چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا

آنچه باید درباره وسواس بدانید


آنچه باید درباره وسواس بدانید

وسواس در گفت وگو با دکتر پرویز رزاقی روان شناس

شاید شما هم در خانه یا محیط کارتان فرد یا افرادی را می‌شناسید که مدام دستان خود را می‌شویند یا نظم و ترتیب را از حد گذرانده‌اند طوری که باعث آزار و اذیت خود و دیگران می‌شوند یا مادری را می‌شناسید که آنقدر در شستشو افراط می‌کند که پوست دستان فرزندش از شدت شستشو، خشک و زبر و خشن شده است...

حتی ممکن است همکارانی داشته باشید که رفتار خاصی را مدام تکرار می‌کنند و تذکر شما هم هیچ فایده‌ای ندارد. خصوصیاتی مانند تکرار برخی رفتارهای هیجانی، نظم و ترتیب و سرسختی و رعایت بیش از حد اصول و مقررات از خصوصیات افراد وسواسی است. زندگی یا همکاری با این‌ افراد بسیار سخت است و به آگاهی برای درک و حتی کمک به درمان آنها نیاز دارد. برای آشنایی بیشتر با اختلال وسواسی - اجباری با دکتر پرویز رزاقی، روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی گفت‌وگو کرده‌ایم.

▪ خصوصیات افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری چیست؟

وسواس نوعی رفتار و افکار تکراری و غیرارادی در فرد است اما فرد با اینکه از غیرواقعی بودن این افکار مطلع‌ است، قدرت تغییر و مهار آن را ندارد. وسواس دو نوع فکری و رفتاری دارد؛ وسواس‌ فکری در واقع تصورها، برداشت‌ها و پردازش‌های ذهنی در مورد یک موضوع خاص است. مثل اینکه فرد با خود فکر می‌کند که اگر به دستگیره در دست نزند و بیرون برود، ممکن است اتفاق خاصی بیفتد و این‌گونه احساس گناه می‌کند و برای همین خود را ملزم می‌کند به اینکه دستگیره در را لمس و در را مرتب باز و بسته کند. گاهی هم مبتلایان احساس آسیب، گزند و حمله‌ به دیگران دارند یا تصور می‌کنند اگر از روی پل عبور کنند، به زمین می‌افتند، اگر باران نیاید، آنها مسوول ‌هستند و افکار و پردازش‌‌های ذهنی غیرواقع‌بینانه و غیرمنطقی دیگری سراغشان می‌آید. رفتاری که فرد مدام آن را تکرار می‌کند، مثل چک‌کردن و وارسی‌کردن، شستشوی مکرر و تکرار بخشی از نماز مثل قنوت و سجود، رفتار وسواسی است. افراد دچار این مشکل تصور می‌کنند اگر این‌گونه رفتار نکنند، ممکن است اتفاقی بیفتد.

▪ تاثیر مشکل این افراد روی سایر اعضای خانواده چیست؟

بخشی از رفتار‌های وسواسی ناشی از یادگیری است، یعنی فرد مبتلا این رفتارها را از دیگران آموخته و می‌تواند این رفتار را به دیگران مثلا به فرزندش بیاموزد، گاهی هم این رفتارها به همسر و همکاران منتقل می‌شود و این‌گونه فرد وسواسی در جامعه تاثیرگذار خواهدبود. البته گوناگونی و ابعاد تاثیر این افراد در تعامل با سطوح بزرگ جامعه متفاوت است.

▪ اعضای خانواده چگونه می‌توانند این افراد را درک کنند؟

رفتار فرد وسواسی، نشات گرفته از پیام‌ها و تصورهای ذهنی او است. به دنبال این پیام‌ها، رفتار شکل می‌گیرد بنابراین دیگران باید قدرت تشخیص و شناخت تفکرات وی را داشته باشند و مراعات کنند.

▪ قاعدتا این افراد با این خصوصیات هرگز نمی‌توانند خرید راحتی هم داشته باشند.

بله، آنها برای انتخاب یک جنس باید حتما انواع آن را ببینند تا بتوانند انتخاب کنند زیرا هر لحظه ذهنیتی تازه در انتخاب، آنها را می‌آزارد. مثلا پیام وسواسی می‌گوید: نکند جای دیگر جنس ارزان‌تری باشد یا رنگ بهتری وجود داشته باشد! ایجاد پیام‌های مکرر در ذهن، باعث می‌شود قدرت خرید را از دست بدهند و نتوانند انتخاب کنند. گاهی این بیماران در اولین مغازه جنس موردنظرشان را انتخاب می‌کنند چون پیام وسواسی متصور می‌شود اگر انتخاب نکنم، فلان اتفاق برایم می‌افتد. باوجود اینکه جنسی موردپسندشان نیست، آن را می‌خرند. خرید کردن در این افراد ۳ ‌گونه است: یکی رفتارهایی که به تعدد رفتار انتخاب منجر می‌شود، مدام جنسی بازیابی و چک و وارسی می‌‌شود و به مسایل ظریف توجه می‌شود. دیگر اینکه انتخاب بلافاصله و بدون درنگ و بدون تفکر به دلیل احساس گناه انجام می‌شود و دسته سوم بعد از خرید است که پیام‌های روانی به ذهن هجوم می‌آورد که تو اشتباه کردی، در این زمان برای تعویض کالا می‌روند و این‌بار با دقت بیشتر و چانه‌زدن با مغازه‌دار، قصد تعویض دارند تا رضایتمندی به‌دست ‌آورند.

▪ آیا این افراد تحمل شوخی‌ دارند؟

اگر فرد وسواسی شوخی را متوجه افکار و رفتار وسواسی خود ببیند به شدت آسیب می‌بیند. این نوع شوخی‌ها با این بیماران منطقی نیست و نوعی آزار و درک‌نکردن آنها محسوب می‌شود. این افراد درک و پذیرش شوخی را ندارند و ممکن است این کار پیامدهای بدی به دنبال داشته باشد. تمسخر رفتار و افکار وسواسی، باعث قطع شدن رابطه فرد دچار وسواس با دیگران می‌شود. از سوی دیگر، اگر شوخی به وسیله اعضای خانواده انجام شود، دیگر پیامشان روی بیمار تاثیرگذار نخواهد بود در حالی که خانواده نقش اساسی در درمان این اختلال دارد. در این شرایط رابطه درمانی موثر قطع و حس اعتماد بیمار خدشه‌دار می‌شود.

▪ ویژگی فرد مبتلا به اختلال وسواسی در کار چیست؟

این به نوع وسواس افراد برمی‌گردد. اگر وسواس از نوع نظم و ترتیب و شستشو و وارسی میز و کشو باشد، به دیگران آزاری نمی‌رساند. این افراد معمولا مقررات خاصی برای خود دارند، میزشان بسیار مرتب است و نمی‌توانند با دیگران مشارکت کنند، بنابراین بهتر است کارشان طوری باشد که با دیگران زیاد ارتباط نداشته باشند. بسیاری از افراد از نظر علمی و اطلاعات و مهارت‌های عملی بسیار توانمند اما به اختلال وسواس‌گونه‌ مبتلا هستند. توصیه می‌شود چنین افرادی در اتاقی جداگانه به‌کار بپردازند که نه خودشان آسیب ببینند و نه اطرافیانشان. این افراد، به دلیل دقت و ظرافت در کار بسیار موفق هستند و در شغل خود بسیار پیشرفت می‌کنند و جدیت در کار باعث ارتقای آنها می‌شود. بهتر است همکاران این بیماران وضعشان را درک کنند، مثلا اگر می‌بینند همکارشان با دست‌دادن ناراحت می‌شود، این کار را انجام ندهند.

▪ یکی از ویژگی‌های این افراد اضطراب است، آیا مشکلات روانی دیگر هم ممکن است در کمین این افراد باشد؟

وسواس زیرمجموعه‌ اختلال‌های اضطرابی است. اگر فرد افکار وسواسی در ذهن داشته باشد، پیام‌های روانی باعث بروز اضطراب و رفتارهای وسواسی در او می‌شود؛ مثلا فکر می‌کنند اگر فلان کار را انجام ندهند، اتفاقی می‌افتد. آنها همیشه در تشویش و نگرانی هستند و اگر در کارشان موفق نشوند، به شکست درونی و نوعی به‌هم‌ریختگی و اضطراب دچار می‌شوند. اگر این بیماران دچار نوعی ناتوانی در مهار افکار و رفتار وسواسی شوند و تحت درمان قرار نگیرند، درمانده می‌شوند و خود را فردی ناکام و ناتوانی می‌بینند بنابراین از حضور در جمع و ارتباط با دیگران امتناع می‌کنند. شخص دچار اختلال وسواس آشکارا می‌بیند دیگران قادر به درک او نیستند و آزارش می‌دهند بنابراین تنهایی را ترجیح می‌دهد و ممکن است دچار افسردگی ‌شود.

▪ آیا این بیماری قابل‌درمان است؟

درمان این بیماران شامل شناخت‌درمانی و رفتاردرمانی است و باید زیر نظر روان‌پزشک و روان‌شناس بالینی که در زمینه وسواس مهارت دارند، انجام شود. بیمار باید سعی کند با پاسخ‌ ندادن به پیام‌های منفی و وسواس‌گونه ذهن خود، مانع بروز رفتارهای وسواسی شود. مثلا اگر در ذهنش پیام‌هایی مبنی بر شستشوی دست‌ها دارد، به این پیام‌ها پاسخ ندهد. نکته مهم در درمان این بیماران حساسیت‌زدایی تدریجی است. یعنی موارد وسواس باید اولویت‌بندی و یکی‌یکی شناسایی و به مرور زمان درمان شوند. بیمار باید سعی کند بخشی از اضطراب را تحمل کند و ظرفیت خود را افزایش دهد. هرچه سلامت روانی فرد بیشتر باشد، اضطراب و افکار وسواسی کمتر می‌شود. مسافرت، حضور در گروه، تقویت باورهای مثبت و سایر مهارت‌ها و افزایش توانمندی، اضطراب را کم می‌کند. از عوامل موثر در درمان این بیماران، حضور موثر اطرافیان و اعضای خانواده است.

دارودرمانی مرحله آخر درمان است؛ با نظر پزشک برای درمان افکار اضطرابی داروهای کاهنده اضطراب و برای خلق افسرده، داروهای ضدافسردگی تجویز می‌شود.

سهیلا عابدین‌پور