سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

قرآن و روشنفکر نماها


قرآن و روشنفکر نماها

قران کریم در سوره جاثیه : آیه ۲۳ می فرماید:
(و قالوا ما هی إ لاّ حیاتنا الدّنیا نموت و نحیا و ما یهلکنا الاّ الدّهر و ما لهم بذلک من علم إ ن هم إ لاّ یظنّون ).
یعنی گفتند: نیست مگر همین …

قران کریم در سوره جاثیه : آیه ۲۳ می فرماید:

(و قالوا ما هی إ لاّ حیاتنا الدّنیا نموت و نحیا و ما یهلکنا الاّ الدّهر و ما لهم بذلک من علم إ ن هم إ لاّ یظنّون ).

یعنی گفتند: نیست مگر همین زندگانی دنیای ما، که می میریم و زندگی می کنیم و ما را هلاک نمی کند مگر دهر(خداوند جواب می دهد که ) ایشان را علم نیست به آنچه (می گویند) بلکه گمان می کنند و بس .

این قول دهریان و طبیعیان است که امروز خویش را روشنفکر و عاقل می شمارند و دیگران را سفیه و جاهل می پندارند، و این سخن را خداوند عالم در جواب ایشان فرموده است تا آخر روزگار جواب آنها همین است ، چون هر چه در علوم طبیعی ترقّی کنند و اصطلاح ببافند و از مشهودات علمی خود شاهد آورند دلیلشان بر نفی صانع و انکار آخرت ، یک کلمه بیشتر نیست که ما تا چیزی را به حسّ خود درک نکنیم آن را باور نداریم باید چیزی را ببینیم تا تصدیق کنیم و گویند عاقل آنست که تا چیزی را نبیند تصدیق نکند چنانکه خداوند فرمود:

وَإِذَا تُتْلَی عَلَیهِمْ آیاتُنَا بَینَاتٍ مَا کَانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ(الجاثیهٔ/۲۵)

چون آیات روشن ما بر ایشان خوانده شود دلیل ایشان غیر این نیست که گویند پدران ما را بیاورید اگر راست گوئید.

یعنی : تا ما زنده شدن مردگان را نبینیم باور نداریم ؛ آن مردم عرب بیابانی همین گفتند و بزرگترین طبیعیون اروپای امروز نیز همین گویند و هیچ بر آن نیفزوده اند.

خداوند جواب آنها را داد امّا خود آنها را مخاطب نساخت چون قابل خطاب نبودند، با مردم دیگر فرمود: این ملحدان و دهریان به گفتار خود علم ندارند بلکه به گمان می گویند. چون حس نکردن چیزی دلیل بر عدم وجود آن نیست و شاید چیزی باشد و حس بدان نرسد، چنانکه اگر حیوانی بی قوه سامعه باشد و اصوات را نشنود دلیل نبودن صوت نیست ، و اگر بی باصره باشد و رنگها را نبیند دلیل بر نبودن رنگ نیست ، و هکذا و اینکه ملاحده گویند: طبیعت ما را هلاک می کند و ما یقین داریم دروغ می گویند بلکه گمان دارند، این جواب که خدا فرمود از قدیم تا امروز هر کس دهری را جواب داده است همین را گفته و بر آن چیزی نیفزوده است ، و می گوئیم ما دعوی نکردیم خدا و عالم آخرت و روح را با چشم دیده ایم بلکه خدا را به عقل می شناسیم و آخرت را به دلیل ثابت کنیم و هکذا.

و در قرآن به ادلّه بسیار ثابت کرده است که ما چون در خلقت موجودات عالم به دقت بنگریم دانیم مبداء آن طبیعت بی شعور نیست و همه چیز به حکمت و مصلحت ایجاد شده است و در این باب کتابها پرداخته اند که از همه بهتر پس از قرآن ، کتاب "توحید مفضل "است .

فلاماریون در کتاب موسوم به "قبل از مرگ، صفحه ۳۹"گوید:

"تعجّب است که چگونه مردم هوشمند مانند ....(چند تن طبیعی دان را نام برده است ) توانسته اند تصوّر کنند که حقیقت در دائره حواس ما محدود است با این جمود و نقص حواس . ماهی گمان می کند که هیچ چیز بیرون آب نیست "انتهی.

و این کتاب فلاماریون را یکی از علمای مصری موسوم به (فرید و جدی ) به عربی ترجمه کرده است و آن را "علی اءطلال المذهب المادّی "نام نهاده است و کتابی بس مفید است و این بنده مؤلّف گوید: افراد انسان در ذائقه مختلفند یکی شعر خوب و بد را تمیز می دهد و دیگری از آن لذّت نمیبرد و همچنین خط و نقاشی و غیر اینها، آن کس که سلیقه و ذائقه ندارد نمی تواند بگوید اصلاً شعر خوب دروغ است ، و نیز پسر نابالغ از شهوت مردان بالغ خبر ندارد پس انکار آن نباید کرد و علمای طبیعی امروز می گویند: هوا چند خروار وزن دارد و ما وزن آن را روی دوش خود حس ‍ نمی کنیم ، و نیز به یقین و قطع گویند زمین کرده است و مسافرین در هر جای زمین که که رفته اند گفته اند: ما همه جا پای خود را به طرف زیر و سر را به جانب زیر باشد با این حال زمین کره است و کره بودن آن محسوس مسافران نیست .

بالعکس چیزهائی حس می کنیم که حقیت ندارد چنانکه آتش گردان را حلقه آتشین می بینیم و قطره باران را در حال باریدن مانند خطّ عمود مستقیم می نگریم با آنکه یک نقطه بیش نیست ، پس حس را نباید آئینه حقیقت دانست.