چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
در جستجوی قواعد حرکات توده ای
بسیار مشاهده میشود که در اجتماعات بزرگ که افراد عادی آن را تشکیل میدهند یا طبقه خاصی از افراد جامعه مانند دانشجویان، ورزشکاران، کارگران و... رفتارهایی بروز مییابد که استثنایی و غیرعادی است. هنگام مشاهده چنین رفتارهایی این سوال مطرح شود که آیا در اجتماعات بزرگ، مردم تا اندازهای غیرعادی رفتار میکنند یا لااقل تاحدودی متفاوت از حالتهای فردی خود عمل میکنند؟ بررسی چنین سوالاتی موجب شکلگیری حوزهای بهنام «روانشناسی جمعی» شده است.
● روانشناسی جمعی
در تعریفی ساده میتوان روانشناسی جمعی را به عنوان مطالعه رفتار جمعی تعریف کرد. مقصود از رفتار جمعی نوعی رفتار پیشبینی نشده و غیرنهادی است که طی آن، قراردادها قدرت هدایت اعمال و رفتارهای اجتماعی را از دست میدهند و افراد جامعه فراتر از ساختارهای اجتماعی حاکم بر جامعه حرکت کرده و حتی آنها را نقض میکنند. در واقع چنین رفتارهایی تا اندازهای در جریان عمل خلق میشوند و پیشبینیناپذیر هستند. در بررسی تاریخ سیاسی کشورها حوادثی رخ داده که نشان میدهد توده مردم همانند سیل خروشان بهراه افتادهاند و تر و خشک را با هم سوزانده و گناهکار و بیگناه را با یک چوب راندهاند. به همین دلیل برخی روانشناسان تودههای مردم را به یک موجود زنده چند سر تشبیه کردهاند، تشبیهی که از ابعاد مختلف قابل تامل است. گاهی رفتارهای تودههای مردم موجب ظهور رفتارهای جمعی خارج از ساختارها و طرحوارههای متعارف میشود.
● روانشناسی تودهها
در تعریف پدیدهای تحت عنوان توده (mass) تعاریف متعددی مطرح شده است. تارنر و کیلیان (۱۹۷۲) توده را چنین تعریف میکنند: «تعداد بسیار زیادی از اشخاص که معمولا یکدیگر را نمیشناسند، رفتارهایی اتخاذ میکنند که حتی خود آنها و کسانی که آنها را مشاهده میکنند غیرعادی میدانند.» تعریف فوق نشان میدهد میان آنچه مردم عادی از مفهوم توده در ذهن خود دارند با آنچه در روانشناسی اجتماعی از آن به عنوان توده یاد میشود تفاوت بسیاری وجود دارد. روانشناسی اجتماعی شرط شکلگیری توده را صرفا در جمعشدن تعدادی از افراد نمیداند بلکه باید این جمع شدن یا رفتارهای ناشی از آن از چارچوبهای مورد قبول جامعه خارج شود و این نکته بسیار مهمی است که در بسیاری از مواقع نادیده گرفته میشود. به همین دلیل کاربرد توده برای مردمی که برای برگزاری نماز جماعت حرکت میکنند یا برای استقبال چندصد هزار نفری مردم از فلان مسئول عالیرتبه، از نگاه روانشناسان اجتماعی نادرست است زیرا گروههای فوق مطابق با قواعد و هنجارهای دقیق سازمانیافته عمل میکنند. تماشاچیان یک بازی فوتبال نیز در همین مقوله قرار دارند ولی چنین تجمعی میتواند به توده تبدیل شود اگر این تماشاچیان به داور، بازیکنان و پلیس هجوم آورده و دست به تخریب بزنند. این مساله در مورد کسانی که به راهپیمایی بروند در حالی که به شیوه پیشبینی نشده و نامنظم شعارهای کینهتوزانه علیه پلیس و سیاستمداران بدهند و فضا را به زد و خورد خیابانی سوق دهند نیز صدق میکند و موجب شکلگیری توده میشود که باید رفتارشان در حوزه روانشناسی تودهها مورد بررسی قرار گیرد.
در این میان گرمان و کراس (۱۹۸۴) اصطلاح تودههای روانی را بهکار میبرند که درخور تامل است. منظور از این اصطلاح اشاره به افرادی است که با عدم نزدیکی فیزیکی به یکدیگر، در اثر یک تصویر ذهنی یا یک اندیشه معین، اتحاد دارند. رسانههای جمعی از چنین تصویر ذهنی یا اندیشه معین میتوانند به عنوان ابزاری برای متحد کردن و به خیابان کشیدن میلیونها انسان استفاده کنند. از نگاه تارنر و کیلیان، ظهور و حضور دائمی رسانههای جمعی مانند رادیو و تلویزیون و روزنامهها مرز بین «توده جسمی» و «توده روانی» را از میان برداشته است.
