سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
زبان بدن آدم هنری ها
مویهای بلنداز پشت بسته شده، ریش بلند، لباس راحت با رنگهای هموزن یا موهای کاملا کوتاه و بهقول خودمان کچل شما را به یاد چه تیپ آدمهایی میاندازد؟ تعداد کمی از افراد هستند که میتوان به راحتی از روی ظاهر به شغل و حرفهشان پی برد، این دسته همان هنرمندان هستند که معمولا از دور مشخص هستند. این بار سراغ هنریها رفتیم تا با ابعاد بیشتری از زندگی و زبان بدن آنها آشنا شویم. در این مقاله سعی شده به بررسی ویژگیهای روانشناختی و ذهنی هنریها و هنرمندان با کمک سیدعلی دربانی، کارشناس ارشد مشاوره خانواده و آرش زمانیان، نوازنده گیتار بیس در گروه پرطرفدار رضا یزدانی پرداخته شود.
● ویژگیهایی از نیمکرههای مغز ما
نیمکره راست: به فرآیندهای ادارکی، تصور، تجسم، خیالپردازی، شناخت رنگ و موسیقی و هنر، شناسایی قیافهها و اشکال و کلا برداشت، داوری و ترکیب میپردازد و ماننده قوه بینایی یک پرنده کل تصویر را میبیند و کل نگر است.
نیمکره چپ: اختصاص به فعالیتهایی همچون ریاضیات، زبان و ترکیب عبارات کلام، منطق، حافظه، طبقهبندیها، تحلیل و دارد. این نیمکره به جزئیات امور توجه دارد و همانند قوه بینایی مورچه تک تک میبیند.
امروز تصاویر سیتیاسکن عملکرد مغز را بهخوبی نشان میدهند. برای مثال میتوان دریافت هنگام گوش سپردن به صحبتها و تکلم، قسمت چپ مغز و هنگام خواندن قسمتهای پشت سر و طرفین آن به فعالیت وادار میشوند و هنگام آواز خواندن نیمکره راست مغز بیشتر فعالیت میکند. جالب است بدانید نیمکره راست مغز عضلههای قسمت چپ بدن و نیمکره چپ مغز عضلات سمت راست بدن را کنترل میکنند.
● طراحان از سمت چپ مغز خود استفاده میکنند
ثابت شده که اکثر حسابداران، وکلا و طراحان بیشتر از سمت چپ مغز خود استفاده میکنند، زیرا با فرآیندهایی سر و کار دارند که این قسمت مغز را بیشتر مورد استفاده قرار میدهد و سیاستمداران و هنرمندان به دلیل رشد این فعالیتها در سمت راست مغز بهاصطلاح راست مغزند. در واقع مغز چپ، ابتدا اجزا را دیده و سپس آنها را ترکیب کرده و کل را میسازد لیکن مغز راست ابتدا کل را دیده و بعد اجزای آن را تشخیص میدهد. تفکر مغز چپ بر هوش استوار است، لیکن سمت راست مغز اساس خلاقیت را تشکیل میدهد.
● زبان افراد هنرمند
زبان بدن افراد هنرمند بسته به موضوع هنر و تیپ شخصیتی فرد متفاوت است، بازیگران معمولازبان بدن سلطهگرانهای دارند که این موضوع در هنرمندان دیگر همانند نقاشان، نوازندگان و نویسندگان کمتر به چشم میخورد. خندهها بیشتر کلیشهای است و خود شیفتگی در این گروه بیشتر به چشم میخورد. هنریهای اهل موسیقی زبان بدن منعطفتری نسبت به باقی هنرمندان دارند و یکی از دلایل آن کار با ساز و موسیقی و آهنگین بودن نوای زندگی آنهاست. به جز انعطافپذیری زبان بدن افرادی که اهل موسیقی هستند گرمتر و همراهتر هستند به عبارتی اهل مدارا کردهاند و معمولا بدون گارد با شما صحبت میکنند و راحتتر گرم میگیرند.
