های اصلی مربوط به شکل‌گیری و تحول مجتمع‌های اقتصادی به‌ویژه مجتمع‌های اقتصادی ایالات متحده و اروپا بررسی شده است. بدین ترتیب، این مقاله مبنائی است برای مطالعه آتی در زمینه تأثیر شکل‌گیری، مجتمع‌های اقتصادی بر اقتصاد مناطق، و به عواملی می‌پردازد که تأثیر مجتمع‌ها بر عملکرد و موفقیت اقتصادی مناطق را تقویت یا تضعیف می‌کنند. در دهه گذشته محققان علاقه خاصی به بررسی پدیده شکل‌گیری مجتمع‌های صنعتی یا ”مناطق صنعتی“ و پیامدهای آن نشان داده‌اند. کتاب بسیار تأثیرگذار مایکل پورتر تحت عنوان ”مزیت رقابتی ملل“ (۱۹۹۵، Porter) بر شدت یافتن این علاقه مؤثر بوده است. در این کتاب ده کشور، مورد به مورد بررسی شده‌اند. پورتر فرض را بر این گذاشته است که کسب مزیت رقابتی و برتری اقتصادی این کشورها حاصل تمرکز یافتن کارخانه‌های (مراکز اقتصادی) فعال در صنایع مشابه یا مرتبط در بازارهای داخلی است. این مزیت‌های رقابتی حاصل نزدیکی یا ارتباط‌های مکانی کارخانه‌ها در این مراکز است که باعث سهولت دسترسی به نیروی کار ماهر، استفاده بهتر از درون‌دادهای تولید، افزایش فشارهای رقابتی برای نوآوری و رشد بهره‌وری و استفاده از دانش یکدیگر می‌شود. اعتقاد بر این است که بدین شکل، تشکیل مراکز اقتصادی باعث می‌شود شرکت‌ها یا صنایع مستقر در این مراکز با سهولت بیشتر بتوانند از توانائی‌های یکدیگر بهره ببرند و از این طریق به مزیت رقابتی دست یابند. همچنین در این روند، کارآفرینی تشویق می‌شود (۲۰۰۰، Porter). در سال‌های اخیر، دولت‌های محلی و ملی به هدف ارتقاء سطح زندگی مردم، تشکیل مجمتع‌های اقتصادی را ابزاری برای بهبود و ارتقاء عملکرد اقتصادی منطقه خود محسوب کرده‌آند. این علاقه عمیق به مجتمع‌های یاد شده و شکل‌گیری آنها، اقداماتی را در مناطق مختلف سبب شده که زمینه شکل‌گیری و رشد آنها را فراهم کرده است. اقداماتی از قبیل پروژه ”برنامه‌ریزی استراتژیک آریزونا برای توسعه اقتصادی (ASPED)“، تنها یکی از این اقدامات است.

دولت فدرال نیز در این زمینه مشغول فعالیت است. در سال ۱۹۹۶، وزارت مسکن و توسعه شهری ایالات متحده به هدف کمک‌ به شهرها برای شناسائی مراکز و متجمع‌های خود و تدوین استراتژی‌های توسعه اقتصادی، برنامه‌ای به نام استراتژی منطقه‌ای کلان شهر را تدوین و آغاز کرد که مطالعه عمیق وضعیت اقتصادی ۱۹ شهر را تکمیل نمود. کتاب راهنمای توسعه اقتصادی مجتمع‌محور برای فرمانداران، دلیل دیگری بر وجود علاقه شدید دولت به تشکیل مجتمع‌های صنعتی است. برنامه‌های دیگری در زمینه تشکیل مجتمع‌های صنعتی، بودجه دولتی در ایالت‌های ویسکانزین، داکوتای شمالی و میشیگان آغاز شده است. دیگر ایالت‌ها، خیلی زودتر (۱۹۹۱-۱۹۹۰) رویکرد توسعه اقتصادی مبتنی بر مجتمع‌های صنعتی را پذیرفته‌اند و برخی از آنها عبارتند از: آریزونا، فلوریدار، ماساچوست و ایلینویز. علاقه دولت به تشکیل مجتمع‌های صنعتی بسیار عمیق است. شواهد روبه‌رشد وجود دارد که ثابت می‌کند ساختار اقتصادی در ایالات متحده به‌سوی تمرکزی جدید بر رقابت‌پذیری اقتصادی مبتنی بر کار این مجتمع‌های صنعتی در حال تغییر است.

چند دهه گذشته توجه به مجتمع‌های صنعتی و نیز تحقیقات در این زمینه رشد قابل ملاحظه‌ای کرده است. این مقاله مفاهیم کلیدی مربوط به تشکیل و رشد مجتمع‌های اقتصادی رامورد بررسی قرار می‌دهد. در این راه، به تحقیقات مربوط به مجتمع‌های صنعتی در ایالات متحده اروپا اشاره می‌شود تا از این طریق شباهت‌ها و تفاوت‌ها در این دو منطقه جهان مشخص شود. در نهایت، این مقاله مبنائی برای مطالعه آتی در زمینه تأثیرگذاری تشکیل و رشد مجتمع‌های صنعتی بر اقتصاد مناطق است که عوامل تقویت و تضعیف تأثیرشان را مشخص می‌سازد.

