یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

دلایل رشد تقاضا برای شغل قانونگذاری


دلایل رشد تقاضا برای شغل قانونگذاری

فرض این است که هر فرد متقاضی استخدام در نهاد قانونگذاری نیاز به درآمد دارد و از این جهت با متقاضیان سایر شغل ها تفاوتی ندارد

فرض نوشته حاضر این است که عضویت در مجلس قانوگذاری ایران یک شغل و نام شاغل آن «قانونگذار» است. طرف عرضه این شغل، نهاد حکومت و سمت تقاضای آن را شخصیت‌ها و افراد سیاست روز و احزاب سیاسی تشکیل می‌دهند. با توجه به محدودیت‌های عرضه شغل قانونگذاری و رشد تقاضا، قیمت به دست آوردن آن بالا است. قانون اساسی ایران برای جلوگیری از رشد غیرقابل پیش‌بینی تقاضا برای شغل قانونگذاری شرایط محدود‌کننده‌ای برای متقاضیان وضع کرده است.

علاوه بر این شورای نگهبان قانون اساسی نیز با استناد به قانون‌های عادی و اجرای نظارت استصوا بی‌راه رشد تقاضا را ننگ‌تر کرده است.

با وجود این قیود و محدودیت‌ها از سوی عرضه، اما تقاضا برای کسب شغل قانونگذاری در هر دوره استخدامی رشد فزاینده‌ای را تجربه می‌کند. از نشانه‌‌های رشد تقاضا برای استخدام در نهاد قانونگذاری، تکاپوی احزاب و شخصیت‌هایی است که این روزها برای انتخاب آتی برنامه‌ریزی می‌کنند. رشد تقاضا از سوی افراد غیرحزبی و حتی حزبی به اندازه‌ای است که کار ائتلاف را در میان احزاب درون جناح‌های سیاسی دشوار کرده است. پرسش این است که چرا افراد حاضرند با وجود ریسک‌های تامین منابع مالی برای تبلیغات، ریسک شکست از رقیب و ریسک عدم تعیین صلاحیت از سوی شورای نگهبان باز هم متقاضی این شغل شوند؟

● درآمد

فرض این است که هر فرد متقاضی استخدام در نهاد قانونگذاری نیاز به درآمد دارد و از این جهت با متقاضیان سایر شغل‌ها تفاوتی ندارد. البته می‌توان این فرض را نیز کرد که برخی افراد متقاضی کسب شغل قانونگذاری به این نتیجه رسیده‌اند که در صورت قانونگذار شدن می‌توانند ادامه کسب درآمد خود از سایر شغل‌هایی که دارند را عینیت بخشند.

اقتصاددانان معتقدند فرد متقاضی استخدام در مجلس قانونگذاری پس از محاسبه هزینه- فایده‌های مترتب بر این شغل و مقایسه درآمد متصور از قانونگذاری با سایر مشاغل به این نتیجه رسیده است که درآمد شغل اخیر بالاتر از شغل‌های دیگر است. این مقایسه درباره میزان درآمدهای دائمی و غیردائمی و تصادفی قانونگذاران با سایر مشاغل مشهود است.

علاوه بر درآمد ناشی از دستمزد و حقوق قانونی که قانونگذاران دارند، موقعیت‌هایی که قانونگذار می‌تواند برای کسب درآمد‌های دیگر به دست آورد، عموما بالاتر از سایر مشاغل است.

استخدام در مقام قانونگذاری در همه جامعه‌ها از جمله جامعه ایران سرآغاز راه ورود به شغل‌های جذاب‌تر و پردرآمد‌تر در آینده است. تجربه سال‌های اخیر در ایران نشان داده است اکثریت قانونگذاران در صورتی که در دوره بعدی نتوانند یا نخواهند این شغل را حفظ کنند، در سازمان‌ها و نهادهای دولتی و در مناصب قابل توجه قرار گرفته‌اند. اکثریت قانونگذاران با توجه به تعامل، مناسبات و ارتباطاتی که در دوره تصدی شغل قانونگذاری به دست می‌آورند و احتمال اینکه در دوره‌های بعدی نیز به استخدام مجلس درآیند طرف مشورت نهادها و بنگاه‌های اقتصادی قرار می‌گیرند. به این ترتیب انتظار کسب درآمد‌ی به مراتب بیشتر از شغل‌های دیگر، با توجه به تخصص و دانش، دلیل خوبی برای توضیح دادن رشد تقاضای استخدام در نهاد قانونگذاری است.

● قدرت

منظور از قدرت این است که کسی توانایی داشته باشد آن طور که می‌خواهد رفتار دیگران را تعیین کند. امتیازهایی که داشتن قدرت به یک فرد می‌دهد موجب شده است تقاضا برای این پدیده دائمی باشد.

علاوه بر این، برخی فیلسوفان اعتقاد دارند که قدرت‌طلبی در ذات همه انسان‌ها نهفته و فقط محل و شرایط ظهور آن متفاوت است.

از سوی دیگر، فیلسوفان سیاسی باور دارند که قدرت ناب سیاسی،‌ قدرت ناب اقتصادی و قدرت ناب اجتماعی واقعیت ندارد و قدرت همواره در حال تبدیل از یک نوع به نوع دیگر است. شغل قانونگذاری در مجلس و کشور از جمله ایران با توجه به حوزه وظایف این نهاد، نوعی قدرت در اختیار قانونگذار قرار می‌دهد. قانونگذار می‌تواند از طریق این شغل بر رفتار نهاد دولت که تجسم قدرت سیاسی است تاثیر بگذارد. قانونگذار از راه شغلی که به دست آورده است، در فرآیند تقسیم قدرت سیاسی در جامعه حضور جدی خواهد داشت. به این ترتیب، کسب قدرت دومین انگیزه افراد برای عضویت در مجلس قانونگذاری است که می‌توان یا آن توضیح داد چرا رشد تقاضا برای شغل قانونگذاری روند فزاینده‌‌ای دارد. ممکن است برخی از متقاضیان عضویت در مجلس بگویند دلیل ورود من کسب قدرت برای حفظ ارزش‌های دینی و انقلابی است، ممکن است برخی احزاب ادعا کنند قصد آنها از کسب قدرت سیاسی در مجلس استفاده از آن در جهت «منفعت جمعی» است، اما نمی‌توانند انکار کنند که نمی‌خواهند قدرت به دست بیاورند.

واقعیت این است که «منفعت جمعی» پدیده‌ای تعریف نشده و غیرقابل اندازه‌گیری است و در بهترین حالت می‌توان گفت «منفعت جمعی»، عبارت از مجموع منفعت‌های فردی است. نوشته حاضر قصد نکوهش متقاضیان قدرت را ندارد و معتقد است در صورتی که شفافیت باشد و این اقدام از راه‌های متعارف و رقابتی انجام شود، باید آن را به فال نیک گرفت.

● دقت در کیفیت قید‌های سهل و سخت

دقت در کیفیت قیود و محدودیت‌هایی که قانون اساسی و شورای نگهبان برای جلوگیری از ازدحام در سمت تقاضای شغل قانونگذاری وضع کرده‌اند نوعی سخت‌گیری است اما شرایط برای متقاضیان در مجموع آسان است. برخلاف متقاضیان شغل قانونگذاری در جامعه‌های مدرن که نیاز به ارائه اطلاعات شفاف از توانایی‌ها و گروه‌های مالی پشتیبان خویش دارند، در ایران چنین چیزی دیده نمی‌شود. در جامعه‌های مدرن فرد متقاضی استخدام در نهاد قانونگذاری با صراحت و شفافیت می‌گوید و باید بگوید در صورت کسب این شغل از منافع کدام گروه اجتماعی یا حزب سیاسی دفاع خواهد کرد و نمی‌تواند در تبلیغات خود روی مسایل کلی مانور دهد. در ایران اما متقاضیان شغل قانونگذاری در شرایطی قرار دارند که می‌خواهند از «منافع عموم» حمایت کنند. ایجاد شغل، افزایش رفاه مادی، حمایت از کم‌درآمدها، حمایت از سرمایه‌گذاری بیشتر، حمایت از منافع ملی و ... بیشترین حجم تبلیغات متقاضیان ورود به مراحل آغازین استخدام را تشکیل می‌دهد. به این ترتیب هر فرد متقاضی شغل قانونگذاری همین بسته‌های تبلیغاتی را سال‌ها است به واجدین شرایط رای دادن عرضه می‌کنند. در صورتی که فرد متقاضی شغل قانونگذاری به صراحت بگوید از منافع کارگران، یا فقط از منافع کارگران یا از منافع صاحبان سرمایه حمایت خواهم کرد، احتمالا در مراحل گزینش کارش سخت خواهد شد. علاوه‌بر این، فرد متقاضی کسب شغل قانونگذاری در ایران لازم نیست منابع تامین مالی خود را افشا کند و نظارتی نیز در این باره وجود ندارد و همین موضوع کار را آسان و سهل می‌کند.

● کارنامه‌ای ناگشوده

یک حسابدار باید در پایان سال مالی بتواند تراز مالی شرکت را تنظیم و به کارفرما ارائه دهد تا شغل خویش را حفظ کند.

در هر شغل دیگری نیز کارنامه‌ای برای شاغل تهیه و به او نمره می‌دهند. در برخی از مشاغل به دلیل نیاز به تجربه و دانش و تخصص باید حتما کارنامه روشنی ارائه شود. شغل قانونگذاری در ایران اما دست کم در دوره‌های گذشته فاقد نظام ارزیابی و گشودن کارنامه قانونگذار بوده است.

یک قانونگذار کارنامه فعالیت‌هایش به صورت واقعی ارزیابی نمی‌شود و به همین جهت رشد تقاضا برای این شغل روند فزآینده را تجربه می‌کند.

تاکنون دیده نشده است کارنامه‌ای برای قانونگذار تهیه شود و در آن مقایسه‌ای میان آرای او در طرح‌ها و لایحه‌ها با شعارهایش صورت پذیرد.

دیده نشده است که در کارنامه قانونگذار درج شود او چرا و به کدام دلایل با کدام طرح یا لایحه موافق یا مخالف بوده است.

محمد صادق جنان صفت