البته این خصوصیات درشاعران و داستاننویسان هم به نسبت کمرنگتر است اما در حوزه بازیگری کمی موضوع متفاوتتر است، از لحاظ پوشش، بازیگران معمولا بیشتربه نظر مردم اهمیت می دهند و پوشش آنها بسته به فرهنگ روز است امااهل موسیقی و شاعران و نقاشان در انتخاب پوشش بیشتر به خودو نظر خود توجه میکنند.
● آرش زمانیان:
نوع پوشش یک فرد هم میتواند زبان بدن او باشد
زبان بدن را باید از بحث آموزش جدا کرد، هر کس که برای آموزش میآید متفاوت است، این چیزی است که باید خود شخص بلد باشد و نمیتوان به او آموزش داد، همانقدر که زبان بدن مهم است باید گفت نوع پوشش یک فرد هم میتواند زبان بدن او باشد. وقتی یک نوع لباس خاص میپوشیم به دیگران تا حدی خودمان را معرفی میکنیم. زبان بدن تا حدی مهم است که باید به این توجه کرد که مخاطب ایرانی اول میبیند بعد میشنود، به همین دلیل زبان بدن را بیشتر جدی میگیرد. یک رهبر ارکستر به معنای واقعی با زبان بدن مواجه است.
● مقایسه ویژگیهای شخصیتی هنرمندان با افراد عادی
نتایج نشان داد که بین ویژگیهای شخصیتی هنرمندان با افراد عادی در مقیاسهای سلطهگری، مردمآمیزی، حضور اجتماعی، خویشتنداری، اشتراک، کارایی ذهنی و مدارا هنرمندان بیشتر از افراد عادی انعطافپذیری و جنبه زنانگی/مردانگی (افراد عادی بیشتر از هنرمندان)، تفاوت معنیدار وجود دارد.در مقایسه ۲ به ۲ ویژگیهای شخصیتی هنرمندان (موسیقیدان، شاعر، نقاش و بازیگر)با یکدیگر و با افراد عادی،بالاتر بودن ویژگیهای سلطهگری بازیگران از نقاشان و افراد عادی، بالاتر بودن ویژگیهای مردمآمیزی نقاشان و بازیگران از افراد عادی، بالاتر بودن ویژگیهای کارآیی ذهنی موسیقیدانان از افراد عادی، بالاتر بودن ویژگیهای انعطافپذیری موسیقیدانان از بازیگران و نقاشان و بالاتر بودن ویژگیهای انعطافپذیری افراد عادی از بازیگران، بالاتر بودن ویژگیهای جنبه زنانگی/مردانگی افراد عادی از موسیقیدانان و بازیگران، بالاتر بودن ویژگیهای مدارا در موسیقیدانان، نقاشان و شاعران از افراد عادی، بالاتر بودن ویژگیهای اجتماعی شدن بازیگران از سایر گروها و بالاتر بودن ویژگیهای استعداد روانشناختی موسیقیدانان از سایر گروهها است.
در میان هنرمندان کمتر به افراد مضطرب و وسواسی بر میخوریم چرا که این گروه افراد دارای یک منبع تخلیه احساسات وعواطف و تعارضات درونی هستند. وقتی با یکی از شاخههای هنری خو میگیریم در کنارش میتوانیم به آرامش برسیم و مسائل ناخودآگاه پس ذهنمان را کشف کنیم و راهکاری که به روش معقول ومردم پسند به تصعیداحساسات درونی خود میپردازیم.
● چگونه به گروه رضا یزدانی پیوستم
در سال ۱۳۸۶ ما گروهی داشتیم که کارهای اجرا شده را مجدد با سبک خودمان دوباره میساختیم تا آلبوم پرنده بیپرنده رضا یزدانی به بازار آمد و ما آهنگهای او را هم با سبک خودمان ساختیم و یک روز از آقای رضا یزدانی دعوت کردیم تا بیاید سر تمرینهای ما و او هم قبول کرد و بعد از دیدن کار ما پیشنهاد کار برای گروه جدید که میخواست راه بیندازد را به ما داد و ما با کمال میل قبول کردیم و فیلم رئیس هم اولین همکاری من با رضا یزدانی بود و بعد از آن که همکاریهای ما شروع شد، موسیقی متن ۲ فیلم سینمایی به نامهای بوی گندم و رد پا از کارهای من است و در حال حاضر یک آلبوم در دست داریم برای خوانندهای نوپا که کل آهنگسازی مجموعه با من است که به زودی منتشر میشود و تنظیم یکی از محبوبترین آهنگ رضا یزدانی با نام اتاق یخ زده هم برای من است.
● اخراج شدن از کلاس موسیقی
از ۱۵ سالگی گرایش من به موسیقی به این دلیل بود که برادرم پیانیست بود، برادرم تلاش میکرد تا موسیقی را آهسته به من آموزش دهد و با یاد دادن نتها و آهنگهای آسان من را تشویق به این کار میکرد، در آن دوران من به ساز گیتار علاقهمند شدم و به خانواده اصرار کردم تا برای من گیتار بگیرند و آنها این کار را انجام دادند. برادرم هفتهای یک روز به من آموزش گیتار میداد تا بالاخره به جایی رسیدم که میتوانستم کمی گیتار بزنم تا زمانی که در یک برنامه تلویزیونی کنسرتی را دیدم که یک مرد از میان مهها وارد صحنه شد و یک گیتار باس هم در دست داشت، از آن روز به بعد به خانواده اصرار کردم که من گیتار باس میخواهم. برادرم سعی کرد تا من را منصرف کند. او میگفت این کار سختی است و تو در آن موفق نمیشوی و بهتر است راه دیگری را انتخاب کنی اما من مصر بودم تا آن را بخرم.
با اینکه در آن زمان آن ساز قیمت قابل توجهی داشت اما پدرم آن را برای من تهیه کرد و من برای دیدن دوره کامل به یک آموزشگاه مجرب رفتم و ثبتنام کردم. روز اول معلم موسیقیام به من تمرین داد و با توجه به اینکه من گیتار زده بودم توضیحات کمی داد تا جلسه بعد که من را از کلاس بیرون انداخت به دلیل اینکه تمرینهایم را انجام نداده بودم. غم بزرگی داشتم و کلی غصه خوردم به همین دلیل تا جلسه بعد بارها تمرینهایم را انجام دادم و از آن به بعد من وارد دنیای موسیقی گیتار باس شدم، تا اینکه در کنسرتهای مختلف و با خوانندههای مختلف که خود آموزشگاه معرفی میکرد، مینواختیم.
● تجربه کار با رضا یزدانی
موسیقی رضا یزدانی همان است که ما دوست داریم. همیشه دنبال همین سبک بودم و من خیلی خوشحالم که این خواننده وارد دنیای هنر شد و ما هم توانستیم با او کار کنیم ، صدا و احساسش را دوست دارم. رضا یزدانی هم خوش فکر است و هم باهوش و هم آهنگهای خوبی میسازد و همه اینها خوب است.
● موسیقیای که من را بیهوش کرد
وقتی یک موسیقی میشنوم که من را تحت تاثیر قرار میدهد قطعا حرکات بدن هم با آن هماهنگ میشود و کاملا مشخص است که آن موسیقی شخص را تحت تاثیر قرار داده است. ممکن است دست و سر همزمان حرکت کند؛ تا حدی ممکن است یک موسیقی یک شخص را تحت تاثیر قرار دهد که آن شخص بعد از شنیدن آن از حال برود و این اتفاق برای من افتاده است. زمانی با شنیدن یک موسیقی تا حدی تحت تاثیر قرار گرفتم که بیهوش شدم.