نکته: در روانشناسی اجتماعی عده کثیری از مردم که فاقد سازمان اجتماعی بوده و ترکیب گوناگونی دارند به عنوان توده شناخته میشوند. وجه جالب این اصطلاح این مفهوم ضمنی است که هرچند توده ساختار مشخصی ندارد اما افراد تشکیلدهنده آن نسبتا یکنواخت عمل میکنند
در اوایل قرن بیستم، مردم از صنعتی و شهری شدن و به تعبیری شکل دادن تودهها گریزان بودند زیرا اعتقاد داشتند اغلب چنین تجمعاتی به خشونت منجر میشود. به همین دلیل،تودههای مردمی به عنوان تجمعات غیرمنطقی و دیوانهوار تلقی میشدند. گوستاو لوبن که از وی به عنوان پدر روانشناسی تودهها یاد میشود معتقد است تودهها، حیوانات وحشی و انسانهای اولیه همواره به یک رئیس با قدرت نیاز دارند که میداند چگونه نیروی تودهها را جهت دهد. از نگاه مسکویچی (۱۹۸۱) چنین دیدگاهی به بهترین صورت مورد استفاده دیکتاتورها قرار میگیرد و با توجیه حمایت از نظم اجتماعی مطرح میشود. لوبن به مفهوم وحدت ذهنی در میان تودهها اشاره و از آن به عنوان تمرکز همه افراد روی یک اندیشه یاد میکند. در واقع، هنگام بررسی تودهها میتوان مردمی را مشاهده کرد که همه افراد آن به دنبال یک اندیشه واحد هستند، کلمات یکسانی را به زبان میآورند و به نوای واحدی پاسخ میدهند. لوبن معتقد بود افکار، احساسات و رفتارها سرایت میکنند به این معنا که به صورت مستقیم و خودبهخود از یک فرد به فرد دیگر انتقال مییابد. آلپورت در تبیین چنین سرایتی از تحریک متقابل شرکتکنندگان سخن میگوید. آلپورت معتقد است حضور دیگران به خودی خود تحریککننده و عامل سرایت است. در واقع تجمع تعداد زیادی از افراد در یک فضای محدود، میتواند برانگیختگی فیزیولوژیک آنها را افزایش دهد و همین امر احتمال سرایت را زیادتر میکند و افکار و رفتارها به آسانی بین افراد توده رد و بدل میشود. نمونه ساده این سرایت را میتوان در خنده دستهجمعی تجربه کرد؛ خندهای که کل افراد یک گروه را درگیر میکند بدون آنکه علت واقعی آن مشخص شود.
تودههای مردمی مانند آب، به محض آنکه درجه حرارت آن به ۱۰۰ میرسد به جوش میآیند و حالت برانگیختگی پیدا میکنند و این برانگیختگی از فردی به فرد دیگر، مانند موج عصبی، انتقال مییابد. چنین سرایتی را میتوان در دو بعد سرایت رفتاری یعنی گسترش رفتارها و سرایت هیجانی یعنی گسترش هیجانها مطرح کرد. برخی از متخصصان نیز تعبیر سرایت هیستریک را بهکار میبرند که اشاره به موقعیتهایی دارد که رفتارهای منطقی به علت حاکم شدن ترس، ظاهر نمیشوند. نمونه این مساله را میتوان در مشاهده شروع آتش در گوشهای از سالن سینما و هجوم بزرگسالان به طرف درهای خروجی مشاهده کرد که موجب مرگ دهها کودک میشود.
● نتیجهگیری
در روانشناسی اجتماعی عده کثیری از مردم که فاقد سازمان اجتماعی بوده و ترکیب گوناگونی دارند به عنوان توده شناخته میشوند. وجه جالب این اصطلاح این مفهوم ضمنی است که هرچند توده ساختار مشخصی ندارد اما افراد تشکیل دهنده آن نسبتا یکنواخت عمل میکنند. هنگامی که از رفتار جمعی توده سخن به میان میآید اشاره به رفتاری است که بدون رابطه مستقیم و شخصی یا تاثیر متقابل افراد تشکیل دهنده آن بروز میکند. رفتارهای توده، به رفتارهای اجتماعاتی گفته میشود که تعداد زیادی افراد را در چارچوبی قرار میدهد که در آن رفتارها و نقشها از نظر اجتماعی چندان قابل تعریف نیست. (گنجی،۱۳۸۳) در واقع این رفتارها در چارچوب هنجارهای اجتماعی حاکم قرار نمیگیرند. رفتارهای توده بر اثر ارتباط سریع اندیشهها، هیجانها و رفتارهای یک فرد به فرد دیگر در درون توده (نظریه سرایت) یا بر اثر موقعیت ناشناخته داشتن در توده (نظریه فردیتزدایی) تعیین میشود. هنجارهای توده، هرچند به نظر نامنسجم یا غیراخلاقی به نظر میرسد اما به هیچ عنوان محصول تصادف نیست. در واقع این هنجارها با واقعیتی که توده درک میکند و با انتظارهای آن در یک موقعیت معین و در یک لحظه معین مطابقت میکند.
محمدمهدی میرلو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست