چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
به مناسبت درگذشت فیلیپ جونز گریفیتز زندگی, جنگ و دیگر هیچ
عکاسی نقشی اساسی در تحول هنرها ایفا خواهد کرد.> ظاهراً این پیشگویی گوستا لوگوه (عکاس فرانسوی ۱۸۶۲ - ۱۸۲۰) که در زمان خود جسورانه به شمار میآمده، درست بود و شواهد ثابت میکنند که عکاسی حتی پا را از این فراتر گذاشت و در زندگی و نگرش مردم هم تحولات زیادی را ایجاد کرد؛ عکسهای فیلیپ جونز گریفیتز از جنگ ویتنام همین نقش را ایفا کردند: آنها تصورات مردم کلیه جهان به خصوص آمریکا را از این جنگ تغییر دادند.
گریفیتز در سال های ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ و مجدداً در ۱۹۷۰ به ویتنام سفر کرد و با به خطر انداختن جان خود عکسهایی از شرایط سربازان و مردم آن کشور گرفت. >Vietnam Inc< یکی از تأثیرگذارترین کتابهای منتشر شده در رابطه با این جنگ است.
نوآم چامسکی در مقدمه چاپ ۲۰۰۱ این کتاب مینویسد: <اگر کسی در واشنگتن )Vietnam Inc( را خوانده بود، جنگ عراق و افغانستان به راه نمیافتاد.
آنها باید کتاب <ویتنام در صلح> را هم میخواندند که ۲۵ سال بعد از آن منتشر شد و نسل جدید ویتنام را نشان داد.> فیلیپ جونز گریفیتز یکی از بزرگترین عکاسان ضد جنگ که آشکارا با حمله آمریکا به عراق مخالف بود، درست در پنجمین سالروز آغاز این جنگ در سن ۷۲ سالگی بعد از مبارزه طولانی مدت با بیماری سرطان درگذشت.
او در مقدمه کتابی که در سال ۲۰۰۵ از مجموعه عکسهایش از این جنگ چاپ کرد، نوشت: <توسعه طلبی آمریکاییها دلیل این حمله بود. چیزی حدود صد هزار عراقی که در جریان این جنگ کشته شدند <دیگران> به حساب میآیند و اصلا نادیده گرفته میشوند و تصاویر جنازههای آنها حق ندارند صفحات مجلاتی را اشغال کنند که به حرفهای خالهزنکی و گپهای خودمانی اختصاص یافتهاند.> او در ژوئن سال گذشته در جلسهای در نیویورک گفت: <نمیتوانیم این حقیقت ساده را فراموش کنیم که جهان رو به زوال است . البته ابراز امیدواری کرد که اینترنت و عکاسی دیجیتال بتوانند تغییرات مثبتی را ایجاد کنند . این عکاس بزرگ دوران کودکی خوبی را در ویلز گذراند . در ۱۹۶۱ با یان بری عکاس و یکی از اعضای اولیه آژانس مگنوم آشنا شد و در همان سال همکاری با آبزرور را شروع کرد که زمینه ساز همکاری تمام وقت با مجله هایی مثل تایم، کوئین، لوک، لایف، مک کالز، ساندیتایمز و نیویورک تایمز شد .
گریفیتزبرای ماموریت به کشورهای زیادی مثل ایرلند شمالی، الجزیره، اسرائیل، زامبیا و کامبوج سفر کرد . اما برایش ویتنام یک جای دیگر بود . در این کشور گویی یک غول مکانیکی طبیعت و حشره ها را ویران کرده بود . در ادامه مصاحبهای را میخوانید که آنتونی براک وی در سال ۲۰۰۴ با فیلیپ جونز گریفیتز انجام داد.
▪ آنتونی براک وی: اولین عکسی که گرفتهاید را به یاد دارید؟
ـ بله، در یک قایق پارویی از دوستم به همراه خانوادهاش عکس گرفتم.
▪ در حال حاضر کتاب ( >Vietnam Inc<۱۹۷۱) به عنوان اثری کلاسیک در زمینه عکاسی جنگ بسیار مورد ستایش است. در آن زمان شرایط به چه شکل بود؟ برای فروش آن مشکلی نداشتید؟
ـ در واقع فروش آن خیلی سخت بود. هر چند در آن زمان حتی بعضی از میهنپرستان به این جنگ شک کرده بودند، اما این کتاب حقایق تلخی را نشان میداد و آرامش آنها را به هم میزد.
▪ در جنگ چگونه براحساسترس غلبه میکنید؟
ـ سوال خوبی است و من هیچ جواب قانع کنندهای برای آن ندارم. مسلماً از خشونتها <فرار> نمیکنم. واقعاً از این کار متنفرم. روزنامهنگار باید بتواند آیندهنگر باشد. در غیر این صورت شانس او برای زندگی کمتر است.
در جنگ باید بتوانید بین ترس و حقیقت تفاوت قائل شوید. وقتی که سربازان مسلح برای قتل عام و یا کشتن افراد به راه می افتادند، مسلماً خیلی میترسیدم. اما پیش خود فکر میکردم این از مردن در یک سانحه رانندگی خیلی بهتر است.
▪ چه شد که نوآم چامسکی برای چاپ ۲۰۰۱ >Vietnam Inc< مقدمه نوشت؟
ـ ما دوستان قدیمی بودیم و زمانی که این کتاب برای اولین بار منتشر شد از من خواست تا از یکی از شرح عکسهایم در کتاب خود استفاده کند و بعد از آن تصمیم گرفت این مقدمه را بنویسد.
▪ در ( >Agent Orang<۲۰۰۳) شما تأثیرات طولانیمدت شیمیایی آمریکا در ویتنام را بررسی کردید. فکر میکنید استفاده گسترده از این سلاحها جزء جنایات جنگی آمریکاست که باید برای آن مجازات شوند؟
ـ آمریکا هیچ وقت برای هیچ چیز مجازات نشده است. در حقیقت اگر آنها کوچک ترین علاقه ای به جلب حمایت جهانی داشته باشند باید غرامت قربانیها را بدهند.
▪ نظر شما در مورد <بردن> روزنامه نگاران به همراه سربازان در جنگ عراق چیست؟ فکر میکنید با این کار به صحنه نبرد نزدیک شده اند و یا فقط معرکه گیر ارتش خود می شوند؟
ـ برای هر دو مورد نمی توان مرز مشخصی ترسیم کرد. خیلی از رسانه ها از آنها فقط به عنوان مبلغ یا همان معرکه گیر ارتش استفاده می کنند. آنها به صحنه نبرد نزدیک هستند، اما مسلما خیلی چیزها را نمیبینند.
من مدت زیادی با سربازان زندگی کردم ؛ سربازانی که در ظاهر متنفر از گناه بودند . اما نمی توان میزان خشونت آنها را تخمین زد. بعضی وقتها ناچار بودم در جهت پیروزیشان کار کنم،بعضی وقتها با آنها دوست می شدم ، اما این دوستی به من اجازه نمی داد که <فراموش کنم> آنها در یک کشتار جمعی شرکت کرده اند.
عنوان مقاله برگرفته از عنوان کتاب اورینا فالاچی است
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست