سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

محبت، بزرگترین منبع لذت


محبت، بزرگترین منبع لذت

با توجه به اینکه اپیکور عالی‌ترین مرتبه لذت را «دفع الم» می‌داند، تمایلات و لذتها را به سه دسته کلی تقسیم می‌کند:۱- امیال و لذتهای طبیعی و ضروری، ۲- امیال و لذتهای طبیعی و غیر ضروری، …

با توجه به اینکه اپیکور عالی‌ترین مرتبه لذت را «دفع الم» می‌داند، تمایلات و لذتها را به سه دسته کلی تقسیم می‌کند:۱- امیال و لذتهای طبیعی و ضروری، ۲- امیال و لذتهای طبیعی و غیر ضروری، ۳- امیال و لذتهای غیر طبیعی و غیر ضروری. پس از توضیح این سه قسم اکنون به برخی از توصیه‌های اخلاقی اپیکور اشاره می‌‌کنیم.

نتیجه طبیعی دیدگاه اپیکور این است که باید از زندگی اجتماعی کناره گرفت، زیرا به همان میزانی که انسان قدرت به دست می‌آورد، بر شمار کسانی که به او حسد می‌ورزند و لذا می‌خواهند به او آسیب برسانند افزوده می‌شود. بنابراین، خردمند کسی است که بکوشد گمنام زندگی کند تا دشمن نداشته باشد. اپیکور برخلاف سقراط و افلاطون که انسان را ذاتاً و بالطبع یک شهروند و عضو جامعه مدنی می‌دانستند، معتقد بود که انسان فقط در جستجوی خوشبختی است و خود را عضو جامعه مدنی احساس نمی‌کند و به این منظور ساخته نشده است که با اجتماع بیامیزد بلکه انسان ذاتا موجودی است خلوت‌گزین و آیین او برای خود زیستن است. اپیکور هر چند به منظور تداوم آرامش نفس، بر عزلت و کناره‌گیری از اجتماع و سیاست تاکید می‌کند؛ اما در این باره دو استثناء قائل است.

نخست درباره کسی که شرکت در سیاست و مسائل اجتماعی موجب تامین امنیت و آسایش و آرامش شخصی او می‌شود و دوم درباره فردی که چنان به سیاست و مشاغل اجتماعی تعلق خاطر دارد که اگر عزلت و گوشه‌نشینی اختیار کند، هرگز به آرامش و بی‌تشویشی نخواهد رسید.

عالی‌ترین لذت اجتماعی از نظر اپیکور «دوستی» است. به تعبیر خود او «دوستی نمی‌تواند از لذات جدا باشد، و به همین سبب باید آن را بپرورانیم زیرا که بدون آن نمی‌توانیم در امان و فارغ از بیم زندگی کنیم و نیز حتی نمی‌توانیم زندگی خوشی داشته باشیم». وی معتقد است: «مهمترین اموری که حکمت برای تامین سعادت ما در تمام دوره حیات فراهم می‌آورد، برخورداری از دوستی است».

«دوستی همچون پیام آوری گرد جهان می‌گردد که انسانها را بیدار کند تا بتوانند خود را خوشبخت بنامند». اپیکور محبت و دوستی را یکی از بزرگترین منابع لذت و شادی در زندگی می‌دانست: «کسی که می‌خواهد با آرامش بدون اینکه ترسی از دیگر آدمیان داشته باشد زندگی کند، باید آنان را دوستان خود سازد، کسانی را که نمی‌تواند دوستان خود سازد، لااقل باید دشمن خود نسازد، و اگر این کار در توانایی او نیست، باید تا آنجا که ممکن است از مراوده و معاشرت با آنان اجتناب کند و تا آنجا که نفع او در این کار است از آنان دوری جوید».‏

با توجه به این سخنان است که برخی تصریح کرده‌اند که تاکید اپیکور بر دوستی به دلیل ملاحظات خودخواهانه است. یعنی دوستی اپیکوری بر پایه خودخواهی و سود شخصی استوار است و نه بر پایه ایثار و از خود گذشتگی.

به تعبیر دیگر، آنچه که برای اپیکور اهمیت درجه اول دارد، لذت شخصی و برخورداری از آرامش و آسایش روحی و روانی است و هر چیز دیگری، از جمله دوستی با دیگران، که انسان را در وصول به این هدف یا در بهره‌مندی بیشتر و مداوم‌تر از آن یاری رساند، دارای ارزش غیری و ابزاری خواهد بود.