● مروری بر مفاهیم

▪ مجتمع‌ها

در ایالات متحده، این ایده که تمرکز جغرافیائی صنایع در مناطق مختلف می‌تواند منبع مزیت رقابتی باشد، بسیار پیشتر از توجه کنونی به مجتمع‌ها شکل گرفت. برای مثال مارشال (۱۸۹۲) معتقد بود سود و رونق اقتصادی می‌تواند در اثر مزیت مکانی توسط عرضه‌کنندگان و شرکت‌های با فعالیت مشابه و نیز افزایش فعالیت اقتصادی حاصل از تجمع این شرکت‌ها و کارخانجات به‌وجود آید. مفهوم کنونی مجتمع‌های اقتصادی حاصل مجموعه‌ای از نظریه‌هاست که ماهیت تعامل اقتصادی منطقه‌ای تنها یکی از آنها محسوب می‌شود.در سال ۱۹۹۰ پورتر اعلام کرد رویکردی جدید به توسعه اقتصادی نیاز است و در اقتصادهای پیشرفته، مجتمع‌های منطقه‌ای متشکل از صنایع مرتبط، منبعی برای شغل‌های جدید، درآمد و رشد صادرات می‌باشد. در زمینه رویکردی جدید به توسعه اقتصادی، به سه نیرو یعنی جهانی شدن، تکنولوژی‌های به سرعت در حال تغییر و رشد، و کاهش فزاینده استانداردهای زندگی اشاره شد. در حالی‌که جهانی شدن در قالب افزایش وابستگی اقتصادها به‌هم در جهان مشاهده می‌شود، نوآوری تکنولوژیک دگرگونی‌های عمیق ساختاری در اقتصادهای ملی پدید می‌آورد. و در حالی‌که نسل‌های جدید همواره در مقایسه با نسل‌های قدیمی‌تر انتظار سطوح بالاتر زندگی را داشته و به آن دست یافته‌اند، اخیراً این انتظار به سبب کند شدن رشد درآمدها و کاهش درآمدها در برخی موارد، چندان برآورده نشده است. در نتیجه پورتر (۱۹۹۰) این‌گونه استدلال کرد که در اقتصادهای پیشرفت کنونی، مجتمع‌های منطقه‌ای متشکل از صنایع مرتبط، منبع شغل‌های جدید، درآمد و رشد صادرات خواهند بود.

▪ نظریه مجتمع

در نوشته‌ها و مقالات مربوط به مجتمع‌ها، چندین نظریه درباره آنها و شکل‌گیری‌شان مطرح شده است اما شاید مهم‌ترین و معروف‌ترین نظریه درباره مجتمع‌ها از سوی مایکل پورتر مطرح شده باشد. در نظریه ”الماس مزیت رقابتی“ پورتر، چهار شرط اصلی که شکل‌دهنده یک مجتمع است ذکر شده است. این چهار شرط عبارتند از ”شرایط عامل“ نظیر هزینه‌ها، زیرساخت، منابع و دانش علمی و فنی در منطقه، ”شرایط تقاضا“ که به قدرت تقاضای صادرات و منطقه اشاره دارد، ”صنایع حمایت‌کننده مرتبط“ که همان منابع محل استقرار مجتمع است؛ و ”رقابت و استراتژی شرکت“ که رابطه بین شرکت‌ها در زمینه همکاری یا رقابت اشاره دارد (۱۹۹۰، Porter). پورتر معتقد بود برای درک و دستیابی به موفقیت اقتصادی در اقتصاد جهانی جدید، به پارادایمی جدید نیاز است. طبق این پارادایم جدید، متخصصان توسعه اقتصادی و سیاستگذاران باید در قبال استراتژی توسعه اقتصادی رویکردی مجتمع‌محور اتخاذ کنند. طبق این پارادایم، ایالت‌ها، مناطق و حتی شهرها به هدف‌های زیر، دست به تحلیل‌های اقتصادی می‌زنند:

الف- تشخیص تمرکزهای شامل شرکت‌های مرتبط و مشابه که نیروی پیش‌برنده اقتصادشان هستند.

ب- ارزیابی اینکه چه منابعی (مثلاً دانشگاه‌های تحقیقاتی، نیروهای ماهر، زیر ساخت‌ها و...) در منطقه یا ایالت وجود دارد - فراهم کردن ابزار مزیت رقابتی برای مجتمع‌ها در برابر بازار جهانی.

ماسکل (۲۰۰۱) در زمینه تشکیل مجتمع‌ها، نظریه‌ای دانش‌محور ارائه کرد. او گفت مجتمع‌ها به این دلیل تشکیل می‌شوند که تمرکز شرکت‌های فعال در صنایع مرتبط، باعث سهولت ایجاد دانش و تقسیم بهتر کار می‌شود. در نتیجه مجتمع به سبب فراهم شدن زمینه بهتر برای ایجاد دانش و نوآوری که در راستای ابعاد افقی و عمودی آن تحقق می‌یابد، شکل می‌گیرد. از دید او بعد افقی مجتمع، شرکت‌هائی بودند که فرایندها و رویه‌های مشابه داشتند در حالی‌که بعد عمودی مجتمع، شرکت‌هائی بودند که از لحاظ درون‌داد و بازده با هم در ارتباط بودند. وی معتقد بود از طریق مشاهده، بحث و مقایسه راه‌حل‌های غیرمشابه که اغلب از رفتارها و فعالیت‌های روزانه بروز می‌کنند شرکت‌ها می‌توانند به‌طور روزافزون در روند یادگیری و رشد مداوم وارد شوند. همواره به این شرکت‌ها فرصت داده می‌شود (به‌دلیل ارتباط و نزدیکی مکانی در مجتمع‌ها) از رویه‌های قطعاً موفقیت‌آمیز دیگر شرکت‌ها تقلید کنند و همزمان، خود به نوآوری بپردازند. طبق نظریه ماسکل: رشد مجتمع‌ها به این سبب صورت می‌گیرد که هنگامی‌که مجتمع تشکیل شد، مانند یک مکانیزم انتخاب برای انواع خاصی از شرکت‌ها و مؤسسات که مشابه شرکت‌های درون مجتمع هستند عمل می‌کند.

ترجمه و تألیف: محمدعلی آذری‌نیا


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.