سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

انواع آزادی های انسانی


انواع آزادی های انسانی

آزادی موهبتی است الهی و از این رو به انسان عطا شده است تا بتواند با بهره مندی از آن استعدادهای خدادی خود را به منصه ظهور رسانده و به سوی کمال و سعادت غایی خود رهسپار شود. آزادی را …

آزادی موهبتی است الهی و از این رو به انسان عطا شده است تا بتواند با بهره مندی از آن استعدادهای خدادی خود را به منصه ظهور رسانده و به سوی کمال و سعادت غایی خود رهسپار شود. آزادی را به عنوان نبود مانع در برابر اراده انسانی تعریف می کنند و البته در تمامی فلسفه های سیاسی و اجتماعی محدودیت هایی برای آزادی انسان ها مشخص گردیده است. آزادی خود به انواع مختلفی قابل تقسیم بندی نیز هست.

در یک سطح کلی و به ترتیب می توان آزادی را به سه قسم کلی تقسیم بندی نمود. البته انواع دیگری را نیز می توان برای آزادی در عرصه اجتماعی بر شمرد ولی این سه نوع مذکور، به طور کلی می توانند بقیه انواع آزادی را نیز در برگیرند. در این طبقه بندی، آزادی به سه نوع آزادی اندیشه، بیان و عمل قابل تقسیم بندی است. در این طبقه بندی، به ترتیب محدودیت های آزادی البته با توجه به شرایط و مقتضیات جوامع، افزون تر می گردد.

آزادی اندیشه شاید از لحاظی مهم ترین، بنیادی ترین و وسیع ترین نوع آزادی است. به قول مرحوم آیت الله طالقانی، “آزادی یعنی اینکه انسان قالبی فکر نکند”. انسان در عرصه تفکر می تواند آزادی مطلقی داشته باشد و به نظریه پردازی های دور و دراز و عمیقی بپردازد و بدون واهمه از هیچ گونه نیرو، فشار یا اجبار بیرونی، درباره هر آن چه می خواهد تفکر نماید. در دین مبین اسلام نیز هیچ گونه محدودیتی در مورد آزادی اندیشه روا داشته نشده است و تنها محدوده آزادی اندیشه، تفکر در باب ذات خدای تبارک و تعالی است و لا غیر. از این رو در اسلام توصیه اکید بر تفکر و تعقل و تعمق در همه امور هستی و جهان شده تا جایی که حتی پذیرش اصل دین اسلام بدون فکر مستقل و از روی تقلید جایز نمی باشد. ملاحظه می گردد که آزادی اندیشه، اولین و ابتدایی ترین نوع آزادی بشری محسوب می شود و در واقع مبنای آزادی های بیان و عمل نیز هست؛ چرا که هیچ گونه بیان یا عملی بدون وجود مبنای فکری و اندیشه ای نمی تواند قابل تصور باشد.

پس از تفکر، نوبت به بیان می رسد. در این عرصه آزادی شکل دیگری به خود می گیرد یعنی از عرصه فردی و شخصی خارج شده و حداقل وارد عرصه بینا فردی می گردد. در واقع محمل اصلی آزادی بیان، اجتماع می باشد؛ و انسان در عرصه اجتماعی و روابط متقابل گروهی به بیان افکار و ایده های خود در باب مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می پردازد. آزادی بیان هم اکنون صرفا به گفتار مستقیم و شفاهی خلاصه نمی شود؛ بلکه مواردی همچون طرح ایده ها از طریق، سخنرانی، نوشتن مقاله، نشر افکار از طریق نشریات و رزونامه ها، کتاب، و رسانه های عصر اطلاعات را نیز شامل می گردد. در هر کشوری، سلسله مقررات و هنجارها و عرفی خاص برای بیان ایده ها و افکار وجود دارد و بسته به نوع ایدئولوژی حاکم بر نظام سیاسی و جامعه خاص، دامنه و گستره آزادی اشاعه افکار و ایده های افراد متفاوت است؛ و به نظر نمی رسد که هیچ گونه نظام سیاسی، زیر سوال بردن اصل و وجود خود را تحمل کند؛ چه اینکه فی المثل، در دهه۱۹۶۰ میلادی، جنبش مک کارتیسم در ایالات متحده (باصطلاح آزاد ترین کشور جهان) شروع به نوعی تفتیش عقاید برای تصفیه کمونیست ها از مناصب دولتی در راستای حفظ اصل نظام کاپیتالیستی نمود.

آزادی عمل شاید محدود ترین نوع آزادی باشد؛ چرا که در این عرصه، تعاملات فیزیکی افراد وارد صحنه می شود، و بدون تزاحم منافع با دیگر افراد جامعه، انجام حتی امور و کارهای روزمره، دشوار به نظر می رسد و از این رو در جوامع و فرهنگ های متفارت، هنجارهای نوشته و نانوشته خاصی بر رفتار اجتماعی افراد حاکم است و در واقع در این عرصه می توان از سبک های خاص زندگی در هر جامعه ای نام برد که عمل بر خلاف آنها خرق عادت محسوب شده و گاه با توجه به مقررات حاکم، از آن ها ممکن است جلوگیری نیز گردد. می توان گفت که مهم ترین چارچوب برای آزادی های بیان و عمل، قانون هر کشور می باشد و بدون توجه و رعایت قانون، این دو نوع آزادی می توانند در شرایط حاد به نوعی آنارشی و بی سامانی منتهی شوند.

یعقوب نعمتی وروجنی