● هر موزیسین حرکات خاص خودش را دارد
هر موزیسین حرکات خاص خودش را دارد، ممکن است که موزیسین روی صحنه هیچ حرکتی نداشته باشد هر چند ممکن است در حال نواختن سختترین نت ممکن باشد و یکی دیگر ممکن است سادهترینها را بنوازد اما به قدری حرکت و هیجان در کار خودش دارد که بیننده را به وجد میآورد. کسی که روی صحنه حرکت و هیجان دارد قطعا کار بهتری انجام میدهد زیرا اجرا نوعی شو است و آنچه بیننده میبیند هم به همان اندازه که میشنود مهم است. میتوان به افراد مختلف لبخند زد یا با حرکات دست و سر جلب توجه کرد و میتوان کاری کرد که حتی اگر موسیقی هیجانی ندارد به بیننده هیجان داد.
● زبان بدن در تمرین و اجرا
اجرای یک نوازنده به ۲ بخش تقسیم میشود؛ بخش اول آن حسی است که از موسیقی میگیرد و از آن الهام میگیرد و فرقی نمیکند زمان اجرا باشد یا تمرین اما زمان اجرای یک موسیقی متفاوت است علاوه بر حس به هیجان آوردن تماشاچی هم مهم است و اگر زبان بدن وجود نداشته باشد یک موسیقی خشک خواهیم داشت.
● حرف دل
رضا یزدانی تاثیرگذارترین انسان در زندگی من بوده است؛ شخصی که من او را خیلی دوست دارم. یک فرد باهوش و آهنگسازی خوب و موسیقیاش دقیقا همان موسیقیای است که من دوست دارم و باید بگویم نقطه عطف کار هنری من از زمانی شروع شد که با رضا یزدانی آشنا شدم و تمام کارهای هنری من زمانی بهتر شد که او را دیدم. وقتی در آلبوم او آهنگ میسازم خیالم راحت است که کار شنیده خواهد شد و مخاطب خاص او تو را گوش میدهد، اگر روزی دیگر با او کار نکنم همیشه این را به یاد خواهم داشت که مسیر هنری من را او تغییر مثبت داد. محمد خرمینژاد را قبل از زمانی که رضا یزدانی را میشناختم با او در کنسرتهای زیادی بودم. در ۱۵ سال دنیای موسیقی من همیشه همدل و همراه من بوده است و به همین دلیل از او تشکر میکنم. میلاد عدل نوازنده دیگر گروه، با اینکه نسبت به دیگران جوانتر است بهترینها را میسازد و من او را همانقدر که دوست دارم ستایش میکنم.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهور رئیسی سقوط بالگرد رئیسی ایران شهادت بالگرد تبریز حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی
تهران کنکور هواشناسی شهرداری تهران شورای شهر تهران تعطیلی مدارس هلال احمر قوه قضاییه پلیس سیل بارش باران آموزش و پرورش
قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا یارانه بورس خودرو دلار بازار خودرو سایپا حقوق بازنشستگان ایران خودرو بازنشستگان
شهادت رئیس جمهور داریوش ارجمند پیام تسلیت تلویزیون لیلا حاتمی سینمای ایران آیت الله سید ابراهیم رئیسی سینما شعر زری خوشکام رسانه ملی نمایشگاه کتاب
کنکور ۱۴۰۳ دانش بنیان دانشگاه پیام نور تلسکوپ فضایی هابل
رژیم صهیونیستی اسرائیل ترکیه امیرعبداللهیان روسیه غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه چین حماس اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر باشگاه پرسپولیس لیورپول لیگ برتر ایران لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال بازی رئال مادرید منچسترسیتی
هوش مصنوعی مایکروسافت تبلیغات گوگل سامسونگ موبایل اپل اینترنت آیفون فناوری
رژیم غذایی آلزایمر طول عمر سلامت روان کاهش وزن افسردگی مغز انسان